جالب است بدانید که ماجرای حذف باغ‌ها و جایگزین کردن برج‌های چند طبقه قصه امروز تهران نیست، بلکه این رسم از سال‌ها پیش و روزگاری که محله‌های آن از تعداد انگشتان یک دست هم کمتر بود وجود داشت.

همشهری آنلاین _ بهاره خسروی: به بهانه افزایش جمعیت و سر و سامان دادن به وضعیت پایتخت و تأمین مسکن برای اهالی آن، باغ‌های خوش آب و هوا و دلگشای تهران قربانی می‌شدند و اساساً توسعه محله سنگلج که زمانی دور از شهر و مأمن دباغی‌ها و باغ‌های سبز و خرم پایتخت قاجاری بود هم بر همین مبنا شکل گرفت؛ محله‌ای که از دوره ناصرالدین شاه به بهانه توسعه پایتخت در کنار ۴ محله معروف تهران یعنی بازار، عودلاجان، چاله میدان و ارگ خیلی زود به شهرت رسید و به بهانه مجاورت با ارگ سلطنتی تبدیل به محله‌ای اعیان‌نشین یا به قول امروزی‌ها لاکچری شد. در این گزارش نگاهی انداخته‌ایم به باغ‌ها و قصه‌های محله سنگلج به روایت «علیرضا زمانی» تهران‌پژوه و «مهدی یساولی» پژوهشگر تاریخی.

ناصرالدین شاه اهل گشت‌وگذار و سفر به ینگه دنیا بود. او با دیدن تفاوت سبک زندگی و پیشرفت‌های اروپاییان در صنعت و علم، دوست داشت پایتخت نیز همسو با شهرهای اروپایی رشد کند. به همین دلیل، تهران دوران ناصری، دوره تحول و تغییرات بود. در زمان صدارت امیرکبیر با افزایش جمعیت، فرمان تغییر کاربری باغ‌ها و زمین‌های غیرمسکونی برای خانه‌سازی و اسکان اهالی پایتخت‌نشین از سوی ناصرالدین شاه صادر ‌شد. برخلاف تصور ما، گذشتگان به باغداری اهمیت چندانی نمی‌دادند و کار تخریب باغ‌ها و تقسیم آن به قطعات کوچک‌تر از دوره قاجار مرسوم بود.

علیرضا زمانی، تهران‌پژوه با بیان این نکته به نقل از کتاب «المآثر والآثار» «اعتمادالسطنه» ادامه می‌دهد: «با توجه به ازدیاد جمعیت، دستورش حکومتی است. بعضی خالص دولتی باغ‌هایی مثل خسرو خان، گورخانه و امان‌الله‌خان در این منطقه در اختیار مردم بگیرد و خانه‌سازی شود.» به گفته این تهران‌پژوه، حاصل این تخریب‌ها و تغییرات، شکل‌گیری محله سنگلج بود. او به حدود باغ‌های تهران در قدیمی‌ترین نقشه‌های ثبت شده اشاره می‌کند: «با مقایسه نقشه ایلیا برزین، خاورشناس روسی، که دومین نقشه تهران را در زمان محمد شاه ترسیم کرد و نقشه عبدالغفار و موسیو کرشیش، باغ‌های زیادی در اطراف تهران و محله سنگلج، تخریب و تبدیل به خانه‌های مسکونی شده‌اند.»

  • خاندان‌های معروف محله سنگلج

سنگلج دوره قاجار محله‌ای نوپا و اعیان‌نشین پایتخت بود. به همین دلیل اکثر رجال درباری و صاحب‌منصبان و خلاصه هرکسی که تمکن مالی خوبی داشت و دستش به دهانش می‌رسید حتماً ملکی برای اسکان اهل منزل در سنگلج دست و پا می‌کرد. از خاندان‌ پرماجرا و معروف این محله اعیان‌نشین «مستوفی‌الممالک» و «معیرالممالک» بودند که پیوند و نزدیکی با دربار قاجاری داشتند؛ از این رو، اعتبار محله سنگلج در دوره‌های مظفرالدین شاه و ناصرالدین شاه چند برابر بیشتر شد. یساولی، پژوهشگر تاریخ، درباره باغ‌های این رجال نامدار درباری که از گزند حوادث و رویدادهای تاریخی جان سالم به در بردند و همچنان بقایایی از آنها وجود دارد به ۲ باغ بسیار بزرگ اشاره می‌کند: «باغ معیرالممالک با ۳۰۰ هزارمترمربع در بخش مرکزی محله سنگلج قرار داشت؛ باغی که وسعت آن با بوستان ملت در خیابان ولی‌عصر(عج) برابری می‌کرد. این باغ در واقع اقامتگاه شهری خاندان معیرالممالک بود.

البته از این باغ مشهور پرجلال و جبروت امروز بیش از هزارمترمربع در محله سنگلج باقی نمانده که به باغ کیهانی، معروف و شهرداری قرار است دوباره آن را مرمت و تبدیل به یک بوستان محلی کند.»خاندان معیرالممالک که خانواده پدر شوهر دختر ناصرالدین شاه محسوب می‌شدند ۲ باغ دیگر هم در شمیران و محله مهرآباد امروزی داشتند. باغ مهرآباد بسیار سرسبز و خوب بود وگونه‌های مختلف گیاهی و درختان پرمیوه در آن پرورش داده می‌شد. یساولی درباره باغ خاندان مستوفی الممالک هم توضیح می‌دهد: «این خاندان در بخش شمالی محله سنگلج باغی داشتند که امروز به عمارت مستوفی در این محله، معروف و متعلق به پسر میرزا یوسف مستوفی الممالک است.»

  • نخستین قورخانه پایتخت

سنگلج در روزگاری که سودای شهرنشینی به سرش نزده بود جزء بخش‌های خارج از تهران و مأمن دباغخانه‌های اطراف تهران بود. زمانی می‌گوید: «این محله قبل از اینکه به محله‌ای مسکونی تبدیل شود، نقطه‌ای دورافتاده از شهر بود. علاوه بر دباغخانه‌ها که به دلیل بوی بد، کسب و کارشان باید بیرون از شهر ساماندهی می‌شدند، مکان نخستین قورخانه پایتخت هم بود. در این محله باغی به نام قورخانه بود که در آن اسلحه نگهداری می‌شد. اما بعدها با بزرگ‌تر شدن کمربند تهران مکان قورخانه به ایستگاه مترو کنونی تغییر می‌کند و مکان قبلی به قورخانه کهنه میان تهرانی‌های معروف می‌شود.»

  • نامه‌رسانی از سنگلج تا مهرآباد

باغ بزرگ جنوب غربی محله سنگلج از میدان قزوین تا خیابان مولوی امروزی وسعت داشت و همه این محدوده را به‌عنوان باغ معیرالممالک می‌شناختند. عروس این خانواده دختر شاه مملکت بود و باید برای این شاهزاده خانم اسباب زندگی شاهانه را فراهم می‌کردند. به همین دلیل، معیرالممالک باغ ییلاقی که بیرون تهران در روستای حسین‌آباد داشت پشت قباله ازدواج عروسش می‌اندازد. زمانی با اشاره به این ماجرا تعریف می‌کند: «عصمت‌الدوله دختر ناصرالدین شاه و دوست محمدخان پسر معیرالممالک با یکدیگر ازدواج می‌کنند و معیرالممالک باغ ییلاقی‌اش را مهر عروسش می‌کند و از همانجا حسین‌آباد به مهرآباد تغییر نام می‌دهد و در واقع هسته اولیه محله مهرآباد هم شکل می‌گیرد. یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های این باغ وجود گیاهان مختلف وگونه‌های مختلف جانوری به‌ویژه پرندگان بود.» بر اساس بعضی روایت‌ها در زمان دوست محمدخان کبوترهایی نامه‌رسانی تربیت شده بودند که از فاصله سنگلج تا مهرآباد پیام می‌بردند.

  • محله‌های تابع سنگلج

تقریباً از دوره ناصری بود که افزایش جمعیت ایجاب کرد تا حصارهای تهران از ۴ طرف پایتخت برداشته و خندق جدیدی ساخته شود. سمت غرب سنگلج در نقشه عبدالغفار محله‌های جدیدی با عنوان تابع سنگلج اضافه می‌شود که تا سال‌ها به همین نام مشهور بود و به مرور بعد از پهلوی اول محله‌های امیریه و منیریه در دل آن شکل می‌گیرند. این تهران‌پژوه با اشاره به موضوع تخریب باغ‌ها تا دوره پهلوی اول می‌گوید: «با گسترش محله‌های پایتخت به مرور از تعداد باغ‌های این محله کم می‌شود تا دوره پهلوی اول تعداد انگشت‌شماری باغ باقی می‌ماند. محله‌هایی مانندحاج کاظم، مزرعه میرزا عیسی وزیر، باغ معمارباشی، قوام‌الدوله و باغ میرزا موسی از جمله باغ‌های معروف محله سنگلج بودند که به مرور زمان تبدیل به محله شدند.»

  • عروسی که با فیل آمد

مراسم جشن ازدواج عصمت‌الدوله و دوست محمدخان از آن دست عروسی‌هایی بود که علاوه بر اقوام این ۲ خانواده بسیاری از اهالی و لوطی‌های محله سنگلج به آن افتخار می‌کردند. زمانی با بیان این مطلب می‌گوید: «دوست محمدخان باشکوه‌ترین عروسی را برگزار کرد. در این عروسی مجلل چندین شبانه‌روز در باغ معیرالممالک بساط سرور و شادی برپا بود. مهمانان به بهترین نحو با انواع میوه‌ها که تزیین شده بودند، پذیرایی شدند. بهترین آشپزهای شهر برای پخت شام عروسی در اختیار گرفته شدند. اما جالب‌ترین بخش ماجرا ورود عروس از باغ گلستان تا باغ معیرالممالک با فیل بود. ‌کاری که تا سال‌ها لوطی‌های محله سنگلج به آن افتخار می‌کردند و همین موضوع دستمایه کری خواندن برای لوطی‌های محله عودلاجان بود. چون باشکوه‌ترین عروسی در محله عودلاجان، عروسی پسر میرزا یحیی‌خان مشیرالدوله‌ برادر سپهسالار خان بود که بعد از این مراسم ورد زبان لوطی‌های سنگلج این بود که به محله خودتان ننازید که بچه‌محل ما در عروسی‌اش فیل جابه‌جا کرده است.»

  • پاسخگوی به ارباب رجوع هنگام پیاده‌روی

عمارت «میرزا یوسف خان مستوفی الممالک» صدراعظم ناصرالدین شاه در محله سنگلج از دیگر بناهای معروف باقیمانده دوره قاجار محله سنگلج تا به امروز است. صدراعظمی که گاهی اوقات در همین ملک شخصی‌اش پاسخگوی مطالبات مردمی بود. به گفته زمانی، این صدراعظم ناصری باغی باشکوه و سرسبز در محله سنگلج داشت که اغلب به دلیل بیماری سوء‌هاضمه صبح‌های زود در آن پیاده‌روی می‌کرد و هم‌زمان پاسخگوی ارباب رجوع‌ و مردم بود. اگر کسی از او نامه، مهر و امضا برای‌کاری می‌خواست حتماً در این مسیر پیاده‌روی با صدراعظم همراه می‌شد تا از این فرصت برای حل مشکلاتش استفاده کند.

  • دعوای نخل و علم‌کشی

یکی از ماجراهای جالب محله سنگلج دعوا سر نخل و علم‌کشی ایام محرم میان بچه‌های این محله و چاله میدان است؛ دعوایی تاریخی که شاه مملکت برای حل آن دستور توقیف نخل مورد مناقشه را داد. اما ماجرای این دعوا چه بود؟ زمانی تعریف می‌کند: «بلند کردن و حمل نخل توسط عزاداران نشانه نمادین در مراسم‌ مذهبی ماه محرم است. یک سال بین بچه‌های محله‌های سنگلج و چاله میدان سر اینکه کدام نخل و علامت، اول در میان عزاداران حمل شود دعوای سختی رخ می‌دهد و این موضوع باعث ورود نظمیه به ماجرا می‌شود. برای حل و خاتمه این دعوا ناصرالدین شاه دستور توقیف نخل را می‌دهد و تقریباً تا اواخر دوره قاجار این نخل در حسینیه دباغخانه نگهداری می‌شد. حتی باقر کاظمی، وزیر امور خارجه رضا خان، در خاطراتش به این موضوع اشاره می‌کند و می‌گوید: امروز بعد از سال‌ها از این نخل رفع توقیف شده است.»

  • تخریب سنگلج و ساخت پارک‌شهر

با روی کارآمدن پهلوی اول و تحول اساسی در اداره امور کشور و پایتخت، محله سنگلج تخریب شد. بسیاری علت این کار را زندگی رضاشاه در این محله و از میان بردن خاطرات تلخش می‌دانند. حتی مرحوم «جعفر شهری» در کتاب «طهران قدیم» به این موضوع اشاره می‌کند: «این بخش از شمال محله را خراب می‌کند تا تبدیل به فضای سبز شود که آن خاطرات از بین برود.» اما به گفته زمانی، ماجرا به این تلخی هم نیست. او می‌گوید: «در حوزه توسعه و نوسازی که در زمان رضاشاه اتفاق می‌افتاد، این بخش از شهر برای ساخت ساختمان‌های بورس تهران در نظر گرفته شد.» زمانی درباره ماجرای ساخت پارک‌شهر و تلاش‌های همسر رزم‌آرا و خواهر صادق هدایت توضیح می‌دهد: «نخستین پارک عمومی باغ ملی در مجموعه میدان مشق قرار داشت. بعدها پارک‌شهر ساخته می‌شود. جالب است بدانید کتابخانه معروف این پارک را که هوشنگ سیحون معمارش بود، دقیقاً در محل مظهر قنات محله سنگلج ساختند. آبی که بر اساس اسناد موجود کیفیت چندانی نداشت و حتی این موضوع دستمایه شعر طنزی هم با این مضمون شد: تهران و آب سنگلج و باد شهریار / منعش مکن که خال لب هفت‌دوزخ است».

  • محله نخست وزیر تاریخ‌ساز ایران

یکی از چهره‌های سرشناس و ماندگار تاریخ معاصر محله سنگلج مرحوم «محمد مصدق» نخست وزیر تاریخ‌ساز ایران است. به گفته زمانی، پدر دکتر مصدق «میرزا هدایت‌الله ‌خان وزیر» با اینکه از رجال معروف قاجاری بود اما از او کمتر یاد می‌شود. در صورتی که به دلیل موقعیتی که داشت در سنگلج کوچه‌ای به نام پدرش نامگذاری شده بود. برای مثال، علاوه بر مادرش نجم‌السطنه که‌بانی ساخت بیمارستان نجمیه بود، مادربزرگش شاهزاده هما خانم، مسجدالزهرا(س) را در این محله وقف کرده است.

برچسب‌ها