این رفاقت و نزدیکی اما طی سالهای اخیر و با ظهور و بروز پدیدهای به نام اینترنت که رسانههای اجتماعی نیز در آن تبلور یافته، قدری بهنظر گسسته شده است.
البته با توجه به دلایلی که در این مطلب از زبان اساتید رسانهای کشور اقامه شده و با توجه به اینکه نگارنده به این مسئله اشاره کرده که همچنان کتابهای زیادی چاپ و روانه کتابخانهها میشوند بعید است که اقبال به کتاب در میان عامه مردم کاهش یافته باشد.
بنا بر آنچه در مطلب ذیل اشاره شده است رسانههای اجتماعی که محتوای آن در فضای آنلاین انتشار مییابد قرار نیست جایگزین کتاب شود. رسانههای اجتماعی در واقع هماکنون مکمل کتاب محسوب میشوند زیرا قدرت بازانتشار محتوای کتاب در این رسانهها وجود دارد.در واقع رسانههای اجتماعی مطالب موجود در کتابها را میان مخاطبان و کاربران اینترنتی تبادل میکند.
قدمت کتاب به معنای امروزی و نشر با مفهوم گوتنبرگی حدود 570 سال است؛ قدمتی که با ظهور رسانههای جدیدتر نه تنها مغفول نمانده بلکه حاکمیت آن استوارتر شده زیرا شرط قدمت، بقاست و نمود آن فراوانی کتب مختلف در بازار و بازنمایی آنها در رسانههای گوناگون است.
اما ظهور رسانههای اجتماعی فرصت جدیدی را پیشروی صنعت تولید و نشر کتاب قرار داده؛ فرصتی که در مقایسه با صنایع دیگر چشمنوازتر است زیرا هر دوی آنها (رسانههای اجتماعی و کتاب) تنها محتوا تولید و نگهداری میکنند. حال سؤال این است که این محتوا چگونه میتواند بین آنها منتقل شود؟
به زبان ساده، کتاب همانند رسانههای اجتماعی ابزار تولید محتواست، پس این دو میتوانند به یکدیگر در جهت تولید محتوا و جذب مخاطب کمک کنند.
محتوای کتاب را یکسری افراد مشخص با نام نویسنده تولید میکنند، در حالی که محتوای رسانههای اجتماعی را کاربران تولید میکنند. محتوای کتاب به صورت سنتی و روی کاغذ منتشر میشود در حالی که محتوای رسانههای اجتماعی در فضای آنلاین انتشار مییابد.
در همگرایی رسانههای اجتماعی و کتاب پارادوکسی اساسی نهفته است و آن اینکه رسانههای اجتماعی قرار نیست جایگزین کتاب شوند، بلکه رسانههای اجتماعی هم اکنون مکمل کتاب بهشمار میروند زیرا قدرت باز انتشار محتوای کتاب در این رسانهها وجود دارد.
اما نکته اصلی این است که رسانههای اجتماعی ابزاری برای خرید یا فروش کتاب نیست، بلکه ابزاری برای تغییر در تصمیمگیری، تعامل و درگیری با مخاطب، پایش و اندازهگیری محتوا و مخاطب است. اخیرا همایش رسانههای اجتماعی و کتاب توسط انتشارات سوره مهر در حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی برگزار شد و آخرین بررسیهای این حوزه توسط استادان و پژوهشگران ارتباطات و رسانههای اجتماعی ارائه شد.
شبکههای اجتماعی عامل جمعی خواندن
دکتر مسعود کوثری، عضو هیأت علمی گروه ارتباطات دانشگاه تهران در سخنانی با محور «شبکههای اجتماعی، اجتماعات تفسیری و رمانخوانی در ایران» به شناخت اجتماعات تفسیری تأکید کرد و گفت: باید با شناخت این اجتماعات، کتاب را در اختیار عموم قرار دهیم زیرا شبکههای اجتماعی علاوه بر ایجاد امکان بحث درباره کتاب، باعث تأثیرگذاری در تعامل با خوانندگان میشود.
این تأثیرگذاری زمانی است که سوژه و بازخورد از طرف خوانندگان دریافت میشود و در کتاب تأثیر میگذارد؛ یعنی کتاب در تعامل با خوانندگان تولید شده است. وی با طرح این سؤال که شبکههای اجتماعی چه کمکی به ما میکنند که به صورت فردی از آن محروم هستیم؟ پاسخ داد: آدمها با تفکرات و تعصبات خود زندگی میکنند. شبکههای اجتماعی راهی است برای تعامل و دور شدن از تعصبات و عبور از شیوههای سنتی خواندن به سمت جمعی خواندن بنابراین شبکهها افراد را اجتماعی میکنند. به این مفهوم که آنها را به شنیدن نظرات دیگران عادت میدهند.
شبکههای اجتماعی حلقه ارتباطی در ترویج کتابخوانی
دکترمحمد سلطانیفر، عضو هیأت علمی گروه ارتباطات دانشگاه آزاد واحد علوم تحقیقات سخنرانیای درباره «نقش شبکههای اجتماعی در ترویج کتابخوانی» در این همایش ارائه کرد.
به اعتقاد او، عضویت در شبکههای اجتماعی حلقههای ارتباطی را تکثیر میکند که این مسئله امکان تبادل و انتشار اطلاعات و بسیج منابع جنبش را در شرایط بهتر مهیا میکند.
به گفته وی از جمله تأثیرات شبکههای اجتماعی بهوجودآمدن سرمایه اجتماعی مخاطبان، ایجاد صمیمیت و ارتباطات گسترده و اعتماد متقابل میان مخاطبان است.
سلطانی فر عامل اصلی کتابخوانی در شبکههای اجتماعی را بسیج منابع انسانی خود خواسته ذکر کرد و افزود: میتوان از بسیج منابع انسانی خودخواسته و متعهد در راستای ترویج مبتنی بر مشارکت فعال و خودگزینشگر مخاطبان در شبکههای اجتماعی استفاده کرد. به عبارتی شبکههای اجتماعی حلقههای ارتباطی در راستای کتابخوانی هستند.
نقد تعاملی کتاب در رسانههای اجتماعی
دکتر حسینعلی افخمی، عضو هیأت علمی گروه ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی سخنرانیای درباره «نقد کتاب در رسانههای اجتماعی» ارائه کرد و گفت: برای نوشتن نقد در رسانههای اجتماعی، نویسنده علاوه بر معرفی خود باید از قواعد نوشتن نقد در مطبوعات پیروی کند. حجم نقد در رسانههای اجتماعی باید کوتاه و حداکثر بین 150 تا 1500کلمه باشد.
به گفته وی، رسانههای اجتماعی در واقع دنباله رسانههای قدیمیتر و سنتی هستند و برخلاف رسانههایجمعی همچون رادیو و تلویزیون رفتار توده وار در این فضا وجود ندارند.
مخاطبان در این رسانهها به صورت تعاملی فعالیت میکنند، بنابراین ارتباط مخاطب تعاملی است و مدیران نمیتوانند روی مخاطبان تسلط چندانی داشته باشند.
افخمی درباره تفاوت نقد در رسانههای سنتی و رسانههای اجتماعی اظهار داشت: در رسانههای سنتی چون روزنامه، نقد کتاب نوشته میشد ولی مخاطب تنها گیرنده پیام بود و نمیتوانست تعاملی داشته باشد ولی در رسانههای اجتماعی وقتی نقد کتابی ارائه میشود، مخاطب میتواند فعالانه دخالت کرده و نقدهای خودش را بیان کند. اینجا ناشر و نویسنده کتاب میتوانند عکسالعمل مخاطبان را دریافت کنند و از طریق آنها بین خواننده بالقوه با نویسنده ارتباط پویا و تعاملی برقرار کنند.
گفتنی است در این همایش همچنین 2مقاله با عنوانهای «رسانههای اجتماعی و کتاب؛ بازگشت عموم و باز نشر کتاب» و «شبکههای اجتماعی کتابمحور و ارائه راهکارهای بومی» ارائه شد و نخستین شماره فصلنامه تحلیلی و پژوهشی «کتاب مهر» با موضوع «رسانههای اجتماعی و کتاب» نیز منتشر شد.