قصه «مریم اژئر» خبرنگار و همسایه‌ ما در محله هفت‌چنار مصداق مثل «‌خیاط در کوزه افتاد» است.او سال‌ها در کسوت خبرنگار، قلم و کاغذ به دست به دل کوچه و پسکوچه‌های پایتخت می‌زد، سوژه بکر و جذاب پیدا می‌کرد و با قلم جذابش به آنها می‌پرداخت. او آنقدر به سوژه‌های متنوع و متفاوت سرک کشید و نوشت تا خودش هم سوژه خبری شد.

همشهری آنلاین_ بهاره خسروی:  البته نه به‌عنوان خبرنگار، بلکه در کسوت یک بانوی قناد و نانوا که برای‌ ترویج فرهنگ تغذیه سالم میان شهروندان بعد از کلی تحقیق و پژوهش نان‌های ارگانیک ویژه‌ای تولید می‌کند. او چند سالی است که دغدغه‌های فرهنگی و اطلاع‌رسانی‌هایش را از عرصه کاغذ و قلم به سنگر آموزش و کارآفرینی در رشته قنادی و نانوایی منتقل کرده است. اژئر با عضویت در انجمن صنفی آشپزان، سرآشپزان و قنادان کشور، داوری همین انجمن در بخش قنادی، آموزش قنادی و نانوایی، عضویت درباشگاه هواداران نان کامل و تدریس بین‌المللی قنادی و نانوایی موفقیت‌های بزرگی را در این وادی در کارنامه دارد. 
در یک عصر گرم تابستانی راهی خیابان حسام‌الدین در محله هفت‌چنار و مهمان «مریم‌ اژئر»  شدم. 


مریم 12 سال در کسوت خبرنگار در مطبوعات و خبرگزاری‌ها قلم زده است. او با اشاره به این موضوع تنور صحبت را گرم می‌کند و می‌گوید: «از دوران کودکی علاقه‌مند به نوشتن، مطالعه و کارهای پرهیجان مانند خبرنگاری بودم. به همین دلیل در دانشگاه وارد رشته خبرنگاری شدم. در خبرگزاری‌های شبستان، معاونت علمی ‌و فن‌آوری ریاست جمهوری و دفاع‌مقدس و نشریه همشهری محله و مطبوعات دیگر در کسوت خبرنگار فعالیت‌های خبری و فرهنگی انجام می‌دادم. اما کار خبر هیجانات و فرسایش‌های خاص خودش را هم دارد. همین موضوع باعث آسیب به سلامت جسمی‌ام می‌شد.  به نحوی که دچار حمله‌های شدید آسم می‌شدم و هر قدر هم که کار سنگین‌تر می‌شد، بیماری‌ام شدت پیدا می‌کرد. بعضی بی‌مهری‌ها هم مزید بر علت و باعث شد تا برای آرامش روح و روانم قید عشق و علاقه‌ام به کار خبر را بزنم و سراغ حرفه‌ای خارج از دنیای خبر و دغدغه‌های آن بروم.»  خبرنگار ما بعد از خبر پا به وادی هنر می‌گذارد تا شاید گمشده‌اش را در دل کار تازه پیدا کند. مریم این بار به دنیای موسیقی و یادگیری پیانو قدم می‌گذارد و در کنار آن دوره‌های گلیم‌بافی، پته‌دوزی و خوشنویسی را هم تجربه می‌کند. 

  • شیرینی‌پزی با حداقل امکانات 

مریم اژئر از گمشده اصلی زندگی‌اش و علاقه به شیرینی‌پزی و ماجرای قناد شدنش چنین تعریف می‌کند: «همیشه به آشپزی و شیرینی‌پزی علاقه خاصی داشتم. کافی بود جایی یک آموزش ساده ببینم. همه تلاشم این بود تا با حداقل امکاناتی که دارم آن را آماده کنم. بارها برای دوستان و همکاران با امکانات محدود باقلوا، کیک و مافین پختم و در جشن تولدهایشان به آنها هدیه دادم. برای خانواده هم کیک‌های زیادی پخته بودم. تا اینکه تصمیم گرفتم این کار را به‌صورت حرفه‌ای دنبال کنم. با خواهرم مشورت کردم و او تشویقم کرد که این کار را جدی بگیرم و حتماً دنبال مدرک گرفتن باشم. بعد از کلی رایزنی به یکی از آموزشگاه‌های معروف شیرینی‌پزی رفتم. جالب اینجا بود که آنجا به من پیشنهاد کار در مجله‌های آموزشگاه را دادند که قبول نکردم.»
عشق و علاقه مریم به شیرینی‌پزی و آشنایی‌اش با تجربه‌های تازه در این حرفه پایان‌ناپذیر بود. به نحوی که با تسلط بر هر دوره سعی می‌کرد تجربه عملی آزمون و خطا هم داشته باشد. او ادامه می‌دهد: «مدرک‌های زیادی از سازمان فنی و حرفه‌ای کسب کردم، اما دوست داشتم به جای جمع‌آوری مدرک کار را به‌صورت حرفه‌ای آموزش ببینم. به همین دلیل با مرحوم «محمد نصرتی» رئیس اتحادیه قنادان، صحبت کردم تا برای یادگیری حرفه‌ای و تخصصی در شیرینی‌فروشی‌اش در خیابان آذربایجان مدتی به‌عنوان کارورز فعالیت کنم. دوره‌های دسر، شیرینی‌پزی، کیک‌پزی و بسیاری از کارهای تخصصی را در همین قنادی تجربه کردم تا کاملاً بر حرفه شیرینی‌پزی مسلط شدم.»

  • پخت نان ارگانیک و تغذیه سالم 

به گفته همسایه قناد ما، معده‌درد یکی از بیماری‌های شایعی است که اغلب مردم از آن گلایه دارند. غافل از اینکه بخش عمده این مشکل به دلیل نوع تغذیه و نان‌های غیراستانداردی است که در سبد غذایی ما جای گرفته است.

او با بیان این مطلب درباره شروع فعالیتش در حوزه تولید نان‌های ارگانیک می‌گوید: «جالب اینجاست که من کلاس نانوایی را نه از سر عشق، بلکه به دلیل ارزان‌تر بودنش انتخاب کردم. خاطرم هست استاد جدید سر کلاس آورده بودند و حتی نخستین نانی که آموزش داد، جذبم نکرد. اما از روی عادت خبرنگاری هرچه را استاد سر کلاس آموزش می‌داد، می‌نوشتم. چون ابزار اولیه پخت نان را در خانه نداشتم و هزینه آن بالا بود بیشتر می‌نوشتم تا از کلاس عقب نیفتم. من همه امتحانات فنی و حرفه‌ای و حتی پخت نان را با ماکروفر انجام می‌دادم و این موضوع برای همکلاسی‌ها جالب و عجیب بود.»

او در مورد روش پخت نان ارگانیک می‌افزاید: «پخت نان لواش معمولی را از آقای «علی بهرامی‌”‌یاد گرفتم. چون نان لواش را با آرد سفید آماده می‌کنند برای پخت نان با آرد کامل باید یکسری تغییرات در مواد انجام داد و من برای پخت نان لواش ارگانیک و سالم این تغییرات را ایجاد کردم. به تازگی ذائقه مردم به سمت محصولات سالم و نان‌های سبوس‌دار گرایش پیدا کرده است. به همین دلیل تصمیم گرفتم در زمینه تولید نان ارگانیک مطالعه و تحقیق کنم. بعد از این تحقیقات بود که تولید نان‌های ارگانیک را شروع کردم.»
به گفته این بانوی نانوا، پخت نان با آرد کامل گندم نیازمند زمان، صبر و حوصله است و به همین دلیل کمتر سراغ پخت نان با آرد کامل گندم می‌روند. اژئر در ادامه توضیح می‌دهد: «روی دستور پخت نان لواش یکسری تغییرات انجام دادم و نان لواش سبوس‌دار پختم که مورد توجه آقای خواجه‌زاده، مدیرعامل انجمن تغذیه سالم، قرار گرفت. بعد ایده پخت نان لواش با جو را دادم که این هم با استقبال مواجه شد. 
همین باعث شد نخستین قراردادم را برای تولید نان‌های ارگانیک ببندم. برای تهیه این نان‌ها به جای شکر از نیشکر استفاده می‌کنم و روغن حیوانی را جایگزین روغن‌های گیاهی و فراوری کرده‌ام. همچنین ایده تولید خمیرترش سالم با استفاده از محصولات ارگانیک را دادم و پخت آن را امتحان کردم که موفق شدم و توانستم نان‌های خوشمزه و سالمی‌ تولید کنم.»

  • حمایت شهرداری از زنان سرپرست خانوار 

مریم اژئر از زنان سرپرست خانواری است که با تلاش و پشتکار و حمایت خانواده‌اش سکوهای موفقیت را طی کرده است. 
او معتقد است برای داشتن جامعه سالم ابتدا نیازمند داشتن جسم سالم هستیم. برای آشنایی با تغذیه سالم و ترویج فرهنگ استفاده از محصولات ارگانیک، باید تبلیغات بیشتری از سوی شهرداری منطقه در سرای محله‌ها انجام شود. او در ادامه پیشنهاد جالبی می‌دهد: «یکی از مهم‌ترین نیازهای زنان سرپرست خانوار اشتغال است. نانوایی‌های زیادی هم در منطقه داریم که زیرمجموعه شهرداری هستند و تعطیلند و بلااستفاده مانده‌اند. بد نیست با شناسایی زنان سرپرست خانوار منطقه که جویای کار هستند و آموزش آنها این نانوایی‌ها را برای پخت نان‌های سالم در اختیار آنها قرار دهند. با این کار علاوه بر اشتغالزایی، فرهنگ تغذیه سالم هم میان اهالی جا می‌افتد و در واقع با یک تیر دو نشان زده می‌شود.»