از آنجایی که برنامه هستهای ایران منحصر به موضوع هستهای نمیباشد، بلکه معادلات سیاسی، اقتصادی آینده جهان و میزان برخورداری از قدرت سیاسی که ناشی از قدرت اقتصادی نیز میباشد در گرو تنظیم قدرت در آینده است و خلیج فارس به عنوان نقطه عطف تعاملات مراکز قدرت برای بهرهبرداری بیشتر از منابع انرژی و حضور در این منطقه استراتژیک برای کشورهای اروپایی و آمریکایی و نیز کشورهای چین و روسیه از اهمیت ویژهای برخوردار است و از طرفی موقعیت جمهوری اسلامی ایران به دلایلی برای کشورهای مختلف دنیا دارای اهمیت است.
اولا ایران دارای نفوذ زیادی بر مردم منطقه به ویژه مسلمانان است.
دوم حضور ایران تقریبا در تمامی مرزهای شمالی خلیج فارس امتیازات منحصر به فردی را به این کشور داده است.
سوم رشد اقتصادی ایران در سایه تولید علم و منابع سرشار و نیروی انسانی جوان، آینده درخشانی را برای این کشور به تصویر کشیده است.
چهارم برنامه هستهای ایران به عنوان نماد اقتدار علمی ایران و استقلال این کشور در مسائل سیاسی و اقتصادی و فرهنگی و بالابردن ضریب نفوذ آن میباشد.
و دلایل دیگری که به جهت اطاله کلام در این مقوله نمیگنجد. جمهوری اسلامی ایران در موضع اقتدار و به عنوان یک کشور قدرتمند منطقه نقش کلیدی در تعادل قوا در منطقه چه در زمان حال و چه آینده ایفا میکند که این خود مهمترین دلیل برای سیاستگذاری امنیتی – راهبردی اتحادیه اروپا در قبال جمهوری اسلامی ایران است.
از طرفی اروپا علاقمند به کنترل ایران است و از طرف دیگر به کنترل آمریکا گرایش دارد تا بتواند در دهههای آینده موقعیت خود را در خلیج فارس و میزان حضور خود در عرصه سیاستهای جهانی و برداشت عادلانه سهم خود از قدرت و انرژی را بالا برد.
لذا خیلی دور از انتظار نیست که اتحادیه اروپا میان اعضای آتلانتیکگرا و اعضای طرفدار سیاست مستقل امنیتی- دفاعی اروپایی مواضعی واحد و همگرا با نومحافظهکاران آمریکا اتخاذ مینماید.
از طرفی اروپا بیانیه همگرایی با شورای امنیت در 30 مارس 2007 برای حمایت از ملوانان انگلیسی را صادر مینماید و از طرف دیگر بیانیه دفاع از عدم صدور قطعنامه تحریم علیه ایران را صادر مینماید و امروزه با مواضع معنادار کشورهایی مانند ایتالیا در برابر مواضع تند آمریکا و فرانسه البرادعی را برای گزارش مثبت در برنامه هستهای ایران و حمله جانبدارانه از توافق ایران و آژانس تلویحا تشجیع مینماید.
سیاست جمهوری اسلامی ایران در این مورد نوید فضای چند قطبی در دهههای آینده و ارتباط استراتژیک با اروپا و نیز یک گام به جلو در بحث هستهای و استفاده از فرصت بوجود آمده در گروه 1+5 و نیز شورای حکام برای رهایی از سند تحریم قطعنامه سوم و نیز ایجاد فرصت برای دیپلماسی گفت و گو و استفاده از فرصت خواهد بود.
سیاه و سفید دیدن مذاکرات و صفر و صد پنداشتن توفیقها در فرمول دستگاههای دیپلماسی دنیا نمیگنجد، آنچه در دیپلماسی معنا دارد، یک گام به جلوتر است.
*عضو کمیسیون
امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس