میدانید مظلومیت علیع در چه چیزی است؟ این در تاریخهای عادی نیست، این در نهجالبلاغه است. خیلی سخت است انسان اینها را نقل کند،تحملش سخت است! نامهای معاویة ملعون برای علیبنابیطالب نوشت،آن نامه در نهجالبلاغه نیست ولی جواب علیبنابیطالب در نهجالبلاغه هست. معاویه خواست علیبنابیطالب(ع) را سرزنش کند. در آن نامة رسمی که از شام به مدینه آمد،گفت: علی! یادت هست که تو را با طناب بستند و به مسجد بردند؟! این علی!
حضرت در جواب فرمود: من که انکار نمیکنم. بله، مرا با طناب بردند. ولی معاویه! تو رفتی من را رسوا کنی،خودت رسوا شدی! این نشانة بطلان سقیفه است که علی را باید با طناب ببرند! من که انکار نمیکنم؛ من باطل را امضاء نکردم و نمیکنم. من کسی بودم، آنوقتی[که] شمشیر به دست من بود، همه فرار میکردند. هیچکس آن شهامت را نداشت که در برابر من بایستد. اما برای حفظ اسلام من حاضر شدم دستم را ببندند.
اَرَدْتَ اَنْ تَفضَحَ فَافْتَضَحتْ(1). رفتی ما را رسوا کنی،خودت رسوا شدی! اَموی را رسوا کردی، اهل سقیفه را رسوا کردی؛ ما که اینها را منکر نیستیم! این حرف در نهجالبلاغه هست. آن مقام علی نه مقدور ماست،نه میسور ما که بگوییم: مَا کُنتُ اَعبُدُ رَباً لَمْ اَرَه. ولی این را میخواهیم بگوییم: تا علی را نبینیم، عبادت نکنیم! این را میخواهیم. تا اماممان را نبینیم، عبادت نکنیم. خدایا! آن توفیق را به ما بده امامزمانشناس باشیم، علیشناس باشیم؛ این 14 ذوات قُدسی را ببینیم و عبادت بکنیم. آنگاه نه کسی را فریب میدهیم، نه فریب کسی را میخوریم؛ نه بیراهه میرویم، نه راه کسی را میبندیم.
وقتی به سخنان خلیفهُالله، علیبنابیطالب(ع) مراجعه میکنید، میبینید او شجاعتش را در این نمیداند که عمربنعبدوَد و مانند آن را به خاک انداخت، او شهامتش را در این نمیداند که قلعة خیبر را کند؛ او شهامتش را در علم و عمل دیگری میداند.
آنجا که بخواهد خود را معرفی کند، با این بیان ذکر میکند که:«سَلُونِی قَبلَ اَنْ تَفقِدُونِی فَلَأنَا بِطُرُقِ السماءِ أعلَمُ مِنی بِطُرُقِ الأرضْ»(2)؛ هر چه خواستید از من بپرسید. این یک تحدی جهانی است؛ این حرف را غیر علی(ع) هیچکس نگفت،مگر اینکه رسوا شد! و از غیر خلیفهُالله هم ساخته نیست که چنین تحدی کند.
فرمود: هر چه میخواهید از من بپرسید. وَ الذِی نَفسِی بِیَدِه لا تَسألُونَ عَنْ شِیءٍ بِینَکُمْ وَ بِینَ الساعَه وَ لا اَنفِعَهٍ تَهدِی مِاَئهً وَ تُضِل مِاَئه إلا اَنبَئتُکُمْ بِناعِقِها وَ غائِبِهَا وَ سائِقِهَا. قسم به ذات کسی که جان علی در دست اوست،از حوادث الآن تا روز قیامت، هر چه بپرسید،علی بلد است.
(1) نهجالبلاغه / نامه 28 ـ إلی معاویه جَواباً(2) نهج البلاغه / خطبه 189