چند سالی است که به همّت دکتر حسن انوری، این امر مهم به تحقق پیوسته و در ادامه کار علامه دهخدا و دکتر معین، فرهنگهایی در زمینهها و حوزههای مختلف به چاپ رسیده است.
فرهنگ بزرگ سخن، فرهنگ روز سخن، فرهنگ کنایات سخن، فرهنگ دانشآموز سخن و... که تنوع عنوانها نشانگر درک نیاز جامعه و زمانه است. این موج جدید فرهنگنویسی براساس معیارها و استانداردهای تدوین فرهنگ و با در نظر گرفتن نیازهای روز ، میتواند برای پژوهشگران و محققین یاری رسان باشد.چرا که کمتر محققی میتواند خود را از مراجعه به فرهنگ بی نیاز بداند.
از همین رو با دکتر حسن انوری، پیرامون فرهنگهای مختلفی که در چند سال اخیر، به همت ایشان و گروه همراهشان به چاپ رسیده است، با محوریت فرهنگ امثال سخن که تازه ترین فرهنگ تدوینی این گروه است، به گفت وگو نشستیم. مطلب حاضر، حاصل این گفت وگو است.
- آقای دکتر انوری، لطفاً برای شروع ، در مورد پیشینه کار تدوین فرهنگ توضیحاتی دهید و بفرمایید که این کار با چه فرهنگی آغاز شد؟
- کار فرهنگ نویسی من مربوط به زمانی است که از سال ،41 در موسسه دهخدا ، چند حرف از لغتنامه دهخدا را نوشتم. اما کار فرهنگ نویسی برای انتشارات سخن، از سال 73 آغاز شد. در آن سال با انتشارات سخن، قراردادی منعقد کردیم دال بر اینکه من به همراه گروهی، یک دوره فرهنگ تدوین کنیم.
اولین فرهنگ، «فرهنگ بزرگ سخن» بود که در سال 73 شروع شد و در سال 80 به پایان رسید و در 8 جلد منتشر شد. این فرهنگ حاوی نزدیک به هفتاد هزار مدخل اصلی و نزدیک به چهل هزار مدخل فرعی است و اولین فرهنگ در زبان فارسی است که شامل شواهد از شاعران و نویسندگان روز، برای لغات امروزی است. سال بعد این فرهنگ را خلاصه کردیم و تحت عنوان «فرهنگ فشرده سخن» در دو جلد منتشر شد.
تفاوت فرهنگ بزرگ سخن با فرهنگ فشرده، در این است که فرهنگ فشرده، شامل شواهد نیست، اما مدخلها، همانهایی است که در فرهنگ بزرگ سخن آمده است.
فرهنگ فشرده برای کسانی که با شواهد سروکاری ندارند مورد استفاده است، اما کسانی که با شواهد سروکار دارند و میخواهند موارد استعمال لغت را دقیقاً بدانند و احیاناً تفاوتهایی را که در کاربرد لغت هست دریابند.
چون این موارد تنها از طریق شواهد دانسته میشود ، باید به فرهنگ بزرگ مراجعه کنند. پس از انتشار فرهنگ فشرده، همین فرهنگ نیز خلاصه شد، لغات قدیمی حذف شده و تحت عنوان «فرهنگ روز سخن»، در یک جلد منتشر شد. این سومین فرهنگ ما بود.
کار دیگری که بر روی فرهنگ بزرگ سخن انجام شد، این بود که تمام ترکیبها و مدخلهایی که به صورت مجاز کاربرد دارد و در فرهنگ بزرگ سخن آنها را با کد مَجاز مشخص کردهایم، به صورت مجموعهای جداگانه در دوجلد تحت عنوان «فرهنگ کنایات سخن» روانه بازار کردیم.
بعد از آن متوجه شدیم که بازار اقتضا میکند تا فرهنگهای کوچکتری هم عرضه شود.
در همین راستا ما فرهنگ کوچکی چاپ کردیم، در قطع جیبی تحت عنوان «فرهنگ کوچک سخن» ، که برای دانشآموزان دورههای ابتدایی و راهنمایی کاربرد دارد. فرهنگ کوچک دیگری نیز هست به نام «فرهنگ دانشآموز سخن» که خلاصهای از فرهنگ کوچک است.
ما در حین تدوین «فرهنگ بزرگ سخن» قصد داشتیم که مثلها را ذیل مدخلها بیاوریم، همان کاری که مرحوم دهخدا در لغتنامه انجام داده است. اما در میانه کار تدوین فرهنگ بزرگ متوجه شدیم که امثال، جزء لازم لغت نیست و بسیاری از لغتنامهها که در دنیا تألیف شدهاند، فاقد امثال هستند.
بنابراین ملاحظات و ملاحظاتی دیگر، امثال را کنار گذاشتیم. بعد از فراغت از تألیف سایر فرهنگها، بنا به خواست ناشر، فیشهای امثال مجدداً مورد بازبینی قرار گرفت و از کتب امثال، مواردی را به آن اضافه کردیم و آن را در دو جلد، تحت عنوان «فرهنگ امثال سخن» چاپ کردیم.
- با توجه به اینکه پیش از این فرهنگ دهخدا و معین وجود داشت، شما بنابر چه لزومی، فرهنگ بزرگ سخن را تألیف کردید؟
- همانطور که میدانیم زبان یک امر اجتماعی است و اجتماع در حال تحول است. بنا به تحول اجتماع، زبان نیز دچار تحول میشود. اگر امروزه یکی از نامههای حدود 150 سال پیش و دوره قاجار را به یک دانشآموز متوسطه بدهیم او نمیتواند آن را بخواند. چون زبان متحول و دچار تغییر شده است.
این تحول در دو زمینه است: یکی در واژگان و دیگری در نحو زبان. یعنی برخی از لغتها از دایره واژگان حذف شدهاند و بعضی لغات جدید جایگزین آنها شده است. مثلاً بنا به تحولی که در سال 57 در ایران صورت گرفت، بعضی از واژههایی که هر روز شنیده میشد، از دایره واژگان خارج شد. برای نمونه، «وزارت دربار» و یا «شهربانی» واژههایی بودند که همه روزه از رادیو شنیده میشد، اما امروزه اینها واژههایی مهجور هستند.
بنابراین، ضرورت ایجاب میکند که هر چند سال، فرهنگهای جدید تألیف شود و واژههایی که به زبان اضافه شدهاند، به دایره واژگان افزوده شوند و در مقابل، واژههایی که از دایره لغات روز خارج شدهاند، یا حذف شوند و یا اینکه کد منسوخ یا قدیمی برای آن در نظر گرفته شود. این ضرورتی است که ایجاب میکند که هرچند یکبار هم در فرهنگهای قدیمی تجدید نظر شود و هم فرهنگهای جدید به بازار بیاید.
مخصوصاً که ما در دورهای زندگی میکنیم که تحول شتاب گرفته است و هر روز پدیدهای جدید در جهان عرضه میشود. این پدیده جدید اسم دارد و اسم، مدخلی است که باید وارد کتاب لغت شود.
- در مورد کار گروهی و تیمی تدوین فرهنگ توضیحی دهید.
- متأسفانه در کشور ما، کار تیمی آنچنان که باید و شاید، جا نیفتاده است و باید بگویم که من برای اینکه این چند فرهنگ را توسط گروهی از دانشجویان و مؤلفان و اساتید، به سامان برسانم، متحمل رنج فراوانی شدم، چرا که اداره کردن گروه و هماهنگ کردن آن، در ایران، کاری سخت و تا حدودی طاقت فرسا است. اما من در این امر، برای آن که تا آنجا که ممکن است مشکلات را از بین ببرم، سعی کردم که در وهله اول از جوانان استفاده کنم.
برای اینکه جوانان تربیتپذیرتر از کسانی هستند که سنی از آنها گذشته و در دانشگاهها تدریس کردهاند و تقریباً مشکل است که این افراد به این زودی افکار و شیوههای جدید را بپذیرند، اما جوانان زودتر میپذیرند. این است که من در این مدت 12 سال که مشغول تدوین فرهنگ هستم و نزدیک به 120 نفر با من کار میکنند، تلاش کرده ام که از جوانان استفاده کنم و آنها را برای یک کار گروهی و برای کار فرهنگ نویسی تربیت کنم.
امروزه فرهنگ نویسی در تمام دنیا جزء کارهایی است که باید حتماً به صورت گروهی انجام شود و در مملکت ما هم کار فرهنگهایی که در این اواخر نوشته شدهاند، گروهی انجام گرفته است. لغتنامه دهخدا نزدیک به 100 نفر مؤلف دارد و مرحوم دکتر معین نیز با گروه کار کرده است که نام آنها را در مقدمه کتاب خود ذکر کرده است.
- در تدوین «فرهنگ امثال سخن» که تازهترین فرهنگ از مجموعه کارهای شما محسوب میشود، از چه منابعی استفاده کردهاید؟ این امثال چطور گردآوری میشدند؟
- ما امثال را از دو منبع جمع کردیم. یکی همانطور که ذکر شد، در حین تألیف فرهنگ بزرگ سخن، از متون استخراج کردیم. چرا که ما فرهنگ را از متون استخراج می کردیم، نه اینکه از روی فرهنگها بنویسیم.
در متون مقدار زیادی امثال وجود دارد. منبع دوم، کتابهای امثال است که از قرن 11 تا به امروز، جمع آوری شده است.مخصوصاً مهمترین فرهنگ در این زمینه «امثال وحکم» مرحوم دهخدا است. اما کاری که ما در این کتاب انجام دادیم این بود که اصطلاحات و تعابیر را از امثال جدا کردیم. در حالی که در امثال و حکم دهخدا و بسیاری از کتب امثال دیگر اغلب تعبیرات زبانی را جزء امثال آوردهاند. مثلاً آب از لب و لوچهاش آویزان بود.
این مثل نیست بلکه یک تعبیر و اصطلاح است. مثل عبارت است از یک جمله یا عبارت که اولا گوینده نداشته باشد و ثاًنیا صرف نشود. مثالی که ذکر شد قابل صرف است ولی مثلاً «بادآورده را باد میبرد.» به همین صورت به کار میرود و صرف نمیشود. البته تعبیرات مثل گونه و همچنین مثلهایی هم هستند که از تعبیرات استفاده کردهاند. در امثال و حکم دهخدا، تعابیر و اصطلاحات زبان، جزء امثال آمده است، ولی ما اینها را جزء امثال نمیدانیم و به همین دلیل از آوردن آنها در کتاب امثال، خودداری کردیم.
اما در مقابل پاره ای اشعار مثل گونه هست، یعنی اشعاری که جنبه مثلی دارند و در طول زمان به صورت مثل به کار رفتهاند و اینها جزء امثال محسوب میشوند و ما هم آنها را در فرهنگ امثال آوردهایم.
آخرین نکته این که کتاب امثالی که ما چاپ کردهایم از نظر تعداد امثال جامعترین کتاب مثل است. به طوری که نزدیک به 31 هزار مثل را در بر دارد، در حالی که کتابهایی که در این زمینه چاپ شده، حتی کتاب مرحوم دهخدا، تعداد مثلهایشان از این بسیار کمتر است.
- امثال عامیانه تا چه حد در این فرهنگ وجود دارد؟
- تا آنجا که توانستیم و منابع ما حکم میکرد، امثال عامیانه را هم فراهم کردهایم، اما لغات عامیانه را بیشتر در فرهنگ بزرگ سخن آوردهایم.
- شما همانطور که ذکر کردید، معتقدید که فرهنگ واژگان بعد از گذشت چند سال باید به روز شود، به نظر شما در مورد فرهنگ امثال هم این به روز رسانی لازم است؟
- امثال چون از تاریخ سرچشمه میگیرند و گوینده خاصی ندارند و کلمات و جملاتی هستند که در طول زمان ساخته و تراش خورده و به ما رسیدهاند و مثل واژههای زبان در مسیر تحول زبان قرار ندارند، ضرورتی برای به روز کردن آنها وجود ندارد. امثال در طول روزگاران به وجود میآید و ممکن است صد سال بگذرد و امثال تازهای به وجود آید. بنابراین ضرورت ندارد که فرهنگ امثال مانند فرهنگ لغت به روز شود.
- وجود فرهنگی به نام «فرهنگ امثال» چقدر لازم و ضروری بود و به نظر شما چه دسته افرادی به این فرهنگ مراجعه میکنند؟
-پاسخ به این سؤال مشکل است که چقدر افراد به این کتاب رجوع میکنند. مثلاَ افرادی هستند که مثلی را میشنوند و یا خود به کار میبرند و میخواهند بدانند در کتب امثال آمده یا خیر. در این صورت به کتاب امثال رجوع میکنند و کسانی هم هستند که از مثل لذت میبرند و کتاب امثال را به عنوان یک کتاب بالینی دوست دارند تورق کنند و بخوانند. کتاب امثال بیشتر کتابی نیمه مرجع محسوب میشود و مانند کتاب لغت و دایرهالمعارف نیست که هر آن ضرورت داشته باشد که به آن مراجعه شود.
- آقای دکتر، کمی در مورد کتاب«کلک خیال انگیز» توضیح دهید.کلک خیال انگیز چه نوع کتابی است؟
- همان طوری که عنوان فرعی آن نشان میدهد، فرهنگ بسامدی و تصویری دیوان حافظ است.
- منظور از بسامدی و تصویری چیست؟
- منظور از بسامدی آن است که تعداد دفعات تکرار هر واژه را در اثری و در این مورد در دیوان حافظ، همراه با شماره بیت و شماره غزل نشان دهیم و ما علاوه بر نشان دادن جای واژه، ابیات مربوطه را هم در ذیل واژه نشان دادهایم. مثلاً کسی میخواهد بداند واژه نرگس در کجاها آمده و بیتهای مربوطه کدامند. اگر به واژه نرگس مراجعه کند، مقصود حاصل خواهد شد و دیگر نیازی نیست که به دیوان مراجعه شود و مراد از تصویری Imaginaire آن است که کلیات ترکیبات وصفی، اضافی، عطفی و ترکیبات حاصل از این سه نوع، که از نظرگاه هنر شاعری تصویرImage میسازند، به ترتیب الفبایی در خلال بسامد واژهها و هر ترکیب در جای الفبایی خود همراه با بیت مربوطه در اختیار مراجعه کنندگان قرار داده شود.
- کار تدوین این فرهنگ پنج جلدی را از کی شروع کردید و چند سال روی آن کارشده است؟
- کار این کتاب را در سال 1361 با یاری گروهی از دانشجویان رشته زبان و ادبیات فارسی دانشگاه تربیت معلم شروع کردم و کل دیوان را دو بار طبق شیوه نامهای فیش کردیم. بعدها دوست فقیدم احمد معینالدینی به یاریم آمد و نسخههای خانلری، عیوضی، بهروز، سایه و نیساری را هم فیش کردیم و اختلافات نسخهها را نشان دادیم. کلاً قریب به بیست سال روی این فرهنگ کار شده است.
- منظور از نشان دادن اختلافها چیست؟
- ببینید شما میخواهید بدانید مثلاً «از دست نهادن» در دیوان حافظ آمده یا نه. به جای الفبایی این ترکیب مراجعه میکنید و میبینید ذیل «از دست نهادن» این بیت آمده :
ماه شعبان منه از دست قدح کاین خورشید
از نظر تا شب عید رمضان خواهد شد
و در زیر آن اضافه شده است 164/4، از دست دادن.160/6 خ. یعنی این بیت در غزل 164 چاپ قزوینی بیت چهارم است.رجوع کنید به از دست دادن و...
- چه کارهایی را برای آینده در برنامه خود دارید؟
- دو کار داریم که یکی از آنها شروع شده است و دیگری در آینده شروع خواهد شد. کاری که شروع شده، «فرهنگ مشاهیر» است. همانطور که میدانید در لغتنامه دهخدا، اعلام در کنار لغات آمده است.
در فرهنگ معین نیز جلد 5 و 6 به اعلام اختصاص دارد. این است که پس از انتشار فرهنگ بزرگ سخن، بسیاری کسان، از ما خواستند که اعلام را هم ضمیمه کنیم. به همین دلیل مشغول هستیم تا فرهنگ مشاهیر را تدوین کنیم که شاید تدوین آن 3یا4 سال طول بکشد. اما کار دوم، ذیلی است بر فرهنگ 8 جلدی.
در این 5 سالی که از کار فرهنگ بزرگ سخن فارغ شدیم، مقدار زیادی فیش فراهم شده و لغاتی که در عرض این 5 سال در اثر تحولات اجتماع، وارد جامعه و زبان شده است، جمعآوری شده و در حدود 4هزار فیش فراهم شده است که در وهله اول به صورت ذیلی بر فرهنگ بزرگ سخن اضافه خواهیم کرد، یعنی یک جلد تحت عنوان «ذیلی بر فرهنگ بزرگ سخن» و بعد اگر ناشر موافقت کند و عمری باشد، این ذیل را وارد فرهنگ 8 جلدی میکنیم و با عنوان ویرایش دوم فرهنگ، به جامعه ادبی عرضه میکنیم.
- سخن آخر ...
- سخن آخر اینکه در زمینه فرهنگ نویسی باید بنگاهها و مؤسسات دولتی یاری کنند تا فرهنگ جامع زبان فارسی تدوین شود. مؤسسات خصوصی آن قدرت مالی را ندارند که مؤسسهای به وجود آورند و فرهنگ جامع زبان فارسی نوشته شود.
همین ناشری که به ما این امکان را داد که این فرهنگ را بنویسیم، مرتب گله و شکایت دارد که بعد از سالها هنوز نتوانسته است، هزینهای را که برای فرهنگ بزرگ سخن متحمل شده است، به دست بیاورد.
بنابراین باید مؤسسهای مثل فرهنگستان یا وزارت علوم و یا دانشگاهها، فرهنگ جامع فارسی را بنویسند. البته فرهنگستان در این زمینه، اقداماتی انجام داده است. امیدوارم که بتوانند مقدماتی را که فراهم کردهاند، به فرجام برسانند و فرهنگ جامع زبان فارسی را که امری ضروری برای جامعه ایرانی و جامعه فارسی زبان است، تدوین کنند.