این نغمهها و سوگسرودهها را محسن شریفیان، نوازنده چند ساز این منطقه ،موزیسین و پژوهشگر موسیقی بوشهر ،سالیان قبل ضبط کرده و درسیدی کتابی به نام اهل ماتم آورده بود که بعدها آقای جهانگیر نصری اشرفی،محققموسیقی نواحی ایران آن را به مجموعه موسیقی شیعیان اضافه کرد که این مجموعه نیز در 5 سیدی از سوی انتشارات ماهور به بازار موسیقی عرضه شد.
پخش و به کارگیری این نغمهها در موسیقی مختارنامه اگرچه بازتابهای مثبت و موثری داشت،اما به دنبالآن برخی نکات از جمله بیاعتنایی دستاندرکاران این مجموعه به حفظ حقوق معنوی گردآورندگان سبب شد تا حواشی چندی در این کار ایجاد شود.
محسن شریفیان در گفت وگویی با همشهری آنلاین از ویژگیهای موسیقی سوگ بوشهر و نیز حواشی پخش نغمات گردآوری شده توسط او در موسیقی سریال مختارنامه و البته نامه گلهمندانهاش به رئیس سازمان صدا و سیما سخن گفته است.
- آقای شریفیان! به نظر می رسد در میان انواع موسیقی که در نواحی ایران وجود دارد هم موسیقی سوگ و هم موسیقی سرور درنواحی جنوب ایران برجسته است ،شما دلیل را در چه میدانید؟
سادگی موسیقی و جذابیت ریتم و تنالیته این نوع موسیقی چنین بستری را فراهم کرده است که هر شنوندهای در همان ابتدا جذب این موسیقی شود، من خودم با توجه به پژوهشهایی که در زمینه موسیقی بوشهر انجام دادهام ، معتقدم موسیقی و نغمههای این منطقه قابلیت جهانی شدن دارند ،چنانکه در هر نقطه از جهان که گروه ما(گروه لیان) به اجرای موسیقی پرداخت هم اقبال عموم شنوندگان را به دنبال داشت و هم متخصصان موسیقی آن کشور به پرس و جو و دقت در ویژگیهای تخصصیتر این موسیقی پرداختند.
- خود شما از چه زمانی علاقهمند به گردآوری نغمات موسیقی نواحی منطقه خود افتادید؟
من از همان ابتدای فعالیتم در حوزه موسیقی بوشهر این کار را مورد نظر داشتم. چون اصولاً یکی از شیوههای آموزش موسیقی بومی ایران همین گردآوری و دقت در اجراهای موسیقی بومی است چه از حال و چه از گذشته اما با چاپ اولین مقاله ام در سال 1374 در آیینه جنوب کارم را جدیتر دنبال کردم تا به امروز که چند کتاب وآلبوم در این زمینه منتشر کردم و کتاب تاریخ موسیقی بوشهر را هم در دست انتشار دارم.
- از چگونگی ضبط قطعات موسیقی مذهبی بوشهر بگویید؟
من برای چاپ کتابم نیاز داشتم یک سی دی صوتی هم به همراه آن منتشر کنم. و این اولین بار بود که چنین اتفاقی رخ میداد که در حوزه موسیقی نواحی ایران کتابی به همراه سیدی منتشر میشد. بنابر این به دلیل نبود و کمبود امکانات به صرافت افتادم از امکانات صدا و سیمای مرکز بوشهر استفاده کنم. از این رو برای همکاری در این زمینه با صدا و سیمای مرکز یادشده صحبت کردم. آنها گفتند ما فقط استودیو را در اختیار شما قرار میدهیم و غیر از آن هیچ کمکی نکردند. در نتیجه تمام هزینههای این کار از پذیرایی تا ایاب و ذهاب بعضی از هنرمندان که آنها را باید از روستاها میآوردم، و راضی کردن عوامل ضبط، همه و همه به عهدهی خود من بود!
چند وقت پیش بود که در مورد مرگ بیستمین نفر از افرادی که با من در این مجموعه فعالیت کردند (زنده یاد باقر آرامی)، مطلبی نوشتم. باید این کار را میکردم تا فردا به نسل آینده در حد خودم پاسخ داده باشم. در جریان ضبط این اثر ضرر مالی هم متحمل شدم که مشکلاتی را نیز برایم در پی داشت. خیلیها نمیدانستند و نمیدانند که من برای ثبت و ضبط این ملودیها چه کشیدم. بعدها هم حاصل زحمتم، یعنی ساعتها پژوهش و گردآوری آواهای ناب مذهبی را صدا و سیمای مرکز بوشهر به نام خود ثبت کرد. آن هم بدون پرداخت حقوق مادی و معنوی من و همکارانم.
- اگر چه استفاده از موسیقی بوشهر در آهنگسازی آقای احمد پژمان روی سریال دلیران تنگستان بروز یافت، اما نغمهای که آقای توسلی روی سریال مختارنامه چه در تیتراژابتدایی و چه در تیتراژ انتهایی استفاده کرد باز هم این گونه موسیقایی را در نزد عامه مردم بیشتر شناساند. به عنوان یک موزیسین میخواستم نظر شما را درباره کار آقای توسلی بدانیم؟
من از توجه این هنرمند ارزشمند به موسیقی بومی ایران و همینگونه فعالیت تحقیقاتی ایشان برای ساخت این موسیقی تشکر می کنم. شکی نیست که اینگونه کارها آنهم در قالب یک سریال پرمخاطب می تواند برای معرفی اینگونه موسیقیها بسیار مهم باشد. اما باید همواره امانت داری را رعایت کنیم تا شائبهای پیش نیاید.
- از قرار هیچ گونه نامی از شماویا آقای جهانگیر نصری اشرفی که گردآورنده مجموعه سی دی موسیقی شیعیان است، در تیتراژ کار نیامده است؟
نمیدانم چه بگویم! تکلیف این جور جرایم هنری مشخص است. خیلی وقتها کارهای ما را دست فروشها بدون نام و نشان میفروشند که طبیعی است از آنها نباید گله کرد، چون نه از قوانین حفظ حقوق مولف و مصنف آگاهی دارند و نه این که اصولا در این زمینه فرهنگسازی از طرف نهادهای دولتی، از جمله صداو سیما صورت گرفته است. تا آنجایی که من در خاطر دارم، تنها در زمینه سرقتهایی که از فیلمهای سینمایی انجام میشد، خانه سینما کارهایی انجام داد که در ابتدای این فیلمها شما برخی هنرپیشههای معروف و کارگردانان نامی را میبینیدکه این کار (یعنی سرقت و کپی کردن غیر مجاز یک فیلم) را تقبیح میکنند وآن را معادل دزدی میدانند.
اما در زمینه موسیقی نه خانه موسیقی تا کنون کاری انجام داده است و نه این که صدا و سیما به این مسئله اعتنایی میکند. من وقتی میبینم که صدا و سیما براحتی این کار را انجام میدهد ، توقعی از دست فروش ندارم. چون او نیاز مالی دارد اما صدا و سیما چرا باید این کار را انجام دهد. .... خود شما آقای مختاباد. شاهد هستید که اغلب اوقات صدا و سیما موسیقی ما و دیگر همصنفانمان را بدون ذکرنام صاحب اثر و معرفی اثر پخش میکند.
- بله.من که هر روز به شکل دائم شنونده شبکه رادیو آوا هستم ، شاهدم که کلا آثار بدون ذکر نام آهنگساز و اثر پخش میشود؟
تازه اگر بخت آن را داشته باشیم که موسیقی مان را پخش کنند! چون بیش از یک سال است که صدا و سیما مجوز پخش قطعات موسیقی بوشهر را بدلیل ریتمیک بودن آن صادر نمیکند....
- قطعه ای را که شما گردآوردید ایشان استفاده کردند،می خواستم بدانم این قطعه دقیقا درکجا و توسط چه کسی خوانده شد؟
من به موسیقی متن زیاد دقت نکردم به جز مواردی؛ یعنی راستش از دیدن این فیلم با توجه به رفتار سازندگان آن زیاد لذت نمیبرم. هرچند کار ارزشمندی است. اما آواز تیتراژ پایانی کار خانم صدیقه بهرانی بود که در اصل به آن شوره می گویند و زنها در عزاداری آن را میخوانند وهمینگونه موسیقی تیتراژ شروع نیز اقتباس از عزاداری زنانه در بوشهر بود که خانم معصومه آسیه آن را خوانده بودند که البته در موسیقی سریال مختارنامه تیتراژ ابتدایی باهمان شعر توسط یک نوحهخوان مرد خوانده میشود،اما تیتراژ انتهایی با حذف برخی کلمات تنها آوای لالایی خانم بهرانی در کلیت کار استفاده شده است.
- شما نامهای هم به آقای ضرغامی نوشتید در اعتراض به این رفتار، مضمون آن نامه چه بود؟
دو موضوع را مورد پرسش قرار دادم یکی در مورد مستند خیری و دیگری موسیقی لالایی و برخورد ایشان با این دو موضوع.
- ماجرای مستند خیری چه بود؟
چندی پیش در مصاحبه با کارگردان سریال مانای «دلیران تنگستان» ،استاد همایون شهنواز، که در کتابی با عنوان «دلیران خاموش» منتشر شد، متوجه شدم که احتمال تولید فیلمی از گفتوگو با «خیری» زن «رئیسعلی دلواری» که پیش از انقلاب صورت گرفته بود، وجود دارد. به اتفاق استاد شهنواز نامهای نوشتیم و من پیگیری این موضوع را به مدیر صدا و سیمای مرکز بوشهر پیشنهاد دادم. خوشبختانه این گفتوگو بعدها در آرشیو تهران پیدا شد اما شوربختانه با یک مونتاژ ضعیف با تبلیغات فراوان این کار از شبکه یک سیما بدون نام کارگردان و عوامل این یافتهی ارزشمند پخش شد. با چنین اقدامی این سؤال مطرح بود که آیا مهندس ضرغامی که مانور تبلیغاتی زیادی بر روی این گفتوگو داشت، از خود نپرسید که این فیلم پس از چهل سال چگونه و توسط چه کسانی در آن منطقه دورافتاده ضبط شده بود؟! چه کسی کارگردان بود؟ چه کسی گزارش گرفت؟
پس از این اتفاق، شهنواز همیشه از من گلایه می کند که تو باعث شدی فیلمی که من برای دل خودم گرفتم لو برود. او از من شکوه کرد که چرا چنین کاری را کردند.
- وبخش دیگر نامه درباره همین کاری بود که دستاندرکاران سریال مختارنامه صورت دادند؟
بله پس از گذشت چند ماه از کار بیکیفیتی که روی فیلم آقای شهنواز انجام دادند، این اتفاق تلخ به نوعی دیگر در مورد موسیقی و آواز لالایی در سریال «مختارنامه» تکرار شده است؛ سریالی که این روزها خیلی مورد استقبال قرار گرفته و البته حواشی زیادی هم داشته است. در تیتراژ این سریال مجدداً شاهد جفای دیگری هستیم.
- آنها نوشتهاند که منبع اصلی این ملودی و نغمه آلبوم موسیقی شیعیان از موسسه انتشاراتی ماهور بوده است؟
اما ، منبع اصلی لالایی تیتراژ این سریال و همینگونه تیتراژ شروع از سی دی و کتاب «اهل ماتم» (کار پژوهی نگارنده در حوزهی موسیقی آیینی بوشهر) است. البته کارگردان محترم نام یکی از مآخذ کار را در تیتراژ ذکر کرده آنهم در یک اقدامی عجیب؛ بدون نام گردآورنده آن مجموعه یعنی آقای جهانگیر نصری اشرفی و بدون نام خواننده یعنی خانم صدیقه بهرانی، پس اینکه موسیقی بوشهر این مجموعه کار محسن شریفیان بوده است توقع بی جایی است! موسیقی ای که در تیتراژ شروع و پایانی و البته در موسیقی متن به کرات از آن استفاده شده است.
اکنون هم این گونه مورد تقدیر قرار میگیرم که آقای ضرغامی و عوامل ایشان بدون اینکه از پژوهشگر و گردآورندهی آن ذکری شود از خانم خوانندهی لالایی البته به نفع خود و همکارانش تقدیر میکند! چه میشود کرد؟ این روزگار تلخ پژوهشگران موسیقی در ایران است...
رادیو و تلویزیون همواره بیاذن و اجازه از مطالب پژوهشی و یافتههای صوتی ما استفاده کرده و میکند. اما حالا باز آقای ضرغامی بدون اینکه ذکر کند چگونه این آواها ضبط شده - با وجود همهی تنگناها و مشکلات از جمله ممنوعیت ضبط صدای زن - به گونهای عمل میکنند که گویی این اثر زاییدهی ذهن و تلاش دستاندرکاران صدا و سیما بوده است! این را گفتم چون هم دفتر ایشان و هم امور استانهای سازمان و هم مرکز بوشهر همگی در جریان اصل ماجرا بوده و با نگارنده در تماس بودند. اما...
در ایران کسی نگران حقوق معنوی پژوهشگران نیست. حکایت همچنان باقی است!
- آیا تا کنون واکنشی از سوی دست اندرکاران صدا و سیما به این نامه صورت گرفت یا نه؟
تنها در خبرها آمده بود که تهیه کننده محترم این سریال اعلام کرده که نام من را در تیتراژ می نویسند! من نفس کار را به سئوال کشاندم. مشکل من و امسال من این نیست که نام ما آمده یا نه. من رعایت حقوق و شکل صحیح استفاده یا اقتباس از آثار دیگران را یادآور شدم و اینکه برای کار همدیگر ارزش قائل شویم و احترام بگذاریم و پاسخگو باشیم.
- از برنامه های آینده خود و گروه لیان بگویید؟
در حال معرفی آلبوم شروه خوانی هستم که چند وقت پیش توسط شرکت ماهور منتشر شد و همینگونه انتشار کتاب تاریخ موسیقی بوشهر که به اتفاق سید قاسم یاحسینی آن را نوشته ام و به زودی حوزه هنری آن را چاپ خواهد کرد. با گروه لیان هم مشغول تمرین هستیم تا اگر برنامه هایمان کنسل نشود! به اجرای موسیقی بپردازیم.