مسئله مهم پلوتونیم حل شده و قرار است تا آخر سال میلادی 2007 مسائل باقیمانده برنامه هستهای ایران حل شود. البرادعی در گزارش خود ذکری از تعلیق غنیسازی در برنامه هستهای نیاورد و اعلان کرد که برنامه هستهای ایران انحرافی بهسوی اهداف نظامی نداشته و هیچ خطری ندارد.
پرده دوم: دوشنبه این هفته روزنامه نیویورکتایمز، در مقالهای مفصل، پرده از این حقیقت برداشت که گزارش البرادعی «ضدراهبرد» غرب است. نیویورکتایمز صریحا نوشت وظیفه البرادعی نیست که با ایران توافق کند.
از طرف دیگر بهنوشته نیویورکتایمز البرادعی بدون اعلام قبلی( بخوانید بدون هماهنگی قبلی با غرب) و بیهیچ استراتژی رسانهای (بخوانید هماهنگی تبلیغاتی) خبر توافق با ایران را منتشر کرد.
بهنوشته نیویورکتایمز، روز بعد از انتشار خبر توافق ایران و آژانس دیپلماتهای آمریکا، فرانسه، انگلیس و آلمان به دفتر البرادعی در مقر آژانس رفتند و گفتند استراتژی شورای امنیت (آمریکا و اروپا) تنبیه ایران است و گزارش البرادعی کار را برای آنها دشوار کرده است.
البرادعی 13 روز قبل از حمله آمریکا به عراق نیز در شورای امنیت اعلام کرد که بازرسان وی پس از 3 ماه تحقیق در عراق هیچ مدرک یا نشانه منطقی دال بر ازسرگیری برنامه تسلیحات هستهای عراق پیدا نکردهاند. گزارش البرادعی ضربه محکمی به آمریکا و انگلیس در مشروعیت حمله به عراق بود.
پرده سوم: درحالیکه بهجز آمریکا، انگلیس، فرانسه و اسرائیل، بقیه جهان از توافق ایران و آژانس بهوجد آمده و از آن استقبال کردند، دیپلماتهای این کشورها هریک بهنوعی سعی کردند، شخص البرادعی و کارکرد سازمان تحت امر او را زیر سؤال ببرند.
جان بولتون سفیر سابق آمریکا در سازمان ملل که از جنگطلبان بهنام این کشور است گفت، البرادعی بهطرز خطرناکی ساده است. کارشناسان اسرائیلی گفتند، البرادعی حق ندارد بحث تعلیق غنیسازی را از گزارش خود حذف کند و وی نباید پیشرفتهای علمی و فنی ایران را تأیید کند.
کاندولیزا رایس وزیر امور خارجه آمریکا هم گفت: البرادعی وظیفه دیپلماتیک ندارد و باید کار فنی خود را بکند. البته البرادعی خود این موارد را پیشبینی کرده بود، چنانکه دو روز پس از انتشار گزارش خود به اشپیگل گفت: کشورهای غربی درصدد تخریب وی و تضعیف آژانس هستند.
پرده چهارم: ابتدا نیکلا سارکوزی رئیس جمهوری فرانسه وانمود کرد که بین بمب ایرانی و بمباران ایران باید یکی را انتخاب کنیم و آنگاه وزیر امور خارجهاش برنار کوشنر پا را از این هم فراتر گذاشت و صحبت از آمادگی برای جنگ کرد.
این اظهارات در اروپا با حیرت مواجه شد و در فرانسه کوشنر به باد انتقاد گرفته شد. مقامات فرانسوی گفتند در فرانسه در هیچ سطحی از سیاستگذاری و تصمیمسازی بحثی درباره اتخاذ چنین مواضعی صورت نگرفته است.
چرا فرانسه: پاسخ اولیه آن است که سخن مقامات آمریکایی و انگلیسی هیچ اعتباری در جهان ندارد. مقامات آمریکایی در آمریکا و در دنیا مخاطب قابل اعتنایی ندارند و فرض بر این است که دولت جدید فرانسه هنوز میتواند موجی ایجاد کند. هرچند شاید تقدیر آن است که بیاعتباری دامن فرانسویها را هم بگیرد.
هدف چیست: درحالیکه بحث برنامه هستهای ایران و گزارش البرادعی در شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی مطرح است، چرا مقامات فرانسوی چنین موضع سختی گرفتهاند و اصولا مخاطب این مواضع کیست بهنظر میرسد فرانسویها، اسرائیلیها و آمریکاییها با اتخاذ مواضع سخت در قبال ایران و برنامه هستهایاش درصدد هستند آب رفته را به جوی برگردانند و به 34 عضو شورای حکام بگویند بین تحریم ایران و قطعنامه سوم و گزینه جنگ باید یکی را انتخاب کنید.
در واقع کوشنر به نمایندگی از بقیه، شورای حکام را مرعوب میکند، که بین بد و بدتر، بد را انتخاب کنند و گزارش البرادعی باعث نشود، پرونده از شورای امنیت به آژانس عودت داده شود و پیروزی مطلق دیپلماتیک ایران تحقق نیابد.