همشهری آنلاین_مژگان مهرابی: از قرار معلوم در همه مناطق تهران انجام میشود و منطقه ۱۴ هم مستثنی از اجرای آن نیست. طبق آمار سرکلانتری ششم فاتب (منطقه ۱۴)، این طرح توانسته آمار تخلف نوجوانان و جرائم مربوط به آنها را تا اندازه قابل توجهی کاهش دهد. اینکه طرح پلیس اطفال چیست و به چه مواردی میپردازد، موضوع گزارش ماست.
با دیدن هر کودک یا نوجوان خطاکار نخستین موضوعی که در ذهن اغلب ما شکل میگیرد، تربیت نادرست و در نظر گرفتن تنبیه برای جبران خلافی که از او سرزده است. قضاوتهای نادرست وگاه غیرمنصفانه ما باعث شده نگاه خوبی به آنها نداشته باشیم و روز به روز فاصلهمان را با آنها بیشتر کنیم؛ بیآن که شرایط این افراد را بسنجیم و خبر از احوالشان بگیریم که بنا به چه دلیل یا کمبودی، مسیر اشتباهی برای زندگی خود در نظر گرفتهاند.
این رفتار غیرمنصفانه تا پیش از اجرای طرح پلیس اطفال در کلانتریها هم به چشم میخورد. برخی مسئولان کلانتری به کودک یا نوجوان بزهکار نگاه متهمی را داشتند که مرتکب خلاف نابخشودنی شده است. همین باعث میشد برخی افسر نگهبانها از نوجوانان ۱۰ – ۱۲ ساله به سان یک خلافکار کار کشته بازجویی کنند. همین مسئله، انگیزه پافشاری بر خلافکار بودن را در او ایجاد میکرد وگاه کار را به جایی میرساند که کودک آسیب دیده برای گرفتن انتقام یا جبران سرخوردگی خود برای همیشه مسیر نادرستی را برای زندگی خود انتخاب میکرد.
- طرح حمایتی
به گفته «محمدرضا اسفندیار» معاون اجتماعی سرکلانتری ششم، با تصویب طرح پلیس اطفال و اجرایی شدن آن حالا میتوان گفت تحولی در حوزه آسیبهای اجتماعی رخ داده است. او در اینباره میگوید: «طرح پلیس اطفال در واقع طرح حمایتی است و برای افراد زیر ۱۸ سال در نظر گفته شده است.
گاه کودک یا نوجوان در خانواده یا جامعه آسیب میبیند یا مورد تعرض قرار میگیرد. پلیس اطفال ریشهیابی کرده ودرصدد حمایت و کمک به او بر میآید.» پیشتر اگر کودک یا نوجوانی دچار تخلف میشد افسر نگهبان از او بازجویی میکرد و فرد خاطی به دادسرا و بعد از آن به کانون اصلاح و تربیت انتقال پیدا میکرد بدون آنکه علت بدرفتاری او بررسی شود. همین امر علاوه بر تشویشی که به جان کودک یا نوجوان میانداخت، ممکن بود او را برای انجام جرائم بزرگتر ترغیب کند. اما حالا به گفته اسفندیار، پرسوجو درباره جرم مرتکب شده به جای مأمور نیروی انتظامی توسط مشاوران روانشناسی صورت میگیرد که اغلب خانم هستند.
او میگوید: «بانوان روحیه لطیفتری دارند. از اینرو وجود یک مادر را برای نوجوان خطا کار یا آسیب دیده تداعی میکنند. راحتتر ارتباط برقرار کرده و مشکلات خود را بازگو میکنند. نکته مهم دیگر اینکه به جای بازجویی، در پی ریشهیابی آسیب هستند تا بتوانند علت جرم را پیدا کنند و در صدد رفعش بکوشند. او در قدم اول به نیروی انتظامی اعتماد کرده و مأمور پلیس را حامی خود میداند. از اینرو پس از گذران مجازات قضایی در صدد انتقامگیری نیست و پی خطا نمیرود.»
- والدین خلافکار، کودکان آسیب دیده
طبق آمار به دست آمده از سوی سرکلانتری ششم، اجرای این طرح کمک شایانی به کودکان و نوجوانان آسیب دیده منطقه ۱۴ کرده و تا حد قابل توجهی از میزان جرائم مربوط به این رده سنی کاسته است. اسفندیار در ادامه میافزاید: «والدین اغلب این بچهها معتاد یا خلافکار هستند و کودک ناخواسته در مسیر اشتباه قرار میگیرد. مشاور سعی میکند بچهها را یاری کند. در صورت مناسب نبودن شرایط زندگی، امکانات بهتری را برای او فراهم کند.»
یکی دیگر از مواردی که در این طرح لحاظ شده، تعرض به کودکان است که متأسفانه در بین کودکان آسیب دیده زیاد رخ میدهد. اسفندیار میگوید: «بعضی از بچهها که به خواسته سارقان حرفهای کیفقاپی یا سرقتهای جزئی انجام میدهند، بارها از سوی خلافکاران مورد تعرض قرار میگیرند. این امر آسیب جدی به روح و جسم آنها میزند.
مشاور با آنها صحبت کرده و در صدد چاره جویی بر میآید.» البته بعد از بازجویی پروندهها به دادسرا ارجاع میشود. از آن جا که هماهنگی خوبی بین نیروی انتظامی و دستگاه قضایی ایجاد شده میتوان پیشبینی کرد در آینده نزدیک میزان جرائم کاهش پیدا میکند.
- علی صفایی، مددکار اجتماعی /جرائم کودکان را ریشهیابی کنیم
بزهکاری اطفال و نوجوانان یکی از آسیبهای مهمی است که این روزها جامعه ما با آن دست و پنجه نرم میکند. موضوعی که رخدادش تنها به یک عامل مربوط نمیشود و بلکه مجموعه عواملی دست به دست هم داده تا یک نوجوان یا طفل را به سوی بزهکاری سوق دهند. به گفته «علی صفایی» مددکار کودکان آسیب دیده، مجرم شدن کودک یا نوجوان دلایل مختلفی دارد. نقص بدنی، نازپروردگی، رها شدن بر اثر متارکه یا فوت والدین و بیتفاوتی نسبت به تربیت آنها، از جمله مواردی است که میتوان به آنها اشاره کرد. او میگوید: «البته بزهکار شدن علتهای دیگری هم دارد، خشونت، بیسوادی و کمبود محبت هم بیتأثیر نیستند.
اگر کودک در فضای نامطلوبی شکل بگیرد، ناخواسته در مسیر نادرستی قدم برمیدارد. مرتکب خطا شده و بهعنوان مجرم شناخته میشود. اغلب این بچهها به خواسته والدین یا بزرگتر خانواده دست به سرقت میزند. به هنگام ارتکاب جرم دستگیر میشود و در کلانتری از او بازجویی میشود.
همانطور که از یک سارق حرفهای بازجویی میشود. بعد از آن در دادسرا حکم قضایی برایش در نظر گرفته میشود. بیآن که بداند چه کرده و چرا به این وضعیت دچار شده است.» به باور صفایی، خطای کودک باید ریشهیابی شود. کاری که قبلاً انجام نمیشد. او ادامه میدهد: «الان در کلانتریها مشاورههای روانشناسی با بچهها در ارتباط هستند تا امنیت گرفته شده از او را به فرد باز گرداندند. خیلی از آنها اگر شرایط مطلوب داشته باشند میتوانند زندگی بهتری را برای خود ایجاد کنند. به رغم اجرای طرح پلیس اطفال، هنوز با کاستیهایی مواجه هستیم. برخی مراجع قضایی و بهزیستی آنطور که باید به این مهم توجه نمیکنند. بسیاری از بچهها در باندهای مخوف تبهکاری فعالیت میکنند و اگر به خواسته رئیسشان رفتار نکنند مورد ضرب و شتم قرار میگیرند. گاهی به این بچهها تعرض میشود و آنها را با بحران مواجه میکند.»
به باور مددکار کودک طرح پلیس اطفال طرح جامع و خوبی است در صورتی که در مرکز نیروی انتظامی، تیم تحقیقاتی شامل جامعه شناس، روانشناس، روانپزشک، مددکار حضور داشته باشد. تا در کنار هم بتوانند مشکل کودک را ریشهیابی کنند.