اکبر هاشمی رفسنجانی در این گفتگوی 100 دقیقهای، گذر سریعی به تاریخ تحولات 50 ساله ایران زد و از آشنایی خود در سال 1327 با امامخمینیره شروع کرد و تا تحولات سالهای اخیر جمهوری اسلامی سخن گفت.
وی رسمیت پیدا کردن بحث حکومت اسلامی را از زمان تبعید امام خمینی ره به نجف دانست و ادامه داد: آنجا ایشان بحث ولایت فقیه را در درسهای خود شروع کردند و قبل از آن در زمانی که در ایران بودند، چنین بحثی نداشتند. البته در رساله ایشان مثل رسالههای دیگر، مطالبی هست ولی وقتی بحث ولایتفقیه را شروع کردند، برداشت ما این بود که تحولی در برنامههایشان به وجود آمده که بعدها معلوم شد برداشت ما درست بوده است.
رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در پاسخ به این سؤال که مدل جمهوریاسلامی که بعدها به رفراندوم گذاشته شد، در سالهای 57 و 58 توسط امام مطرح شد یا سابقه بیشتری داشت؟ توضیح داد: بعد از اینکه بحث ولایت فقیه امام در نجف تدریس و بحثهایش تنظیم شد و به ایران آمد، برداشت این بود که امام قدم جدیدی برداشتند؛ مخصوصاً در زندان احزاب چپ، راست، ملیگرا و... بودند که با هم بحث میکردیم. بحث آنها که میدیدند نهضت روحانیت در حال اداره جامعه است، این بود که مگر اسلام حکومت دارد؟! مگر اسلام میتواند در این شرایط جامعه را اداره کند؟! به سؤالات آنها پاسخ میگفتیم که با حضور خارجیها، کارگرها و دیگران چهکار میکنیم. بحث بخش خصوصی و بخش دولتی هم مطرح میشد.
هاشمی رفسنجانی درباره شکنجههای ساواک در داخل زندان هم توضیح داد: همیشه روزهای اول بازجویی تلخ بود. پروندهها فرق میکرد، ولی اولین شب زندان خیلی بد بود. سخت میگرفتند. بدترین خاطره من از زندان پس از ترور منصور بود که مرا خیلی شکنجه کردند. سال 43 بود که در قزل قلعه بدترین شکنجههای ممکن را کردند. یک شب زمستان پس از نماز مغرب، بازجویی دوم را شروع کردند و تا نماز صبح یکسره شکنجه کردند. نیمههای شب یک بار مرا به سلول بردند تا بدنم سرد شود که دوباره شلاق بزنند.
وی در بخش دیگری از این مصاحبه به تحولات پس از انقلاب پرداخت و در پاسخ به سؤالی مبنی بر اینکه غیراز ماجرای ترور اوایل انقلاب و سوء قصدی که بعدها در حرم امام نسبت به شما شد، در این سالها چند بار مورد سوء قصد قرار گرفتید گفت: عملیات سوءقصد همین دو مورد بود که یک بار در خانهام ترور کردند و یک بار هم تیر زدند که به من اصابت نکرد. موارد دیگری هم بود که کشف میشد.
هاشمی رفسنجانی درباره بنی صدر و وابستگی وی به دستگاههای جاسوسی غرب تصریح کرد: دلیلی ندارم که وی وابسته بود؛ تفکراتش آنگونه بود و آنها آن تفکر را تأیید میکردند. بهنظرم سیاست غربیها بعد از پیروزی انقلاب این بود که تفکر امثال بنیصدر را بهعنوان لیبرالیسم با قالب ملیگرایی وارد محتوای انقلاب کنند؛ اگر چه این حرف تحلیل است، ولی ادله فراوانی دارد.
وی در ادامه این گفتوگو درباره تقریر خاطراتش و دلیل حذف بخشیهایی از خاطراتش بنا به مصالح با اشاره به اینکه این حذفیات بسیار کم است گفت: گاهی اوقات مسائل سری مربوط به مسائل کشور هست که هنوز هم باید محرمانه باشد. در واقع موقع نگارش خاطرات، خودم ممیزی میکردم. یکی از چیزهایی که در خاطراتم نمینویسم، مسائلی است که شاید باعث ایجاد فتنه شود.
رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در پاسخ به سؤالی درباره اینکه پس از 30 سال فکر میکنید انقلاب تا چه حد به اهداف خود نزدیک شده است تاکید کرد: انقلاب به اهداف اصلی خود رسید. اولاً نظام شاهنشاهی را عوض کردیم که کار عظیمی بود. ثانیاً نظام ولایت فقیه را در کشور آوردیم که بینظیر بود. ثالثاً برای مکتب تشیع ساختار درست کردیم. رابعاً قانون اساسی کاملاً اسلامی داریم. گذشتن از پلههای سخت ارتقا کار دشواری بود.
متن کامل این گفتگو به زودی در ویژه نامه انقلاب همشهری ماه منتشر میشود.