وی در سنین نوجوانی عکاسی را به صورت آماتور شروع کرد و در سال 1354 بازیگری تئاتر را به خاطر فن بیان و از بین بردن لکنت زبان انتخاب کرد، اما عکاسی را به شکل حرفهای ادامه داد.
در سال 59 با شروع جنگ به عنوان عکاس و خبرنگار از آخرین روزهای مقاومت در خرمشهر عکس و خبر تهیه میکرد. با آخرین نفرات مجبور به عقب نشینی به شرق خرمشهر شد، این در حالی بود که با دوربین سوپر 8 توانست برای بار دوم فیلمبرداری را همزمان با عکاسی تجربه کند.
لذت و حس فیلمبرداری باعث شد تا او تجربیات عکاسی و ظهور و چاپ در لابراتوار را این بار از ویزور فریمهای متحرک ببیند.
وی اولین تجربه داستانی به طریفه 16 میلیمتری را مشترک با مرحوم حسین منزه زیر نظر فرامرز باصری فیلمبرداری و کارگردانی کرد. پس از آن، فیلم 16 میلیمتری سقای تشنه لب را به عنوان نویسنده، تهیه کننده و کارگردان برای حوزه اندیشه و هنر اسلامی ساخت.
ملاقلیپور از کارگردانان سینمای جنگ و اجتماعی ایران بود و توانست با فیلم پرواز در شب سیمرغ بلورین بهترین فیلم را از جشنواره فیلم فجر دریافت کند.
رسول ملاقلی پور از کارگردانان متعهد سینمای پس از انقلاب بود. وی در سفر خود به کربلای معلا برای بازدید لوکیشنها از فرصت استفاده کرد و مستندی نیز به نام 6 گوشه عرش را جلوی دوربین برد که آخرین اثر او محسوب میشود. او در این سفر متوجه شد که هنرمندان برجسته اصفهانی در آنجا مشغول طراحی ضریح مقدس حضرت امامحسین (ع) هستند.
آثار ملا قلیپور :
- میم مثل مادر (۱۳۸۵)
- رویای جوانی (۱۳۸۱)
- مزرعه پدری (۱۳۸۱)
- قارچ سمی (۱۳۸۰)
- سفر به فردا (۱۳۸۰)
- نسل سوخته (۱۳۷۸)
- هیوا (۱۳۷۷)
- کمکم کن (۱۳۷۶)
- تا آخرین نفس (۱۳۷۴)
- سفر به چزابه (۱۳۷۴)
- دشت ارغوانی (۱۳۷۳)
- پناهنده (۱۳۷۲)
- خسوف (۱۳۷۱)
- راز خنجر (۱۳۷۱)
- لبه تیغ (۱۳۷۱)
- مرغابی وحشی (۱۳۷۰)
- مجنون (۱۳۶۹)
- پاتال و آرزوهای کوچک (۱۳۶۸)
- افق (۱۳۶۷)
- پرواز در شب (۱۳۶۵)
- بلمی به سوی ساحل (۱۳۶۴)
- نینوا (۱۳۶۲)
جوایز:
- کاندید سیمرغ بلورین بهترین فیلم (قارچ سمی)
- کاندید سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی (سفر به چزابه)
- برنده سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی (هیوا)
- کاندید سیمرغ بلورین بهترین فیلم اول و دوم (افق)
- کاندید تندیس زرین فیلم منتخب انجمن نویسندگان و منتقدان (قارچ سمی)
- برنده لوح زرین بهترین فیلم (پرواز در شب)
- برنده لوح زرین بهترین فیلم سال (نسل سوخته)
رسول ملاقلی پور که تا آخرین لحظات عمر خود تعهدش را به جنگ و فیلمسازی و کار در این زمینه انجام میداد، به عراق برای دیدن لوکیشن فیلم بعدی خود که آن هم به مقوله جنگ میپرداخت رفته بود، در اسفند ۱۳۸۵ بر اثر سکته قلبی جان باخت و آخرین ساخته خود را نیمه تمام گذاشت.