همشهری آنلاین_حسن حسنزاده: صدای گرم و رسای شاهحسین و نوحههای حماسی و اشعاری که در ستایش شجاعت و آزادگی ائمه اطهار(ع) خوانده هنوز هم گرمابخش مجالس عزاداری اباعبدالحسین(ع) است. اگرچه شاه حسین بهاری در آغاز دهه ۶۰ دیده از جهان فرو بست اما هنر ذاتی و ارادتش به اباعبدالله(ع) به فرزندانش به ارث رسید. با حاج «حمیدرضا بهاری» مداح اهلبیت(ع) و فرزند حاج شاه حسین بهاری که نوای نوحههایش علاوه بر هیأتهای بازار تهران، گرمابخش برخی هیأتهای محلههای اختیاریه و تجریش بوده است درباره ویژگیهای هنرچهارپایهخوانی و سبک زندگی پدرش گفتوگو کردهایم.
هنوز هم نوحههای حماسی، مدحها و توصیفهای غرورانگیزش از اهلبیت(ع) در گوش عاشقان اباعبداللهالحسین(ع) زنگ میزند. اگرچه بیش از ۳ دهه از درگذشت شاه حسین بهاری میگذرد اما نوحههای حماسی او همچنان در هیأتهای مختلف تهران شنیده میشود. نام شاه حسین بهاری اما با هنر چهارپایهخوانی گره خورده است؛ سبکی از نوحهخوانی سنتی که مرحوم شاه حسین را از بنیانگذاران و البته از سرشناسترین مداحان و نوحهخوانهای این سبک میشناسند.
حمیدرضا بهاری از جایگاه پدرش در هنر چهارپایهخوانی میگوید: «شاه حسین بهاری صدایی رسا داشت و هنری که او را در عزاداریهای پرشور بازار قدیم تهران به چهرههای منحصربه فرد تبدیل کرده بود، فن چهارپایهخوانی بود. در آن دوران هیأتهای بازار قدیم تهران با شکل امروزی هیأتها تفاوت داشت. صنف اتاقساز، صنف کفاش و در واقع هریک از صنوف بازار، هیأتی به نام خودشان داشتند. مراسم عزاداری هریک از این صنوف هم در میان استقبال چشمگیر عزاداران در پسکوچههای بازار تهران برگزار میشد.»
بهاری مکثی میکند و ادامه میدهد: «پدرم مداح رسمی صنف کفاش، اتاقساز و چند هیأت دیگر در بازار بود و به گواه مداحان و نوحهخوانهای بزرگ آن دوران میتوانست با هنر چهارپایهخوانی چند هیأت را بهصورت همزمان اداره کند. به تدریج اشعار و نوحههایش چنان ماندگار شد که نه تنها در هیأتهای مختلف تهران بلکه در شهرستانهای دور هم از آن اشعار و نوحهها برای چهارپایهخوانی استفاده میکردند.»
- هنری که «شاه حسین» در آن استاد بود
اگرچه این روزها در هیأتها و مراسم عزاداری کمتر نشانی از اجرای هنر چهارپایهخوانی دیده میشود اما هنوز هم این سبک از نوحهخوانی و عزاداری میان مداحان، نوحهخوانهای قدیمی و هیأتهای ریشهدار تهران جایگاهی ویژه دارد. بهاری از ویژگیهای هنر چهارپایهخوانی و قدمت این سبک در عزاداریهای تهران قدیم میگوید: «محرم که از راه میرسید، جمعیت بسیاری در مراسم عزاداری هیأتهای بازار تهران شرکت میکردند. در واقع وقتی هرکدام از هیأتهای صنوف وارد بازار میشدند، کاسبان بازار مغازهها را تعطیل میکردند و به جمع عزاداران میپیوستند.
بنابراین جمعیت حاضر در مراسم عزاداری چنان زیاد میشد که اداره کردن هیأت و نوحهخوانی برای آن جمعیت کار آسانی نبود. در روزگاری که از دستگاههای صوتی خبری نبود، هنر چهارپایهخوانی معنا مییافت. نوحهخوان روی یک چهارپایه میرفت و از میان جمعیتی که دورتادور او را احاطه کرده بودند، شروع به نوحهخوانی میکرد.»
بهاری از تواناییهای خاص چهارپایهخوانها میگوید: «زمان چهارپایهخوانی بسیار محدود بود. در واقع چهارپایهخوانی بیش از ۱۰ دقیقه طول نمیکشید. بنابراین مداح باید در همین زمان کم شعر، نوحه، واحد و شور را اجرا میکرد؛ کاری بسیار دشوار که بدون دستگاه صوتی انجام میشد. لازم بود چهارپایهخوان علاوه بر صدای گرم و رسا، توانایی اداره جمعیت را هم داشته باشد. توانایی منحصربهفرد شاه حسین هم علاوه بر صدای جانسوز و رسایش، اجرای نوحهها و اشعاری بود که علاوه بر هنر چهارپایهخوانی، نام او را هم سر زبانها انداخت.»
- نوحههای او حماسی بود
«حسین سرباز ره دین بود/ حسین قربانی آیین بود/ عاقبت حقطلبی این بود...» مداحان و نوحهخوانهای قدیمی شاه حسین بهاری را با این شعر حماسی میشناسند؛ نوحهای که هنوز هم وقتی در هیأتها خوانده میشود، همان شور و حال گذشته و یاد و خاطر آن پیرغلام سینهسوخته اباعبداللهالحسین(ع) را برای عزاداران حسینی زنده میکند. حرفها که به اینجا میرسد، بهاری از توجه ویژه شاه حسین به شعرهای حماسی و مدح اهلبیت(ع) میگوید: «در روزگاری که مضامین شعری بیش از هرچیز دیگری برای نوحهخوانها اهمیت داشت، شاه حسین بهاری هم حساسیت ویژهای در انتخاب اشعار به خرج میداد.
او در میان همه مضامین شعری به مضامینی مثل شجاعت اهلبیت(ع) و مقام آزادگی آن بزرگواران میپرداخت و با همان صدای گرم و رسا این مفاهیم را هم به عزاداران منتقل میکرد. او هرگز راضی نشد به قیمت جاری شدن اشک عزاداران از موضع ضعف شعر بخواند و شجاعت اهلبیت(ع) وجه اشتراک نوحهها و اشعاری بود که برای عزاداران انتخاب میکرد.» بهاری از ویژگیهای شخصیتی و اخلاقی آن استاد هنر چهارپایهخوانی میگوید: «به گواه اهل خانواده، دوستان و نزدیکان، شاه حسین شخصیتی بسیار مقتدر و پرجذبه داشت. با وجود این، هرگز به یاد نداریم با کسی تندی کرده باشد. او جذبه و اقتداری که در نگاهش بود را با بذلهگوییها و شوخیهایش تلطیف میکرد.»
- راه پدر ادامه دارد هنوز
استاد مسلم چهارپایهخوانی سال ۱۳۶۲ چهره در نقاب خاک کشید. پس از او پسر ارشدش حاج «علیرضا بهاری» راه پدر را ادامه داد. پس از فوت حاج علیرضا این مسئولیت بر دوش حاج حمیدرضا بهاری قرار گرفت. حاج حمیدرضا که با دم گرمش علاوه بر هیأتهای بزرگ بازار تهران، برای عزاداران هیأتهای انصارالعباس(ع) اختیاریه، هیأت قائمیه تجریش، تکیه بزرگ تجریش و... هم نوحهخوانی کرده است میگوید: «پدرم از ما قول گرفته بود هیچگاه از دستگاه امام حسین(ع) جدا نشویم. وقتی از دنیا رفت، حاج اکبر کاظمی عبایی روی شانه برادرم انداخت و گفت: حالا تو دیگر راه پدرت را ادامه میدهی.
من هم پس از چند سال تجربهاندوزی در محضر استادانی مانند حاج حسن گودرزی و حاج احمد صالح به جامعه مداحان پیوستم و همراه با برادر بزرگ ترم در هیأتهایی که پدر اداره میکرد، نوحهخوانی میکردیم. بعد از فوت حاج علیرضا این مسئولیت سنگین روی شانههای من قرار گرفت.»
او از لزوم حفظ و اجرای هنر چهارپایهخوانی و آشنا کردن جوانان با این سبک عزاداری و نوحهخوانی میگوید: «علاوه بر چهارپایهخوانی در برخی هیأتهای بازار، امسال در نخستین روزهای محرم در بوستان آب و آتش چهارپایهخوانی کردم. اگرچه برخی از حضار برای نخستین بار بود که از نزدیک با این هنر نوحهخوانی آشنا میشدند، اما جذب شور و نوحههای حماسی آن شده بودند. لازم است با این نوحهها جوانان دوستدار اهلبیت(ع) را با چهارپایهخوانی و مضامین شعری حماسی از که از شجاعت و آزادگی اهلبیت(ع) میگویند آشنا کنیم. مفاهمیی که در حقیقت درسهای اساسی عاشورا و ویژگیهای شخصیتی ائمه اطهار(ع) را به جوانان منتقل میکنند.»