همشهری آنلاین - میترا تیموری: از اماکن تاریخی این محله قدیمی در منطقه۱۴، «باغ وثوق الدوله» است که به باغ سلیمانیه نیز شهرت دارد. اینجا از نقاط دیدنی و گردشگری در نزدیکی محله سلیمانیه و خیابان نبرد، متعلق به وثوق الدوله نخست وزیر وقت بوده. همچنین حمام جاویدان نیز از سایر بناهای قدیمی این محله است که علاقه مندان به معماری اصیل ایرانی می توانند از آن بازدید کنند.
استاد «اکبر تهرانی شفق»، مؤلف کتاب «طهران قدیم تا تهران جدید» با نگاهی تاریخی به محله سلیمانیه پرداخته است که در ادامه مطلب می خوانید.محله سلیمانیه از شمال به خیابان پیروزی(فرحآباد سابق)، از شرق به بزرگراه بسیج(افسریه)، از جنوب به بزرگراه خاوران (مسگرآباد سابق) و از سمت غرب به محله دولاب منتهی میشود. سلیمانیه یکی از نقاط مهم سالهای نه چندان دور تهران است و میتواند در نوشتههای گوناگون، شواهد بسیاری را بر این ادعا یافت.
قصههای خواندنی تهران را اینجا ببنید.
شرح عکس: ماکت چوبی از آسیاب آبی محله سلیمانیه
یکی از دستنوشتهها به محمدحسین اعتمادالسطنه مربوط میشود. او در یکی از نوشتههای روزانه خود که به تاریخ پنجشنبه ۲۲ ذیالحجه ۱۳۰۰ هجری قمری نوشته شده، از قناتهای معتبر و پربرکت این قریه یاد میکند که اکنون با استفادههای نابجا، خشک شده. متن کامل این بخش از دست نوشته اعتماد السلطنه به شرح زیر است:
«اصفهانک یکی از دهات قدیم طهران و جنب دولاب واقع شده، ما بین دولت و چند نفر رعیت به شراکت تقسیم شده بود، یعنی سه دانگ خالصه بود و سه دانگ دیگر از آن مرحومه فخرالدوله و سادات لاهیجانی. این ده ۳ رشته قناع معتبر خوب داشت تا زمانی که آبش را به سلطنتآباد نریخته بودند. به دستور شاه، آب قنات ضبط شد و به مصرف سلطنتآباد رسید. اصفهانک خشک شد و چند سوایی منطقه خشک بود.»
شرح عکس: خیابان قیام جنوبی ابتدای محله سلیمانیه
خشکسالی در اصفهانک
پس از این بود که قریه، شرایطی دیگر پیدا کرد و البته همه اینها پیش از سال ۱۳۰۰ روی داده بود. اما پیش از آن ذکر این مسئله که چطور این قریه مدتی با خشکسالی روبهرو شد، ضروری است ذکر کنیم که در متون آن روزگار «خالصه» به املاکی دولتی میگفتند که ملک پادشاهی به حساب میآمد و از زمان نادرشاه، مالک شخصی نداشت.
چنانچه در دست نوشته اعتمادالسطنه دیدیم، اصفهانک قنات مشهوری داشت که به دلیل استفاده نابجا خشک شد. این رویدادها پیش از سال ۱۲۹۰ قمری روی داد. کمی بعد که قریه و قناتش بیآب شده بود، سهم شاهی را به عضدالملک(۱۲۹۰ قمری) فروختند و او سهام دیگر ورثه (مرحومه فخرالدوله و سادات لاهیجانی) را به بهای ۱۴ هزار تومان خرید.
شرح عکس: باغ سلیمانیه
تا آن زمان این قریه را به اسم اصفهانک مینامیدند تا اینکه عضدالملک قناتی جدید تأسیس کرد و اصفهانک را به نام پسرش (سلیمان خان) به سلیمانیه تغییر نام داد. به واسطه این قنات، سبزی و طراوت بار دیگر به این قریه برگشت و این سبب شد تا بندگان همایونی، خبر به شاه برند که دوشان تپه، میتواند با یک قنات تازه، لباس نوآوری به تن کند و حیاتی دوباره یابد. عضدالملک هم که این شرایط را دید، گفت همه درآمدش از همین زمینهاست، چون ادعا داشت که درآمدی از دولت و حکومت ندارد.
ماجرای شاه و عضدالملک
مطابق روایات تاریخی، عضدالملک به شاه گفت که در سال ۴ - ۵ هزار تومان از این زمین حاصل برمیدارد و شاه خیال کرد که اگر بهواسطه یک قنات میشود این اندازه حاصل برداشت، حتماً میتوان با سرمایهگذاری بیشتر، عایدی بیشتری از دوشان تپه داشت. حدود ۵ هزار تومان خرج کرد تا قناتی ساختند که بخش بزرگی از آن آب دزدی از قنات عضدالملک بود. کار نتیجه نداد و تنها شرم برای شاه ماند. او هر بار عضدالملک را میدید، خجل میشد و عاقبت قنات را به همان مبلغی که خرج شده بود (۸ هزار و پانصد تومان) به عضدالملک داد. اما شاه بعد از این به کرات به باغ او میآمد.
اعتمادالسلطنه، که در دستنوشتههای خود اشارات بسیاری به سلیمانیه دارد به تاریخ ۱۰ ربیعالاول سنه ۱۲۹۹ چنین نوشته است: «شاه دیروز فرموده بودند امروز صبح در رکاب باشم. صبح مصمم سوارکاری بودم و قصدم این بود در رکاب باشم. چنین شد و به اتفاق سوار شدیم که برویم اصفهانک قدیم. همان که این روزها سلیمانیه نامیده میشود. عضدالملک تدارک ناهار دیده بود از شب گذشته. شاه دیر تشریف آوردند. بعد از صرف ناهار من را مرخص کردند که به شهر بیایم. چیز دیگری نفرمودند.»
چنانچه پیشتر هم به آن اشاره شد، تاریخ محله اصفهانک را که آن روزها قریهای بود خارج از تهران، میتوان در دستنوشتههای دیگر هم دنبال کرد. بهعنوان نمونه محمدحسینخان نیز به این قریه اشاره میکند و باغ عضدالملک را از جمله مکانهایی نام میبرد که شاه به قصد تفریح و درکردن خستگی به آنجا میرفت. نمونه دستخط او که در تاریخ یکشنبه، اول جمادیالاول سال ۱۳۰۰ نوشته شده موجود است. ۱۰ روز به آغاز سال نو خورشیدی باقیمانده بود و شاه با پزشکان خود سری به باغ عضدالملک میزند. میدانیم که آرامگاه پروفسور «ژوزف دزیره تولوزانن»، پزشک مخصوص شاه هم بعدها در همین نزدیکیها بنا شد، در گورستان دولاب. محمدحسین خان مینویسد: «... شاه بیرون [از شهر] تشریف آوردند. بعد از گفتوگوی با اطبا ناهار میل فرمودند. سوار شدند به طرف سلیمانیه حرکت کردند تا نزد عضدالملک بروند.»
عضدالملک که بود؟
«علیرضا ایلخانی» ملقب به عضدالملک (۱۲۶۳ـ ۱۳۲۸ ق) از رجال مشهور قاجار بود که بعدها بهعنوان نایب السلطنه احمد شاه قاجار انتخاب شد. پدرش موسیخان، پسر سلیمان خان قاجار از بستگان ناصرالدین شاه بود.
لقب عضدالملک در سال ۱۲۸۵ به او داده شد. او در سفرهای بسیاری در رکاب ناصرالدین شاه بود، چنانچه در سفر اروپا از جمله ملتزمان به حساب آمد. وی در زمان تاجگذاری احمد شاه و به دلیل جایگاهی که داشت نایبالسطنه شد، چرا که احمد شاه به دلیل سن کم نمیتوانست پادشاه باشد. او تا هنگام مرگ این سمت را داشت.