سال ۱۲۴۶ شمسی‌ـ یعنی ۱۵۵ سال پیش‌ـ خیابانی که امروز به نام شوش معروف است، به عنوان خندق انتهایی شهر طهران انتخاب شد تا دروازه‌های جدید شهر، در قسمت جنوبی‌ پایتخت شکل بگیرند. پس از چند سال، وسعت تهران با گسترش ۱۵۰ درصدی از ۱۲ به ۳۱کیلومتر مربع رسید تا برای سیل مهاجران، جای پذیرایی داشته باشد.

همشهری آنلاین _ رضا نیکنام : تهران امروز را نگاه نکنید که اندازه برخی کشورهای دنیا وسعت و جمعیت دارد، زمانی که هنوز «ط» داشت، آنقدر کوچک بود که مردمانش یکدیگر را می‌شناختند، اما از همان زمان پادشاهان قاجار که تصمیم گرفتند شهر را بزرگ کنند، بسیاری از مردم دست زن و بچه خود را گرفتند، روستاهای با صفای خود را رها کردند و به تهران آمدند. جمعیت که زیاد شد، شاه قاجار دستور داد که وسعت تهران را زیادتر کنند، آن زمان مرزهای شهر با خندق و دروازه تعیین می‌شد، به همین دلیل بود که زمان ناصرالدین شاه، مرز تهران به خیابان شوش کشیده شد تا وسعت شهر بیشتر شود. بخشی از این مطالب برگرفته از کتاب «طهران قدیم» جعفر شهری وقایع نگاری ایامی است که مرز تهران از خیابان مولوی به خیابان شوش تهران آمد و پایتخت قد کشید!

قصه‌های خواندنی تهران را اینجا ببینید

ساخت خندق ۴سال طول کشید

ساخت این خندق و دروازه‌های جدید ۴ سال به طول انجامید و خاک آن را در محل خندق سابق تخلیه کردند تا خیابان‌های جدید شکل بگیرند. خندق جدید ۵ متر و ۲۰ سانت عمق داشت و عرض آن ۹ تا ۱۰ ذرع بود. «روزنامه دولتی» در نهم شعبان همان سال، در باره چگونگی شکل‌گیری این خندق چنین نوشت: «چون این اوقات در شهر طهران وسعتی که درخور جمعیت دارالخلافه باهره باشد، نبود و مردم غالباً بر حسب ضرورت در خارج اطراف شهر سکنی کرده بودند، رأی معدلت‌آرای خسروانی اقتضا فرمود که وسعت مکانی در ولایت برای رعیت حاصل آید، لهذا امر قدر قدرت به نفاذ پیوست که شهر طهران را از سمت دروازه شمیران یک هزار و هشتصد ذرع و از سه جانب دیگر از هر طرف یک هزار ذرع وسعت دهند تا مردم به فراغت در شهر زندگانی توانند نمود و چون این امر از مهمات مهام و معظمات امور بود، انجام آن را به عهده کفالت و کفایت مستوفی‌الممالک ‌ـ وزیر مالیه‌ـ و مباشری میرزا عیسی‌ـ وزیر دارالخلافه‌ـ مفوض و محول فرمودند تا در این کار بزرگ که خدمت دولت و ملت است، به‌طوری خوب اقدام نموده و به نحو اَتم به اتمام رسانند و چند نفر از مهندسان ماهر را نیز مأمور در تعیین حدود و طول و عرض خندق آن فرمودند و مقرر شد که به قسمی حفر نمایند که برای مترددین معبر نباشد و شهر از آفت سیل مصون و محروس بماند.»

مراسم کلنگ‌زنی حفر خندق با کلنگ نقره

سران مملکت در روز یکشنبه یازدهم شعبان ۱۲۸۴ هجری قمری دور هم جمع شدند تا کلنگ حفر خندق شوش را به زمین بکویند، ناگهان ناصرالدین شاه قاجار از راه رسید و اعلام کرد که قصد دارد شخصاً این کار را انجام دهد، کلنگ نقره مخصوص شاه را از دربار آوردند و روی سینی مخصوص نقره، مقابل شاه گرفتند. روزنامه دولتی، داستان آن روز را این‌گونه تعریف می‌کند: «کلنگ را به حضور مبارک آورد. به دست مبارک کلنگی بر زمین زد و نایب‌السلطنه کلنگی دیگر زده، بعد مأمورین کار مشغول به حفر خندق شدند و ان‌شاءالله به سلامت وجود همایون و اقبال دولت روزافزون که قرون بی‌شمارش در پی باد، موافق تعهد وزیر دارالخلافه در سه سال سمت اتمام خواهد یافت و دور این شهر تخمیناً ۳ فرسخ و نیم خواهد شد و مشتمل بر دوازده دروازه. قبله عالم به مستوفی‌الممالک فرمودند بعد از این، این شهر؛ شهر ناصره موسوم نموده و بر روی سکه‌ها ضرب دارالخلافه ناصره نقش گردد ...»

۴ سال بعد که حفر این خندق به پایان رسید، روزنامه وقت نوشت: « ...  سرانجام در طی ۴ سال با موفقیت به اجرا درآمد. به این ‌ترتیب کل مساحت شهر جدید از حدود ۱۲ کیلومترمربع به ۳۱ کیلومترمربع و کل دیوارهای حصار نیز از ۵/۶ کیلومتر به ۱۸ کیلومتر افزایش یافت. اکنون به جای ۴ دروازه اولیه، ۱۲ دروازه وجود داشت که طرح آنها با یکدیگر متفاوت بود و همگی به زیبایی تمام کاشیکاری شده و پیرامون یک هشت‌ضلعی نامنظم با فاصله معین از یکدیگر قرار گرفته بودند.»

تهران چی بود؟ چی شد؟

حدود طهران آن زمان که در غرب خیابان وحدت اسلامی (شاهپور سابق) بود، به خیابان ۳۰ متری نظامی (کارگر) منتقل شد. خندق شرقی از حوالی خیابان ری به خیابان ۱۷ شهریور (شهباز سابق) نقل مکان کرد و خندق شمالی هم از حوالی خیابان جمهوری اسلامی به خیابان انقلاب برده شد و خندق جنوبی‌هم همین خیابان شوش خودمان بود.

در آن سال‌ها گفته می‌شد جمعیت تهران حدود ۱۲۰ تا ۱۳۰ هزار نفر بود و با جمعیت روستاهای اطراف به ۱۴۷ هزار و ۲۵۶ نفر می‌رسید و در هر هزار متر، ۲۰ نفر زندگی می‌کردند و آمار تقریبی خانه‌ها، ۹ هزار و ۵۸۰ باب بود و اراضی احداث شده تا سال‌های سال به صورت بایر و یا باغ مورد استفاده قرار می‌گرفتند.

تصمیم‌کفیل بلدیه تهران برای پرکردن خندق‌ها

بعد از کودتای سوم اسفند سال ۱۲۹۹، سید ضیاءالدین طباطبایی طی ۹۰ روز قوانین جدید را وضع کرد و به اجرا گذاشت. در آن سال‌ها، خندق‌های اطراف شهر محل سکنی‌گزینی افراد بزهکار و مهاجران به تهران قرار گرفته بود و باید فکری برای آن می‌شد.

با انقراض حکومت قاجار در آبان‌ماه سال ۱۳۰۴ و قدرت‌گیری پهلوی اول، خیابان‌های تنگ و تاریک طهران باید تعریض و دروازه‌ها تخریب و خندق‌ها پر می‌شدند. تهیه خاک برای پر کردن خندق کافی نبود و باید از محل‌های دیگر خاک به این محل آورده می‌شد. کفیل بلدیه تهران «کریم آقا بوذرجمهری» مأمور این کار شد و برای تشویق مردم به پر کردن خندق جنوبی شهر تهران، اعلام کرد: «هر کس، هر قسمت از خندق را که پر کند، زمین آن تعلق به خودش دارد.» با این فراخوان، خیلی زود خندق شوش پر شد.

در همان سال‌ها، به همت میرزا علی‌اصغرخان امین‌السلطان، میدان میوه و تره‌باری در حوالی میدان شوش شکل گرفت و چندین دهنه کاروانسرا، محل تخلیه بار در همین حوالی بودند که به تنها باقی‌مانده آن می‌توان به کاروانسرای خانات اشاره کرد.

میدان غار، پاتوق مهاجران!

در حدفاصل ۲ دروازه خانی‌آباد و حضرت عبدالعظیم(ع)، دروازه غار شکل گرفته بود که اکثر اهالی در دخمه‌های اطراف خندق، در خانه‌هایی به شکل غار زندگی می‌کردند و از آنجا که یکی از ناامن‌ترین نقاط طهران بود، دل شیر یا به قول قدیمی‌ها، «زهره شیر» می‌خواست که کسی بدون مراقبت‌های لازم از آنجا عبور کند و تا سال‌ها این محل متروک و مخصوص سکنی‌گزینی عده‌ای خاص بود و بسیاری از مهاجران به تهران، در این حوالی سکنی می‌گزیدند و هنوز هم بعد از گذشت قریب به ۸۰ سال از پرکردن خندق جنوبی شهر تهران و شکل‌گیری خیابان شوش، می‌توانیم با نگاهی به بافت فرسوده و متراکم این ناحیه از تهران، به این مهم پی ببریم.

خیابان شوش، نیم قرن قبل چه شکلی بود؟

در این سال‌ها، به رغم آنکه خیابان‌های شهید رجایی (آرامگاه) و فداییان اسلام (رزم‌آرا) شکل گرفته بودند، اما تا چشم کار می‌کرد، اراضی لم‌یزرع و یا رها شده بسیاری دیده می‌شد و تک و توک در برخی از آنها، سبزی و صیفی‌جات می‌کاشتند.

در دهه ۱۳۵۰، این خیابان قدری سروسامان پیدا کرد، اما همچنان خالی از سکنه لازم و کافی بود و با ساخت بیمارستان در تقاطع خیابان یخچال (خانی‌آباد سابق و تختی فعلی)، کم و بیش به آن رونقی دادند و احداث ۲ کارخانه وسایل برقی از سوی آلمانی‌ها در سمت شرقی چهارراه خانی‌آباد، موجب شد تعدادی کارگر به این سمت و سو آمده و با ساختن کارخانه‌های متعدد روغن‌کشی، چیت‌سازی، انبار و سیلوی گندم و ... اراضی پایین دست خیابان شوش، رفته‌رفته آباد شدند و با تخریب میدان بار امین‌السلطان و تبدیل آن به فضای سبز ، محله شکل و شمایل جدیدی طی دو دهه گذشته پیدا کرد.

 اگر گذرتان به حدفاصل چهارراه خانی‌آباد تا شوش افتاد، نظری به ساختمان‌ها و گاراژهای باربری این ناحیه بیندازید تا دریابید چگونه برخی از آنها، با آنکه ظرف یکی دو هفته ساخته شدند، هنوز هم سرپا هستند، داستان غریبی‌دارد تاریخچه تهران ما!

  • تصویری از نقشه نایاب و زیرخاکی از تهران قدیم

برچسب‌ها