مکتبخانه‌ها تا چند نسل پیش تنها کانون آموزشی‌ای بودند که شاگردان در آنها پای درس میرزاها می‌نشستند؛ در گوشه مسجدی قدیمی یا یک حجره‌ کوچک، روی چند حصیر یا چمباتمه‌زده بر نمد کف مکتبخانه. آموزش بچه‌ها بر این منوال پیش می‌رفت.

همشهری آنلاین _ ثریا روزبهانی: قریب به یک قرن قبل در تهران، نخستین مدارس مدرن آرام‌آرام شکل گرفتند و محصلان پشت میز و نیمکت‌نشین شدند. آغاز سال تحصیلی جدید و ‌ماه مهر بهانه‌ای بود تا مقصد هجدهمین تور تهرانگردی مرکز تهران‌شناسی همشهری به بازدید از نخستین و خاص‌ترین مدارس پایتخت اختصاص یابد. در این تور نصرالله حدادی، تهران‌شناس و برخی از فرهیختگان ما را همراهی کردند.

قصه‌های خواندنی تهران را اینجا دنبال کنید

اتاق‌ موزه در دارالفنون

نخستین مقصد تور تهرانگردی مرکز تهران‌شناسی همشهری، حوالی میدان امام‌خمینی(ره) و در خیابان ناصر خسرو است؛ مدرسه‌ای که حکم دانشگاه را داشته و در روزگاری نه چندان دور نخبه‌های علمی، فرهنگی و هنری بسیاری را پرورش داده است؛ مدرسه «دارالفنون» یا خاستگاه نخستین‌های علمی کشور. وارد حیاط مدرسه که می‌شویم، زنگ مدرسه، سمت چپ، بر سینه دیوار و زیر مسیر شاه‌رو (مسیری که ناصرالدین‌شاه برای بازدید از مدرسه از آن عبور می‌کرد و به قسمت شاه‌نشین می‌رفت) قرار دارد؛ زنگ زنگارگرفته‌ای که طناب بلندی به آن آویزان است و اغلب پادشاهان، وزرای دوره قاجار و پهلوی اول، این زنگ را به صدا درمی‌آوردند تا دانش‌آموختگان، فراگیری علم را آغاز کنند. این‌بار اما کوچک‌ترین گردشگر تور تهرانگردی این زنگ کهنسال را در آستانه سال تحصیلی به صدا درمی‌آورد و بار دیگر طنینش در حیاط این بنای کهن می‌پیچد و ما را به سال‌های دوردست می‌برد.

 آنطور که در نسخه‌های خطی دوره قاجار آمده، در ۱۲دوره تحصیلی بیش از هزار و ۱۰۰نفر از مدرسه دارالفنون فارغ‌التحصیل شدند که برخی از آنها به مقام‌های عالی علمی و سیاسی رسیدند و در تحول تدریجی جامعه ایرانی و بسط و گسترش دانش و فناوری‌های نوین نقشی اساسی ایفا کردند و برخی دیگر در حوادث مهم تاریخی و سیاسی نقشی غیرقابل‌انکار داشتند. هرچند امروز کلاس‌های درس این مدرسه قدیمی خالی از دانش‌آموز است، اما این اتاق‌ها به موزه‌ای از گنجینه‌های نخبگان پایتخت تبدیل شده تا اسم و رسم این دانش‌آموختگان از زبان نیفتد و از خاطر نرود.

نصرالله حدادی، تهران‌شناس و کارشناس تور تهرانگردی نخستین مدارس پایتخت، درباره این موزه روایت می‌کند: «هر کدام از این کلاس‌ها به معرفی مشاهیر علمی، فرهنگی و هنری ایران اختصاص داده شده و به‌عنوان «اتاق‌موزه» از آنها نام برده می‌شود. اکنون مدرسه دارالفنون شامل ۷اتاق‌موزه با نام‌های مشاهیر، شهدای دانش‌آموز، شهدای فرهنگی، وزرا، دانش‌آموختگان و معلمان و اتاق‌موزه دارالفنون و امیرکبیر است. مثلا در اتاق‌موزه مشاهیر نام و چهره‌های سیدمحمد فرزان، شهید سیدمحمد بهشتی، جبار باغچه‌بان، شمس ‌آل‌احمد، فریدون ‌آدمیت، محمد معین، نادر ابراهیمی و... به‌عنوان شخصیت‌های مهم و تأثیرگذاری که در دارالفنون تحصیل کرده‌اند روی دیوار این اتاق نقش بسته است. عباس اقبال آشتیانی، مورخ بزرگ که کتاب‌های ارزشمند و مهمی به تحریر درآورده یا عبدالغفار نجم‌الملک که در این مدرسه رشته ریاضی خواند و نخستین ایرانی‌ای بود که نقشه دارالخلافه را به سبک غربی تهیه کرد و به‌عنوان معلم در دارالفنون تدریس می‌کرد و محمدعلی فروغی، ملقب به ذکاءالملک، سیاستمدار، پزشک و روزنامه‌نگار بزرگ ایرانی از دیگر شاگردان نخبه این مدرسه بودند.»

نخستین‌ها در نخستین مدرسه

این مدرسه در روزهای پایانی آذرماه سال ۱۲۳۰افتتاح شد و قرار بود «مکتب شاهی» یا «مدرسه نظامی» نامیده شود. تابلوهایی که در این اتاق‌ها نصب شده نشانگر حقایقی تاریخی است و به ما یادآوری می‌کند که سند بسیاری از نخستین‌های تهران و کشور با نام این مدرسه گره خورده است؛ از جمله نخستین عکاسخانه، چاپخانه(چاپ‌سنگی) و نخستین زورخانه. اما جالب‌ترین آنها سندی است که نشان می‌دهد نخستین کالبدشکافی نوین در ایران توسط دکتر پولاک در این مدرسه کهن انجام شده و در این مکان به ثبت رسید. دکتر پولاک اتریشی برای آموزش بهتر به دانش‌آموختگان رشته طب، جسدی را در این مدرسه کالبدشکافی می‌کند تا شاگردانش با آناتومی بدن انسان آشنا شوند. علاوه بر آن، نخستین کتاب‌های پزشکی متعلق به پولاک نیز در این مدرسه نوشته شد. از سوی دیگر نخستین دستگاه رادیولوژی توسط دکتر حسابی و در کلاس‌های درس دارالفنون ابداع شده است. این دستگاه که طول آن بیش از ۴۰متر است هم‌اکنون در موزه شخصی دکتر حسابی نگهداری می‌شود. کمتر کسی می‌داند که نخستین فرستنده رادیویی هم توسط دکتر حسابی در دارالفنون ساخته شد. همچنین نخستین کتاب درسی کشور در دارالفنون منتشر شد.

مدرسه ‌راهبه‌ها یا دختران تارک دنیا

در میان هیاهو و شلوغی خیابان منوچهری به کوچه‌ای می‌رسیم که نام «ژاندارک» روی تابلو آن جا خوش کرده است. وارد کوچه که می‌شویم همین نام روی نمای مرمرین آپارتمان چندطبقه‌ای به شکل لاتین و فارسی نشان می‌دهد که نشانی را درست آمده‌ایم. ایستگاه دوم تور تهرانگردی مدرسه دخترانه ژاندارک است؛ مدرسه‌ای که نخست برای تحصیل دختران تارک دنیا، دختران ارمنی و اقلیت‌های مذهبی فعالیت داشت و بخشی از مدرسه هم به سرپناه دختران کم‌بضاعت اختصاص پیدا کرده بود. تاریخچه این مدرسه را کارشناس تور روایت می‌کند: «در سال ۱۲۶۵نخستین گروه‌ از آمریکایی‌ها، تحت عنوان میسیونرهای مذهبی، به ایران آمدند و در نقاط مختلف مدرسه ساختند. مدرسه ژاندارک هم جزء همین مدارس است.

در اسناد تاریخی، این مدرسه به مدرسه سورها (دختران تارک دنیا) نیز معروف بود. مکان نخستین «مدرسه ژاندارک» کوچک بود و خواهران سن‌ژوزف تصمیم می‌گیرند در محلی بزرگ‌تر این مدرسه دخترانه را دایر کنند. بنابراین، «مشیرالدوله پیرنیا»، از رجال قاجاری، بخشی از باغ خانه‌اش به مساحت حدود ۶۲۰۰ مترمربع را برای ساختن مدرسه به آنها هدیه می‌کند و به‌دلیل دوستی با نیکلای مارکف ساخت و طراحی این مدرسه را به او می‌سپارد.

این معمار در سال ۱۳۰۴ خورشیدی، کالج آمریکایی‌ها (مدرسه البرز) را می‌سازد. به همین دلیل بسیاری مدرسه ژاندارک را «البرز دخترانه» می‌دانند. این مدرسه دخترانه با مدیریت خواهران روحانی «سن ژوزف» آغاز به‌کار کرد. خواهران روحانی مدرسه ژاندارک قبل از اینکه در مدرسه فعالیت داشته باشند، یک مرکز خیریه در تهران دایر کردند؛ محلی کوچک در خیابان جمهوری که هنوز هم به‌عنوان خانه سالمندان فعال است.» (نام ژاندارک برگرفته از نام زنی فرانسوی است که برای نجات فرانسه از سلطه انگلیسی‌ها خدمات زیادی انجام داد و برای آنها بانویی مقدس و مهم محسوب می‌شود.)

آموزش زبان بیگانه ممنوع!

در ابتدا مدرسه تحت مدیریت فرانسوی‌ها اداره می‌شد و تا چند سال پس از انقلاب اسلامی نیز در آن حضور داشتند. حیاط پُشتی مدرسه که ساختمانی کوتاه و یک‌طبقه داشت، مدرسه‌ای برای دختران کم‌بضاعت و درمانگاه خیریه‌ای مخصوص مادران کم‌بضاعت بود. مدرسه شامل دوره ابتدایی و دوره متوسطه بود. دانش‌آموزان ارمنی و مسلمان در کلاس‌های جداگانه تحصیل می‌کردند. فارسی در کلاس ارامنه تدریس نمی‌شد، هر چند که از سال ۱۳۰۴، بنا به بخشنامه وزارت معارف، درس فارسی را به فهرست دروس متفرقه اضافه کرد و به دستور ناصرالدین شاه، وزارت معارف ایران تصمیم گرفت که تدریس در این مدارس را از زیر یوغ خارجی در بیاورد.

معلمان مدرسه اغلب از فارغ‌التحصیلان همین مدرسه بودند. معلمان کلاس‌های فارسی ایرانی و معلمان کلاس‌های فرانسه از دختران تارک دنیا بودند. این مدرسه از وزارت معارف نیز ماهانه بودجه‌ای دریافت می‌کرد که در سال ۱۳۰۴، ۱۰۰ تومان بوده است. مدرسه از آغاز دوزبانه بود؛ فارسی و فرانسه، اما وزارت معارف مدت کوتاهی از آموزش زبان فرانسه در این مدرسه جلوگیری کرد. مدرسه ژاندارک به‌دلیل ارزش‌های کالبدی، تاریخی و ساخت معمار بزرگی همچون نیکلای مارکف در زمستان ۱۳۷۸ به شماره ۲۹۲۸ در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رسید.

اولین مدرسه شبانه‌روزی پایتخت

مدرسه‌ای که در دامنه رشته کوه البرز در سال‌های دور در چهارراه کالج راه‌اندازی شد، مقصد بعدی تور تهرانگردی مرکز تهران‌شناسی همشهری است. مدرسه البرز، بعد از دارالفنون، یکی از قدیمی‌ترین بناهای آموزشی شهر تهران محسوب می‌شود. این مدرسه ابتدایی بود، اما همزمان با مدیریت دکتر جردن به دبیرستان تبدیل شد. اکبر کائینی، استاد برجسته دانشگاه و آموزگار قدیمی مدرسه البرز، نقل شنیدنی و متفاوتی از این مدرسه تاریخی دارد. او به سال‌های نخست فعالیت این مدرسه اشاره می‌کند: «در آن دوران، برخلاف سایر مدارس، خانه‌هایی برای زندگی کارکنان این مدرسه از جمله «ساموئل مارتین جردن»، مدیر مدرسه، در این فضا ساخته شد. هنوز هم بخشی از خانه وجود دارد که قسمتی از آن به خانه‌موزه جردن و بخش دیگر به فناوری‌های روز، همچون بررسی تکنولوژی هوش مصنوعی، در این مدرسه اختصاص پیدا کرده است.

این مدیر تغییرات شگرفی در مدرسه البرز ایجاد کرد. دکتر ساموئل جردن ریاست مدرسه را در سال ۱۲۷۸ بر عهده گرفت. در این سال، غیر از ۶کلاس دبستان، ۲کلاس دبیرستان نیز به آن افزوده شد و به‌تدریج دبیرستان چهارکلاسه‌ای ایجاد و در سال ۱۲۹۲ با اضافه شدن ۲کلاس دیگر، دوره دوازده‌ساله تحصیلی هم کامل شد.

در دوران ساموئل مارتین جردن این مدرسه‌ شبانه‌روزی شد و همچنین برای نخستین بار آموزش ورزش‌هایی چون فوتبال، بسکتبال و والیبال جزء کلاس‌های آموزشی دبیرستان قرار گرفت. مدرسه البرز از سال ۱۲۶۵توسط میسیونرهای آمریکایی که در دوره ناصرالدین‌شاه به ایران آمده بودند، ایجاد شد. در نخستین سال‌های شکل‌گیری این مدرسه، مکانش چندین بار تغییر پیدا کرد. زمین مدرسه به قدسی مستوفی‌الممالک، خواهر حسن مستوفی‌الممالک که میدان حسن‌آباد به نام اوست، تعلق داشت. این مدرسه تا سال ۱۳۱۹ زیر نظر آمریکایی‌ها اداره می‌شد.»

البرز یا سرپناه شبانه‌روزی محصلان بی‌بضاعت

مدیر مدرسه البرز دستور داده بود در مدرسه یک شبانه‌روزی هم بسازند. در سال ۱۲۹۶نخستین ساختمان شبانه‌روزی که در آن زمان تالار مک کورمیک (Maccormick Hall) نام داشت، ساخته شد، اما بعداً تخریب شد و از بین رفت. سپس زنی به‌نام هابین مورا از آمریکا به اینجا آمد و در سال ۱۳۱۲ شبانه‌روزی دیگری را به نام «تالار لینکلن» ایجاد کرد و در کنار آن یک کلینیک یا بیمارستان کوچک هم ساخت که اکنون جزء فضای مدرسه شهیدشرافت است اما تالار لینکلن دوام چندانی نداشت.

اکبر کائینی روایت می‌کند: «از سال ۱۳۲۲مرحوم دکتر سیدمحمدعلی مجتهدی گیلانی که بعدها بانی بزرگ‌ترین دانشکده‌های صنعتی کشور شد، مدیریت البرز را برای ۳۵سال متوالی به‌عهده می‌گیرد. در نهایت با مدیریت او این بخش با نگاهی متفاوت فعال‌تر از قبل شد. مجتهدی گیلانی تصمیم می‌گیرد پانسیون و مایحتاج تحصیل دانش‌آموزان بی‌بضاعتی را که خودش تشخیص می‌داد از توانایی مالی مناسب برخوردار نیستند، فراهم ‌کند. برای مثال، روزی دکتر مجتهدی از خیابان فردوسی به سمت چهارراه استانبول می‌رفته که می‌بیند بچه‌ای خیابان را جارو می‌زند. به سمت بچه می‌رود و می‌گوید: «ساعت ۱۰صبح است. چرا در مدرسه نیستی؟» پسرک می‌گوید: «پدر من رفتگر است. او باید خیابان را جارو بزند اما نمی‌رسد تنهایی جارو بزند. من به پدرم کمک می‌کنم.» دکتر پیش پدرش می‌رود و می‌خواهد از فردا پسر را به مدرسه البرز بفرستد تا درس بخواند. پدر می‌گوید من پول ندارم. دکتر، پسرک را به پانسیون می‌برد و ماهانه مبلغی هم برای کمک به پدر درنظر می‌گیرد. بعدها آن پسربچه، دانشمند دوم ناسا می‌شود. از این افراد کم‌توان مالی که توانستند در این پانسیون درس بخوانند و موفق شوند، بسیار است و امروز از آنها به‌عنوان افراد نخبه و تأثیرگذار جهان نام برده می‌شود.»