«دیدی امروز دبیر زبان چه کار کرد؟ مطمئنم که اصلاً از من خوشش نمیآد.فقط الناز خانمو تحویل میگیره...!»شاید خیلی از دانش آموزها درباره دبیر یا هم کلاسیهایشان چنین حرف هایی میزنند.
«تبعیض»؛ آیا این واژه هنوز دانش آموزها را اذیت میکند؟ آیا واقعاً دانش آّموزهای یک کلاس برای دبیرشان تفاوتی دارند؟ بعضی ها محبوبتر و بعضیها...! این گزارش را بخوانید و خودتان قضاوت کنید. برای تهیه این گزارش آرامش کلاسهای مجتمع آموزشی دخترانه ... و دبیرستان پسرانه ... را به هم ریختیم.
عکسها : الهه یوسفیصالح
تینا 17 ساله: خانم عباسی یک کم خشک هستند، من سر کلاس ایشان تا به حال احساس نکرده ام که مورد تبعیض قرار میگیرم . اما این جدی یا خشک بودن کمی هم مربوط به درسشان است. خب، درس هندسه درس خشکی است و رفتار جدیای میطلبد. اما به نظر من او معلم خیلی خوبی است ، من به خانم عباسی نمره 20 میدهم، چون او را خیلی دوست دارم. بفرمایید...!
خانم عباسی دبیر هندسه میگوید:« همیشه معلمهای ریاضی در ذهن بچهها چیزی هستند که خودشان تصور میکنند. من همه بچهها را چه درسخوان و چه ضعیف، به یک چشم نگاه میکنم، مثل یک مادر. آیا مادر میتواند میان بچههایش فرق بگذارد؟ نه، پس یک معلم هم نمیتواند میان شاگردهایش فرق بگذارد. » همه بچهها خانم عباسی را دوست دارند و میگویند او معلم بیستی است!
ارغوان نماینده کلاس، 17 ساله: خانم صادقی، معلم ادبیات، خیلی، خیلی خوب است، او هیچ وقت بین بچهها فرق نمیگذارد، ما همگی عاشق او هستیم؛ او یکی از بهترین معلمهای ماست که هم خوب درس را با ما کار میکند و هم طنز خیلی شیرینی در شوخیهایش است.
مثلاً به جای اینکه موقع درس دادن بگوید: «بچهها حواستان کجاست؟» میگوید: «دیوار گوش کن!»
مهتا 16 ساله: خانم خلیلی خیلی خوب ما را درک میکند و اصلا بین بچه ها تبعیض نمیگذارد، ولی بعضی وقت ها هم آنقدر اذیتشان میکنیم که عصبی میشوند. ما باید هفتهای یک بار امتحان ریاضی بدهیم خب ما هم از این همه امتحان ریاضی عصبی میشویم دیگر !
خانم خلیلی دبیر ریاضی میگوید:من از نظر اخلاقی از شاگردهایم راضی هستم، ولی هفتهای یک بار از بچه ها امتحان میگیرم تا درس سخت ریاضی برایشان دوره شود و در امتحان پایان سال نمره بهتری بگیرند
خانم صادقی: من همیشه به بچهها میگویم، دوست داشتن دوطرفه است، اگر آنها مرا دوست دارند، من هم همهشان را دوست دارم و هیچ کدام برایم فرقی ندارند. اما چیزی که خیلی بیشتر از اظهار محبت برایم مهم است، پیشرفت درسی آنهاست و من مطمئنم همهشان در آینده موفق خواهند بود و همین برایم کافی است.
بهنام 17 ساله، با خنده میگوید:« آقای همایونفر سه بار مرا از کلاس انداخت بیرون، که البته هر سه بار حق داشت. البته من دانشآموز شیطانی هستم، شاید میبایست 20 بار از کلاس اخراج میشدم.»
آقای همایونفر:« من خودم شدیداً علیه تبعیض هستم. بهنام را از کلاس بیرون کردم، تا بقیه بچهها بتوانند از درس استفاده کنند. ولی او را هم مثل بقیه دوست دارم» (همه بچهها یک صدا میگویند: ما هم آقای همایونفر را دوست داریم، او با بچهها رفیق و خودمانی است.)
فراز 16 ساله (سمت چپ تصویر): آقای ذاکری ناظم مدرسه ما همیشه مرا برای نمایندگی شوراهای دانشآموزی انتخاب میکند، بچههای دیگر فکر میکنند او بین من و بقیه تبعیض قائل می شود.
محمدرضا 16 ساله (سمت راست تصویر): من از آقای ذاکری هیچ انتقادی ندارم، او را دوست دارم، چون خیلی خوشاخلاق است ، تا به حال با من بدرفتاری نکرده. (همه بچهها حرف محمدرضا را تأیید میکنند و میگویند ناظم مدرسه با آرامش با مشکلات آنها برخورد میکند.)
اما آقای ذاکری با خنده میگوید: «برای من هیچ کدام از دانشآموزها با هم فرقی ندارند. من همه آنها را دوست دارم، ولی برای شوراهای دانشآموزی باید فرد خاصی را که دارای ویژگیهای خاصی باشد، پیدا کنم. نمیدانم، اگر بعضی از بچهها ویژگیهای خوبی دارند که از نظر من پنهان مانده، به من نشان بدهند تا از آنها هم برای نمایندگی استفاده کنم»
سعید61 ساله: دبیر عربی ما آقای « ملاعباسی» برای دوره درس همیشه بچه هایی را که درسشان خوب است انتخاب میکند.به نظر من بهتر است از همه بچه ها برای دوره درس استفاده شود.
آقای ملاعباسی دبیر عربی: اولاً من برای پرسش دانش آموز را پای تخته نمیبرم. فقط میخواهم درس برای دانشآموزهای دیگر تکرار شود تا بهتر یاد بگیرند. پس برای این کار نمیشود از همه دانشآموزها استفاده کرد.زیرا دانشآموزی را میطلبد که بر درس مسلط و قوی باشد و به نوعی خودش یک معلم باشد.
آقای «چینهکش» مدیر دبیرستان با شاگرد افغانیاش «به یاسین.»
آقای چینهکش میگوید:« همه بچهها با هم متفاوت هستند، نباید یکجور با همهشان رفتار کرد. معلمها هم نباید انتظار داشته باشند تا همه دانشآموزها با آنها یکسان برخورد کنند.به نظر من دانشآموز بد وجود ندارد. مثلاً به یاسین، او دانشآموزی ورزشکار و کوشاست. » به یاسین میگوید:« من مدیرمان را دوست دارم. البته او بعضی وقتها عصبانی میشود، اما بیشتر وقتها مشکلات ما را با مهربانی حل میکند و هیچ تبعیضی بین بچهها نمیگذارد»
تبعیض یا تفاوت
در مراجعه به فرهنگ لغت در ارتباط با مفهوم این دو واژه متوجه میشویم که تبعیض عبارت است از اینکه دو چیز یا دو فرد با شرایط و ویژگی های کاملا یکسان در دو رتبه غیر یکسان قرار بگیرند. تبعیض، اثرهای منفی و نامطلوبی دارد که مهمترین آن از بین بردن انگیزه و نشاط در فعالیت و تلاش است. تبعیض به ویژه در زمینه آموزش کاری غیر اصولی و مردود است، چرا که هدف اصلی آموزش، پرورش انسانهایی سالم با آرامش روحی و جسمی است. در حالیکه تبعیض آفت رشد و تکامل درخت وجود انسان است. اما تفاوت عبارت است از ویژگیها و خصوصیتهای منحصر به فردی که هر چیزی یا فردی میتواند داشته باشد.تبعیض نگاه اخلاقی یا تربیتی مناسبی نیست و لیکن تفاوت باعث زیبایی جلوه دادن است. گلستانی را در نظر بگیرید که هر گوشه اش یک نوع گل روییده باشد، مسلما این تفاوت در رنگ و شکل گل ها نه تنها آزاردهنده نیست بلکه چشم نواز و جذاب است.مدرسه و محیط های آموزشی هم مثل آن گلستانی هستند که افراد با ویژگی های خاص خودشان در آن حضور دارند.بنابراین تفاوت بین افراد امری کاملا طبیعی است. تفاوت در شخصیت، علاقه مندیها و...
به هر حال گاهی ، برخی شاید بدون در نظر گرفتن رفتار و برخورد خود، دیگران را مورد قضاوت و داوری قرار میدهند و در بعضی موارد احساس میکنند مورد تبعیض قرار گرفتهاند.