کتاب پیشنهادی برای مطالعه در پایان این هفته، مجموعه داستان «سه دختر گلفروش» نوشته مجید قیصری از نویسندگان ساکن شرق تهران است که از سوی انتشارات سوره مهر منتشر شده و درباره شرایط زندگی شهروندان در سال‌های دوران دفاع‌مقدس است.

همشهری آنلاین- علی‌الله سلیمی: کتاب پیشنهادی برای مطالعه در پایان این هفته، مجموعه داستان «سه دختر گلفروش» نوشته مجید قیصری از نویسندگان ساکن شرق تهران است که از سوی انتشارات سوره مهر منتشر شده و درباره شرایط زندگی شهروندان در سال‌های دوران دفاع‌مقدس است. این کتاب نامزد جایزه شهید غنی‌پور و جایزه ادبی مهرگان بوده است و جایزه چهارمین دوره قلم زرین را هم از آن خود کرده است. مجموعه داستان سه دختر گلفروش، ۲۶ داستان کوتاه و یک داستان بلند دارد و نگاه نویسنده اغلب بر دوران دفاع‌مقدس و تبعات آن در ذهن و ضمیر ناخودآگاه رزمندگان در جبهه‌ها و نیز نسل‌های بعدی متمرکز شده است. قیصری از نویسندگانی است که در دوران دفاع‌مقدس سال‌ها تجربه حضور در میان رزمندگان را داشته است و نوشته‌هایش بازتابی از آن حال و هوای آن روزهاست. در بخشی از کتاب سه دختر گلفروش می‌خوانیم: «غریق را که از آب گرفتیم، زنده بود. ولی‌ای کاش مرده بود. انگار آمده بود تنی به آب بزند، ولی آب امانش نداده و لخت اسیر ما شده بود. بیست و چند سالی داشت. به نظر از آن سربازانی بود که یکی‌شان را هم ما داشتیم؛ سالک، کله‌شق و احساساتی و بی‌نهایت عاشق آب و آبتنی و هرچه ما صحبت از شرایط و موقعیت منطقه می‌کردیم، به گوشش نمی‌رفت. منطقه حالا آرام بود. ولی روزگاری در اینجا آتش به پا بوده و آنها که آن طرف شط، پشت خاک‌ریزها و نخل‌ها ایستاده‌اند، روزگاری دشمن. الان روزگار صلح است و هیچ تیری درنمی‌رود. پس حضور ما نشانه‌ چیست؟ این نیست که اگر می‌خواستند دوباره سر بجنبانند... برای چه کسی این حرف‌ها را می‌زدیم؟ سالک بود و آبتنی هر روزش. از بس در شط شنا کرده بود، مثل عراقی‌ها سیاه شده بود. درست رنگ پوست غریق را پیدا کرده بود. بهش می‌گفتیم ماهی‌دودی. می‌گفتیم: «یه روز از آب می‌گیرنت! ‌» سالک می‌گفت: «من یه کوسه‌ام.» و دندان‌هایش را نشان ما می‌داد و می‌گفت: «من توی تور جا نمی‌شم. اگر هم‌گیر بیفتم، تور تحمل من رو نداره.»