همشهری آنلاین_شهره کیانوش راد: مستند «بچه شمرون» دومین مستند اجتماعی به تهیهکنندگی و کارگردانی تک روستاست که به تازگی از تلویزیون به نمایش درآمده است. او برای ساخت این مستند سراغ «عباس صالحی» از اهالی قدیمی تجریش رفته تا روایتگر خاطراتی از آداب و رسوم و هویت تاریخی شمیران باشد که هنوز میتوان ردی از آنها در کوچهپسکوچههای این منطقه پیدا کرد. مستندهای بچه شمرون، گوشی باز، تالاب صالحیه و برادرم نادعلی از مستندهای علی تک روستاست. به بهانه راهیابی مستند «برادرم نادعلی» به جشنواره حقیقت و فجر امسال با او درباره موضوع مستندهایش گفتوگو کردهایم.
سابقه مستندسازی تک روستا به ۲ سال نمیرسد. اما در همین مدت، مستند برادرم نادعلی به جشنواره حقیقت و فجر راه پیدا کرده است. او که داستان آثار خود را از دل محلهها انتخاب میکند میگوید: «برای ساخت مستندها سراغ آدمهایی از دل محلهها میروم تا آنها روایتگر داستانهای زندگیهایی شوند که در دل کوچهپسکوچهها جاری است.
داستانهایی که به نوعی برگرفته از دغدغه اجتماعی، هویت محله یا دربرگیرنده مطالبه مردمی است و داستان آنها را میتوان از طریق ساخت مستند با دیگران به اشتراک گذاشت. وقتی داستان برگرفته از واقعیت و روایتگر داستان هم چهرهای محلی و شناخته شده باشد، تماشای آن باورپذیرتر است و استقبال بیشتری را به دنبال دارد؛ مثل مستند بچه شمرون که راوی داستان کاسبی خوشنام به نام حاج عباس است.
حاج عباس صالحی یکی از معتمدان محلی شمیران است که حفظ آداب و رسوم، تاریخ و هویت شمیران یکی از دغدغه او به شمار میآید. ساخت این مستند حدود ۸ ماه زمان برد و حاج عباس برایمان از روزگاری گفت که تجریش دستخوش تغییر نشده بود. روایت عکسهای تاریخی بخش دیگری از این مستند را شامل میشود که میتوان حال و هوای شمیران طی سالهای گذشته را در قالب تصویر مشاهده کرد.»
- برادرم نادعلی
«تفاوت بین فیلمهای داستانی و مستند این است که مستندساز باید هنر خود را در بیان واقعیتها به نمایش بگذارد.» این را تک روستا میگوید و ادامه میدهد: «مستند یکی از راههایی است که میتوان به واسطه آن، واقعیت جامعه را به تصویر کشید و رویدادها، مشکلات و آسیبهای اجتماعی را بهعنوان موضوع دستمایه قرار داد. برای ساخت مستند نیاز به تجهیزات زیادی نیست. به نظر من هرچه سوژه ملموستر باشد بیشتر میتوان از طریق فیلم مستند با مخاطب ارتباط برقرار کرد.»
برادرم نادعلی ساخته تک روستا و به تهیهکنندگی «محسن اسلامزاده» امسال در بخش مسابقه شهید آوینی و چهاردهمین جشنواره بینالمللی سینما حقیقت اکران شد و به جشنواره فجر راه یافت. تک روستا ماجرای ساخت این مستند را به یکی از دغدغههای خانوادههای جاویدالاثر مربوط میداند و میگوید: «داستان این مستند یکی از واقعیتهای فراموش شده جامعه است و داستان پدر و مادرهای پیری را روایت میکند که چشمانتظار شنیدن خبری از فرزندانشان هستند.
راوی فیلم برادر شهید نادعلی است. در این مستند میبینیم که پدر و مادر شهید، ساکن صالحیه شهرستان نظرآباد استان البرز بوده و پس از سالها چشمانتظاری برای شنیدن خبری از فرزندشان فوت کردهاند. بردار شهید به دنبال پیش آمدن یک ماجرا به دنبال اثبات هویت شهید دفن شده میگردد و برای شناسایی برادر شهیدش روانه بنیاد شهید و مراکز مسئول میشود.»
تک روستا ماجرایی را که به شروع ساخت مستند برادر نادعلی منجر شد را اینگونه توضیح میدهد: «نادعلی سال ۱۳۶۷ در عملیات مرصاد مفقود میشود. وقتی خانوادهاش خبری از او به دست نمیآورند به پادگانی که شهید از آنجا به جبهه اعزام شده بود مراجعه میکنند به آنها گفته میشود که فرزند شما اسیر شده است.
سال ۱۳۶۹ یکی از هممحلهایهای خانواده نادعلی برای شرکت در مراسم سومین روز شهادت یکی از دوستانشان به بهشت زهرا(س) میرود و اتفاقی به سنگ مزاری بر میخورد که روی آن نوشته شده نادعلی دهقان کار. آنها به خانواده نادعلی خبر میدهد و وقتی برادر نادعلی به بهشت زهرا(س) مراجعه میکند به او میگویند که شهید پلاک نداشته اما داخل پوتینش اسمش را نوشته بوده و بر مبنای همین نام، او در قطعه ۴۴ بهشت زهرا(س) دفن شده است. ماجرا به گوش پدر نادعلی میرسد اما او که چشمانتظار آمدن فرزندش بوده نمیتواند این خبر را باور کند. غم فراق، این پدر را به جنون میرساند. طوری که مدتی بعد پیکر او را در دشتی پیدا میکنند.»
برادر شهید پیگیر ماجرا میشود و پس از سالها میخواهد راهی پیدا کند تا از هویت پیکری که اکنون به نام برادرش دفن شده مطمئن شود. در این مستند میبینیم که او تلاش میکند پس از کسب مجوز برای نبش قبر و گرفتن دی. ان. ای به حقیقت ماجرا پی ببرد. این داستان در واقع میخواهد اهمیت شناسایی شهدای جاویدالاثر را به مخاطب منتقل کند. مستند برادرم نادعلی در بخش مسابقه شهید آوینی جشنواره سینما حقیقت اکران شده است. «فاطمه عبادی» هنرمندی که با شن اثرهای هنری خلق میکند پس از تماشای مستند و تحت تأثیر قرار گرفتن با داستان این مستند و ماجرای پدر شهید با هنرمندی مستند را با شن به تصویر کشید. او در صفحه اینستاگرام خود برادرم نادعلی را به قصهای از جنس یوسف و یعقوب و عشقی تمام نشدنی میان پدر و پسر توصیف کرده است.
- گم شدن خاطرات محله با ساختوساز بیرویه
ساختوسازهای بیرویه موجب شده تا بافت محلهها تغییر کند و کمکم محلههایی با بافت قدیمی و سنتی از بین برود. تک روستا که در مستند بچه شمرون سراغ تجریش و خاطراتش رفته است میگوید: «برای من لذتبخش است که تاریخ محلهها را از زبان اهالی قدیمی روایت کنم. در محلههای امروزی ساکنان با هم غریبه شدهاند. به دلیل تغییر بافت محله و سکونت افراد جدید، خوشوبش کردن اهالی خیلی کم شده است و با هم خاطرهای ندارند. با نگاهی به تجریش گذشته و گوش سپردن به خاطرات حاج عباس متوجه میشویم از تجریش و شمیرانی که در گذشته بوده اثر چندان باقی نمانده است.
دوست دارم با ساخت مستند به محلهها و سراغ آدمهای قدیمی و شناخته شده محلهها بروم. به نظرم مستندسازان میتوانند با پرداختن به مسائل اجتماعی تلنگری به تماشاگران بزنند. شاید ذائقهها تغییر کند و حال و هوای خوش روزگار گذشته دوباره برایمان زنده شود. دورهمیها، احترام به بزرگان، ریشسفیدان محله و خاطرات فراموش شده از موضوعاتی است که مستندسازان میتوانند با هنر خود به آنها بپردازند. به اعتقاد من آنقدر در محلههای شمیران تغییر و تحولات سریع اتفاق افتاده که بافت محله تغییر کرده است. الان دیگر وقت پیشنهاد دادن به شهرداری برای حفظ هویت محلهها نیست.
چون محلهای به معنای گذشته باقی نمانده است. اما حداقلکاری که میتوانند انجام دهند این است که طبیعت، کوه و روستاها را از بین نبرند و اجازه ندهند ساختوسازها ریشه هویت در مناطق بکر باقیمانده را خشک کند.»