پس از انجام مذاکرات روشمند، تمامی ابهامات در 6 عنوان جمعآوری شد و «مدالیته» (طرح اقدام) برطرف کردن این ابهامات مورد تصویب طرفین قرار گرفت.
از آن پس براساس مدالیته گفتوگو بر سر رفع اولین ابهام یعنی مسئله «پلوتونیوم» آغاز و نهایتا در گزارش سپتامبر گذشته البرادعی پرونده این موضوع مختومه اعلام شد.
براساس طرح اقدام (مدالیته) دومین ابهام، مسئله سانتریفیوژهای نوع اول (P1) و نوع دوم (P2) بوده که باید مورد بحث قرار میگرفت.
مقوله چگونگی دستیابی ایران به این نوع از سانتریفیوژها در عرصه بینالمللی و همچنین منشأ آلودگی آنها از مباحث چند ساله میان آژانس و ایران است.
البته در نوامبر سال 2005 در گزارش البرادعی تصریح شده بود که منشأ آلودگیها، خارجی بوده و ایران نقشی در آلودگی سانتریفیوژها نداشته است.
آنچه از سئوالات آژانس درخصوص سانتریفیوژها باقیمانده بود، موضوع چگونگی دستیابی ایران به این دستگاهها در بازار آزاد و واسطهها بوده است.
ایران در گزارشهای شفاف خود به آژانس دلایل رویکرد خود به بازار آزاد و واسطهها را متذکر شده است که با وجود تقاضاهای مکرر کشورمان از کشورهای غربی و شرقی برای همکاری در طرحهای هستهای، هیچ کشوری حاضر به همکاری نشده است.
این درحالی بود که در دهه 50 هجری شمسی حدود 10 میلیارد دلار توافقات هستهای بین رژیم منحوس گذشته با برخی کشورهای غربی منعقد شده بود.
خوشبختانه این بیتوجهیهای کشورهای دارای فناوری هستهای به یک عضو NPT در گزارش البرادعی آورده شده که خود نشانگر تخلف از NPT توسط کشورهای دارنده فناوری هستهای است.
چراکه براساس موافقتنامه NPT کشورهای دارای فناوری موظفند به کشورهای فاقد فناوری هستهای کمک کنند اما زمانیکه این کشورها و آژانس از این مسئولیت خود با وجود همه تقاضاهای ایران استنکاف ورزیدند، جمهوری اسلامی بنا بر ضرورت و از سر ناچاری به واسطهها روی آورد.
بهنظر میرسد دستگاههای رسانهای و همچنین دیپلماسی کشورمان نباید ازاین بخش مهم گزارش البرادعی غافل شوند.
درخصوص موضوع دوم طرح اقدام (مودالیته) یعنی مسئله سانتریفیوژهای نوع اول و دوم، در گزارش البرادعی بهصراحت همکاری جمهوری اسلامی و «پیشرفت مذاکرات» و همچنین صحت اظهارات ایران دراین خصوص تأکید شده و با این حساب 2 موضوع از موضوعات بسته ابهامات، حل شده است.
این امر، از یک طرف از جدیت کشورمان در حلوفصل موضوع هستهای از طریق مذاکره و همکاری با آژانس و از طرف دیگر بر نادرستی رفتار برخی از قدرتهای بزرگ بر ارجاع پرونده به شورای امنیت سازمان ملل متحد حکایت دارد.
گزارش البرادعی یکبار دیگر بر مسئله انحراف نداشتن فعالیتهای هستهای و مختومه شدن یکی از موضوعات بر چالشی بین جمهوری اسلامی و آژانس تأکید دارد.
اگرچه تلاش شده در یکی از پاراگرافها همانند گذشته به شکل حاشیهای، راهی برای بازماندن این موضوع باقی گذارند، اما روح گزارش، بر سیاسی بودن این حرکت کاملا حاشیهای اذعان دارد.
نکته قابلتوجه این است که هرگاه همکاریهای شفاف کشورمان با آژانس قوت میگیرد بر شدت عصبانیت افزوده میشود، تا جاییکه اخیرا آقای البرادعی را که خود جایزه صلح نوبل دادهاند بهشدت مورد تخطئه قرار دادهاند.
این خود حکایت از آن دارد که حلوفصل موضوع هستهای از طریق آژانس بههیچوجه مورد توجه افراطیون جمهوریخواه و رژیم صهیونیستی نیست و آنها همانند گذشته همچنان به دنبال پیچیدهتر کردن و امنیتی جلوه دادن موضوع هستهای ایران و صدور قطعنامه جدید علیه کشورمان هستند.
براساس حقوق بینالملل، اگرچه ارجاع پرونده به شورای امنیت سازمان ملل یک حرکت ظالمانه و غیرحقوقی بوده است اما با این همه، گزارش البرادعی نیز بار دیگر اثبات کرد که جمهوری اسلامی ایران بههیچوجه تهدیدی علیه صلح و امنیت جهانی نیست بلکه این رفتارهای یکجانبهگرایانه قدرتهای بزرگی نظیر آمریکا در تغایر جدی با صلح و امنیت جهانی است.
ازاینرو صدور قطعنامه جدید علیه کشورمان کاملا فاقد جنبه حقوقی است اما با وجود این، گروه 1+5 نیز توافق کرده بودند که منتظر گزارش البرادعی مانده و چنانچه مذاکرات تهران و آژانس پیشرفت نداشته، قطعنامه جدیدی صادر کنند.
فارغ از مباحث حقوق بینالملل، حتی وفادار ماندن به این آخرین تصمیم 1+5 باتوجه به اذعان جدی البرادعی مبنی بر پیشرفت مذاکرات ایران و آژانس، نباید قطعنامه جدی علیه کشورمان صادر شود.
متأسفانه 3 کشور آمریکا، فرانسه و انگلیس نهتنها از این گزارش استقبال نکردند بلکه با وجود این همه نکات مثبت مبتنی بر وجود پیشرفت در مذاکرات، مجددا بر طبل خشونت کوبیده و مواضع تکراری خود علیه کشورمان را مجددا یادآوری کردهاند.
اگرچه در این میان مواضع فدراسیون روسیه، چین و آلمان در استقبال از گزارش و پیگیری موضوع از طریق آژانس قابلتوجه است و حکایت از اختلاف جدی میان گروه 1+5 دارد.
*سخنگوی کمیسیون
امنیت ملی و سیاست خارجی