مثلاً وقتی با همکلاسیات کار داشتی زنگ میزدی خانهشان و وقتی بابایش تلفن را جواب میداد، میگفتی: «ببخشید، منزل اسکندری؟» باباهه میگفت: «بله.» بعد شما میگفتید: «ببخشید، اسکندری هست؟!»
خب توی آن خانه، غیر از مامان، همهشان اسکندری بودند. پس بابای اسکندری از کجا میفهمید که با خود او کار دارید؟ با پسر بزرگش کار دارید؟ با پسر کوچکش کار دارید؟ با دخترش... اما عجیب این بود که باباهه مستقیم از لای آنهمه اسکندری میرفت، اسکندری مورد نظر شما را میکشید بیرون و میآورد پای تلفن!
اینروزها معمولاً کسی به خانهي کسی زنگ نمیزند و تلفن خانهها بیشتر به درد گرفتن خط اینترنت و صحبتهاي طولاني مامان و خاله میخورد تا قرار با همکلاسیها. اما باز هم دلیل نمیشود که آدم بلد نباشد چهطور از تلفن ثابت استفاده کند. برای شمارهگرفتن در تلفن ثابت معمولاً شما باید شمارهي تلفن کسی را که میخواهید با او صحبت کنید بلد باشید.
سؤال: جلالخالق! یعنی خود گوشی شمارهها را حفظ نمیکند؟
جواب: معمولاً نه!
بعد از شمارهگرفتن، آدم پشت تلفن ثابت با هرکسی که صحبت میکند، باید سلام کند و بپرسد: «منزل فلانی؟» اگر گفتند بله که هیچ، اما اگر گفتند: «اشتباه گرفتید»، شما باور نکنید و زود بگویید: «مگر آنجا شمارهي فلان نیست؟» اگر گفتند بله که هیچ، مچشان را گرفتهاید. اما اگر گفتند نه. بگویید: «مگر میشود؟ من روی دکمه تکرار شماره فشار دادم!» با همین فرمان، میتوانید کسی را که پشت تلفن است دیوانه کنید.
یادتان باشد که موقع حرفزدن با تلفن ثابت باید سلام کسانی را که در اطرافتان حضور دارند، برسانید؛ حتی اگر آنها نخواهند که سلام برسانند. سلام آنطرفیها را هم باید تحویل بگیرید و صحیح و سالم تحویل اینطرفیها بدهید.
گفت شبی یک تلفن با موبایل:
جان من، امروز به ما سر زدی؟
در حرکت نیستی و مدتیست
از دهن جیب طرف پر زدی
خانهي تو داخل جیب است، پس
چی شده سر خانهي دیگر زدی؟
* * *
گفت موبایل: آن خوشی از سر پرید
باتری داخل من ور پرید
ساکن از این پس شدهام روی میز
صبح و شب اینجا به کنار پریز
جای من و تو شده زین پس یکی
با تلفن، گوشی و تبلت؟ ... زکی!
تصويرگري: مجيد صالحي