همشهری آنلاین_فاطمه عسگرینیا: این روزهاراوی قصههایی است که در جریان صدور فرمان مشروطه اتفاق افتاده است؛ از خانه شیخ فضلالله نوری در خیابان بهشت گرفته تا مدرسه و مسجد معمارباشی که نخستین شهید مشروطه در صحن و سرای آن جان داد. بناهای تاریخی و باارزشی که هر کدامشان میتوانند ما را به گذشتههای دور ببرند.
خانه شیخ فضلالله نوری در منطقه ۱۲ یکی از بناهای تاریخی ارزشمند است که جدا از قدمت خانه بخشی از هویت و تاریخ این سرزمین است. گرچه این خانه سالهای سال به واسطه دیوارکشی مقابل درش میزبان هیچ گردشگری نبود، اما اوایل دهه ۹۰ این خانه در حاشیه محلهگردیهای اعضای شورایشهر مورد توجه قرار گرفت.
خانه شیخ فضلالله، در کوچهای است به همین نام که به مسجد شیخ فضلالله نوری چسبیده است. البته این تنها یادگار مشروطه در منطقه ۱۲ نیست، بلکه خانه آیتالله بهبهانی که او هم از بزرگان مشروطه بوده، در نزدیکی این خانه قرار دارد و در سراشیب ویرانی کامل است، با ذکر این نکته که بخش اعظم خانه آیتالله بهبهانی پیشتر تبدیل به پاساژ شده و تنها نام او در حد یک تابلو آبی کوچک شهرداری روی دیوارها به جا مانده، اما هنوز امکان زنده کردن بخش باقیمانده وجود دارد که البته به نظر چندان در دستور کار مسئولان مربوطه نیست.
- پیرمرد را در میدان توپخانه اعدام کردند
خانه شیخ فضلالله شاهد وقایع و اتفاقات تاریخی زیادی بوده است. این بنای قدیمی یادگار دوره قاجار است و تمامی ظرافتهای معماری ایرانی را در خود جای داده؛ از پنجرههای اروسی و طاقچههای هلالی متقارن گرفته تا حوض آبی کوچک در میانه حیاط که هر گوشهاش شاهد وضو گرفتن شیخ و آماده شدنش برای شرکت در مجالس وعظ و خطابه بوده است. این خانه و رجبهرج آجرها و سازه قدیمیاش هنوز واقعه دستگیری شیخ را به خاطر دارند؛ از محاصره خانه بهدست مأموران تا انتقال او به زندان و در نهایت اعدامش. پیرمرد را در میدان توپخانه اعدام کردند، اما شیخ باز در همین خانه آرام گرفت و خانوادهاش بعد از تحویل پیکر، او را در خانه قدیمیشان به خاک سپردند. این در حالی بود که در قبرستان بهطور نمادین قبری برای او درست کردند، ولی جنازه شیخ شهید را در یک اتاق کوچک دفن کردند و درهای آن اتاق را تیغه کردند و مراسمی ظاهری گرفتند.
قصه دفن شیخ در خانه کمکم نقل محافل و مجالس شد و به خاطر همین مردم و مریدان اواز صبح تا شب پشت دیوار خانه فاتحه میخواندند و میرفتند و میآمدند. جریان که به گوش بدخواهان و مأموران رسید، سر و صدا بلند شد. از این جهت تصمیم گرفتند که پیکر شیخ شهید را به قم انتقال دهند. پس از ۱۸ ماه، سرانجام قبر را شکافتند و سپس پیکر شیخ فضلاللّه نوری را در صحن بزرگ حرم حضرت معصومه(س) به خاک سپردند. اما این روزها که ۱۱۶ سال از مشرطه میگذرد و خانه شیخ فضلالله نوری در خیابان بهشت، حال و روز خوشی ندارد.
- قیام مشروطهخواهان از مسجد معمارباشی
در کنار خانه علمای قدیمی که در صدور فرمان مشروطیت نقش داشتند، در منطقه ۱۲ یک مدرسه و مسجد قدیمی هم هست که شاهد به شهادت رسید نخستین شهید مشروطه بود. صحبت از مدرسه و مسجد معمارباشی است.
مسجد و مدرسه معمارباشی از شمال شرق به میدان باغ پستهبک، از جنوب به خیابان پانزده خرداد و از غرب به خیابان مصطفی خمینی راه دارد. کتیبهای سنگی که بر سردر آن کار شده به خط «محمدابراهیم تهرانی»، مشهور به میرزا محمود، و حجاری آن هنر دست استاد «عبدالرسول حجار» است. روی این کتیبه وقفنامه بنا نگارش شده است و اشاره شده که درآمد کدام موقوفات برای مخارج و نگهداری مدرسه و مسجد هزینه شود.
ورودی این مسجدو مدرسه مذهبی محله در کوچه امامزاده یحیی واقع شده است. مانند همه بناهای مذهبی و قدیمی دارای هشتی زیبا و دالانی نیمهتاریک است که شما را به حیاط آن میرساند. این مدرسه هم، مانند همه مدارس مذهبی، ویژه مردان بود و خدمات آموزشی در آن ارائه میشد. معماری بنا ساده، اما در عین حال بسیار زیباست و کمترین تزیینات معماری را میتوان در مجموع آن به چشم دید. تنها قسمتی که با شیشههای رنگی آراسته شده است شبستان مسجدمدرسه است که در قسمت جنوب غربی حیاط واقع شده است. حیاط مدرسه هم با حوض بزرگی که در میانهاش قرار گرفته صفایی خاص به مجموعه بخشیده است.
«حمیدرضا حسینی»، پژوهشگر تاریخ، درباره آنچه در این مسجد و مدرسه گذشته میگوید: «سال ۱۲۸۵ بود که شیخ "محمد واعظ اصفهانی بالای منبر مطالبی را علیه عینالدوله مطرح میکند. این سخنان باعث میشود که عینالدوله در ۱۹ تیرماه ۱۲۸۵ فوج عظیم قزاقها را برای دستگیری او روانه محله چال میدان کند. شیخ را نزدیک مدرسه میرزا قنبرعلی دستگیر میکنند و به طرف گذر امامزاده یحیی میبرند تا به خانه عینالدوله منتقل کنند. وقتی قزاقها با شیخ از مقابل مدرسه معمارباشی رد میشوند، طلاب مدرسه متوجه موضوع میشوند و طی یک درگیری میخواهند مانع این کار شوند.
درگیری بالا میگیرد و طی آن طلبه جوان ۲۲ سالهای به نام «سیدعبدالحمید» تیر میخورد. پیکر نیمهجان سید عبدالحمید روی دست طلبههای دیگر وارد مدرسه میشود. او همینطور که نفسهای آخر را میکشدطلب آب میکند، اما قبل از خوردن آب از دنیا میرود تا عنوان نخستین شهید مشروطه را از آن خود کند. با شهادت او مردم عصبانیتر میشوند، پیراهن سیاه او را بر سر چوبی میزنند به حکم پرچم و جنازه او را روی دست میگیرند و به سمت مسجدجامع بازار حرکت میکنند. این حرکت سرآغاز تحصن مسجدجامع بزرگ بازار تهران میشود. به دنبال این تحصن، کشتار بزرگ متحصنین رقم میخورد و بعد از آن خروج اعتراضی علما از تهران به سمت قم.»او ادامه میدهد: «بعد از خروج علما، متحصنین به نشانه اعتراض، در مقابل سفارت انگلیس، بست مینشینند تا اینکه سرانجام فرمان مشروطیت در ۱۴ مرداد ۱۲۸۵ صادر میشود.»
مجموعه میرزاابوالحسن معمارباشی در تاریخ ۶ خرداد ۱۳۷۷ با شماره ثبت ۲۰۱۸ بهعنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.