و تنها 13سال بعد است که انقلاب فرانسه در سال 1789 به بار مینشیند و چند سال بعد از آن است که دانتون، وزیر دادگستری انقلابیون فرانسه، لویی شانزدهم شاه مخلوع فرانسوی و همسرش ماری آنتوانت و حدود 3هزار نفر از سلطنتطلبان را در جلوی چشم انقلابیون به تیغ گیوتین میسپرد.در این احوال جهانی اما آغامحمدخان قاجار در ایران سلطنت سلسلهای را بنا نهاد که فرجامی دیگرگون را در تاریخ ایران زمین رقم زد؛ فرجامی که به ایجاد مجلس شورای ملی و قانون اساسی انجامید و اینگونه شد که از پس استبداد سلطنتی، جامعه ایرانی نیز صاحب مجلسی شد تا در آن همه مردم بتوانند به واسطه نمایندگانشان تصمیم بگیرند و متنی لازمالاجرا بهعنوان قانون اساسی جایگزین خودکامگیهای اشراف و وزرای انتصابی داشته باشند. در تاریخ ایران اما مشروطه را بدون شک میتوان مهمترین جنبش و موقف در میان پدیدارهای تاریخی جامعه معاصر ایرانی در ورود به جهان جدید قلمداد کرد که اگر چه خود متأثر از مشروطهخواهیهای دولتهای اروپایی بود اما وقوعش در ایران آن روزگار به زعم برخی، پیشراننده بعضی از حرکتهای مهم انقلابی در این گوشه از دنیا بود؛ حرکتهایی چون انقلاب ترکهای جوان در سرزمین عثمانی(1909) و جنبش ملی مصر پس از جنگ اول جهانی.
اینکه مشروطهخواهی در بطن جامعه ایرانی چگونه نطفه بست، در کجا به بلوغ رسید و فرجامش چه شد را میتوان از منظرهای گوناگونی نگریست؛ جنبشی که در میانه راه موافقان پروپا قرصش به مخالفانش تبدیل شدند و دستهای پنهانی که روزی تشویق به تحصن مخالفان استبداد داشت و روزی دیگر در محاصره مجاهدین و به دار کشیدن ایشان تماشاگری عامل بود، تنها بخشی از پیچیدگیهای فهم و تحلیل مشروطهخواهی ایرانی است. پرونده حاضر اما105 سال پس از آن منتشر میشودکه زیر درختان کهنسال صاحبقرانیه در کاخ نیاوران شاهی که 40سال ولیعهدی را تجربه کرده بود و عاشق سینماتوگراف، این پدیده عجیب دوران جدید شده بود تن به شیوه حکومت دوران جدید نیز سپرد و اینگونه فرمان مشروطیت در 14جمادیالثانی سال۱۳۲۴، مصادف با 13مرداد 1285هجری خورشیدی و 4آگوست 1907 میلادی به امضای مظفرالدینشاه رسید.
طرفه اینکه شاه بیمار قاجار خودش کمتر از چند ماه بیشتر زنده نماند و فرزندش محمدعلیشاه که روی خوش و باطن مشوشی نسبت به مشروطه داشت، آخرین نفسهای استبداد سلطنتی را با به وجود آوردن دورانی چون استبداد صغیر و استبداد کبیر رقم زد اما مشروطه نهایتا با فتح تهران توسط مشروطهخواهان تبریز و اصفهان و گیلان و دیگر ولایات ایران و فرار و خلع محمدعلیشاه به فرجام رسید؛ فرجامی که البته شهادت کسانی را که زنگ خطر به ناکجاآباد رفتن جنبش را گوشزد میکردند نیز به همراه داشت. بزرگمردی چون شیخ فضلالله نوری که به تعبیر جلالآلاحمد در کتاب «غربزدگی» نعشش « بر سر دار همچون پرچمی بود که به علامت استیلای غربزدگی پس از 200سال بر بام مملکت ما افراشته شد و اکنون در لوای این پرچم ما شبیه به قومی از خود بیگانهایم».
و این سرگذشت مشروطه است که روشمندی مطالعات تاریخی امروز ما را برآن میدارد تا هرازچندی به بازخوانی آنچه در طول و عرض این جنبش اتفاق افتاده و آنچه بر ایران معاصر رفته است بپردازیم.
1229 خورشیدی تأسیس دارالفنون اگرچه اندکی بعد از عزل امیرکبیر از صدراعظمی و در سال 5ربیعالاول 1268 قمری/ 1229 خورشیدی بود که دارالفنون شروع به کار کرد اما میتوان ریشههای آشنایی ایرانیان با تجددی که به مشروطهخواهی انجامید را از اقدامات اصلاحی امیرکبیر و از جمله تأسیس دارالفنون پیگیری کرد.فعالیتهایی چون تشویق صنعتگران و فرستادن گروهی از آنان برای آموختن صنعت روز جهان به اروپا و آوردن معلمان خارجی و نشر روزنامه و ترجمه کتابهای خارجی از جمله این اقدامات بود.
(1 اسفند 1268خورشیدی) انتشار روزنامه قانون توسط میرزاملکمخان در لندن
8مارس 1891 (18 اسفند1270) اعطای امتیاز توتون و تنباکو به ماژور تالبوت انگلیسی
قرارداد تالبوت در تاریخ قاجاریه یکی از قراردادهای استعماری است که به نخستین مبارزات مردمی با رهبری روحانیت انجامید. طبق این قرارداد خرید و فروش توتون و تنباکو به مدت 50سال به انحصار ماژور تالبوت و شرکایش درمیآمد و در برابر این امتیاز مقرر شده بود دولت ایران سالانه 15هزار لیره و یکچهارم از سود ویژه از فروش این کالا را دریافت کند. سرگرد جرالد. اف تالبوت را نخستوزیر وقت انگلیس در سفر ناصرالدینشاه به اروپا به او معرفی کرده بودند.جورج کرزن در کتاب ایران و قضیه ایران رمز چگونگی انعقاد این قرارداد را در رشوهبگیری سران و مسئولان سلطنتی معرفی میکند.
1892 میلادی(1271خورشیدی) لغو قرارداد بر اساس مبارزات و فتوای تحریم میرزای شیرازی
بدون شک این گام موفق ضداستبدادی مردم به رهبری مرجع تقلید زمان، میرزایشیرازی که به لغو قرارداد تالبوت و البته جریمه دادن قاجار انجامید را میتوان بهعنوان جرقههای نهضت بیداری و - بیشتر البته- مبارزه دینی برای منافع ملی قلمداد کرد.
اول ماه می 1896 (11اردیبهشت 1275) قتل ناصرالدین شاه در حرم شاهعبدالعظیم
قتل مظهر استبداد مقتدر قاجاری به ضرب گلوله میرزارضایکرمانی، از مریدان سیدجمالالدین اسدآبادی که دولتهای غربی و استبدادهای شرقی را نیز به ستوه آورده بود، در جشن پنجاهمین سالگرد پادشاهیاش گویی سرآغاز مقابله قهرآمیز با استبدادی بود که جز خشونت منطقی نمیتوانست داشته باشد. تکانههای اجتماعی این ترور را میتوان بعدتر در تاریخ مشروطه و ترور شاهان دیگر قاجار و همین طور چند صدراعظم مستبد پی گرفت.
(18خرداد 1275) به سلطنت رسیدن مظفرالدین شاه بعد از چهلو اندی سال ولیعهدی
(تیر 1277) انتشار روزنامه فارسی زبان ثریا در قاهره
29ژانویه 1900(دی1278) قرارداد نخستین قرضه از دولت روسیه
در زمان صدراعظمی امینالسلطان، مظفرالدینشاه برای سفر به اروپا نیاز به پول پیدا کرد. امینالسلطان پس از ناکامی در تقاضای پول از بلژیکیها و انگلیسیها به روسها روی آورد. روسها با پیششرطهای سنگینی اعلام آمادگی کردند که مبلغی معادل 22/5 میلیون منات در ازای پرداخت 5درصد بهره و برای مدت 75سال و همچنین در اختیار گرفتن گمرکات شمال به ایران وام دهند. قرار بود تاوان لغو قرارداد تنباکو به مبلغ 500هزار لیره به بانک شاهنشاهی نیز از این قرضه پرداخت شود. این قرارداد نیز نارضایتی عمومی را برانگیخت.
نوامبر 1901(پاییز 1279) قرارداد بازرگانی و تعرفه گمرکی با روسیه
طبق این تعرفه کالاهای وارداتی از روسیه از تعرفههای بسیار نازلتری نسبت به کالاهای وارداتی از سایر کشورها برخوردار شد. این قرارداد در کنار تعرفه گمرکی بازرگانان ایرانی در صدور کالاهای صادراتی خود به روسیه بسیار غیرعادلانه بود. از طرفی در پی ناراحتی دولت انگلستان در عقبماندن از روسها در امتیازگیری، دولت وقت ایران تنها چند ماه بعد پیمان گمرکی جدیدی با بریتانیا منعقد کرد.
21ماه می 1901 (31 اردیبهشت 1280) اعطای امتیاز نفت جنوب به دارسی
طی امتیازنامه رسمی دولت شاهنشاهی ایران، اجازه تفتیش، تفحص، پیداکردن، استخراج و بسط دادن و حاضر کردن برای تجارت و نقل و فروش محصولات گاز طبیعی و نفت و قیر و موم، در تمام وسعت ممالک ایران در مدت 60سال به انگلستان اعطا شد. این قرارداد که بار دیگر در سال 1933، در دوره رضاشاهی با تغییراتی به مدت 10سال تمدید شد، زمینه مبارزات وسیع ضداستعماری در ایران را فراهم کرد.
22 ژانویه 1905(2 بهمن 1283) انقلاب روسیه
پس از شکست روسیه از ژاپن در جنگ 1905- 1904 و گسترش هرج و مرج داخلی در این کشور، نیکلای دوم، امپراتور روس ناگزیر از صدور بیانیهای مبنی بر پذیرش برخی از آزادیهای اساسی شد. این تحولات با عنوان انقلاب بورژوا دمکراتیک از انقلابات مشروطه آغاز قرن بیستم بود و تأثیرات فراوانی روی شرایط ایران و تندتر شدن حرکت انقلاب مشروطیت در کشور محسوب میشود.
1283 تشکیل فرقه ایرانی اجتماعیون- عامیون در باکو
حضور گسترده کارگران ایرانی مقیم قفقاز و رفت و آمد در ناحیه آذربایجان و گیلان موجب آشنایی ایرانیان با اندیشههای سوسیال دمکراسی و آشوبهای تفلیس و بادکوبه شد. این آشنایی زمینه تشکیل حزب همت شد که مدتی بعد شاخهای از آن کمیته سوسیال دمکرات ایران یا فرقه اجتماعیون و عامیون نام گرفت که در سال1905 شاخههای خود را در تبریز و سایر شهرهای دیگر پایهگذاری کرد.
مارس تا آوریل سال1905 (اسفند 1283 تا فروردین 1284) دوران ناآرامی و اعتراض و اعتصابات ضدیت با مسیو نوز و اتحاد آیات عظام طباطبایی و بهبهانی
بهدنبال گماردن موسیو نوز بلژیکی که پیشتر به خاطر چاپ عکسی اهانتآمیز از او (نسبت به روحانیت) و همینطور دیگر مشکلات سیاسی، بسیار منفور بود به وزارت پست و تلگراف نارضایتی مردم از وی گسترش یافت. در این میان برخی روحانیون مانند آیتالله سیدعبداللهبهبهانی علیه وی و علیه عینالدوله، صدراعظم وقت که به نارضایی مردم اهمیتی نمیداد، فعال شده بودند.
11 دسامبر سال1905 (20آذر 1284 شمسی)علاءالدوله، حاکم تهران برخی از بازرگانان معترض را به چوب بست در این تاریخ واردات قند از روسیه به خاطر جنگ با ژاپن کم شده بود در نتیجه قیمت قند در تهران و مناطق دیگر ایران گران شد. تا قبل از این زمان قند یک من، یک قران بود اما در این زمان یک من، 8 - 7 قران شد. علاءالدوله، حاکم تهران اقدام به سختگیری با بازرگانان کرد و 17نفر از ایشان را از جمله بازرگان معتبری به نام حاجی سیدهاشم را به فلک بست. همین امر به ناآرامیها دامن زد و موجب اعتراض شدید مردم، تجار و روحانیون شد.
(بهار 1284) بستنشینی بازرگانان و برخی روحانیون نامی در مسجد شاه
13دسامبر1905 (22آذر 1284) تحصن حدود 2هزار نفر در حرم شاهعبدالعظیم و درخواست عدالتخانه- مهاجرت صغری
ناآرامیهای به وجود آمده باعث همصدایی و اتحاد بازرگانان و روحانیت در اعتراضات گسترده و تعطیل بازار تهران و تحصن گروه بزرگی از تجار همراه با روحانیون مشهور شهر نظیر طباطبایی، بهبهانی، صدرالعلما و شیخ محمدصادق کاشانی در حرم حضرت عبدالعظیم شد. در این تحصن برای نخستینبار خواست تشکیل عدالتخانه در سراسر ایران به همراه خواستهای دیگر مطرح شد.
(دیماه 1284)متحصنین استعفای امینالدوله را از مظفرالدین شاه درخواست میکنند
یک ژانویه 1905 (22دی ماه 1284) صدور فرمان شاه برای تأسیس عدالتخانه و بازگشت متحصنین بهدنبال اعتراض شدید مردم به رفتن علما از شهر و اطلاع شاه از این اعتراضات به صدراعظم خود عینالدوله امر کرد:« البته مقاصد آقایان را اجرا دارید و آنها را تا فردا بیاورید به شهر...». عینالدوله با تلگراف به متحصنین قول داد که شاه با خواستهای آنان موافقت خود را اعلام داشته است و از آنان درخواست کرد که به تحصن خود پایان داده به شهر بازگردند. پس از حدود یکماه از تحصن، روز جمعه، 16ذیقعده، مهاجرین متحصن با استقبال رسمی و مردمی برگشتند.
(2بهمن 1284) شاه طی دستخطی امینالسلطان را از صدراعظمی بر کنار میکند
جولای1906 (تیر و مرداد 1285) بستنشینی ملیون در قم و باغ سفارت - مهاجرت کبری
پس از بازگشت متحصنین از حرم عبدالعظیم، عینالدوله، صدراعظم روز به روز فشار و سرکوب را بیشتر میکرد اما همچنان تهییج مردم ادامه داشت. این برخوردها در نهایت به کشتهشدن طلبهای به نام سید عبدالحمید انجامید و بهدنبال آن گردهمایی و شورش مسجد آدینه و تعطیل بازار، شورش در شهر، تحصن روحانیون در مسجد و پافشاری آنان بر در خواست ایجاد عدالتخانه بیشتر شد. پس از اینکه سختگیری علیه متحصنین افزایش یافت رهبران جنبش قصد مهاجرت به قم کردند. آنان در راه، نامهای به شاه نوشتند و در آن متذکر شدند که چنانچه شاه به وعدههایش عمل نکند، ایشان جلای وطن میکنند. در این مهاجرت شیخ فضلاللهنوری نیز در اتحاد با دیگر علمای نجف و قم بود. عبارت مشروطه و مشروطهخواهی نیز در این دوران بود که وارد ادبیات مردم و علما شده و بر سر زبانها افتاده بود. در این میان گروهی دیگر از معترضین از جمله تعدادی از بازرگانان که همراه روحانیون بودند، اما شهر را به قصد رفتن به قم ترک نکرده بودند بهخاطر فشارهای حکومتی به بستنشینی در مساجد و اماکن دیگر و همچنین باغ سفارت انگلیس نیز روی آوردند. برخی اسناد تعداد متحصنین را در این برهه تا 14000نفر میدانند.
5 اآگوست 1906 (14مرداد 1285)، صدور رسمی فرمان مشروطه
نامههایی میان روحانیون، شاه و ولیعهد رد و بدل شد. محمدعلی میرزا، ولیعهد، که در آن هنگامه در رقابت و دشمنی با عینالدوله قرار داشت، به دفاع از مهاجرین برخاسته بود. شاه که در این میان در جریان کامل ماوقع و ابعاد بحران قرار گرفته بود، در پاسخ به مطالبات مردم و رهبران آنها، در روز 13مرداد 1285 فرمانی صادر کرد که از آن در تاریخ ایران تحت عنوان فرمان مشروطیت نام میبرند. این فرمان روز بعد یعنی در 14مرداد روز مشروطیت انتشار بیرونی داده شد.
9سپتامبر 1906 (18 شهریور 1285)، صدور نخستین قانون انتخابات
پس از صدور فرمان مشروطیت روز شنبه 26مرداد در سرای مدرسه نظام، نشست باشکوهی با حضور همه علما، سران تلاشگران، درباریان و وزیران به منظور گشایش مجلسی موقت تشکیل شد. این مجلس تامدتی هر هفته 2بار برپا میشد و نظامنامه انتخابات نمایندگان ملت را تدوین میکرد. بهرغم مخالفتهای خودکامگان به رهبری عینالدوله و ایجاد موانع بسیار، این نظامنامه در 18شهریور به امضای شاه رسید و بر اساس آن نخستین انتخابات نمایندگان 60گانه تهران آغاز شد.
7 اکتبر 1906 (15مهر 1285)، گشایش مجلس اول در تهران
مجلس اول در این تاریخ که مصادف بود با ۱۸شعبان ۱۳۲۴در تهران گشایش یافت. در این مجلس نمایندگان به تدوین قانون اساسی پرداختند. در این تاریخ بر پایه قانون اساسی، مجلس وظایف مالی زیر را بر عهده داشت: تهیه بودجه و نظارت بر اجرای بودجه کشوری تصویب انتقال یا فروش منابع زیرزمینی و تصویب قراردادهای صنعتی و کشاورزی تصویب تغییر مرزهای کشور تصویب قراردادها و عهدنامهها با دولتهای خارجی تصویب تشکیل کمپانیهای ملی تصویب هر گونه قراردادهای دولتی تصویب اعتبار و وامهای دولتی، تصویب ساختن راهها و راهآهن.
7 اکتبر 1906 (15مهرماه 1285) افتتاح مجلس اول در تهران و افتتاح انجمن تبریز
اخبار تهران به تبریز که زیر سرکوب و فشار محمدعلی میرزا و کمبود نان بود، میرسید. شایع بود که شاه از امضای نظامنامه انتخابات خودداری میکند. تبریزیان نیز به شیوه تهران درصدد بستنشینی در کنسولگری انگلیس برآمدند. بازرگانان و روحانیون در این حرکت همراه شده و اختلافات و درگیریهایی که تا آن زمان در این منطقه به نام گروهها و فرقههای مذهبی متداول بود کنار گذاشته شد. انقلابیون تبریز راه چاره در برابر فشارهای محمدعلیمیرزا و همچنین پیشرفت امور را از تهران جویا شدند. پاسخ دیرکرد و تحصن آنها به 10روز کشید. در این فاصله شاه ناگزیر از پاسخ مثبت به خواست تبریزیان که به صراحت مشروطهخواهی بود، شد.در این میان برمبنای نظامنامه انتخابات، ابتدا نمایندگان تهران برگزیده شدند و مجلس شورای ملی کار خود را آغاز کرد. این نظامنامه مردم را به 5گروه (طبقه) تقسیم میکرد: شاهزادگان (4 تن) علما (4تن)، اعیان و بازرگانان (10تن)، زمینداران و کشاورزان (10تن)، پیشهوران (32تن). به این ترتیب بیشترین نمایندگان تهران به طبقه بازرگانان و پیشهوران تعلق داشتند.
14 نوامبر 1906 (23آبان 1285) ایده ممنوعیت قرضه خارجی و ایده تأسیس بانک ملی
پس از تشکیل مجلس، حاجمخبرالسلطنه از سوی صدراعظم مشیرالدوله لایحه استقراض مجدد از دول خارجی برای پرداخت هزینهها و بدهیهای دولت را برای تصویب به مجلس آورد. در مجلس حاجامینالضرب ضمن سخنانی در رد این لایحه و نشان دادن ادعاهای بیپایه دولت مبنی بر احتیاج به پول، برای نخستینبار ایده تأسیس بانک ایرانی با سرمایه ملت را مطرح کرد. این ایده به شدت مورد حمایت مردم در کشور و در شهرهایی چون تهران و تبریز واقع شد و مردم برای جمعآوری سرمایه نخستین آن، بهویژه زنان، از خود فداکاریهای بسیار نشان دادند.
(آبان 1285) تشکیل شورای نظارت بر انتخابات
30دسامبر 1906 (9دیماه 1285) توشیح قانون اساسی
قانون اساسی مشروطه پس از تدوین توسط مجلس برای امضای شاه به دربار فرستاده شد اما درباریان و دولت در به امضا رساندن و عودت آن تعلل میکردند. در این میان محمدعلیمیرزا که به سبب بیماری مظفرالدین شاه با استقبال بزرگان مشروطهخواه وارد تهرانشده و بلافاصله نیز جانشین وی شده بود، برای حفظ حمایت 2آیتالله مشروطهخواه بهبهانی و طباطبایی، از خود همراهی نشان میداد. وی پسر مشیرالدوله، صدراعظم را فرستاد تا نمایندگان بیایند و در مورد بندهایی از قانون اساسی مذاکره شود. مذاکرات بیشتر بر سر مجلس سنا بود که به توافق رسیدند و قانون اساسی مشروطیت در واپسین روزهای زندگی مظفرالدینشاه به تأیید وی رسید.