همشهری آنلاین_پریسا نوری: این محله که از شمال و جنوب با بزرگراههای شهید زینالدین و رسالت و از غرب و شرق به بزرگراه شهید صیاد شیرازی و خیابان استاد حسن بنا محصور شده؛ در روزگاری نه چندان دور روستایی پر از دار و درخت و زمینهای کشاورزی بوده است. حالا سراسر محله پر شده از ساختمانهای بلند و از آن همه سرسبزی فقط چند بوستان کوچک محلی مانده است. با «ابراهیم میرزایی» یکی از ساکنان قدیمی کاظمآباد، تاریخچه این محله را مرور کردهایم.
- روستایی سرسبز از توابع شمیران
به گفته اهالی و ساکنان قدیمی محله، کاظمآباد روستایی سرسبز از توابع شمیرانات و جزو املاکورثه خواجه نوری از صاحبمنصبان دوره قاجار بوده است. تا اواخر دهه ۵۰ زمینهای این روستا خارج از محدوده به حساب میآمده، با این حال بخشی از زمینها به مرور فروخته و بهطور غیرقانونی و شبانه ساخته شدند بهطوری که جمعیت روستا بین ۱۳۰ تا ۲۵۰ نفر تخمین زده شده است.
بزرگراهی که بخش غربی محله است و به بزرگراه شهید صیاد شیرازی شناخته میشود، تا ۴ دهه پیش، رودخانهای خروشان بوده که بعدها رویش را کانال زده و تبدیل به بزرگراه شده است. زمینهای کشاورزی و باغها سرسبز روستا توسط چند قنات پر آب سیراب میشده و قناتی که آب بیشتری داشته، چرخ آسیاب ده را میچرخانده. این قنات پرآب تا اواسط دهه ۶۰ هم جاری بوده و با وجودی که آن زمان خانهها آب لولهکشی داشتند، اما برخی اهالی و کاسبان که مغازه صافکاری و نقاشی و تعمیر خودرو داشتند، برای کارهایشان از آب قنات استفاده میکردند.
- چاههای آب «وکیلزاده»
حالا که صحبت از آب قنات و لولهکشی شد بد نیست بدانید یکی از نخستین شرکتهای خصوصی توزیع آب در محله کاظمآباد راهاندازی شده است. داستان از این قرار است که تا سال ۴۷ روستای کاظمآباد آب لولهکشی نداشته و در هر خانه یک آبانبار بوده که اهل خانه آن را با آب قنات پر میکردند؛ تا اینکه فردی به نام «وکیلزاده» که بین روستاییان به «مهندس وکیلزاده» شهرت داشته، چند چاه عمیق حفر میکند و آب چاه را با شاه لوله و انشعاب به کوچهها و خانه میرساند.
وکیلزاده آن زمان برای هر خانه یک کنتور نصب میکند و هر ماه به در خانهها میرفته و با توجه به رقم کنتور مقدار مصرف آب اهل خانه را حساب و کتاب میکرده و پولش را میگرفته. این آب که به «آب وکیلزاده» معروف بوده تا سال ۶۳ به در خانه مردم میرسید تا اینکه شرکت آب وفاضلاب تهران چاهها را خرید و مردم کنتورهایشان را عوض کردند.
- نخستین کوچه محله
یکی از کوچههای قدیمی محله، کوچه شهید «ولیزاده» است که به کوچه تویسرکانیها معروف است. حالا چرا این کوچه به این نام معروف شده داستانی دارد. «ابراهیم میرزایی» یکی از ساکنان قدیمی کاظمآباد، در این باره میگوید: «نخستین ساکن کوچه «حاج حسین ولیزاده» بوده که اصالتاً اهل تویسرکان بوده.
حاج حسین در سال ۳۵ در این کوچه زمینی میخرد و با کمک برادرانش در آن خانه میسازد. ولیزادهها ۵ برادر بودند که همگی در کار ساختمانسازی بودند. یکی معمار بوده، یکی بنا، یکی در و پنجره میساخته و... و. ۵ برادر همت میکنند و خیلی زود خانه را با خشت و گل و آجر ساختند. آب را با الاغ از قنات کاظمآباد آورده و همانجا در کوچه خشت درست میکردند.» البته آن زمان کوچهای به شکل امروزی در کار نبوده و دور و اطراف خانه تا دوردستها خالی بوده بهطوری که شبها صدای زوزه شغالها و گرگها به گوش میرسیده.
«حاج حسین ولیزاده» در «پل چوبی» یک مغازه نمک کوبی داشته و صبح زود ازآبادی خارج میشده. آن زمان به قدری دور و اطراف روستا خلوت بوده که ولیزاده و کسانی که خارج ازآبادی کار میکردند، عصرها که میخواستند برگردند سعی میکردند چند نفری با هم بیایند تا از گزند راهزنها و حیوانات درنده در امان بمانند.
- وجه تسمیه کاظمآباد
«داریوش شهبازی» پژوهشگر و تهرانشناس درباره وجه تسمیه و پیشینه کاظمآباد اینطور میگوید: «زمینهای روستای کاظمآباد در دوره قاجارمتعلق به میرزاکاظم خان نظامالملک فرزند میرزاآقاخان نوری (صدراعظم ناصرالدین شاه و جانشین امیرکبیر) بوده برای همین این روستا به کاظمآباد شهرت یافته است.
کاظم خان به دلیل حضور پدرش در صدارت، پلههایترقی را پیمود و در سال ۱۲۷۰ شخص دوم مملکت شد و به خواست ناصرالدین شاه و مهدعلیا با خانم عزتالدوله (همسر سابق امیرکبیر) ازدواج کرد (هر چند این ازدواج بعدها به جدایی انجامید). او بعد از عزل پدرش در سال ۱۲۷۵ قمری، مورد غضب ناصرالدین شاه قرار گرفت و به همراه پدر تبعید شد. بعدها که پدرش فوت کرد با کمک میرزا حسین خان سپهسالار که آن زمان صدراعظم ناصرالدین شاه شده بود، به پایتخت بازگشت و ابتدا حاکم یزد و سپس وزیر عدلیه شد.
کاظمآباد در دوره قاجار یک روستای کوچک بود مثل سایر روستاهای شمیران. جمعیت این روستا طبق کتاب «فرهنگ جغرافیای ایران» نوشته مرحوم «رزم آرا» در اواخر دهه ۲۰، ۲۵۰ نفر برآورد شده و حدود ۱۰ سال بعد یعنی در سال ۱۳۳۵ در کتاب «جغرافیای تاریخی ایران» اثر مرحوم «ستوده» جمعیت این روستا ۱۱۵ نفر تخمین زده شده است. این نشان میدهد که جمعیت روستا کم بوده یعنی بیشتر زمینهای روستا باغ و زمین زراعی بوده و یا لم یزرع بوده و بخش مسکونی آن خیلی کوچک بوده است. محصول این روستا انواع میوهجات و غلات بوده و بیشتر ساکنان آن کشاورز بودهاند.
البته یکی از نخستین کارخانههای سوسیس و کالباسسازی تهران در این محله ساخته شده و عدهای از اهالی در این کارخانه مشغول به کار بودند. در دهه ۳۰ یک آقای ارمنی به نام «میکاییلیان» زمین بزرگی در اینآبادی میخرد و یک کارخانه سویس و کالباسسازی در آن راه میاندازد. این کارخانه تا سالها پس از انقلاب اسلامی هم در این محله دایر بوده است.»