ترجمه آیدین فرنگی: «ما توی خونه اصلا فحش نمی‌دیم، نمی‌دونم بچه این حرفا رو از کجا یاد گرفته...»

«مدام حرف‌های زشت می‌زنه، هر کاری هم می‌کنیم دست بردار نیست...»، «از مدرسه خبر دادن که به همکلاسی‌هایش فحش می‌ده، مانده‌ایم که چی کار کنیم...» نارضایتی والدین درخصوص استفاده فرزندشان از الفاظ رکیک معمولا با جملاتی شبیه نمونه‌های بالا بیان می‌شود. آنها از یک طرف دلیل فحش دادن کودک‌شان را نمی‌دانند و از طرف دیگر نسبت به شیوه‌های جلوگیری از کاربرد این قبیل الفاظ بی‌اطلاع هستند.

تنبیه، عصبانیت و قهر ابزارهایی است که در چنین مواقعی پدر و مادرها به آن دست می‌یازند اما باید توجه داشت که برای پیدا کردن راه حل مشکل، پیش از هر چیز شناسایی دلایل وقوع آن ضروری است.

آیا می‌دانید کارهای شما، حرف‌های‌تان یا بیان نظر مثبت‌تان در مورد یک عمل یا رفتار، از نظر بچه‌ها دارای اهمیت بسیاری است. اگر نمی‌دانید، پس در تربیت فرزندتان با مشکل مواجه خواهید شد. مجسم کنید موقع خوردن غذا با همسرتان شوخی کرده و آب ته لیوان را به طرفش پاشیده‌اید، اگر کودک‌تان سر میز نشسته باشد، از رفتار شما فقط یک نتیجه خواهد گرفت: «من هم باید آب بپاشم چون این کار، پدر و مادرم را خوشحال می‌کند».  اما وقتی او آب لیوان را روی‌تان خالی کند، با واکنش عصبی شما روبه‌رو خواهد شد! کودک از درک علت این عصبانیت عاجز است.

عین آنچه ذکر شد در مورد کلمه‌ها هم صدق می‌کند. شما فرد بزرگسالی هستید یا حق دارید موقع خشم برخی الفاظ زشت را به کار ببرید، اما تکرار همین تعابیر از طرف کودکی که آنها را از شما شنیده، رویدادی منفی قلمداد می‌شود. به یاد داشته باشید بچه‌ها مثل آیینه یا هر وسیله بازتاب ‌دهنده دیگری عمل می‌کنند.

بسیار خب! حق با شماست! شما شخص دقیقی هستید و هیچ حرف رکیکی به کار نبرده‌اید. روزی فرزندتان از کلمه‌ای استفاده می‌کند که در ردیف فحش‌ها قرار دارد. پیش از هر چیز باید به این نکته توجه کنید که آیا کودک‌تان معنی این واژه را می‌دانسته یا نه. به احتمال زیاد او به معنای آنچه گفته واقف نیست.  ممکن است خیلی ساده آن را در تلویزیون، حین تماشای فیلم و سریال یا از یک ترانه شنیده باشد.

حتی ممکن است درک کرده باشد که آن کلمه لفظی است که موقع عصبانیت به کار می‌رود اما معنی‌اش را نداند. شاید اگر شما با فرض اطلاع او از معنای واژه مورد بحث، واکنشی تند و عصبی نشان دهید، یا او را به خاطر این رفتار خجالت‌زده کنید، دیگر این تعبیر را در مقابل شما تکرار نکند اما دلیل نامناسب بودن کاربرد آن واژه برای او نامشخص خواهد ماند. در چنان شرایطی احتمال دارد وی در غیاب والدین باز هم به استفاده از آن کلمه مبادرت ورزد؛ پس بهتر است به فرزندان‌مان بیاموزیم که به جای نشان دادن عصبانیت یا نارضایتی‌شان با الفاظ رکیک، احساسات‌شان را به شیوه‌هایی دیگر بروز داده یا منتقل سازند.

کلمه‌هایی که برای بیان خشم و نارضایتی خود به کار برده یا با هدف تحقیر طرف مقابل بر زبان جاری می‌سازیم، عصبانیت مخاطب را نیز به همراه می‌آورد. موقع خشم معمولا از نفرین هم استفاده می‌شود و نفرین‌ها به طور عام آرزوهایی هستند که بر تضرر طرف مقابل دلالت دارند. کاربرد نفرین چنان بین بزرگ‌ترها رایج است که نمی‌توان تکرار آنها توسط کودکان را اتفاقی غریب دانست.

آخرین گونه فحش‌ها، واژه‌هایی هستند که شخصیت طرف مقابل را نشانه می‌رود. این الفاظ به طور عام یا به نقصان هوش و درک و نقصان دیگر توانایی‌ها یا اندام مخاطب دلالت دارند یا در قالب استفاده از اسامی حیوانات بیان می‌شوند. بزرگسالانی که مدعی هستند از فحش استفاده نمی‌کنند هم گاه به صورت مرتب از گروه اخیر فحش‌ها بهره می‌برند. بیشتر فحش‌هایی که پدر و مادرها حین عصبانیت خطاب به فرزندشان می‌گویند و در صورت کاربرد آن تعابیر از طرف کودک به شدت ناراحت می‌شوند در گروه مذکور قرار می‌گیرد.

گاه ممکن است با نمونه‌های دیگری روبه‌رو شویم؛ مثلا شاید کودکی که از توجه کافی اطرافیان برخوردار نبوده، بخواهد با برخی رفتارهای منفی توجه بزرگ‌ترها را به سوی خوب جلب کند. حتی ممکن است این قبیل رفتارها با هدف ایجاد شوک در اطرافیان صورت گرفته باشد. البته بیشتر فحش‌ها از طرف کودکان و نوجوانان با هدف اثبات بزرگ‌تر‌شدن، نشان دادن ورود به دنیای بزرگسالان و یادآوری استقلال بیان می‌شود زیرا آنان پیش‌تر از بزرگ‌ترها آموخته‌اند که کاربرد فحش یکی از ویژگی‌های دنیای بزرگسالان به حساب می‌آید.

انطباق با جمع دوستان و جلب موافقت آنها نسبت به حضور در آن حلقه نیز می‌تواند جزو دلایل استفاده از فحش باشد. در هر حال الفاظ رکیک یا نامناسب، معمولا هنگام خشم و مواقع مختل‌شدن روند عادی امور یا موقع برخورد با یک شرایط ناخوشایند مورد استفاده قرار می‌گیرند. در واقع کودکان در بخشی از دوره کودکی و نیز نوجوانان از ممنوعیت کاربرد آن تعابیر مطلع هستند اما از بر زبان جاری شدن‌شان ممانعتی به عمل نمی‌آورند. اگر از ابتدا به آنها یاد داده می‌شد که چطور احساسات خود را در چنان مواقعی بدون استفاده از فحش بیان کنند، دیگر نباید - به دلیلی که ذکر آن گذشت-  از فحش استفاده نمی‌کردند.

بیان فحش توسط کودکان اتفاق خوبی نیست و پدر و مادرها بایستی نسبت به تغییر دادن اینگونه رفتار در فرزندشان همت کنند. نخستین گام برای انجام این کار هم می‌تواند حذف فحش از گفت‌وگوی روزمره خودشان باشد. بچه‌ها از محیط منزل، از کوچه و مدرسه تاثیر می‌پذیرند. الفاظ نامناسب رد و بدل شده در فیلم‌ها و سریال‌ها یا الفاظ ناشایست و تحقیرآمیز در سخنان شخصیت‌های سیاسی خطاب به گروه‌های دیگر که از رادیو و تلویزیون پخش می‌شود، رفتار و گفتار کودکان و نوجوانان را تحت تاثیر قرار می‌دهد.

کمدین‌هایی هم هستند که برای خنداندن مخاطبان‌شان به راحتی دست به دامان فحش‌ها می‌شوند. البته در سنت‌های ما گاه بزرگ‌ترها از روی محبت نسبت به کودک یا با هدف شیرین‌کاری و خنداندن، او را با فحش مورد خطاب قرار می‌دهند. با توجه به مواردی که گفته شد حذف فحش از دایره واژگان کودکان راه به جایی نخواهد برد و در این میان والدینی موفق‌تر هستند که نسبت به شیوه‌های درست رفتاری و تربیتی اطلاعات بیشتری داشته باشند.

sabah.com.tr
نوشته: پروفسور بنگی سمرجی
 روانشناس کودک

برچسب‌ها