سالکان کوی حق سالشان از ماه مبارک رمضان شروع میشود و به شعبان ختم میشود زیرا در این ماه مقدرات علوم و معارف از یک سو و ارزاق و لوازم رزقی از سوی دیگر نازل میشود. هم در ادعیه، هم در روایات ماه مبارک رمضان بهعنوان رأسالسنه و قُرهُ الشهُور نام گرفت.
ماه مبارک رمضان چه شبش و چه روزش خصوصیتی دارد که در ماههای دیگر نیست! این زمان به برکت آن مُتزمن که نزول قرآن کریم است نسبت به اَزمنه دیگر شرفی دارد که دیگر ماهها آن شرف را ندارند؛ اینکه در دعاها میخوانیم: «فَضلْتَهُ وَ شَرفتَهُ وَ کَرمتَهُ و مانند آن عَلَی الشهُور»1.
و نزول قرآن کریم از سنخ آویختن قرآن است، نه انداختن. قرآن در ماه مبارک رمضان انداخته نشد؛ آنطوری که باران را نازل میکنند و به زمین میاندازند که بهصورت تجافی است! بلکه قرآن را آویختند و این قرآن آویخته شده، یک طرفش به دست خدای سبحان است و طرف دیگرش به دست مؤمنان و قاریان و مفسران و عالمان قرآن اندیش! در ماه مبارک رمضان بهترین فرصت برای گرفتن این حبل متین و بالا رفتن است و اگر کسی از افق طبیعت بالا رفت و از منظر فرا طبیعی، جهان را دید، نه بیراهه میرود، نه راه کسی را میبندد! نه تنها شیطانهای او بستهاند بلکه او شیطانهای دیگران را هم میبندد.
نهتنها درِ جهنم به روی او بسته است بلکه او توان آن را دارد که درهای جهنم دیگران را هم ببندد که کسی به دوزخ نرود ! پس مهمترین عنصر این ماه اعتصام به قرآن کریم است؛ به خواندن، فراگیری، پذیرش و باور معارف این کتاب و عمل به آن. و هر اندازه انسان در خدمت قرآن کریم باشد، باز راه دارد چون یک سوی قرآن عربی مبین است که در سوره زخرف فرمود: «إنا جَعَلْناهُ قُرآناً عَرَبیاً لَعَلکُمْ تَعقِلُون»2 و سوی دیگرش منزه از عِبری و عربیبودن، تازی و فارسی بودن و مانند آن است.
فرمود: «وَ إنهُ فِیام الکِتابِ لَدَینا لَعَلِی حَکِیمْ»3 این قرآن در آغازش علیحکیم است، در انجامش عربی مبین. اگر کسی این عربی مبین را اعتصام کرد و فهمید و باور کرد و عمل نمود، کمکم براساس اِقرء وَارْقَ 4 همین طناب را میگیرد، بالا میرود تا به نوبهخود به آن علی حکیم بار یابد. از علوم الهی طرفی ببندد و از حکمت الهی بهره ببرد و بشود «یُؤتِی الحِکمَهَ مَنْ یَشآء وَ مَنْ یُؤتَ الحِکمَهَ فَقَدْ اُوتِیَ خِیراً کَثیراً»5 .
پینوشت:
1 - مفاتیحالجنان/ دعای روزهای ماه مبارک رمضان
2 - سوره زخرف/ آیه3
3 - سوره زخرف/ آیه 4
4 - بحارالانوار/ جلد 8/ ص133
5- سوره بقره/ آیه 269