تهران حیاتی به درازای تاریخ ایران دارد با شناسنامه‌ای چندهزارساله که از آبادی‌های کوچک و بزرگش حکایت می‌کند و روندی که این شهربه شکل امروزش کشاند. حتماً تاکنون نام محله‌هایی چون نظام‌آباد، حسن‌آباد، قنات‌آباد، مهرآباد و یافت‌آباد را شنیده‌اید؛ محله‌هایی که البته هرکدام داستان خود را دارد.

همشهری آنلاین _ مریم قاسمی : می‌گویند حسن‌آباد را روزگاری میرزا یوسف مستوفی‌الممالک به پسرش میرزا حسن بخشید و به این نام شهره شد. نظام‌آباد را نظامی‌ها آباد کردند. مهرآباد زمین وسیعی بود که معیرالممالک مهریه همسرش عصمت‌الدوله، دختر ناصرالدین‌شاه، قرار داد و کلی حرف و حدیث‌های دیگر درباره بقیه محله‌های شهرمان که هرکدام ویژگی‌های خاصی دارد. در همین منطقه ۱۸ تهران خودمان در گذشته‌ای نه چندان دور، روستاهای بسیاری وجود داشته که حالا بخشی از این شهر بزرگ شده‌اند؛ روستاهایی که امروز به نام محله‌های «یافت‌آباد»، «شادآباد»، «نوروزآباد» و «اسماعیل‌آباد» معروفند، با قصه‌های جورواجور.

قصه‌های خواندنی تهران را اینجا ببینید

ناصرالدین‌شاه یافت‌آباد را به حراج گذاشت

روستای یافت‌آباد یکی از هزار و ۴۳۸ قریه‌ای بود که حاج‌ میرزا آقاسی، صدراعظم و مرشد محمدشاه، در زمان صدارتش به تملک خود درآورد و با آوردن آب‌ کرج آن را آباد کرد و بعدها هم تمام آنها را به محمدشاه بخشید. در دوران سلطنت ناصرالدین‌شاه، بیشتر این‌آبادی‌ها به فروش رسید و  روستاهای باقیمانده نیز در دوران مظفرالدین‌شاه، هبه و حراج شد. یکی از آن روستاها، یافت‌آباد امروزی خودمان بود؛ روستای وسیعی که در دوران مظفرالدین‌شاه به شاهزاده معروف آن عصر، «عبدالحسین میرزا فرمانفرما»، فروخته شد.

داماد مظفرالدین‌شاه یافت‌آباد را ۱۰ خروار اربابی خرید

 در کتاب‌های قدیمی، یافت‌آباد اینگونه توصیف شده است: «سال ۱۳۰۶ قمری، یعنی آخرین سال‌ سلطنت ناصرالدین‌شاه، اجازه داده شد که اراضی خالصه که زمین‌های دولتی تهران بودند فروخته شوند. در دوره مظفرالدین‌شاه، این کار به تهران هم سرایت کرد و بیشتر دهات اطراف تهران که خالصه دولتی بودند به اعیان و اشراف فروخته شد.» عبدالحسین میرزا فرمانفرمائیان، داماد مظفرالدین‌شاه، هم یافت‌آباد را که آن زمان پشت دروازه طهران قرار داشت به ۱۰ تومان و ۱۰ خروار اربابی خرید در حالی که هزار تومان و هزار خروار قیمت داشت.

برپایی چادرهای فراوان به یمن ورود شاه قاجار به یافت‌آباد

بعد از اینکه اردبیهشت سال ۱۲۷۵ شمسی، ناصرالدین‌شاه قاجار در حضرت عبدالعظیم ترور شد، مظفرالدین‌شاه که به سیاق خاندان قاجار، در تبریز سکونت داشت به عزم تخت‌نشینی روانه تهران شد و قبل از ورود به پایتخت در یافت‌آباد توقف کرد. در تاریخ نوشته‌اند که به یمن ورود شاه قاجار به یافت‌آباد چادرهای بسیاری در آن برپا کردند و شیرینی و شربت گذاشتند تا شاه و همراهان استراحت کنند.  یافت‌آباد بعد از فوت فرمانفرما در سال ۱۳۱۸، میان فرزندان او که تعدادشان بیش از ۳۰ نفر بود، تقسیم شد.

اولین کارخانه‌ها همین جا شکل گرفتند

اواخر دهه ۱۳۳۰ شمسی با ساخته شدن کارخانه شیر پاستوریزه، یافت‌آباد موقعیت اقتصادی مناسبی پیدا کرد. پس از آن هم کارخانه‌های لبنیات پاک، اتوبوس‌سازی، لاستیک‌سازی، کارتن‌سازی ایران، ایران بَرَک، جنرال مکانیک، بافندگی نخکار، مؤسسه استاندارد و بیمارستان توانبخشی معتادان در آنجا ساخته شدند و کم‌کم شهرک‌های مختلفی به وجود آمد، مانند کوی مهرزاد که در مرکز این محله قرار دارد و شهرک‌های امام خمینی(ره)، شادآباد، ابراهیم‌آباد، ترک‌آباد، عرب‌آباد، سعیدآباد. این ۴ شهرک اخیر در اصل روستاهای کوچکی اطراف یافت‌آباد بوده‌اند. یافت‌آبادی که جاده قدیم کرج مرز شمالی آن بود و جنوب آن به اسماعیل‌آباد می‌رسید.

یافت‌آباد در دهه ۵۰ پوست انداخت

محدوده‌ آبادشده یافت‌آباد تا سال‌های ۵۳_۱۳۵۲ تا حوالی میدان معلم رسیده بود و بعد از آن تا چشم کار می‌کرد باغ‌های میوه و بیابان بود. میوه‌های بسیاری در باغ‌های محله یافت‌آباد تولید می‌شد که بیشترشان گیلاس، زردآلو، شلیل، آلبالو، توت و سیب قندک و گلاب بود. هنوز هم بعضی از درختان توت آن روزگار را می‌توان در حاشیه خیابان‌ها پیدا کرد. اگر در خیابان‌های آن سال‌های این محدوده پرسه بزنید، پس از عبور از سه‌راه آذری، به محل کنونی زیرگذر «پل ساوه» می‌رسید. بعد از خط آهن، ساختمان‌های کوتاه گلی و آجری سمت راست خیابان را قرق کرده بودند و سمت راست هم تک‌وتوک تعمیرگاه ماشین‌آلات سنگین بود. نخستین کارخانه‌ای که در این محله ساخته شد کارخانه شیشه‌سازی (میرال) بود که ابتدای خیابان معلم قرار داشت و خیلی زود غرب و جنوب آن خانه‌های یک‌طبقه بسیاری قد علم کرد. شیر پاستوریزه دومین کارخانه محله یافت‌آباد بود که در اراضی «حسینی فردوس» ساخته شد. اکنون محله یافت‌آباد یکی از متراکم‌ترین محله‌های تهران است که روزگاری می‌شد تعداد نفرات آن را با انگشتان دست شمرد.

منابع: ۱ـ جغرافیای تاریخی تهران/ معتمدی، محسن/ ص ۵۱۲، نشر دانشگاهی. ۲ـ روزنامه خاطرات/ اعتمادالسلطنه/ ص۳۲۹، امیرکبیر.

برچسب‌ها