در این مراسم که ابتدا قرار بود حدود 2 هفته پیش در تالار وحدت برگزار شود، معاون اول رئیسجمهور حضور داشت تا 7سکه برگزیده اول، 5 سکه دومیها و 3سکه سومی را به آنها بدهد. همین طور یک سکه برای آنها که عنوان تقدیری را کسب کردهاند؛ عنوانی که طبق روال هر سال جایزه کتاب سال دفاع مقدس، در مراسم پایانی بیش از همه تکرار میشود چرا که معمولا داوران و برگزارکنندگان این جایزه، هیچ کتابی را شایسته عنوان برگزیده نمیدانند و به اهدای یک سکه بهعنوان تقدیر و تشکر اکتفا میکنند.
این ماجرا امسال حکایتی بسیار جالب و جذاب و در عین حال، مایه تأسف و تعجب دارد چرا که همین امروز قرار است کتاب دفاع مقدسی منصور انوری با نام «جاده جنگ» جایزه 110سکهای جلالآلاحمد را بهعنوان برگزیده اصلی و رسمی این جایزه دریافت کند. جایزه جلال، درواقع بخش داستانی کتاب سال جمهوری اسلامی ایران است. به عبارت دیگر رقابت در این جایزه نه تنها در حوزه دفاع مقدس که در تمام حوزههای ادبیات داستانی بدون مرزبندی و اما و اگر روی میدهد. یعنی جاده جنگ به اعتقاد داوران جلال، در بین همه آثاری که سال 1389 منتشر شدهاند، توانسته است عنوان بهترین را به دست آورد. جالب اینکه در جایزه جلال هم مثل همه جوایز ادبی که سازمانهای دولتی برگزار میکنند، در طول دورههای گذشته، معمولا تنها به تقدیر و تشکر اکتفا شده است. هرچند که تقدیر و تشکر جلالی هم، دستکم 25-20 سکه را برای نویسندگان به ارمغان میآورد و جایزهای پرملات است!
امسال اما داوران جلال به این نتیجه رسیدهاند که رمان انوری که قصد دارد با 66 میلیون تومان جایزهاش خانهدار شود، شایسته عنوان برگزیده است و میتواند برای نخستین بار جایزه جلال را به خانه استیجاری فعلیاش ببرد اما درست در همین سال 89 و تنها در حوزه کارهای جنگی، همین رمان نه تنها عنوان برگزیده اول را به دست نیاورده، بلکه نامش حتی در بین تقدیریها هم نیست! این نکته شگفتانگیز وقتی جذابتر میشود که بدانیم اگرچه رسم ناخوشایند و غیرعادی جایزههای دولتی، فاش نکردن نام داوران است، اما معمولا چهرههای مشترک این جوایز زیادند. حالا امسال فعلا هیچیک از داوران هیچ کدام از این جوایز را نمیشناسیم، ولی مشترک یا غیرمشترک، چطور میتوان پذیرفت که یک رمان جنگی در بین همه آثار سال89، بهترین باشد و تنها در بین کتابهای دفاع مقدسی همین سال، هیچ نامی از آن به میان نیاید؟ شاید برگزارکنندگان کتاب سال دفاع مقدس بهنظرشان رسیده است که منصور انوری با همان 110سکه خانهاش را میخرد و دیگر نیازی به جایزه 7 سکهای ناقابل ندارد! شاید هم این کتاب مثل برخی کتابهای دیگر که نامشان بهعلتهای مختلف از جمله اشتباه تایپی و امثالهم از فهرست نهایی برگزیدگان حذف میشود، بنا به مصلحتهای گوناگون، حذف شده است. کسی چه میداند؟
جایزه دوم بخش داستان پانزدهمین جایزه کتاب سال دفاع مقدس به کتاب «سرد سفید» نوشته کاوه بهمن رسید و «بوفاری4» مصطفی جمشیدی، سوم شد. کتاب «عزیز بومی» محمدعلی قاسمی هم توانست نظر داوران را برای دریافت یک سکه تقدیری جلب کند. در حوزه شعر اما اوضاع بهتر بود. «انار سبز زیتون سرخ» پونه نیکوی، «سرزمین هزار خورشید» سلمان نظافت یزدی و «داغ و دغدغه» پروانه نجاتی بهترتیب رتبههای اول تا سوم را کسب کردند. «کلمهها سربازند» سیروس عبدی و «خواب ارغوانی» علی موسوی گرمارودی نیز بهعنوان آثار تقدیری معرفی شدند تا برگزارکنندگان کتاب سال دفاع مقدس نشان دهند مقهور نامها نشدهاند. ولی در حوزه کودک و نوجوان اوضاع خیلی بدتر از این حرفها بود. در بخش داستان، فقط «باغ کیانوش» علیاصغر عزتی پاک توانست رتبه سوم را به دست آورد و در بخش شعر، هیچ برگزیدهای نداشت. تنها 2 کتاب «تا پل رنگینکمان» مریم هاشمپور و «مثل قلب پروانه» مهدی مردانی شایسته تقدیر شناخته شدند. در بخشهای دیگر هم البته شرایط تقریبا همین بوده است. از جمله زندگینامه داستانی که بعد از داستان، مهمترین بخش کتاب سال دفاع مقدس است، فقط 2 کتاب «یاد یوسف» یوسف قوجق و «دختری کنار شط» نوشته عبدالرضا سالمینژاد بهعنوان تقدیری معرفی شدند.
آنچه گذشت...
اما در مراسم نهایی پانزدهمین دوره کتاب سال دفاع مقدس، محمدرضا رحیمی، معاون اول رئیسجمهور و غلامعلی حداد عادل، رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی هم حضور داشتند. رحیمی گفت: کتابهایی که در زمینه ادبیات دفاع مقدس تألیف شده است، در مقابل اخلاص، دلیری و ایثاری که رزمندگان و شهیدان اسلام در جبهههای حق علیه باطل داشتهاند، هنوز کافی نیست.
او افزود: با اینکه حجم و میزان آثار چاپشده در زمینه دفاع مقدس کم نیست؛ اما باید آثار مناسب و قویتری در این حوزه تهیه شود. ادبیات حوزه دفاع مقدس جای کار بسیاری دارد که گذشت زمان، تازگی و طراوت آن را از بین نمیبرد. رحیمی در ادامه از برنامههای دولت برای حمایت از نویسندگان و ناشران دفاع مقدس خبر داد و گفت: اینجانب به نمایندگی از دولت جمهوری اسلامی اعلام میکنم که برای حفظ و انتشار آثار دفاع مقدس، احداث موزهها، یادمانها و نمایشگاهها، اعزام بیشتر کاروانهای راهیان نور و همه اموری که زمینه آن به همت شما عزیزان فراهم میشود، آمادگی وجود دارد.
غلامعلی حدادعادل نیز گفت: ما باید یاد و خاطره قهرمانان سرزمینمان را زنده نگه داریم و با استفاده از سینما، نمایش و کتاب، آموزههای ارزشمند دفاع و مقاومت را به نسلهای بعد منتقل کنیم و خوشبختانه در این زمینه چندینهزار کتاب به یادگار مانده است و این کتابها مجموعههای ارزشمندی است که در اختیار آینده ایران است.