همشهری آنلاین – حسن حسنزاده: حدود یک قرن از عمر یادگار ماندگار آن بانوی خوشنام برای اهالی خیابان نورمرادی میگذرد. اگرچه حتی میان موسفیدان محله نیز دیگر کسی نمانده که چهره بیبییزدی را به یاد داشته باشد، اما روایت کارهای نیک آن بانوی خیرخواه مثل مسجدی که به نام او شناخته میشود، چنان زنده است که میان چند نسل از اهالی محله سینه به سینه نقل میشود.
قصههای خواندنی تهران را اینجا دنبال کنید
مسجد بیبییزدی، کوچک است و مساحت آن از صد متر مربع تجاوز نمیکند. بنای بیآلایش مسجد با آن نمای ساده و آجریاش میان چنارهای حاشیه خیابان نورمرادی مخفی شده و دهههاست که نقطه کانونی یک محله به شمار میرود. روی کاشی فیروزهایرنگی که بالای در ورودی مسجد نصب شده، نام بیبییزدی به چشم میخورد و نیز تاریخ ساخت این مسجد که سال ۱۳۵۱ هجری قمری را نشان میدهد. در ورودی مسجد آنقدر کوچک است که به سختی دو نفر همزمان میتوانند وارد شبستان مسجد شوند. با وجود اینکه بیش از یک قرن از ساخت بنای مسجد بیبییزدی میگذرد اما این مسجد قدیمی هنوز بنای اولیه خود را حفظ کرده است. درها و پنجرههای چوبی، محراب، کاشیها و آجرهایی که به نمای داخلی مسجد روح بخشیدهاند، هنر دست برادر این بانوی نیکوکار است که پس از فوت خواهرش نیت او را برای ساخت مسجد عملی کرد.
تاریخچه این مسجد کوچک، همانطور که با نام بیبییزدی گره خورده، روایتگر کارهای نیک بیبی است. «حسین دهقانی» یکی از اهالی قدیمی دروازهشمیران نقل میکند: «قدیمیها گفتهاند بیش از یک قرن پیش، جای خانهها و خیابانهای اطراف تا چشم کار میکرد باغ دیده میشد. محله ما آن روزها مسجد نداشت و مردم زیر چادرهایی که در باغها و زمینهای خالی نصب میکردند، مراسم مذهبی میگرفتند. بیبییزدی که بانویی از دیار یزد بود و در محله ما هم سکونت داشت، در مکان فعلی مسجد زندگی میکرد. او در خانهاش جلسات قرآن داشت و در همان جلسات همراه با دیگر بانوان نیکوکار محله برای نوعروسان کمبضاعت جهیزیه تهیه میکرد. چون در محله مسجد نداشتیم، وقف کرد در این ملک مسجد بسازند و حالا نامش برای همیشه در محله ماندگار شده است.»