همشهری آنلاین- گروه فرهنگی: یادداشت علی کردانی؛ پژوهشگر
برخی نوجوانان و جوانان ایرانی دین را عامل محدودیت و لذت نبردن میدانند و به همیندلیل با دین و دینداران فاصلهگذاری میکنند. در اینجا گفته میشود؛ جوانانی هستند که نماز نمیخوانند اما خدا را قبول دارند، در صورتی که «خداناباوری» و حتی «محبتنداشتن به دین و ارکان دین» که ائمه(ع) هستند، جزو دلایل دوری از دین محسوب نمیشود. آنچه سبب دوری جوانان شده، «دریافت» و «محدودیتانگاری» آنان است. در دنیای مدرن امروز جذابیتهای موسیقایی و جنسی بیداد میکند و جوانها بهسبب احساسات پرشور، فعال و پویای جوانی، دوست دارند تا از قافله مدرنیته و لذتهای دنیایی عقب نمانند، بلکه در جستوجوی رفع نیاز جوانی و زندگانی خود بهسر میبرند؛ نقطه عطف و شروع مخالفتهای دینی از همینجا آغاز میشود.
انسان بهزعم خود از محدودیت فرار میکند و در چنین روزگاری که جذابیتها و رنگهای گوناگون انسان را در رقابتهای اقتصادی و زیادهخواهی وارد کرده است، او دین را سدی مقابل خود میبیند که مانع فعالیتهای دنیایی و بیمرز اوست، از این رو برای نزدیک شدن به مرزهای دنیایی و زودگذر، از مرزهای دین دوری میکند.
در این وضعیت چند سوال مطرح میشود:
۱- باید و نبایدهای دینی تنها آخرت را پوشش میدهد؟ یا اینکه دین برای دنیا و آخرت برنامه دارد؟
۲- آنهایی که برای رسیدن به کالای دنیا، دینگریزی را در پیش گرفتند، آیا دنیاشان آباد شد؟ سرانجام به کجا رسیدند؟
۳- آیا واقعاً رویکرد دین «لذتزدایی» در دنیاست؟ یا نگاه واقعبینانه و فراتر از آنچه میپنداریم ارائه میدهد؟
۴- چهاندازه از مبانی دینی و وحیانی اطلاع داریم؟ اطلاعات ما از کدام منابع بهدست آمده است؟ و سوالاتی مشابه این، که باید پاسخ صحیحی به آنها داد.
البته که گزارههای دینی با هنجارهایی مانند، روابط غیرمشروع و موسیقی غنایی در تعارض است و به همیندلیل اجازه نداریم برای ترویج و تبلیغ دین، متأثّرِ از فضاهای احساسی و خطاهای انسانی باشیم.
راهحل اینکه تلاش کنیم تا «واقعیتهای اسلامی» و «گزارههای آسمانی» را از راه «ایجاد محبتهای بنیادین» و «استدلالهای پولادین» و «ترویج و تبیین حس بندگی» در دل نوجوانان و جوانان رسوخ دهیم؛ چراکه ترویج اسلام موافق با فطرت بشری و انسانی است و انسان تابع طبع و قدمت خود است. امام ششم شیعیان در بیانی، اسلام را فطرت همه انسانها معرفی کرده است.
نظر شما