با اعلام مقررات بیست وششمین جشنواره فیلم فجر مشخص شد که فجر امسال با تغییراتی برگزار خواهد شد. این تغییرات را میتوان ناشی از مدیریت تازه فارابی دانست. فارابی نهاد برگزارکننده جشنواره فیلم فجر است و بنا به تشخیص مدیرعامل فارابی که معمولا دبیر جشنواره فجر نیز هست، مقررات هر دوره تدوین و اعلام میشود.
اینگونه بود که در ابتدای دهه 60، با آمدن سیدمحمد بهشتی به فارابی، تعداد جوایز جشنواره فجر افزایش یافت. در آن سالها فارابی در اندیشه تربیت تکنیسین، در رشتههایی بود که پیش از آن، سینمای ایران اهمیت چندانی به آ نها نمیداد. یکی از این رشتهها صدابرداری سرصحنه بود که از اواسط دهه 60، با تشویق مدیران سینما، به تدریج جای دوبله را گرفت. از جشنواره هفتم به بعد، در کنار سیمرغ صداگذاری، سیمرغی هم به صدابرداری سرصحنه اختصاص یافت.
در سالهای بعد نیز تغییر مدیریتها تاثیر خود را در جشنواره فجر نشان داد. مثلا وقتی محمدمهدی عسگرپور مدیرعامل فارابی شد، از تعداد سیمرغها کاست که این امر واکنشهایی را هم در پی داشت. پیش از عسگرپور، دبیران قبلی جشنواره، سیمرغ مواد تبلیغی (پوستر و عکس) را حذف کرده بودند که در سالهای اخیر شاهد بازگشت آنها به فجر بودهایم.
در سالهای اخیر نیز شاهد بودهایم که سیمرغهایی در بخشهای جنبی به جشنواره اضافه شده است. مثلا از هنگامی که علیرضا رضاداد، واژه سینمای معناگرا را به عنوان راهبردی برای اعتلای سینما مطرح کرد ، به جشنواره فجر هم سیمرغ معناگرایی اضافه شد. رضاداد همچنین با بازگرداندن تمام رشتههایی که در زمان عسگرپور، از بخش رقابتی جشنواره حذف شده و سیمرغی به آنها تعلق نمیگرفت، کوشید تا به اعتراض متخصصان رشتههای فنی پاسخ دهد.
مهمترین تغییرات مقررات جشنوارهای که امسال برگزار خواهد شد، شیوه راهیابی فیلمهای کوتاه به جشنواره و حذف یکی از سیمرغهای بخش صداست؛ اتفاقی که واکنشهایی (اغلب اعتراضآمیز) از سوی فعالان سینمای کوتاه و متخصصان صدا را درپی داشته است.
حضور به شرط جایزه
در بخش فیلم کوتاه، صرفا آثاری میتوانند در جشنواره بیست و ششم فجر شرکت کنند که در 2 سال اخیر در جشنوارههای معتبر داخلی جایزه گرفته باشند. به این ترتیب هر فیلم کوتاهی که در این جشنوارهها جایزه نگرفته باشد، امکان حضور در فجر
26 را ندارد.
طبق اعلام رسمی نهاد برگزارکننده جشنواره، این اقدام در جهت تخصصیتر شدن رقابت فیلمهای کوتاه است.
به گفته حبیب ایلبیگی، با توجه به اینکه فناوری دیجیتال، فیلمسازی را آسان و ارزان کرده، هر سال در حوزه سینمای کوتاه، آثار زیادی تولید میشود که اگر جشنواره فیلم فجر بخواهد
به گونهای مستقل به ارزیابی این آثار بپردازد، بخشی مهم از نیروی انسانی و انرژی جشنواره، صرف انجام دوباره کاریهای صورت گرفته در دیگر جشنواره ها خواهد شد.
در واقع علت اصلی ممانعت از حضور فیلمهای کوتاهی که قبلا در جشنوارهها جایزه نگرفتهاند، ایجاد امکان فراغت بیشتر اعضای هیأت انتخاب است که با توجه به قانون جدید، دیگر نیازی نیست که به تماشای انبوه فیلمهای کوتاه تولیدشده بنشینند. اینگونه است که به تعبیر مدیر روابط عمومی جشنواره فجر، خروجی جشنوارههای دیگر داخلی، ورودی جشنواره فیلم فجر در بخش فیلمهای کوتاه خواهد بود.
منتها همان طور که پیشبینی میشد، این تصمیم با اعتراض سازندگان فیلم کوتاه همراه شد. سازندگان فیلم کوتاه به این نکته معترضند که هر سال مقررات تازهای برای حضور فیلمهای کوتاه در جشنواره فجر تدوین میشود، در حالی که انتظار میرود فجر به عنوان مهمترین و معتبرترین رخداد سینمایی کشور، پایینترین دامنه تغییرات را در مقرراتش داشته باشد. ثباتی که یکی از ویژگیهای اصلی جشنوارههای معتبر دنیاست.
شهرام مکری از سازندگان فیلم کوتاه، اعتقاد دارد مهمترین دلیل تغییر مقررات بخش
فیلم کوتاه، این است که برگزارکنندگان فجر،فرصت زیادی برای دیدن انبوه فیلمهای کوتاه ندارند. به اعتقاد این فیلمساز، فجر میتواند از فیلترهای دیگری بهره بگیرد تا وقت هیأت انتخاب فجر هم خیلی گرفته نشود. مثلا میتوان فیلمهای رسیده به دبیرخانه جشنواره را در اختیار انجمن فیلم کوتاه خانه سینما گذاشت تا پس از داوری اولیه آنها، هیأت انتخاب به تماشای آثار برگزیده انجمن فیلم کوتاه بنشیند.
به این ترتیب این امکان برای فیلمهایی که به هر دلیل جایزهای در جشنوارههای دیگر نگرفتهاند یا اصلا از سوی هیأت انتخاب آن جشنوارهها به درستی دیده نشدهاند، فراهم میشود که در صورت شایستگی به جشنواره فیلم فجر راه یابند.
برخی نیز با انتقاد از مقررات جدید، میگویند چگونه میتوان با معیارهای جشنوارههای دیگر، فیلمی را در فجر پذیرفت یا رد کرد؟
جالب اینکه در جشنوارههایی هم که به صورت تخصصی به فیلم کوتاه میپردازند، نیز پذیرش فیلمها، خالی از حرف و حدیث نیست.
چنانکه میگویند هیأت انتخاب برخی از این جشنوارهها، به علت ضیق وقت وتعداد زیاد آثار متقاضی حضور، فیلمها را با دور تند تماشا میکنند!
نکته مهمتر، نقش تعیینکننده سلیقههای متفاوت در گزینش آثار برتر است. ممکن است از نظر اعضای هیأت داوران فیلمی شایسته دریافت جایزه باشد ولی داورانی دیگر، با سلایقی دیگر، امکان دارد آن فیلم را فاقد ویژگیهای مطلوب ارزیابی کنند. بنابراین نمیتواند سلیقه داوران مثلا جشنواره فیلم کوتاه معیاری برای حضور فیلمها در جشنواره فیلم فجر (که داوران دیگری خواهد داشت) باشد.
حذف یکی از سیمرغهای صدا
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، سینمای ایران تغییر و تحولات گستردهای را تجربه کرد. با خروج بخش قابل توجهی از سینماگران، چهرههای تازهای به میدان آمدند و از اواسط دهه 60، با تثبیت مدیریت سینما؛ بها دادن به تخصصها اهمیت یافت. اینگونه بود که رشتههایی چون طراحی صحنه و لباس، چهرهپردازی، تدوین، فیلمبرداری، صداگذاری و صدابرداری سرصحنه جدی گرفته شدند. در این میان تحول در عرصه صدا، به نوعی جدیتر از دیگر رشتهها بود.
در سالهای قبل از انقلاب، استفاده از صدای سرصحنه مفهومی نداشت و حتی فیلم های متفاوت نیز اغلب دوبله میشدند. در دهه 60، به مرور دوبله جای خود را به صدابرداری سرصحنه داد. اگر قبل از انقلاب، بسیاری از بازیگران صدای خوبی نداشتند و چارهای جز دوبله وجود نداشت، پس از انقلاب، اغلب بازیگران که به سینما آمدند به واسطه پیشینه تئاتریشان از صدای خوب برخوردار بودند. «شبح کژدم» (کیانوش عیاری 1364)، «خانه دوست کجاست؟» (عباس کیارستمی 1365) و «اجارهنشینها» (داریوش مهرجویی، 1365) از اولین فیلمهایی بودند که با استفاده از صدای سرصحنه ساخته شدند و به تدریج شرایط به گونهای پیش رفت که دوبله در فیلمهای ایرانی – جز در مواردی استثنایی – منسوخ شد.
اهدای 2 سیمرغ جداگانه برای رشتههای صدابرداری و صداگذاری در جشنواره فجر را نیز باید مولود جدی گرفته شدن مقوله صدا دانست.
منتها فجر (اگر نخواهیم بگوییم تنها) از معدود جشنوارههای سینمایی است که چنین تفکیکی را در اهدای جایزه به بخش صدا انجام میدهد. در جشنوارههای معتبر سینمایی دنیا و حتی در مراسم اسکار، صرفاً یک جایزه صدا اهدا میشود و در واقع صداگذاری و صدابرداری یک فیلم به صورت توأمان مورد ارزیابی قرار میگیرد.
در این رابطه میتوان گفت که برخلاف شرط عجیب پذیرش فیلمهای کوتاه، حذف یکی از جوایز صدا، بیمعیار نبوده است.هر چند بسیاری از صدابرداران و صداگذاران سینمای ایران با چنین تصمیمی مخالفند.
به عنوان نمونه میتوان به اعتراض محمدرضا دلپاک که از رکورد داران دریافت سیمرغ از جشنواره فجر است، اشاره کرد. دلپاک در گفتوگویی با فارس میگوید: «حذف یک جایزه صدا از جوایز جشنواره فجر در واقع پاک کردن صورت مسئله است و کمکی به حل مشکلات صدا در سینمای ایران نمیکند.» او در مورد تبدیل جایزه صداگذاری و صدابرداری جشنواره فجر به یک جایزه صدا، معتقد است: « مبحث صدابرداری، مبحثی تکنیکی فنی است و صداگذاری امری تکنیکی هنری .
به گفته دلپاک، اگر چه این 2 مقوله کاملا بر هم تاثیر گذارند و در نهایت تشکیل کلیتی به نام صدای فیلم را میدهند اما هر کدام از این 2 رشته، ظرایف و ارزشهای خاص خود را دارند و به این دلیل این 2 بحث باید جدا از هم داوری شوند.»
جالب اینکه به اعتقاد دلپاک نه تنها نباید یکی از سیمرغهای صدا حذف میشد که باید جایزه دیگری هم برای بهترین میکس صدا، به جوایز جشنواره اضافه شود.
اینکه در جشنوارههای معتبر خارجی تفکیکی در جوایز بخش صدا صورت نمیگیرد هم از دید دلپاک دلیل معتبری برای تبعیت جشنواره فجر نیست. به اعتقاد این صدابردار و صداگذار سینمای ایران، تقلید از قوانین سایر جشنوارههای خارجی، تنها به ضرر جشنواره فجر است و باعث عدم رشد بخشی مهم از عوامل سینمای ایران میشود.
این در حالی است که برخی فعالان عرصه صدا در سینمای ایران، این اقدام جشنواره فجر را گامی برای حرکت سینمای ایران به سمت به رسمیت شناختن حرفه «مدیریت صدا» ارزیابی میکنند.به هر صورت، هر 2 تغییری که در مقررات جشنواره فجر صورت گرفته، واکنشهایی را به همراه داشته که اغلب لحن معترضانه و منتقدانه داشته است؛ جشنوارهای که همچنان مهمترین ویترین سالانه سینمای ایران بوده و حتی تغییر در یکی از بخشهای جنبیاش میتواند بازتابهای متعددی در میان سینماگران به دنبال داشته باشد.