همشهری آنلاین_پریسا نوری: میگوید مردم وقتی مرا میبینند، به یاد نقشهایم میخندند و همین که در این وانفسای زندگی، دیدارم لبخند به لب شهروندان میآورد، خوشحالم. با «ابراهیم شفیعی» دوبلور انیمیشنهای جذاب و پرطرفدار «باب اسفنجی»، «آلوین و سنجابها»، «عشق و هیولا»... و بازیگر مجموعههای طنز «خنده بازار»، «محله گلوبلبل» و... که این روزها در نقش پدرعمو پورنگ مهمان خانههای ماست، گفتوگو کردهایم.
شما قبلاً ساکن محله تهرانپارس بودید و به تازگی به محله حکیمیه آمدهاید. کدام ویژگی این محله شما را به زندگی دراینجا ترغیب کرده است؟
من چندین سال در فلکه دوم تهرانپارس زندگی کردهام و از شلوغی و سروصدای آنجا خسته بودم و دنبال یک جای دنج و آرام و خوش آب و هوا میگشتم که با بودجهام هم سازگار باشد. برای همین محله حکیمیه را برای زندگی انتخاب کردم و از ۵ ماه پیش به همراه خانواده به اینجا آمدیم. اینجا هوای خوبی دارد و نسبتاً آرام است، اما در کنار این محاسن مشکلاتی هم دارد که در محلههای دیگر به ندرت دیده میشود.
از دردسرهای زندگی در حکیمیه بگویید.
مهمترین آن ضعف مخابرات است. ۷ ماه است برای خانهام درخواست تلفن ثابت دادهام و با وجودی که هفتهای چند بار پیگیری میکنم هنوز تلفن خانه وصل نشده است. همچنین در مواقع زیادی به دلایلی از جمله تعمیر لولهها، ساعتها آب قطع میشود. یک مشکل دیگر هم نداشتن تاکسی خطی است. مثلاً اگر بخواهیم از اینجا به تهرانپارس یا هر جای دیگر برویم باید حداقل نیم ساعت کنار خیابان منتظر تاکسیهای عبوری بایستیم.
جدولها قدیمی است و معابر از نظر فضاسازی و زیباسازی جای کار بسیاری دارد. اما در عوض یک کانال خبری محلی دارد که مشکلات محله را رصد و برای رفع آن تلاش میکند و مهمتر از همه اهالی بسیار خونگرم و صمیمی دارد بهطوری که از همان روزهای اول با وجودی که ماسک و کلاه داشتم مرامی شناختند و محبتشان را ابراز میکردند.
از سال ۸۰ وارد فعالیتهای تلویزیونی شدهاید و نقشهای زیادی در مجموعههای طنز تلویزیونی بازی کردهاید، مردم شما را با کدام نقشهایتان بیشتر میشناسند و چرا در کارهای جدی بازی نکردهاید.
مجموعه «خنده بازار» چون یک طنز انتقادی بود خیلی مورد توجه قرار گرفت و مردم تا مدتها مرا با نقشهایم در این مجموعه یاد میکردند، بعد از آن هم بازی درنقش پدر «عمو پورنگ» در برنامه کودک است که الان ۴ سال است هر روز ساعت ۷ عصر از شبکه دو پخش میشود و مردم از این برنامه هم خیلی استقبال کردهاند.
بهطوری که چندین سری از آن ساخته شده است و سری جدید هم از نوروز کلید میخورد. چون در این برنامه مفاهیم اخلاقی و فرهنگی با زبان نمایش به بچهها آموزش داده میشود، خیلی مورد توجه والدین و بچهها قرار گرفته است و بازخوردهای خیلی خوبی از آن گرفتهایم و مردم تشکر میکنند که مثلاً بچه ما این مشکل را داشت و حرف ما را گوش نمیکرد، ولی شما که این حرف را در برنامه زدید، قبول کرد و... درباره بازی نکردن در نقشهای جدی هم دلیلش این است که هیچوقت پیشنهاد خوبی نداشتهام.
معمولاً جزو صداپیشگان و بازیگران پرکار هستید و کم پیش میآید که صدا یا تصویرتان برای مدت زیادی از تلویزیون پخش نشود. در دوران کرونا چه کردید؟
تقریباً همه روزها سر کار بودم. اغلب هم کار دوبله بود. تیر ماه بود که در محل کارم کرونا گرفتم و ۲۰ روز درخانه قرنطینه شدم و دوره سختی را گذراندم.
از سختیهای ابتلا به کرونا بگویید؟
ظاهراً ویروس کرونا سیستم عصبی برخی از مبتلایان را ضعیف میکند، برای من هم اینگونه بود؛ علاوه بر تب شدید و درد جسمی، وضع روحی خوبی نداشتم؛ ناراحت بودم بهطوری که حداقل روزی یک ساعت گریه میکردم. یک دلیل ناراحتیام هم این بود که نگران بودم خانوادهام از طریق من مبتلا شوند که متأسفانه این اتفاق افتاد و همسر و فرزندانم هم کرونا گرفتند که البته خدا را شکر خفیفتر بود و زود حالشان خوب شد.
یک دختر ۱۰ ساله و یک پسر ۱۸ ساله دارید، آیا بچههای شما هم به دنبال بازیگری رفتهاند؟
پسرم کسرا از کودکی به کلاس پیانو میرفت و حالا هم خوبساز میزند و آواز هم میخواند. اتفاقاً ۳ تا از آهنگهایش منتشر شده است و تیتراژ یکی از سریالهایی که بازی کردهام را خوانده است. دخترم هم که هنوز دانشآموز است و فرصت دارد که علاقهاش را پیدا و دنبال کند.
به جز مجموعه عمو پوررنگ که این روزها پخش میشود، چهکاری در دست دارید؟
مشغول فیلمبرداری یک مجموعه ۹۰ قسمتی طنز به سبک خنده بازار هستیم که قرار است در نوروز از شبکه نسیم پخش شود. هنوز اسم مشخصی ندارد برای همین اسمش را نمیتوانم بگویم. ارتباطتان با اهالی محله و همسایهها چطور است. خاطرهای از برخورد مردم برایمان تعریف کنید.
همسایهها و اهالی محله همیشه به من لطف دارند. هر جا من را میبینند لبخند میزنند. اتفاقاً دیروز یک آقایی برای تعمیر پکیج آمده بود خانهمان. مشغول کار بود و همش یواشکی میخندید. پرسیدم «چیزی شده؟ پکیج ما خنده داره؟ » با خنده گفت «نه والا... ا. شما را میبینم، نمیتوانم کار کنم، یاد نقشهایتان میافتم و خندهام میگیرد.» در کل همیشه از برخورد مردم انرژی مثبت میگیرم. فقط گاهی بعضی برخوردها خاطره تلخی به جا میگذارد. مثلاً یادم است چند سال پیش همراه خانواده به فروشگاه «شهر کتاب» میدان هفتحوض رفته بودیم، یک آقایی آنجا بود که تا مرا دید با صدای بلند به بچهاش گفت «عه... این همونه که همش بالا و پایین میپره، ... بگم بپره...! » من خیلی ناراحت شدم و خجالت کشیدم ولی اصلاً به روی خودم نیاوردم که شنیدهام. یا گاهی برخی که به من میرسند میگویند «بچهام عاشق توعه... یه کمی از اون اداها در بیار... ر.» اوایل از این برخوردها ناراحت میشدم ولی الان میدانم این برخوردها به این دلیل است که مردم خودشان را صمیمی میدانند و تعارفات معمول را کنار میگذارند.
- ابراهیم شفیعی
متولد: آبان ۱۳۵۴، تبریز
تحصیلات: لیسانس بازیگری از دانشگاه آزاد
اراک
آثار تلویزیونی: مجموعه عمو پورنگ، خنده بازار، شکرآباد، افسانه هزار پایان، محله گل و بلبل و چندین تلهفیلم
صداپیشه: گوینده صدای تئودور در انیمیشن «آلوین و سنجابها»، گوینده صدای «پاتریک» در «باب اسفنجی» و گویندگی در انیمیشنهای آناستازیا، شیرشاه، دیو و دلبر، درجستوجوی نمو، شگفت انگیزان و...