داستان پیچیده نیست و با سادهسازی نقشها و مسئولیتها میتوان درنگ کرد تورم چگونه حاصل میشود و وظیفه هر یک چیست؟ یقین بدانید برگزاری نشستها و تشکیل کمیتههای مشترک بین دولت و مجلس بیآنکه تامل شود در بایدها و نبایدها، اثر نخواهد داشت؛چرا؟
1) مجمع تشخیص مصلحت نظام چه نقشی میتواند در مهار تورم داشته باشد؟ این ایده که مجمع براساس وظیفه نظارتی که از سوی مقام معظم رهبری دارد میتواند به تنظیم مناسبات اقتصادی دولت با سیاستهای کلی نظام بپردازد و به معنایی دولت را در حصار این سیاستها قرار دهد، این ابهام را به وجود میآورد که استقلال قوا مخدوش میشود.
گذشته از این ابهام حقوقی، باید ساختاری برای این نظارت تعریف شود که به معنای موازی کاری با نظارت مجلس نباشد بلکه حلقه مکمل نظارت مجلس برای تحقق نسبی سیاستهای کلی نظام باشد.از این رو، مبارزه با تورم از سوی نهاد مجمع، در یک شاکله تعریف شده و مدون و با رعایت استقلال قوا زمانی میسر میشود که تضادها و تناقضهای نهفته در الگوی اقتصادی کشور رفع، احصا و شفاف شود.
2) مجلس چه نقشی میتواند در کنترل تورم داشته باشد؟ مجلس از حیث قانونگذاری در مهمترین سند دخل و خرج کشور یعنی بودجه و سایر قوانین مربوط به آن ،که شاکله نظام مالی و مقررات بودجهای را مشخص میکند، بیشترین و تاثیر گذارترین نقش را میتواند و باید ایفا کند.
وقتی مجلس در تصویب بودجه الزامات ضدتورمی را مراعات نکند(بودجه انبساطی) و اجازه خرجکردن اضافه و فاقد توجیه اقتصادی و نیز جابهجایی اعتبارات عمرانی و جاری را به دولت بدهد (بیانضباطی مالی دولت) یا اینکه بودجه با کسری پنهان بسته شود و اجازه متمم هم صادر شود، تردید نباید داشت «زنگ تورم» نواخته میشود.
از سوی دیگر مجلس با تصویب لوایح و طرحهای اقتصادی که باعث بزرگتر شدن بدنه اقتصاد دولتی شود و تزریق فاقد مبنای نقدینگی را تشدید کند، یقین باید داشت این بار «مارش تورم» زده خواهد شد.از منظر نظارت هم وقتی مولفههای اقتصادی درست تعریف و تدوین نشده باشد، انتظار روشن از دولت نمیتوان داشت.
3) دولت چه نقشی در مبارزه با تورم میتواند داشته باشد؟دولت اصلیترین نقش را در اجرای سیاستهای ضدتورمی دارد و علت العلل تورم را باید در اقتصاد دولتی جویا شد.از تابستان امسال تاکنون بارها دولتمردان از رئیسجمهوری و معاون اول او گرفته تا وزیر اقتصاد وعده دادهاند دولت برنامه ویژه برای مبارزه با تورم دارد و بسته سیاستی آماده کرده است ولیکن اگر سیاستهای کنترل نقدینگی که بانک مرکزی با شدت و غلظت در پیش گرفته را کنار بگذاریم، درمییابیم که واردات برای مهار تورم اصلیترین ایده دولت بوده است حال آنکه این راهی است به خطا برای تنظیم بازار.
دلسوزانه میگوییم و انتظار داریم که دولتمردان صادقانه بپذیرند که نطفه و جان مایه غول تورم دراثر بیانضباطی مالی دولت و اصرار بر اقتصاد دولتی بسته میشود. تنظیم بازار منطق دارد و جهان امروز با رقابت، بازار را تنظیم میکند.
دخالت عمودی دولت در بازار در کوتاه مدت و در شرایط خاص منطقی است. نفت فروختن و پرتقال وارد کردن و بازی با تعرفهها و صفر کردن آنها هنر زیادی نمیخواهد.دولت خود بخواهد میتواند نقش اصلی را ایفا کند به شرط آنکه بخواهد.