این نگرانی درباره بروز اشکال در ساختار رسمی نظام نبود بلکه ایشان فرمودند که ساختار رسمی شکل گرفته و روز به روز هم قوت میگیرد، اما آنچه موجب نگرانی است محتوایی است که باید در این ساختار قرار بگیرد تا ساختار در خدمت محتوا باشد.
اینکه ایشان این سخنان را در جمع دانشجویان و پیشتر هم در بین روحانیت مطرح کردهاند، در واقع فراخواندن حوزه و دانشگاه به یک امر بسیار مهم است.
ایشان 2 بخش مهم از اقشار جامعه را به مقابله با یک معضل و ضعف فرا میخوانند و این مطلب نشان میدهد که رهبری میدانند که چه بخشی میتواند این مشکل (یعنی لطمهخوردن به محتوای نظام) را برطرف کند.
جنبش دانشجویی به لحاظ فکری و اندیشهای و به لحاظ حریت، سطح بالاتری از سایر اقشار دارد. دانشجو در مرز قدرت فهم سیاسی و ورود به دغدغهها و امور دنیوی است.
او دارای شناخت و فهم است و آلودگی او در حداقل ممکن قرار دارد، دانشجو دارای قدرت تحرک است و بهلحاظ فهم و درک مسائل اجتماعی در حدی است که بتواند یک مسیر منطقی و قانونی را طی کند؛
ولی برخی افراد در جامعه شاید نتوانند برای سالمسازی جامعه، این مسیر دقیق را طی کنند. سالمکردن جامعه از پلشتیها الزاماتی دارد که یکی از این الزامات قدرت فهم و درک مسائل سیاسی، اجتماعی و اقتصادی است و جنبش دانشجویی این قدرت را دارد و میتواند بهصورت قانونمند برخی معضلات را حل کند و درصدد مهار برخی آفتها برآید.
تفاوت نظام ما با نظامهای سیاسی دیگر این است که دستاندرکاران نظام ما انگیزه خدمتگزاری به مردم را داشته و دارای سلامت هستند، اما اگر روز به روز تفاوت مسئولان سیاسی با مردم را شاهد باشیم و ببینیم که طبقه و قشری خاص در نظام شکل میگیرد، این امر به لحاظ محتوا با شعارهای اولیه انقلاب فاصله خواهد داشت.
در این زمینهها نگرانیهای جدی وجود دارد. وقتی ساختار روز به روز به لحاظ ظواهر، جایگاه خود را تقویت کند ولی نتوانیم از طریق این ساختار به حل برخی ناهنجاریها بپردازیم، بدین معنی است که این ساختار از درون دچار آفتهایی شده است. در نظام ما یک نظارت سیستماتیک وجود دارد و یک نظارت عمومی.
بیان این مسائل از جانب مقام معظم رهبری در شرایط فعلی بدین معنی است که ایشان نظارت عمومی را به حضور در صحنه فرامیخوانند؛ چرا که وقتی آفتی تا آنجا فراگیر شود که سیستمهای هشداردهنده و حتی عوامل بازدارنده را هم تحتتأثیر قرار دهد، شخصیت دلسوزی مثل مقام معظم رهبری این نظارت عمومی را فرا خواهد خواند.
بنابراین باید نظارت عمومی را تقویت کنیم تا بتواند ضعف سیستم نظارت درون ساختار را جبران کند. ما سالها در زمینه نظارت غفلت کردهایم؛ بهطوری که دیگر حسگرهای تشخیصدهنده آفت و در برخی جاها برخوردکنندهها هم از کار افتاده است.
بنابراین باید برای اصلاح برخی ضعفها، تودههایی به میدان بیایند که خریداری نشوند و وامدار دیگران هم نباشند.
* مدیر دفتر مطالعات و تدوین تاریخ ایران