روی ساق کفش، ته کفش، روی یک برگه بزرگ که شبیه برگه امتحان است، روی دستمال کاغذی، روی تخته، آن هم خیلی کمرنگ که دیده نشود.
اووو.. راحتتر از اینها میشود آن غول بزرگه که اسمش ا.م.ت.ح.ا.ن است را شکست داد.
کلی روش دیگر هم هست، اسم رمز گذاشتن برای فرمولها، تهدید کردن بچه مثبتها، که اگر نرسانند نابودشان می کنیم. اصلاً خود کتاب، میشود زیر کاپشن جاسازیاش کنیم. باز هم بگویم؟!
* * *
بهانه کردم. بهانه کرد. بهانه میکند. بهانه میکنیم.
اضطراب دارم. اضطراب داشتم. اضطراب خواهم داشت. همین است که تقلب یک مقدار اضطرابم را کم میکند.
* اضطراب را کم میکند؟ چه کسی این را گفته است؟
- تقلب یک غیرهنجار است، خودش در روحیه ما تأثیر منفی میگذارد. شبیه آدم تشنهای است که شاید برود چند لیتر آب آلوده بخورد؛ چند وقت که گذشت حتماً تأثیرش را میبیند.
* تأثیرهای آن در بلندمدت دیده میشود؟
- نه، در کوتاه مدت هم میتوانیم تأثیرهای آن را ببینیم، وقتی شما سر جلسه امتحان سؤالی را تقلب میکنی، موقعی که به سؤال دوم میرسی و دچار شک میشوی استرس میگیری که کاش آن را هم تقلب میکردی، تأثیر تقلب بر ما لطمه خوردن شخصیت و وجهه ماست.
* واقعاً روحیه ما را تحت تأثیر قرار میدهد؟
- بله، برخورد با هنجارها یک کار خلاف است، ممکن است در آن لحظه ما را خوشحال کند، ما در کنشهای درونی، خودمان را محاکمه میکنیم و همین روند بر ما تأثیر میگذارد.
«اما من لذت میبرم. اصلاً به خاطر هیجانش این کار را میکنم، چون یک نوع هیجان دارد» ماندانا چاهی 16 ساله میگوید: «لذت میبرم، چون دلم نمیآید بچهها نمرهشان کم شود و مدرسه مامانهایشان را بخواهد. همین است که به آنها میرسانم».
مارال سلطانی 17 ساله میگوید:«اول نقشه میکشم که تقلب کنم، اما موقع امتحان میترسم، در ضمن همیشه درسم را میخوانم، به همین خاطر اضطراب ندارم. اگر درس هم نخوانم اضطراب ندارم، چون میدانم نمرهام تحت هر شرایطی بد میشود پس به خودم صدمه نمیزنم.» اینها حرفهای مریم 17 ساله است.
آیدین بقایی 13 ساله هم روایت خودش را دارد. تقلب نمیکند؛ چون دیگر قادر نیست خودش را امتحان کند و بفهمد واقعاً چهقدر یاد گرفته؟ اما تقلب میرساند. میگویم: «برایت مهم نیست که تو ساعتها درس میخوانی و دیگران هیچ تلاشی نمیکنند، اما نمره میگیرند، تو به خودت ظلم نمیکنی؟»
کمی مکث میکند که تا به حال قضیه را از این بعد ندیده بود!
* بچهها، فکر میکنید معلمها و مراقبها نمیفهمند شما تقلب میکنید؟
- بستگی دارد که تابلو بازی در بیاوریم یا نه. اما خیلیهایشان میفهمند. اما خب باز بستگی دارد که چه کسی دارد تقلب میکند، اگر شاگرد زرنگ تقلب کند میگویند حتماً مشکل داشته و نتوانسته درس بخواند، اما در باره شاگرد تنبل چنین فکری نمیکنند.
* این کار به ضرر شاگرد زرنگها نیست؟ انگار همه نمرههایشان را با تقلب گرفتهاند؟
- (مکث میکنند)
* بچهها، خودتان معلم باشید میگذارید کسی تقلب کند؟
- نه
* چرا؟
- تقلب کار زشتی است!
میگویم: چند روش تقلب را بگویید؟
میگویند: 01 تا 20 تا، 30 روش.
میگویم: چند روش درس خواندن را بگویید.
میگویند، یکی، دوتا، 3 تا.
عکس : محمود اعتمادی
بهانه نمیکنم که دلم درد میکند. بهانه نمیکنم که دیدن سؤالها حالم را بد میکند. بهانه نمیکنم که دچار فراموشی میشوم. بهانه میکنم که تقلب بردن برای رفع اضطرابم است.
پس لذت چه میشود؛ لذتی که از تقلب میبریم؟
حالا بیایید فکر کنیم که اغلب آدمها از این کار لذت میبرند. این آدم ها به چند دسته تقسیم میشوند. یکی شاگرد زرنگها هستند که با تقلب رساندن به شاگرد تنبلها احساس قدرت میکنند. یک دسته هم آنهایی هستند که تقلب برایشان یک قانون شکنی است و میتوانند خلاف جریان رودخانه شنا کنند و اینکار به آنها لذت میدهد.
- این حرف شما یعنی این که کسی که تقلب میکند، دچار مشکلات درونی است و نامتعادل؟
* بله دقیقاً. تقلب یک پدیده روانی است و آدمهای نامتعادل آن را انجام میدهند وگرنه آدم متعادل دوست دارد نان بازویش را بخورد.
- یعنی میشود گفت که بعدها این کار باعث میشود که در بقیه زندگی هم آدمهای متقلبی شویم؟
* هیچ پژوهشی در اینباره صورت نگرفته. اما بله، معمولاً عادت جزئی از رفتار ما میشود. ما عادت میکنیم راه میانبر را انتخاب کنیم و این روش را برای همیشه ادامه بدهیم.
* * *
- بالا میآورم.
- فشارم میافتد پایین.
- قبل از امتحان که درس میخوانم سؤالها را قاطی میکنم.
* آقای دکتر چهطوری میتوانیم اضطرابمان را از بین ببریم؟
دکتر نادر بلوچنژاد که روانشناس و مشاور خانواده است، در جوابم میگوید: «راه حل مشکلات آدمها شخصی است و با توجه به موقعیت آنها میشود راهحل ارائه کرد. اما بهطور کلی دلیل اضطراب این است که آدمها برای حل مسئله تنها یک فرض را در نظر میگیرند. وقتی فردی در مقابل یک مسئله بدترین حالت را در نظر میگیرد، دچار اضطراب میشود. پس ما باید نگاهمان را به امتحان تغییر بدهیم.»
* مگر امتحان چیست؟
- یک ابزار پیشبینی موفقیت. امتحان یک نتیجهگیری است. ما باید آن را مرحلهای از تحصیل بدانیم. همانطور که گفتم افکار ما رفتارمان را شکل میدهند.
*دیگر چه؟
- در هر امتحان یک منبع وجود دارد. همه چیز در حد همان منبع است. هیچ معلمی خارج از منبع امتحان نمیگیرد. پس ما اینقدرت را داریم که امتحان را پیشبینی کنیم. در ضمن عدهای هستند که جواب را میدانند، اما هنگام امتحان دچار مشکل میشوند. آنها اگر مواردی را که گفتم رعایت کنند، حتماً براین ترس و اتفاق غلبه میکنند. اما اگر همیشه دچار اضطراب میشوند، باید به یک روانشناس مراجعه کنند. در ضمن 10 تا نفس عمیق که بازدم آن طولانیتر از دم باشد، فراموش نشود. یک راه فیزیکی دیگر هم وجود دارد:دستها را کمی از بدن فاصله بدهید. انگشتان را مشت کنید و آرام فشار بدهید و فشار را آرام زیاد کنید تا عضلات ساعد سفت شود، به همان حالت هم مشت را باز کنید.
* * *
برگههای 8×6 پَر، تقلب روی دیوار پَر، نوشتن روی ساق کفش پَر، تلویزیون دیدن برای دو هفته پَر، زندگی آسان پَر، غول بزرگ... غول بزرگ چهطوری پَر؟
غول بزرگ که نمیپرد. اصلاً نمیشود آن را پراند... اصلاً چه کسی توانسته یک غول بزرگ را بلند کند؟.. فقط میشود یک کار کرد؛ در برابرش ایستاد، آن هم چهطوری. یکطوری که پشت سرمان حرف در نیاورند که طرف دوپینگ کرده. یک طوری که بگویند فلانی نان بازویش را میخورد... یک طوری که... باز هم بگوییم.