سارا حی: یعنی می‌شود که من یک روز همه چیز را بدانم؟ یعنی می‌شود که یک روز من خودم بتوانم درباره همه چیز تصمیم بگیرم و بر خلاف آن چیزی که معلم‌ ما می‌گوید به کمک و مشورت گرفتن از دیگران احتیاجی نداشته باشم؟

   یعنی می‌شود؟ اصلاً کسی در این دنیا وجود دارد که خودش بتواند به تنهایی درباره همه چیز تصمیم بگیرد و همه تصمیماتش هم درست باشد؟

   ***

   همه ما در طول زندگی به پرسش‌هایی برمی‌خوریم که نیاز داریم با دیگران مشورت کرده و از آنها کمک بگیریم. بعضی وقت‌ها این پرسش‌ها آنقدر مهم و پیچیده هستندکه آینده ما را رقم می‌زنند. گاهی پرسش‌های ما درباره دنیا و جهان است و گاهی درباره رشته تحصیلی و موضوع‌های عاطفی. گاهی آدم به کسی نیاز دارد که برای انتخاب مسیر درست به او کمک کند. گاهی آدم یک نفر را می‌خواهد که به او تکیه کند. البته نباید فراموش کرد که ما تمام حرف‌ها و مشورت‌ها را می‌شنویم اما کسی که تصمیم نهایی را می‌گیرد خود ما هستیم. اما به هر حال نیاز به مشورت در تمام مرحله‌های زندگی ما وجود دارد، همه آدم‌ها حتی بزرگ‌ترین و دانشمندترین آنها هم گاهی بدون مشورت و هم‌فکری دیگران ممکن است که تصمیم‌های اشتباهی بگیرند.

   ***

   معلوم نیست چرا امشب فکر من این قدر آشفته است؟ فردا را بگو. دوباره باید بروم مدرسه و این ناظم عصبانی و بداخلاق را ببینم. اصلاً نمی‌دانم چرا این آدم اینقدر از من بدش می‌آید. فردا حتماً از بغل دستی‌ام می‌پرسم که چه کار کنم که ناظم مدرسه دست از سر من بردارد.

   ***

   نیاز به هم‌فکری و کمک، موضوع غیرطبیعی و عجیبی نیست، اما همیشه هم انتخاب یک مشاور خوب به راحتی اتفاق نمی‌افتد.

   دکتر سعید بهزادی‌فرد ، مشاور خانواده  درباره مشاور خوب می‌گوید: «اگر می‌خواهید کسی را به عنوان مشاور انتخاب کنید، به قول معروف،  آن فرد باید به این کار بخورد، یعنی خودش در آن زمینه موفق باشد. مثلاً رتبه‌های دو رقمی و سه رقمی کنکور می‌توانند مشاورهای خوبی برای درس خواندن باشند. مشاور باید فرد متعهدی باشد. علاوه بر این او باید فردی باشد که از دانش‌های روز دنیا نیز مطلع باشد.» دکتر بهزادی، موضوع متخصص بودن مشاور را بسیار مهم می‌داند و می‌گوید: «باید از کسی کمک گرفت که در زمینه سؤال ما، تخصص و دانش کافی داشته باشد، مثلاً برای یک نوجوان یک نوجوان هم‌سن و سال خودش چه‌طور می‌تواند در گرفتن تصمیمی به او کمک کند که راه 15 سال آینده‌اش را تعیین می‌کند. البته این طبیعی است که کشش نوجوان‌ها بیشتر به گروه هم‌سالان خودشان است، اما به هر حال یک مشاور باید ویژگی‌های خاص خودش را هم داشته باشد.»

   ***

   نمی‌دانم، شاید اصلاً من نباید از هیچ کس سؤال کنم. می‌ترسم بغل دستی‌ام حرف‌هایم را به بقیه بچه‌های کلاس بگوید، آن وقت آبرویم می‌رود. راستی یادم رفت به بابا بگویم که دوباره از ریاضی تک آورده‌ام. امشب عجب شبی است!! دوباره یادم آمد که من رشته‌ام را اصلا دوست ندارم. راستی چه کسی به من گفت که این رشته را انتخاب کنم؟

   ***

   خیلی از ما در محیط‌های مختلف مثل خانواده، مدرسه، آموزشگاه و... مشاوران خوبی داریم، اما گاهی به خاطر رودربایستی، خجالت و یا ترس از افشا شدن اسرارمان از وجود این آدم‌ها استفاده نمی‌کنیم. پدر و مادر و اعضای خانواده  از افرادی هستند که به عنوان یک مشاور خوب در بعضی موارد می‌توان از کمک آنها استفاده کرد، اما گاهی وقت‌ها ما نوجوان‌ها آنها را نادیده می‌گیریم و تجربه‌های آنها را بی‌ارزش می‌دانیم.

   دکتر بهزادی درباره نداشتن تمایل بعضی افراد به مشورت می‌گوید:«این یک اصل در دنیاست که همه آدم‌ها حرف‌هایی دارند که نمی‌توانند به دیگران بگویند. به همین دلیل هم این طبیعی است که ما نتوانیم بعضی حرف‌ها را به راحتی به مشاورمان بگوییم، اما مشاوران کسانی هستند که اصول حرفه‌ای‌شان رازداری است. مثلاً مشاوران دبیرستان، آموزش دانشگاهی دیده‌اند که حرف‌هایی را که می‌شنوند به کسی انتقال ندهند. فکر نکنید شما تنها کسانی هستید که نمی‌توانید بعضی حرف‌ها را به راحتی مطرح کنید، نوجوان‌های دیگر هم همین‌طور هستند.»

   البته امروز به لطف اینترنت و کامپیوتر، وب سایت‌هایی راه‌اندازی شده که شما می‌توانید پرسش‌های خود را به صورت نامه الکترونیکی برای مشاوران وب‌سایت بفرستید و پاسخ خود را دریافت کنید. شاید این روش به اندازه مشاوره حضوری اثربخش نباشد، اما به هر حال می‌تواند بخشی از پرسش‌های شما را پاسخ دهد.

عکس از محمود اعتمادی

   ***

   راستی چرا یک دفعه یاد آن هم‌کلاسی سابقم افتادم؟ یادت هست که چه پیشنهادهای اشتباهی به من داد؟ من دچار استرس شده بودم و او با روش‌های الکی می‌خواست درمانم کند، من درمان که نشدم هیچ، بدتر هم شدم. یادش به خیر... اما چه قدر خاطره‌های بدی ازش دارم.

   ***

   مشورت‌های ما ممکن است در مسائل تحصیلی، عاطفی، زندگی، دینی، جهان‌بینی، اعتقادی و...  باشد، اما به قول دکتر بهزادی، قبل از انجام هر مشورتی باید درباره مشاور فکر کرد که آیا صلاحیت علمی و اخلاقی پاسخگویی به پرسش ما را دارد یا نه. آیا کسی که همین چند دقیقه پیش در پارک با او آشنا شده‌ایم و بوی سیگار هم می‌دهد، می‌تواند مشاور خوبی برای ما باشد. مطرح کردن همین پرسش‌ها باعث می‌شود که آدم اصلا سراغ این مشاورها نرود. گاهی افرادی که با آنها مشورت می‌کنیم غرض‌ورزانه راه نادرست را به ما نشان می‌دهند. به همین دلیل خیلی در این زمینه باید دقت کرد. بعضی وقت‌ها هم مشاورهای خوبی در کنار ما هستند که ما می‌توانیم از آنها کمک زیادی بگیریم، اما ما آنها را نادیده می‌گیریم و سعی می‌کنیم آدم‌های دیگری را پیدا کنیم و از هم‌فکری ‌آنها استفاده کنیم.

   ***

   معلوم نیست من امشب چرا این طوری شده‌ام؟ ... راستی یادم رفت آن برگه‌ای را که در مدرسه به ما دادند  بخوانم... هیس... کسی بیدار نشود... بگذار ببینم... عجب.... نوشته که: «مشاور مدرسه گفته که اگر ما نیاز به هم‌فکری و راهنمایی داریم به او مراجعه کنیم.» فکر بدی هم نیست. فردا سری به او می‌زنم، شاید بتواند به من کمک بکند.

   ***

   به عنوان آخرین پرسش از دکتر بهزادی پرسیدم که او با چه کسی مشورت می‌کند؟ دکتر در جواب گفت: «من با همسرم خیلی مشورت می‌کنم. علاوه بر این با چند تا از دوستانم که مشاور حرفه‌ای هستند همیشه در تماس هستم و از آنها کمک می‌گیرم. ما به این باور رسیده‌ایم که مشاورها هم به هم‌فکری، کمک و مشورت نیاز دارند.»

   هیچ فکر می‌کردی که مشاورها هم خودشان مشاور دارند؟