درواقع خیلی از نویسندگان فعال دفاع‌مقدس، در همین حوالی به دنیا آمده‌اند و حالا بین 45تا 50سال دارند. قیصری روانشناسی خوانده و از اوایل دهه 70 انتشار داستان‌هایش را آغاز کرده است.
مجموعه داستان «صلح»، رمان «جنگی بود، جنگی نبود»، مجموعه داستان «طعم باروت» و مجموعه داستان «نفر سوم از سمت چپ» حاصل کار او در دهه70 است. اما نام او پس از انتشار مجموعه کوچک اما خواندنی و کم‌وبیش متفاوت نفر سوم از سمت چپ بیشتر شنیده شد؛ هرچند که رمان جنگی بود، جنگی نبود هم تا حدودی مورد توجه اهالی ادبیات قرار گرفته بود. بعد از دهه70 و درست در آغاز دهه80، قیصری یک رمان دیگر با نام «ضیافت به صرف گلوله» منتشر کرد و بعد از آن تا چهار سال خبری از او نبود.
در سال٨٤ مجموعه داستان «سه دختر گلفروش» از او به چاپ رسید که بیش از قبل توجه مخاطبان را برانگیخت و سرانجام با رمان «باغ‌تلو» و مجموعه داستان «گوساله سرگردان» به جایگاهی تثبیت‌شده و محکم دست یافت. ازجمله ویژگی‌های شایان توجه قیصری، بی‌توجهی به جناح‌بندی‌ها و دوری از دسته‌بندی مرسوم نویسندگان خودی و غیرخودی و نیز ناشران ارزشی و غیرارزشی است.
او با ناشران مختلف و طیفی بسیار متنوع و گسترده کار کرده است و در جایزه‌ها و محافل بسیار متفاوت نیز با کارهایش مورد توجه قرار گرفته است. رمان «دیگر اسمت را عوض نکن»، مجموعه‌داستان «زیرخاکی»، کار مذهبی متفاوت «شماس شامی» و رمان «طناب‌کشی» از دیگر کارهای قیصری است که در طول پنج سال اخیر منتشر شده‌اند و نشان می‌دهند او نویسنده‌ای پرکار است.
او با مجموعه سه دختر گلفروش برنده جایزه قلم زرین سال٨٥ شد و رمان دیگر اسمت را عوض نکن نیز مورد توجه جوایز خصوصی و دولتی به‌صورت همزمان بود.
