اينجا بچهها جيغ ميزنند، ميخندند و ميدوند. آنها براي خودشان امپراتوري راهانداختهاند. آزادند هر كاري را كه در واحدهاي كوچك آپارتماني از آن منع شدهاند، در اينجا انجام دهند؛ يكي بيل دستش گرفته و با دستهاي گِلي روي پيشانياش ميكشد كه عرقهايش را پاك كند، آن يكي با بلوز خاكي، دستههاي فرغون را چسبيده و ميرود به سمت آجرهايي كه بنا دارد به همراه برادر بزرگترش لانهاي براي حيوانات بسازد. اينجا بچهها داخل خانه درختي اتراق ميكنند، با حيوانات بازي ميكنند، خاك بازي ميكنند و لباسهايشان را كثيف ميكنند. نگران زخمي شدن دستهايشان نيستند. هريك گوشه دنجي را براي خودشان مييابند و دقايق و ساعاتي را آنجا به كاويدن ميان خاك و علفها ميگذرانند. بچهها در مدرسه طبيعت «كاوي كنج» مهارتهاي زندگي را در ارتباط با طبيعت ميآموزند. ماجراي تاسيس اين مدرسه به سفرهاي «آقاي كرم» برميگردد. 2سال پيش يك استاد بومشناسي به همراه چند جوان فعال محيطزيست سفرهايي را براي آشتي كودكان با طبيعت راه مياندازند. كمكم اين سفرها، شكل جديتري بهخود ميگيرد و تصميم به راهاندازي مدرسه طبيعت گرفته ميشود. آنها دي ماه سال گذشته اين ايده را اجرايي كردند تا نخستين مدرسه طبيعت ايران، درهايش را به روي بچههاي مشهدي بگشايد.
- فرصتي براي رشد و شكوفايي
مگر كودكي ما چگونه گذشته است؟ حسين وهابزاده، بومشناس و طراح ايده «مدرسه طبيعت» با طرح اين پرسش توضيح ميدهد: مسئله حياتي اين است كه ارتباط كودكان با طبيعت چطور شكل ميگيرد؟ وضعيت اين ارتباط در كشور ما چگونه است؟ آيا آموزش مدارس در اين زمينه كارگشاست؟ در اين زمينه خانواده چه ميكند؟ او معتقد است كه از اين نظر، غفلت كردهايم.
وي كه 40سال استاد دانشگاه بوده، ميگويد: اگر در اين سالها به جاي اينكه با دانشجويان كار كنم با بچهها كار كرده بودم هر كدام از اينها منشأ اثري بودند در حالي كه تمام اين مدت، اين انرژي صرف دانشجو شده؛ كسي كه علايق و تمايلاتش پيش از اينكه وارد دانشگاه شود، شكل گرفته و انگيزهدادن به او، كار دشواري است. ممكن است آگاهي پيدا كند اما اين آگاهي ديگر منجر به عشق يا ارادهاي در راستاي عمل براي رفع اين كاستيها نميشود.
كودك به ارتباط مستمر با عوامل طبيعي نياز دارد. در دورهاي كه ما كودك بوديم، از غفلت پدر و مادر استفاده ميكرديم براي اينكه بيرون از خانه باشيم در حالي كه والدين امروزي كودكان را در چنگال خودشان گرفتهاند و فكر ميكنند كه همه نيازهاي كودك را خودشان بايد برنامهريزي كنند. تمام ساعات روز كودكان به اين اختصاص پيدا كرده كه از فلان كلاس به فلان تمرين بروند و فلان درس را بعد از فلان درس بخوانند. خانوادهها به آموزش كلاسيك بچهها توجه دارند؛ به اينكه يك زبان خارجي ياد بگيرند و انواع وسايل بازي را داشته باشند اما به اينكه فرزندشان در سنين كودكي با آب و خاك و چوب سروكار داشته باشد، توجهي ندارند. كودك بايد از درخت بالا برود، با حيوانات دوست شود و سرما و گرما را تجربه كند؛ اينها براي شكلگيري علايق و شخصيت كودكان ضروري است.
- جايي براي كشف ناشناختهها
مدرسه طبیعت جایی برای کشف ناشناخته هاست؛جایی که بچه ها لذت یادگیری را در آن می چشند. به گفته وهاب زاده، در نگاهي وسيعتر بايد براي خانوادهها تبيين شود كه بچههاي شما نياز مستمر به رفتن به طبيعت دارند و اين در برنامه خانوادهها گنجانده شود. به باور اين فعال محيطزيست، امروز در شهر، زمينهاي رهاشده و بايري وجود دارد كه ميتوان كودكان را در اين فضاها رها كرد تا كاوش كنند؛ چرا كه بچهها در سنين پايين دوست دارند در محيط غرق شوند.
نظرسنجيهايي كه از بچهها درباره محيطهاي دلخواهشان انجام شده، نشان می دهد؛ محيطهاي پررمز و راز و فضاهايي كه كودك بتواند آنجا را کشف كند، یا درختی داشته باشد براي بالا رفتن و چالهاي براي پنهانشدن، برای کودکان بسیار جذاب تر از محيطهاي بازي سامانيافته همچون شهربازي است.
زيباترين خاطرات ما از كودكي مان، خاطراتي است كه در طبيعت گذشته است چيزي كه كودكان امروز تقريبا از آن محرومند. وهاب زاده معتقد است: كودكان امروز مستحق داشتن روياهايي زيبا هستند. خانوادهها بايد بدانند كه بچهها درخطرند. ارتباط كودكان با محيطزيست قطع شده و اين پيامدهاي بدي در آينده دارد.
من بهشدت نگران اين موضوع هستم. اگر بچهها را رها كنيم و نيازهايشان را در تعامل با طبيعت درنظر نگيريم، هر اندازه براي حفظ محيطزيست تلاش كنند نتيجه نخواهند گرفت. تجربه طبيعت در كودكي براي شكلگيري علايقشان به محيطزيست، بسيار حياتي است. كودك بايد درخت سيب را ببيند و خودش از درخت، سيب بچيند. مرغ را ببيند كه چطور پرورش پيدا ميكند و ببيند كه چگونه تخم ميگذارد.
- يادگيري به جاي آموزش
مدرسه طبيعت كاوي كنج، تشكيل شده است از بخش طبيعي و وحشي، بخش بوم مزرعه و فضاي كارگاهي سرپوشيده. كودكان در مدرسه طبيعت فرصت تعامل آزاد با آب، خاك، سنگ، گرما و سرما، گياه، حشره و حيوان را دارند؛ تعاملي باز و آزاد، انفرادي يا جمعي، براساس انگيزشهاي دروني خود و بدون محدوديت.
محمد قائمپناه، مؤسس نخستين مدرسه طبيعت ايران و فعال محيطزيست ميگويد: ارتباط دوستانه و عاطفي كودكان با طبيعت آنان را در بزرگسالي به دوستداران محيطزيست تبديل ميكند. ما هم تلاش كرديم از دريچه رشد و نياز كودكان به طبيعت، شرايط را براي كاوش آنها فراهم كنيم؛ مثلا در بخش بوم مزرعه، فضاي دستنخوردهاي وجود دارد كه كودكان با ذرهبين و بيلچه براي كشف كردن در آنجا پرسه ميزنند. در اين مدرسه، فضاي كاوش در طبيعت براي كودكان فراهم شده و به جاي معلم و مربي، تسهيل گراني هستند كه ارتباط بين كودكان و طبيعت را بدون دخالت، تسهيل ميكنند. كودكان در اين محيط به جاي آموزش، از طريق تجربه و مشاهده مستقيم، ياد ميگيرند. كارگاه ارتباط با حيوانات و حشرات براي ايجاد ارتباط دوستانه كودكان با اين جانداران از ديگر برنامههاي مدرسه طبيعت است. همچنين براي والدين جلساتي برگزار ميشود تا ضرورت و اهميت ارتباط كودك با طبيعت براي آنان تبيين و تشريح شود.
- جايي براي كشف و تجربه
مزرعهاي بزرگ كه در آن ميشود خانه درختي ساخت، تاببازي كرد، از لب درياچه آبپاش را پر كرد و به گلها و گياهان آب داد، به گوسفندان سر زد و برايشان علوفه برد، لانه مرغها را تميز كرد، با تخممرغهاي تازه روي آتش هيزمي نيمرو پخت، صداي خروس بيمحل را به وقت پهن شدن آفتاب روي زمين شنيد و كيف كرد؛ اين رؤياي كودكانه نسلي است كه چشمانش، ساعتها روي تارهاي نت تاب ميخورد و تنها تحركش، جنباندن انگشتان روي صفحه كليد رايانه يا صفحه لمسي لپتاپ است. اين آرزو، اما امروز رنگ واقعيت بهخود گرفته و شده است؛ «مدرسه طبيعت» جايي كه كودكان در آن فرصت كشف دارند، فرصت تجربه و زندگي.
نتایج تحقیقات نشان می دهد ارتباط بزرگترها با عوامل طبيعي، ارتباطي جانبدار است. ما با استعداد اينكه حيواناتي را دوست داشته باشيم يا نه، به دنيا نميآييم. اينها استعدادهاي گنگي هستند كه در ارتباط با طبيعت شكل ميگيرند و نقش بزرگسالان در اين بين، در مشاهده كودكان بسيار بااهميت است چون آنها منتظر واكنش بزرگسالان هستند. وهاب زاده معتقد است: امورات ما با كاميپوتر، ميز، صندلي و ماشين برطرف نميشود بلكه ارتباط مستقيم كودك با عوامل طبيعي، نه تنها شوق ارتباط با طبيعت را در او زنده ميكند بلكه شخصيت او را نيز شكل ميدهد؛ مثلا حل مسئله براي كودكي كه ارتباط صميمي و تنگاتنگي با طبيعت داشته باشد، آسانتر است. ريشههاي رشد خلاقيت، در ارتباط كودك با عوامل طبيعي تقويت ميشود حتي اين ارتباط در پيشرفت تحصيلي كودكان نيز اثرگذار است.
- نياز كشور به دهها مدرسه طبيعت
روانشناسان تربيتي فعال در حوزه طبيعت، موضوعي را با عنوان «فراموشي نسلي زيستمحيطي» مطرح ميكنند؛ به معناي ديگر فاصلهافتادن بين كودكان با طبيعت دست نخورده. آنها معتقدند اين كودكان هستند كه ميتوانند طبيعت را نجات دهند. زندگي شهري، فاصله انسان و طبيعت را بيشتر كرده است. وهاب زاده ميگويد: بچههاي ما، روزي محله داشتند. در محلههايشان بازي، كاوش، دعوا و صلح ميكردند. ارتباطي صميمي و نزديك با محيط اطراف داشتند و خانههايشان فضاي سبز داشت اما اكنون همه آنها را ازدست دادهاند. به نظر من هر كدام از شهرهاي ايران، نياز به دهها مدرسه طبيعت دارد.
وي كه عضو شوراي مشورتي مدارس جامع محيطزيست-شورايي متشكل از نمايندگان سازمان محيطزيست و وزارت آموزش و پرورش- است به امضاي تفاهمنامههايي براي ورود مباني محيطزيست به مدارس اشاره ميكند كه مدارس طبيعت، بايد براي كودكان زير 10سال راهاندازي شود و دانشآموزان دوره ابتدايي، هفتهاي يك روز به مدارس طبيعت بروند.
آموزش تئوريك مباحث محيطزيست به كودكان، كاري عبث است؛ چرا كه كودكان بايد تجربه ارتباط با طبيعت را داشته باشند و با گرما و سرما مواجه شوند. نيازي نيست كه به كودكان، آموزش مستقيم داده شود؛ چرا كه آنها بهطور ذاتي به عناصر طبيعي گرايش دارند.
خانوادهها، نگرانيهاي بيش از حد بهداشتي براي بچهها دارند و همین امر برخی را برای ورود بچه هایشان به مدرسه طبیعت دچار تردید کرده است. متولیان مدرسه به خانواده ها گفته اند با این کار براي پرهيز از يك ريسك كوچك، يك خطر بزرگ را متوجه كودكانتان ميكنيد. بچههاي شما وقتي با طبيعت مانوس نباشند، مهارتهاي حل مسئله را پيدا نميكنند.
- كار ما تسهيلگري است نه دخالت
بناست در این مدرسه از دریچه رشد و نیاز کودکان به طبیعت نگاه شود. در اين مدرسه، بزرگترها به جاي معلم و مربي، تسهيلگر هستند و ارتباط بين كودك و طبيعت را تسهيل ميكنند. برگزاری كارگاه ارتباط كودكان با حيوانات و حشرات نیز از برنامه هایی است که در آن سعي می شود ارتباط دوستانهاي ميان كودكان با اين جانداران برقرار شود؛ همچنين ارتباط با والدين در دستور كار متوليان اجرايي اين مدرسه است.
این مدرسه چند ماه است که فعالیت می کندو نظر گروه های دوستدار طبیعت در سراسر کشور را برای اقدامی مشابه، به خود جلب کرده است. سيمين كاظمي، مسئول تحقيق و توسعه مدرسه طبيعت ميگويد: تلاش شده كه اين زيستگاه، متنوعتر شود تا كودكان با موقعيتهاي جديدتري مواجه شوند. تجربه آزادزيستي، اساسيترين كار در مدرسه طبیعت است. از بيرون براي بچهها تعيين تكليف نميشود كه چه كاري بكنند و چه كاري نكنند. تسهيلگران فقط مراقب ايمني كودكان هستند. كودكان وقتي سؤالي ميپرسند به آنها پاسخ مستقيم داده نميشود، تسهيلگر به همراه كودك بهدنبال پاسخ ميگردند.
پس از مدرسه «كاوي كنج» در مشهد متناسب با شرايط بومي در مناطق ديگر كشور نيز مدارس طبيعت راهاندازي شد؛ مدرسه طبيعت «وارش» در بندر كياشهر مشغول به كار است. مدرسه طبيعت «وايو» نزديك چالوس و مدرسه طبيعت «كيكوم» هم در كرمانشاه. مدرسه طبيعت اصفهان نيز نزديك به تاسيس است. گروهي هم در تهران مدرسه طبيعت سيار راه انداختهاند و چون هنوز نتوانستهاند جاي ثابتي بگيرند كارشان را با حضور بچهها در پايگاههاي طبيعي مختلف آغاز كردهاند.
- هركاري دوست داري بكن
ارميا سومين هفتهاي است كه به مدرسه طبيعت ميآيد. مادرش، معلم است. نازلي احمدي ميگويد: براي من بسيار مهم بود كه ارميا در محيط طبيعي قرار بگيرد چون ما خيلي به خارج از شهر نميرويم. او هميشه در محيط آپارتماني و در حال بازي با تبلت است اما اينجا به او خيلي خوش ميگذرد. سميه هم نخستين جلسهاي است كه به مدرسه طبيعت ميآيد. او خيلي چيزها را تجربه كرده است. ميگويد: تمام خالهها مراقب ما هستند. ميتوانيم با حيوانات آشنا شويم و هر جا دلمان خواست برويم. او و دوستش، يك بچه گربه 4ماهه پيدا كردهاند و قرار است از او مراقبت كنند. مادر سميه، وجود چنين فضايي را تجربه جديدي براي كودكان خارج از فضاي آپارتماني دانسته و ميگويد: خود من در فضاي آپارتماني بزرگ شدم و از حيوانات ميترسم ولي دوست ندارم كه سميه چنين حسي داشته باشد. به او گفتهام هر كاري دوست داري بكن.
- اين فضا كودك را قوي ميكند
فرامرز سليماني كه به همراه پسر كوچكش به اين مدرسه آمده، ميگويد: پيش از اين با تورهاي يكروزه سفرهاي «آقاي كرم» همراه با پسرم به بيرون شهر ميرفتيم و طي اين يكسال، شاهد تغييرات مثبتي در شخصيت پرهام بودم. زندگي آپارتماني، فضاي خوبي براي بازي كودكان ندارد. ارتباط با حيوانات اهلي مثل مرغ، خروس و گوسفند يا گرفتن حشرات، تفريح بسيار خوبي براي كودكان است ضمن اينكه گل بازي، خاكبازي يا آببازي فرصت فعاليتهاي حسي و حركتي بيشتري را به بچهها ميدهد. در اين مدرسه، قوانين نگهداري و احترام به طبيعت در كودكان دروني ميشود و آنها ميآموزند كه نبايد به طبيعت آسيب برسانند. رها كردن كودك در چنين فضايي او را قويتر ميكند، همچنين با قرار گرفتن در معرض مستقيم نور خورشيد و هواي آزاد، از لحاظ جسماني نيز مقاوم ميشود. من به آينده بچههايي كه به مدرسه طبيعت ميآيند اميدوار هستم. اين بچهها بهجاي اينكه با خشونت در بازيهاي كامپيوتري بزرگ شوند در تعاملي دوستانه با طبيعت رشد ميكنند.