همان ابتدای بحران، قرنطینه در بسیاری از کشورها انجام شد اما آثار اجتماعی، روانی و اقتصادی آن خیلی بدتر از کوویدـ ۱۹ بود. برای اینکه در این شرایط بیکاری، فقر و اضطراب روی هم تلنبار شد.
زمانی استفاده شهروندان از ماسک به ۹۰درصد رسیده بود، اما در چند وقت اخیر کاهش محسوسی یافته است. حقیقت این است که ۳راه برای پیشگیری وجود دارد؛ یکی فاصلهگذاری فیزیکی است، من تعبیر فاصلهگذاری اجتماعی را دوست ندارم. دوم استفاده از ماسک، ماسک زدن یک «باید» است.
لازم نیست حتماً از ماسکهای جراحی استفاده کنید، مردم میتوانند با پارچه نخی دولایه، ماسک خانگی دوخته و مرتب آن را شسته و اتو کنند. مسئله مهم دیگر هم شستوشوی دستهاست. تمام ویروسهای شایع این فصل از سرماخوردگی و زکام گرفته تا آنفلوآنزا همه با شستوشوی دست کنترل میشود.
باید این واقعیت را بپذیریم که پزشکان و کادر درمان خسته شدهاند. پزشکان و پرستاران بهصورت جسمی به کار سخت عادت دارند، اما به لحاظ روانی واقعاً تحت فشارند. اپیدمی هیچ بیماریای تا به حال تا این اندازه بیمار بدحال نداشته است.
در عین حال ما هنوز نمیدانیم آینده واکسن چه خواهد بود. امیدواریم اگر قرار باشد کووید۱۹ همیشه با ما بماند، حداقل مثل آنفلوآنزا هریک سال یا هر شش ماه یکدفعه نیاز به تزریق واکسن داشته باشیم.
بنابراین چون چیز بیشتری نمیدانیم، در مورد اینکه واکسن باید صد در صد توصیه شود هم قضاوتی نمیکنیم. اما گاهی بیماری مثل کشور ما یکدفعه اوج گرفته و همه را گرفتار میکند. در شرایطی که امکانات رسیدگی کم است، اگر واکسنی باشد که حتی تا سه ماه مصونیت دهد، باز هم خوب است؛ مرگ ومیرها کمتر شده و بیمارستانها خودشان را بازیابی میکنند. اما از نظر علمی اصلاً مشخص نیست که آینده واکسن موفقیتآمیز باشد.
و اما نکته آخر. وضعیت شیوع ویروس کرونا در پایتخت بسیار نگرانکننده است و اگر همه شهروندان به توصیههای وزارت بهداشت و ستادملی کرونا مبنی بر رعایت فاصلهگذاری انسانی و عدم برگزاری تجمع و... عمل نکنند، علاوه بر سلامت جسمی، سلامت روانی دیگران را هم در معرض خطر قرار دادهاند.