و در فرهنگ ملی و مذهبی ایرانیان چه ارکانی دارد؟ چگونه باید به آن پرداخت و چگونه باید زیست تا این مفهوم در زندگی جریان یابد؟ ازاین منظر اگر بیندیشیم، نهجالبلاغه مسیری را فراروی ما مینهد که از طریق آن میتوان به حیات طیبه دست یافت. بدون تردید یکی از زوایای رهیابی به حیات طیبه، حیات ایمانی است. آنگاه که ایمان جلوهگاه زندگی شد، سبک زندگی آدمی نیز خودبهخود بهسمت زیست مؤمنانه گرایش پیدا میکند. امامعلی(ع) در نهجالبلاغه شریف ایمان را بر 4 پایه استوار میداند: صبر، يقين، عدل و جهاد. صبر، نخستین رکن ایمان است و به تعبیر امام برای ایمان چون سر بر بدن است(حکمت79)، پیکر بی سر را جانی و روانی نیست. صبر از لوازم زندگی است و تمسّک به آن موجب رشد فکری و عقلی آدمی و هدایتگر او به سمت زندگی پاک و اخلاق نیکوست.
یقین، رکن دوم ایمان است. یقین حاصل از ایمان، به احساس امنیت میانجامد؛ امنیتی که در سایه آن آدمی هیچ قدرتی را غیر از ذات احدیت مؤثر ندانسته و هیچ شکی در وجودش نفوذ نمیکند. امامعلی(ع) در عبارتی گرایش خود را به خداوند، چنین توصیف میکند: ...و بدو مىگرويم، گرويدن آنكس كه با يقين بدو اميد دارد(خطبه182). امیدی که هرگز گرد یاس بر رخسارش ننشیند. امیدی که نشاط را بر وجود آدمی مینشاند و آزادی را برایش به ارمغان میآورد که هرگز تن به پستی و حقارت ندهد و همواره در زندگی در برابر حق استوار باشد.
عدل رکن سوم ایمان است، عدالت در زندگی آدمی در 5 محور نمود دارد: نخست انسان ایمانی هرچیز را در جایگاه خود مینهد، دوّم فرد عدالتپیشه، منصف است و اعمال و رفتارش در دایره انصاف انجام میشود؛ سوم: فرد عادل مردمان را به یک چشم میبیند و بین انسانها، چه خویش و چه غیر، تفاوتی قائل نمیشود؛ چهارم: نسبت به حقوق دیگران مسئولیتپذیر و متعهد است؛ در کارها میانهرو است، نه تندروی میکند و نه کند گام برمیدارد. و جهاد، چهارمین رکن ایمان است. انسان ایمانی انسانی جهادگر است؛ چه در عرصههای عملی و اجتماعی که با مجاهدت و ایثار در میادین مبارزه با دشمنان خدا، مواجهه با بدکاران و امر به معروف و نهی از منکر و نیز در عرصههای جهاد با نفس و خویشتنبانی همواره پیشگام است. ایمان حاصل از 4 اصل یادشده، به کمال آدمی میانجامد و قلب و عمل او را بهسمت و سوی حیات طیبه به پیش میراند و سعادت را برای او به ارمغان میآورد.