همشهری آنلاین- مریم باقرپور: با بلند شدن صدای اذان صبح، از خانه بیرون میزند تا خودش را به آستان امامزادگان عینعلی و زینعلی(ع) برساند. این روال ۲۶ ساله «عفت کندویی» است. چون از روزی که ساکن پونک شد، فعالیتش را در امامزاده محله بهعنوان خادم افتخاری شروع کرد و این روزها با وجود بیشتر شدن حجم کارش همچنان با انرژی برای خدمت به مردم اشتیاق دارد.
خواندنی های بیشتر را اینجا بخوانید
افتخار خادمی به زائران
با رسیدن به امامزاده، یک روز کاری جدید برای «عفت کندویی» شروع میشود، به خادم جلو در امامزادگان سلامی داده و جویای احوالش میشود و بعد به سمت آستان حرکت میکند. درد پا آزارش میدهد و گاه هنگام راه رفتن لنگ میزند. اما انگار نه انگار و به سرعت مسیر ورودی تا آستان را طی میکند. داخل صحن که میشود به اطراف نگاهی میاندازد اگر کفشی در گوشهای رها باشد آن را جفت کرده و در کفشداری میگذارد یا اگر کیسه زبالهای ببیند به سرعت برمیدارد. این کارها برایش عادت شده است و خودش را خادم آقازادههای امام سجاد(ع) و زائرانش میداند. چون امامزادگان عینعلی و زینعلی(ع) از نوادگان امام سجاد(ع) هستند و او به حضورش در این مکان افتخار میکند.
شروع آشپزی از اتاقک چوبی
کندویی با خواندن نماز و زیارت امامزادهها، خودش را به آشپزخانه میرساند. آشپزخانهای که سالها قبل فقط یک اتاقک چوبی بود اما با پیگیری او و همراهی مدیر آستان امامزادگان، این روزها بزرگتر شده است و در آن کندویی و ۲ بانوی دیگر یعنی ذلیخا محضری و منصوره افخمی میتوانند هر روز حداقل ۲ تا ۳ نوع غذا را طبخ کرده و بین زائران، افرادی که از شهرهای دور و نزدیک به سلامتکده امامزاده میآیند و کارکنان توزیع کنند. افخمی میگوید: «قبلها در امامزاده فقط کارم انتظامات بود اما از وقتی با خانم کندویی آشنا شدم، فهمیدم که خادم میتواند در همه حال کمک حال باشد. برای همین همراهش به آشپزخانه آمدم. اینجا هم فقط آشپزی نمیکنیم. گاهی حین پخت غذا بستهبندی ارزاق نیازمندان را هم انجام میدهیم. چون او بانی شکلگیری خیریه است که هر ماه بیشتر از هزار بسته غذایی به مناطق محروم میفرستند.»
ذلیخا محضری بانوی ۷۰ ساله هم حضور مداومش در امامزاده را مدیون کندویی میداند و میگوید: «اوایل از پخت غذا برای جمعیت زیاد ترس داشتم، اما حالا در روز حداقل برای ۵۰۰ نفر غذا میپزیم، زمانی که برای مناطق محروم غذا فرستاده شود این غذاها تعدادشان به بیشتر از ۲ هزار تا میرسد. ما کنار هم مثل ۳ قلوها کار میکنیم و همه این آموزشها را مدیون دوستم خانم کندویی هستم.»
پای درددل خادمان
در آشپزخانه خانم کندویی، در روز بین ۲ تا ۳ مدل غذا با نذورات مردمی پخته میشود تا افراد حق انتخاب داشته باشند و در فاصله آماده شدن غذاها، بانوی ۶۲ ساله گشتی در آستان امامزادگان میزند تا این بار در قالب مسئول انتظامات ایفای نقش کند. او به بخشهای مختلف امامزاده سر زده و پای درددل خدام مینشیند. خادم جلو از یک دهه پیش کندویی را میشناسد میگوید: «با دیدن خانم کندویی انرژی میگیرم. گاهی خودش برایمان چای و غذا میآورد و این رفتار و مهربانیاش حالم را خوب میکند.»
همراهی فرزندان با مادر
خادم امامزادگان برای زائران هم چهره آشنایی است. این را از خوشوبشها و سلامهای گرم میتوان حس کرد. حتی برای بچهها و بهویژه ورزشکارانی که به باشگاه داخل صحن امامزادگان میآیند، کندویی چهره آشنایی است و او مانند مادری مهربان بچهها را تشویق کرده و حتی دعوت میکند که برای ناهار به آشپزخانه بیایند. البته کندویی خود مادر ۴ پسر است و با بزرگ شدن فرزندانش آنها را تشویق به حضور در فعالیتهای داوطلبانه کرده است. به گونهای که یکی از پسرانش در مناسبها همراهش است و یکی دیگر پس از ساعت کارشاش در بخش خیریه کمک میکند. چون به واسطه کندویی و عدهای از جوانان خیریهای در آستان امامزادگان شکل گرفته که در ماه بیش از ۲ هزار بسته ارزاق بین نیازمندان صالحآباد و مناطق محروم توزیع و در مناسبتهای مختلف بیش از هزار غذای گرم آماده میشود. محل بستهبندی و تهیه غذاها هم آشپزخانه است.
غذای مادر مهربان در دستان جوانان
با بانگ اذان ظهر و اقامه نماز، کندویی و دوستانش برای توزیع غذاها آماده میشوند. آنها برخی غذاها را خودشان به واحدهای شلوغ میبرند، برخی نیازمندان هم که از ساعت توزیع خبر دارند، سمت آشپزخانه آمده و بستههای غذا را تحویل می گیرند. گاهی هم زائران یا مراجعهکنندگان به درمانگاه با راهنمایی خادمان در فضای تدارک دیده شده غذا میخورند. دختر جوانی که در بخش داروخانه آستان امامزادگان کار میکند، میگوید: «خانم کندویی مثل یک مادر مهربان هر روز برایمان غذا میآورد و پولی هم نمیگیرد. از صمیم قلب دوستش دارم و از تلاشش تعجب میکنم و میخواهم الگویم باشد.»
شروع خدمت از نازیآباد
با توزیع غذاها، کار بانوی خادم تازه به نیمه میرسد. او دوستانش ظرفها را شسته و سپس برای بستهبندی ارزاق آماده میشوند. چون قرار است تعداد زیادی بسته بهزودی توسط اعضای گروه خیریه به مناطق محروم ارسال شود. البته برای کندویی این کار تکرار تجربه سالهای قبل و یادآور روزهایی است که در پایگاه ابوذر محله نازیآباد بهعنوان بسیجی در بخش تدارکات فعالیت میکرد و مواد خوراکی و پتوها را به جبهههای جنگ میفرستاد. یا وقتی که در پونک ساکن شد، از پایگاهشان در حسینیه پونک لباس و پوشاک جمعآوری کرده سپس برای مناطق محروم و گاه سیل زده و زلزلهزده ارسال میکردند. او از این خاطرات با شور و هیجان یاد میکند و میگوید: «هر کاری از عهدهام بربیاید انجام میدهم و اگر روزی کار نکنم خسته میشوم.»
قوت قلب دیگران
اذان مغرب به معنای پایان روزکاری خادم افتخاری آستان امامزدگان عینعلی و زینعلی(ع) است. اما به گفته «مهدی مزینانی» تولیت آستان امامزادگان کمتر زمانی است که کندویی در این ساعت از محل کارش خارج شود. مزینانی از کندویی بهعنوان دست چپ و راست خود نام میبرد و میگوید: «این بانو، خادم واقعی از خود گذشته است. در این ۱۵ سالی که میشناسمش، از خدمات نظافت تا کار در آشپزخانه و... را انجام داده، بدون اینکه توقعی داشته باشد. گاهی در مناسبتها شبانهروز اینجاست و در آشپزخانه برای زائران و عزاداران غذا میپزد یا نذریها را آماده میکند. در واقع وجودش برای ما قوت قلب است.»
با خاموش کردن سماور، برای رفتن آماده میشود. درد پایش بیشتر شده اما از اینکه یک روز دیگر در جوار امامزادگان بوده و به زائران خدمت کرده خوشحال است و میگوید: «از ۲ سال پیش دکترها گفتهاند که باید زانویم را عمل کنم. اما طاقت دوری از این آستان را ندارم و اگر نیایم بیشتر ناراحت میشوم.»