این در حالی است که ایران به تنهایی یک سوی سواحل خلیجفارس را برای جذب گردشگر در اختیار دارد و در شرایطی که از دیرباز خرمشهر بهعنوان «عروس خلیج فارس» در خاطرهها جا خوش کرده است و جزایری منحصر به فرد در سواحل ایران وجود دارد از نظر رقابت بیش از هر جزیره مصنوعی نظیر آنچه امارات متحده عربی میسازد، میتواند گردشگر جذب کند.
گرچه دبیر کمیته ملی طبیعتگردی با تاکید بر منطقهنمونه گردشگری شدن جزایر « هنگام » و « هرمز» در کنار « کیش » و « قشم » از تلاش سازمان میراثفرهنگی، صنایعدستی و گردشگری برای رونق توریسم در این حوزه خبر میدهد؛ اما بهنظر میرسد که نیلی آبهای خلیجفارس برای رونق گردشگری، جوش و خروش و خونگرمی مردمان جنوب کشور را میجوید و اسکناسهای ایرانی.شاید کشور قطر توانسته باشد در سال 2008 میلادی رتبه بهترین کشور دارنده توریسم و گردشگری در شورای همکاریهای خلیجفارس را از آن خود کند ولی آنچه جغرافیای پارسی مینامیمش در نوار ساحلی خلیجفارس تا تنگه هرمز شگفتیهایی دارد که کافی است رنگ مدیریت صحیح و سرمایهگذاری بهخود بگیرد آن وقت دیگر این حرکت، حرکتی لاکپشتی در توسعه توریسم نخواهد بود.
گذشته از سابقه تاریخی خلیجفارس و تنگه هرمز همراه با جزایر آن و آنچه در وصف پادشاهان و مردمان این خطه چون «شاپور ذوالاکتاف» روایت میشود، جغرافیایی که خلیجفارس رقم زده و ترکیب آن با بخش جنوبی ایران سبب به وجود آمدن فضایی مناسب برای توسعه گردشگری شده است.
این بخش میتواند به تنهایی جایگزین حساسیتهای سیاسی پیرامون خلیجفارس شود . کشورهای دیگر سوی خلیجفارس به خوبی درآمد حاصل از نفت را برای رونق آن سرمایهگذاری کردهاند؛ ولی ما با داشتن جذابیتهایی چون جزایر مرجانی و قابلیتهای زمینشناسی هنوز از نعمت خدادادی نفت برای رونق این جاذبه بهرهنبردهایم.
آرش کوشا، دبیر کمیته ملی طبیعتگردی با تاکید بر حساسیت و ظرفیتی که از نظر بینالمللی برای خلیجفارس وجود دارد و تلاشی که سازمان میراثفرهنگی، صنایعدستی و گردشگری برای بهرهبرداری از نوار ساحلی و ظرفیتهای اکوتوریسمی آن در دست اقدام دارد، میگوید:
« فراهمآوردن زیر ساختهای گردشگری در استانهایی که هم مرز خلیجفارس هستند اولویت نخست ما دراین بخش است.»
او با تاکید بر موقعیت جزایری چون «کیش»، «قشم»، «هنگام» و «هرمز» بهعنوان جزایر پیشتاز و جاذب سرمایهگذار میافزاید:« ساخت هتل دریایی در بوشهر با تایید سازمان حفاظت از محیط زیست، تامین زیرساختهای گردشگری در منطقه پارس جنوبی، کلنگزنی و شروع ساخت هتل 7ستاره در کیش، احداث نخستین رستوران دریایی در کیش، کلنگزنی برای ساخت سایت توریستی هرمز و منطقهنمونه گردشگری شدن جزیره هرمز و هنگام از جمله اقداماتی بوده که در چند ماهه اخیر برای رونقبخشی به طبیعتگردی و گردشگری خلیجفارس انجام شده است.»
کوشا همچنین به پتانسیلهای جزیره هرمز اشاره کرده تصریح میکند: «حیاتوحش در هرمز و بحث جبیرها و لاکپشتها در کنار جغرافیای هرمز که بهعنوان بهشت زمینشناسان شناخته میشود، میتواند در کوتاه مدت خلیجفارس را به قطب عظیم گردشگری ما تبدیل کند.»
این بحث جدای از فعالیتی است که در کیش و قشم جریان دارد. متأسفانه با وجود اینکه قشم وسعتی بیش از بسیاری از کشورهای جهان دارد و موقعیتی منحصر به فرد در حوزه اکوتوریسم، باز هم مغلوب سیاستهای توسعه نفتی شده و هنوز نتوانسته موقعیت مناسبی در گردشگری کسب کند.
سال گذشته و با افتتاح ژئوپارک قشم کمیته ملی طبیعتگردی تلاش کرد تا قدری فضای این جزیره یک هزار و 500 کیلومتر مربعی که از 22 کشور جهان بزرگتر است را از نفت و اقتصاد تکبعدی ناشی از آن دور کند.در حالی که مدت هاست جزیره قشم در انتظار وصل شدن به سرزمین مادری با پل خلیجفارس و همینطور راهاندازی اسکله کاوه است تا بادگیرهای لافت خود را به رخ معماری دنیا بکشاند اما هنوز چنین اتفاقی نیفتاده است. قشم با وجود آن که ، میتواند از بارانداز بودنش در حملو نقل و تجارت دریایی استفاده کند اما بهشتی برای قاچاقچیانی است که از بندر خصب عمان پدیده «شوتیها »را رقمزدهاند.
دویدن خرگوشها و راهپیمایی لاکپشت
شاید این تعبیر درستی نباشد زیرا در شرایط کنونی دنیا، هر لحظه غفلت، یک عمر عقبماندگی را در پی دارد ولی آنچه در دو سوی خلیجفارس رقم میخورد مسابقهای میان خرگوشها و لاکپشت است.
شاید امسال تعداد کمتری لاکپشت به سواحل ایران آمده باشد و باز هم اسکناسهای عربی این جانوران را هم به آن سو کشانده باشد اما میتوان امیدوار بود که این دو حرکت چیزی شبیه همان داستان مسابقه لاکپشت و خرگوش است. کشورهای آن سوی خلیجفارس از فرصتی که ما درگیر 8 سال جنگتحمیلی بودیم بهره بردند و امارات متحده عربی به ویژه دوبی رقم خورد.
شاید به واسطه اسکناسهای نفتی بتوان جزایر مصنوعی و برجهای سربه فلک کشیده ساخت و با فروشگاههای بزرگ و ساختن باراندازهای تجاری میدانی بزرگ برای جذب توریست فراهم آورد اما واقعیت این است که نمیتوان با اسکناس جغرافیای بیابانی را تبدیل به آن چیزی کرد که جغرافیای پارسی را در سواحل خلیجفارس رقم زده است. اعداد و ارقام نشان از آن دارد که سرمایهگذاری آن سوی آب های خلیجفارس همچون دویدن خرگوشی پیش میرود.
میراثخبر دراینباره گزارش داده است: براساس تصمیمات اتخاذ شده در اجلاس کشورهای عضو اتحادیه خلیج فارس، پیشبینی میشود که کشورهای یادشده تا سال 2020 موفق به جذب بیش از 150 میلیون توریست به این منطقه شوند. این تعداد گردشگر در مقیاس مالی به معنی سرمایهگذاریهای انبوه و بسیار گسترده درقالب طرحهای متعددی بالغ بر 5/12 تریلیون دلار در کل منطقه خلیج فارس است.
رئیس اتحادیه کشورهای منطقه خلیج فارس، اسام عبدا... فکور در کنفرانس3 روزه این کشورها اظهار داشته است:« اطلاعات موجود نشان میدهد که کشورهای منطقه خلیج فارس تا سال 2018 مجموعا بیش از 380 میلیارد دلار در صنعت گردشگری سرمایهگذاری خواهند کرد.»
براساس همین گزارش،کشورهای خاورمیانه و آفریقا تنها 3 درصد از کل 5/ 1 میلیارد توریست دنیا را در سال 2007 بهخود اختصاص دادهاند.
در همین حال بنابر تحقیقات و رتبهبندی انجام شده از سوی شورای همکاری خلیجفارس و کشور قطر در بخش توریسم و گردشگری مقام اول و در سطح جهانی رتبه 37 را احراز کرده است.
میراثخبر دراینباره نیز خبر داده است که « این گزارش بهعنوان بخش دوم از گزارش شورای همکاریهای خلیج فارس درسال 2008 توسط کنفرانس اقتصاد جهانی منتشر شده است و براساس شاخصها و معیارهای اعلام شده از سوی کنفرانس اقتصاد جهانی با عنوان شاخصهای رقابتی در گردشگری و سفر، بر 14 معیار اصلی استوار است.»
بعضی از14 معیار یاد شده در شاخصهای رقابتی سفر و گردشگری، شامل مقررات و سیاستگذاری ها، وضعیت محیط زیست کشور از نظر میزان سلامت و بهرهبرداری از منابع آن ضمن ایجاد فرصت و توانایی بازتولید طبیعت، سلامت و بهداشت، امنیت اجتماعی و
اولویت بخشی به سفر و توریسم است. در گزارش میراثخبر آمده است: «با توجه به تاکید ویژه بر اهمیت فوقالعاده محیط زیست در گزارش 2008 که عنوان «ایجاد تعادل میان توسعه اقتصادی و دوام پذیری محیط زیست» را برخود دارد، علاوه بر قطر، نام چند کشور دیگر نیز در این فهرست یاد شده که عربستان سعودی و عمان از آن جمله است. طبق این گزارش، کشور سوییس درصدر جدول شاخصهای توسعه صحیح گردشگری جای دارد و اتریش و آلمان همچون سال گذشته (2007) رتبههای دوم و سوم را بهخود اختصاص دادهاند.»
اتوبان 170 کیلومتری خلیجفارس
در حالی که در آن سوی خلیجفارس شاهد آن نوع سرمایهگذاریها هستیم، در جنوب کشورمان قرار است نوار ساحلی خلیجفارس درست از همان منطقهای که روزگاری «عروس خلیجفارس» نامیده میشد یعنی خرمشهر تا انتهاییترین بخش استان بوشهر اتوبانی 170 کیلومتری ساخته شود. با این وصف میتوان امیدوار بود آنچه آرش کوشا ، دبیر کمیتهملی طبیعتگردی با عنوان جنگلهای نخل وصفش را میداد و 3میلیون نخل در استان بوشهر را شامل میشد چشم هر میهمانی را بنوازد.
در واقع این جاده علاوه بر نقش ترانزیتی که میتواند ایفا کند، فرصتی مغتنم برای چشمنوازی نیلی آبهای خلیجفارس برای مسافران و گردشگران آن منطقه خواهد شد.
این اتوبان به گفته مدیرکل راه و ترابری استان خوزستان از شلمچه در این استان آغاز میشود و تا انتهای بوشهر ادامه مییابد.
خیرالله خادمی دراینباره به میراثخبر گفته است که عملیات اجرایی این اتوبان ساحلی در چهار جبهه کاری در خوزستان در حال انجام است و محور خرمشهر – شلمچه آن با 95 درصد پیشرفت کار در آستانه بهرهبرداری است و قطعه خرمشهر به آبادان 50 درصد پیشرفت و قطعه آبادان به ماهشهر 20 درصد پیشرفت فیزیکی داشته است.
در حال حاضر برآورد اعتبار انجام این طرح 700 میلیارد ریال است که اگر به موقع پرداخت نشود با توجه به افزایش مواداولیه مورد نیاز در جادهسازی این رقم نیز افزایش مییابد. نکته اینجاست که وجود جاده به تنهایی نمیتواند راهگشا باشد و اگر از هماکنون به فکر کمپینگهای اطراف، استراحتگاههای مورد نیاز و تاسیسات بهداشتی و تفریحی در کنار امکانات اطلاعرسانی و تبلیغاتی در مورد تاسیسات گردشگری نباشیم نمیتوانیم بهرهبرداری مورد نیاز را از این محور حاصل کنیم.آنچه امروز بهنظر میرسد با کمبود آن مواجهیم یک بسیج عمومی برای جذب سرمایهگذار، انجام مطالعات زیستمحیطی و اقتصادی و همینطور عملیاتهای سریع اجرایی است وگرنه در جذب گردشگر برای آنچه شگفتیهای خلیجفارس مینامیمش و در هرمز و هنگام نمود دارد، ناموفق خواهیم بود.
حرکتهای نمادین
پس از آنکه حرکتهای موهومی، برخاسته از همان اسکناسهای نفتی در مورد جعل نام خلیجفارس به ویژه در نشریهای معتبر چون «نشنال ژئوگرافیک» و سپس در سایتاینترنتی گوگل شکل گرفت تلاشهایی از سوی ایرانیان به عرصه ظهور رسید. شنا در عرض خلیجفارس، راهپیمایی از لندن تا خلیجفارس که یکسال به طول انجامید و از اردیبهشت سال گذشته آغاز شد، همینطور همایشهایی که نهادهای دولتی و غیردولتی برپا کردهاند از جمله فعالیتهایی بود که صورت گرفت تا برخی از این اقدامات کشورهای آن سوی خلیجفارس را کمرنگ کند.
اما نکته اینجاست که وقتی با یک موج سرمایهگذاری 5/12 تریلیون دلاری کشورهای مورد نظر مواجهیم باید بپذیریم که اگر دیر بجنبیم رنگ اسکناسهای آنها میتواند عقل از سر آنها که خلیجفارس را حتی به چشمندیدهاند برباید.
بنابراین باید تلاشی درست و برنامهریزی شده همراه با بودجهای مناسب برای گردشگری در خلیجفارس تدارک ببینیم که در کنار این توسعه پایدار خودبهخود جاودانگی نام خلیجفارس نیز تضمین میشود. البته حرکتهای نمادین جای خود را دارد ولی نمیتواند به تنهایی از پس اسکناسهای عربی برآید.