شامگاه پنجشنبه درست در شرایطی که برف دوباره آرام آرام، بر موی و ابروی عابران خیابان سرد فاطمی مینشست، افتتاحیه بیستوششمین جشنواره فیلم فجر، آرام آرام زیر تقدیر و تجلیل و سیمرغ و سخنرانی، هر لحظه بیشتر به اختتامیه شبیه میشد.
با این همه، مردم برای دیدن چهرههای محبوبشان هم که شده، بلیت سیاه ورود به تالار بزرگ کشور را حتی تا چند هزار تومان بالاتر از 7هزار تومان خریدند و بعد، حتی پیش از آن که سیمرغها را تقسیم کنند، سرمای خیابان را به سردی تالار، ترجیح دادند.
البته خیلیها هم به پیشبینیهای هواشناسی اهمیت بیشتری دادند و پای رایانههایشان نشستند و با استفاده از تکنولوژی؛ ماجرا را از طریق اینترنت تماشا کردند.
روابط عمومی جشنواره که این عده را بیش از 9هزار نفر اعلام کرده است، وعده داده مراسم اختتامیه هم به صورت آنلاین پخش شود.
تجلیل و تقدیر و سیمرغ
مراسم افتتاحیه جشنواره 26 اما بیش از هرچیز، به تقدیر و تجلیل و تعریف اختصاص داشت.
پروانه معصومی، متخصصین فنی سینما، برگزیدگان پخش در سال 86، برگزیدگان بخش مواد تبلیغی، رسول ملاقلیپور، علی حاتمی و مسعود جعفری جوزانی، آنهایی بودند که پنجشنبه اسمشان بیشتر شنیده شد.
پروانه معصومی که با پخش کلیپ نصفهنیمهای از حضورش در فیلمهای گوناگون، به روی صحنه رفت، گفت: «خستگی من امشب از تنم بیرون رفت. 35 سال است که در سینما کار میکنم و نمیدانم چه شد که من را به عنوان مادر میشناسند اما به این مادری، افتخار میکنم چون مادر کاملترین موجود بر روی زمین است و امیدوارم من بتوانم مادری لایق و شایسته باشم.»
البته نصفه رها شدن کلیپ معصومی، همه ماجرای ویدیو پروجکشنهای تالار مجهز کشور نبود. هر چه بود، با پرش و رنگهای درهم و... پخش شد.
از جمله آنونسهایی که توانسته بودند سیمرغ بخش تبلیغی را شکار کنند. یعنی «امیرشیبان خاقانی» برای تیزرهای دو فیلم اتوبوس شب(کیومرث پوراحمد) و سنگ کاغذ قیچی(سعید سهیلی).
در این بخش، سیمرغ بلورین بهترین عکس فیلم به عبدالله عبدینسب برای فیلم جایی در دور دست(خسرو معصومی) اهدا شد و یک دیپلم افتخار هم به المیرا مقدم برای عکسهای فیلم رئیس(مسعود کیمیایی) تعلق گرفت.
در بخش بهترین پوستر، حیدر رضایی برای پوستر فیلم اخراجیها(مسعود دهنمکی) سیمرغ بلورین را دریافت کرد و در بخش گرافیک محیطی، «بهزاد خورشیدی» برای طراحی بیلبوردهای فیلم قاعده بازی(احمدرضا معتمدی).
با اینحال، ماجرای تجلیلها در افتتاحیه امسال سر درازی داشت. کاردان بخش بعدی را اینطور معرفی کرد: «میخواهم از یکی از عناصر پنهان سینمای ایران نام ببرم تا از او تقدیر کنیم؛ ناصر انصاری متخصص لابراتوار و تروکاژ سینمایی از استودیو فیلمساز.»
علاوه بر انصاری، از وحید تبریزی، متخصص تصحیح رنگ از استودیو بدیع و محمدصادق جوادی، تکنسین اپتیک از استودیو فیلمساز نیز تقدیر شد. لوح این 3 نفر را پروانه معصومی داد. مردم، هاج و واج، خمیازه میکشیدند؛ اما کار تمام نشد.
محمدرضا فیروزفر، متخصص تجهیزات فنی سینما نیز به روی سن رفت و مثل 3 استادکار دیگر برای مردم سخنرانی کرد: «کار من، ساخت تجهیزات سینمایی و استودیویی است. من 20 سال است که خدمات خود را به سینما ایران تقدیم کردهام که از این بابت بسیار خوشحالم و امیدوارم در این کار ثابت قدم باشم.»
و در نهایت، این مسعود بهنام، صدابردار و مدیر استودیو بهمن بود که فضا را حس کرد و گفت: «از این لطف، رسیدگی و توجه به بخشهایی از سینما به جز هنرپیشگی و کارگردانی ممنونم، اما شاید این کار لازم نبود چرا که معتقدم رسیدگی به کارهای ما راههای بهتری هم دارد.»
مردم خمیازه میکشیدند ولی دستاندرکاران جشن، قصد داشتند این حکایت را تا جایی ادامه دهند که هیچ کس در سالنی که ابتدای کار، جای نشستن نداشت، کاملا خالی شود.
بنابراین نوبت به برگزیدگان پخش رسید. در این بخش، مدیر سینما شهر آفتاب قم از خدماتش در 30 سال گذشته سخن گفت و از مجید شاهحسینی لوح تقدیر گرفت. سپس علی سرتیپی، مدیر فیلمیران جایزه بهترین پخشکننده سال را دریافت کرد.
طبق معمول حاتمی و ملاقلیپور
همه اینها البته یکنفس نبود. میشود حدس زد که یک گروه موسیقی هم آماده پشت صحنه نشستهاند و هر وقت که خمیازهها به چرت کوتاه تبدیل میشد، میآمدند و با گیتار برقی و درامز، خواب از سر حضار میپراندند و میرفتند.
این کار 3 بار اتفاق افتاد و پس از یک بارش، مسعود جعفری جوزانی برای تقدیر به روی صحنه دعوت شد.
جوزانی که آخرین تقدیری آن شب پرتقدیر بود، لوح گرفت و کلیپی از کارهایش بر ویدیوپروجکشنهای وصفشده، پخش شد.
به علاوه اجرای بخشی از موسیقی فیلم «شیرسنگی» توسط گروه موسیقی دنگشو.اما پیش از این، مثل هر مراسم دیگری که در یک سال گذشته برگزار شده است، یادبود علی حاتمی و رسول ملاقلیپور هم برگزار شد.
اما اصل ماجرا
با وجود تمام اینها، آغاز اصل ماجرا بود، هرچند به شیوهای نهچندان شورانگیز. اصل ماجرا از دیروز در سینماهای تهران آغاز شده است. مردم دوباره در صفهای طویل میایستند و برای دیدن جدیدترین آثار فیلمسازان محبوبشان سرما را تحمل میکنند.
از اینها گذشته، تنها 3 روز دیگر دوباره میتوانیم در سینمای خاطرهانگیز آزادی، فیلم ببینیم. سینمایی که به گفته شهردار، از روز 16 بهمن میزبان فیلمهای ایرانی جشنواره خواهد بود و 22 بهمن بر اساس قرار قبلی، رسما افتتاح خواهد شد.
محمدباقر قالیباف میگوید: این پروژه مثل سایر پروژههای کشورهای خارجی ساخته شده؛ اینکه ما پروژهای را در تهران شروع کنیم و سالیان سال آن را ادامه دهیم و حتی کارگران آن یک دوره بازنشسته شوند و بعد از گذشت 30 سال هم آن را افتتاح نکنیم، درست نیست. من متعجبم، میگویند کار سینما آزادی ضربتی بوده، این کار به موقع و در زمان حساب شده انجام شده و یک امر طبیعی است، چون ما تاکنون کار طبیعی انجام ندادهایم قدری این کار غیرطبیعی به نظر میرسد.