به نام خدا؛ با سلام خدمت حضار گرامی و باسپاس از قبول دعوت برای حضور در دومین نشست تخصصی موسسه مطالعات آمریکای شمالی و اروپای دانشگاه تهران.
سخنرانی من تحت عنوان "جامعه اطلاعاتی چیست؟ پیشینه و نشستهای جهانی درباره یک مفهوم" ارائه میشود.
من دراین سخنرانی به مواردی چون ریشه عبارت جامعه اطلاعاتی؛ خوشبینی و بدبینیها در مورد جامعه اطلاعاتی؛ مراحل تکوین و طبقهبندیهای مربوط به جامعه اطلاعاتی؛ به دیدگاههای جهانی در اجلاسهای سران جهان [۱]؛ به تعریف جامعه اطلاعاتی در سند تعهد تونس؛ و به یازده خط عمل جامعه اطلاعاتی؛ به تحولات مهم پس از اجلاس ۲۰۰۵ تونس مشتمل بر تکوین گروه سازمان ملل درباره جامعه اطلاعاتی؛ یونسکو و جامعه اطلاعاتی؛ نقش کمیسیون علم و فناوری برای توسعه؛ به نقش نهادهایی نظیر گروه کاری حاکمیت اینترنت [۲] و آیکان؛ مؤسسه اینترنتی برای اعداد و نامهای اختصاص یافته [۳] و فروم حاکمیت اینترنت [۴]؛ به نشستهای مرتبط با حاکمیت اینترنت؛ به مهمترین چالشهای بحث حاکمیت اینترنت؛ به فرومهای ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۱؛ به مقولاتی نظیر زبان و محتوای بومی؛ مقوله نرم افزار؛ حقوق ارتباطی و دو گروه کارشناسان موجود در این عرصهها؛ به شباهت تاریخی با حلقه گمشده؛ به مقوله فرهنگ به مثابه اطلاعات و به چشماندازهای موجود تا سال ۲۰۱۵ اشاره خواهم کرد.
ریشه عبارت جامعه اطلاعاتی
از نگاه آمریکاییها عبارت جامعه اطلاعاتی[۵] با کتاب تولید و اشاعه دانش[۱] - اثر فریتز مک لوپ [۶]- وارد ادبیات ارتباطات شده و این در حالی است که ژاپنیها معتقدند تادئو اومه سائو[۷] استاد دانشگاه کیوتو در ۱۹۶۳ و یونهجی ماسودا[۸] درسال ۱۹۶۸ این واژه را به کار بردهاند که در زبان ژاپنی یوهوکا شاکائی نامیده میشود.
اجاز بدهید حالا به تعریف ماسودا از اطلاعات اشاره کنم. از دیدگاه ماسودا تولید اطلاعات با ارزش در جامعه اطلاعاتی قدرت محسوب میشود، نه مواد با ارزش.
به چند دیدگاه دیگر هم باید در این باره اشاره کرد. دانیل بل[۹] جوامع اطلاعاتی را جوامعی میداند که در آن فعالیتهای پردازش اطلاعات، بیشتر از تولیدات صنعتی و کشاورزی است[۲] و در بین چهرههای معاصر؛ بیل گیتس[۱۰] بنیانگذار مایکروسافت هم قصد مایکروسافت را کمک به سران دولتها برای مقتدر ماندن در جامعه اطلاعاتی اعلام کرده است.
جالب است بدانید همین دیشب باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا مدیر کل اجرائی میکروبلاگ توئیتر[۱۱] را یعنی آقای دیک کاستولو[۱۲] را به عضویت کمیته مشورتی ارتباطات دوربرد امنیت ملی آمریکا[۱۳] منصوب کرد. رئیس جمهور آمریکا اعلام کرد من بسیار سپاسگزارم که این افراد استعداد قابل توجه خود را در اختیار دولت قرار میدهند. [۳]
البته بهترین راه برای آشنایی با نظریههای جامعه اطلاعاتی مطالعه کتاب فرانک وبستر[۱۴] است که به فارسی هم توسط دکتر اسماعیل قدیمی ترجمه شده است[۴]
خوشبینیها و بدبینیها درباره جامعه اطلاعاتی
از میان دیدگاههای موافق جامعه اطلاعاتی - که به نوعی به تاثیرات و به جبر تکنولوژی معقتدند - و همچنین از میان دیدگاههای مخالفان جامعه اطلاعاتی میتوان در مجموع به آرای این افراد اشاره کرد.
ابتدا به آرای خوشبینها اشاره میکنم که جامعه اطلاعاتی را مدینه فاضله فرض میکنند و میگویند اگربه نتیجه برسد همه را نجات خواهد داد.
به عنوان نمونه؛ جان نیسبیت[۱۵] معتقد است فردای جامعه اطلاعاتی در خدمت نفوذهای فردی، حرفهای و نهادی است.
آلوین و هایدی تافلر[۱۶] معتقدند جامعه اطلاعاتی یک موج سوم است که فراتر از تکنولوژی و اقتصاد است.
و در همین جمع خوشبینها؛ ژان پییر دوپویی میگوید جامعه اطلاعاتی بیاندازه هماهنگ خواهد بود، دهکدهای سیارهای و آرمانی خواهد بود.
خوشبینها در حوزه ارتباطات در حقیقت؛ نوعی تکنولوژی مذهب[۱۷] هستند و هیچ چیزی را بدون تکنولوژی نمیپذیرند و به نوعی به جبر تکنولوژی هم اعتقاد دارند.
اما مخالفان جامعه اطلاعاتی آرای دیگری دارند.
هربرت ای. شیلر[۱۸] (۱۹۱۹-۲۰۰۰) جامعهشناس و منتقد رسانهای که استاد دانشگاه کالیفرنیا بود میگوید پشت این بزرگراههای الکترونیک؛ منافع شرکتها پنهان است و پسر او دن شیلر[۱۹] جامعه اطلاعاتی را پانکاپیتالیسم دیجیتال میخواند[۵] و داگلاس کلنر[۲۰] نظریه پرداز انتقادی و معتقد به مکتب فرانکفورت جهانیسازی را ریشه تحولات مرتبط با جامعه اطلاعاتی میداند[۶] و مانوئل کاستلز[۲۱] هم به صراحت اعلام میکند نعمتهایی را که شگفتانگیزترین انقلاب تکنولوژیک تاریخ به مردم نوید داده، به آنان ارزانی نخواهد داشت. [۷]
در حقیقت شیلر که حالا چشم از جهان هم فروبسته است میگفت پشت این بزرگراههای دیجیتال منافع شرکتها پنهان است. من کتاب اطلاعات و اقتصاد بحران[۸] شیلر را که ترجمه کردم او در این کتاب بیشتر بر نقش شرکتها تاکید کرده و به رابطه آنها با پنتاگون؛ سازمانهای مختلف سیاست خارجی آمریکا و حتی به رابطه آنها با دانشگاههای آمریکا میپردازد. پسر هربرت شیلر هم یعنی دن شیلر که به کتاب او اشاره کردم به جوامعی نظیر جامعه اطلاعاتی از همین زاویه پانکاپیتالیستی مینگرد. کلنر هم که گفتم از رادیکالهای عرصه ارتباطات است جهانیسازی را ریشه جامعه اطلاعاتی ذکر میکند.
مانوئل کاستلز هم که با همت پدر علم ارتباطات ایران آقای دکتر معتمدنژاد - که الان در این نشست هم در خدمتشان هستیم - به ایران آمد یک کتاب سه جلدی در این زمینه دارد تحت عنوان جامعه شبکهای و دوستان میتوانند دیدگاههایش را مطالعه کنند او هم نگاهی انتقادی به جامعه اطلاعاتی دارد.
طبقهبندیهای مرتبط با جامعه اطلاعاتی
اجازه بدهید حالا به طبقهبندیهای مهم موجود درباره جامعه اطلاعاتی اشاره کنم که طبقه بندی جیمز بنیگر[۲۲] جزو مهمترین آنها است. او در طبقهبندی جامعه اطلاعاتی به سه مرحله اشاره میکند. [۹]
مرحله اول سالهای شصت تا هفتاد را در برمیگیرد. بنیگر میگوید جامعه در این مرحله از نظر اطلاعات به یک حد اشباع رسیده است. طبق آرای او جامعه در مرحله دوم که سالهای هشتاد تا نود را در برمیگیرد و در حقیقت بر پایه اطلاعات است؛ به یک وضعیت اطلاعاتپایه[۲۳] رسیده و آماده است برای کار. اما در مرحله سوم؛ جامعه، تحت سلطه ارتباطات است و از نظر بنیگر این جامعه هنوز در حال تکمیل شدن است. بنیگر، معتقد به حاکمیت کنترل در دنیای مدرن است. او مثلا میگوید جدول حرکت قطارها، جدول زمانبندی کارخانهها برای تولید و موارد دیگری از این قبیل همه نمادهای کنترل هستند و همگی حاکی از حاکمیت روند کنترل بر روی فعالیتهای بشر است. این دیدگاه هم عملا در کمپ دیدگاههای رادیکال قرار میگیرد.
کاپیتالیسم |
جامعه صنعتی |
جنگ سرد |
اطلاعات به عنوان فرهنگ |
مرحله اول ۱۹۶۰ تا ۱۹۷۰: جامعه غنی شده از نظر اطلاعات |
|||
تولید اطلاعات |
تکنولوژی اطلاع رسان |
اشتغال اطلاعاتی |
|
مرحله دوم ۱۹۸۰ تا ۱۹۹۰: جامعه اطلاعات پایه |
|||
قابلیت اتصال |
تخصصی شدن |
جهانی سازی |
|
مرحله سوم ۱۹۹۰ تا ۲۰۰۰: جامعه تحت سلطه اطلاعات |
|||
اطلاعات به عنوان تولید |
همگرائی رسانهها |
اطلاعات به عنوان فرهنگ |
اما طبقه بندی دیگر از جامعه اطلاعاتی متعلق به لازلو کاروالیکس[۲۴] است. این هم به نظر من یک طبقهبندی خوب است. از این منظر میتوان به درک شش مدل از دنیای امروز رسید که چطور این مدلها جامعه اطلاعاتی را فهم میکنند و فرض میگیرند. [۱۰]
۱. به عنوان یک موضع مسلط صنعتی جدید (طبقهبندی توصیفی - اقتصادی)
۲. به عنوان یک ماده فراصنعتی (نگاه به اقتصاد و جامعه از زاویه تغییر جامع پارادایم سیاسی - هنجاری)
۳. به عنوان ایدهال اجتماعی در خدمت برنامهریزی استراتژیک (طبقهبندی آینده گرایانه انسانی)
۴. به مثابه درک جهان و آینده نزدیک (تحلیل تغییر سیستمهای فرعی- اجتماعی)
۵. به مثابه سیاست (قدرت برنامهریزی اجتماعی)
۶. به مثابه کانون تمرکز سنتز اجتماعی (تحلیل عمیق واقعیتهای تغییر یابنده)
همانطور که ملاحظه میکنید یک طیف آنرا به صورت یک ماده فراصنعتی میبینند، مثل مدل تافلری که در آن اطلاعات فراتر از صنعت است. جامعه جدیدی است و پارادایمها را کلا عوض خواهد کرد.
گروهی آنرا یک ایدهال اجتماعی و در خدمت برنامهریزی میبینند. یک عده میگویند جامعه اطلاعاتی در زمینه درک بیشتر دنیا و آینده به ما کمک میکند.
عدهای از جنبه سیاست به آن نگاه میکنند، که چه فاکتورهای سیاسی و یا تغییرات سیاسی میتواند ایجاد کند و بالاخره برای عدهای هم تمرکز آن از جنبه سنتز اجتماعی - که یک نوع همگرایی را بین بخشهای مختلف اجتماعی به عنوان یک محصول نهایی ایجاد میکند - مهم است.
اینجا بد نیست به یک مدل دیگر هم اشاره کنم و آن نگاهی است که بر سه عرصه جهانی غلبه دارد. طبق جدول؛ ستون سمت راست آمریکا است، ستون بعدی اتحادیه اروپا و ستون بعدی هم تلقی ژاپن از جامعه اطلاعاتی است.
ژاپن |
اتحادیه اروپا |
آمریکا |
وزارت تجارت و صنعت بینالمللی |
جامعه اطلاعاتی |
زیرساخت ملی اطلاع رسانی |
زیرساخت اطلاع رسان پیشرفته Program for Advanced Information Infrastructure |
جامعه اطلاعاتی جهانی Global Information Society گسترش شبکه جامعه اطلاعاتی |
زیرساخت جهانی اطلاع رسانی |
جامعه نوین اطلاعاتی - ارتباطی The Creation of a New Info-Communication Society |
تنوع Diversity توجه به تمایزهای کشورها |
بازارها |
آمریکاییها یک زیر ساخت ملی اطلاعرسانی را دنبال کردند به نام [۲۵]NII که بیشتر با دیدگاهها و تحرکات آقای ال گور[۲۶] در آمریکا شروع شد. آمریکاییها سپس به دنبال مقوله دیگری به نام [۲۷]GII رفتند تا سعی کنند دنیا را از نظر مقررات و استانداردها شبیه NII خودشان بکنند. یعنی شیوهای را در پیش گرفتند تا زیر ساختهای اطلاعرسانی جهانی را شبیه زیرساختهای ملی خودشان کنند. به همین دلیل هم بود که فشارهای زیادی را به جهان در زمینه لیبرالیزه کردن مقررات ارتباطی یا مقررات زدایی[۲۸] وارد کردند.
به نظر آمریکاییها اگر شهری کنار بزرگراه ارتباطی نباشد شهری مرده است. بنابراین سعی کردند همه چیز خود را به فضای وب بیاورند. نگاه آنها هم مبتنی بر بازاریابی است شما اپل[۲۹] و مایکروسافت[۳۰] را ببینید همه در تلاشند تا سهم بازار آمریکا در این زمینه بالا بماند.
اتحادیه اروپا دنبال جامعه اطلاعاتی جهانی[۳۱] است و بیشتر به تنوع کشورهایی که در حوزه اتحادیه اروپا هستند دقت دارد و بیشتر نگاهی فرهنگی به جامعه اطلاعاتی دارد.
ژاپنیها در آسیا عمدتا نگاه سخت افزاری و تکنولوژیک دارند به پدیده و خیلی در بحثهای محتوایی فعال نیستند.
اجلاسهای سران جهان؛ به سوی جامعه اطلاعاتی:
خوب به نظرم حالا اهمیت مبحث جامعه اطلاعاتی؛ با این تاریخچه کوچکی که ارائه کردم، مشخص شده است. پس اجازه بدهید اکنون اشاره کنم به نشستهای جهانی آن هم فقط به نشستهای سران جهان در دهه ۱۹۹۰. همانطور که میدانید جهان در دهه ۱۹۹۰ شاهد نشستهای زیر در سطح سران بوده است:
۱۹۹۲: ریودوژانیرو درباره زمین (محیط زیست)
۱۹۹۳: وین درباره حقوق بشر
۱۹۹۵: پکن درباره زنان
۲۰۰۰: ژوهانسبورگ درباره توسعه پایدار
اما حالا نگاه کنید به دو نشست دیگر در دهه بعدی و باز هم در سطح سران:
۲۰۰۳: ژنو درباره جامعه اطلاعاتی (WSIS-۱)
۲۰۰۵: تونس درباره جامعه اطلاعاتی (WSIS-۲)
ببینید در این نشستها که به آنها اشاره کردم فقط سران جهان جمع شدهاند و به قول معروف summit بودهاند و مثلا نشستهایی از نوع دولتی یا بیندولتی و یا بینالمللی در حد وزیر و غیره نبودهاند؛ یعنی فقط سران جهان در آنها شرکت داشتهاند. ببینید در سال ۱۹۹۲ اجلاس موسوم به ریو را در برزیل داشتهایم؛ سال ۹۳ را داریم در مورد حقوق بشر در وین، ۹۵ را داریم در مورد خانواده در پکن بود و بعد ژوهانسبورگ ۲۰۰۰ که در مورد توسعه پایدار بود.
اما در مورد ژنو ۲۰۰۳ و تونس ۲۰۰۵ تنها بار در جهان است که دو اجلاس سران با یک موضوع واحد تشکیل شده است تحت عنوان WSIS [۳۲]
اما پیش از ادامه بحث؛ مایلم همچنین اشارهای داشته باشم به تاریخ تولد رسمی عبارت جامعه اطلاعاتی.
سال تولد رسمی عبارت جامعه اطلاعاتی سال ۱۹۹۸ است. این عبارت نخستین بار در یک سند رسمی اتحادیه ارتباطات بینالمللی دور برد در نشستی که در مینیاپولیس[۳۳] برگزار شده بود؛ آمده است.
در این متن از دبیرکل اتحادیه خواسته شده تا در پرتوی مشورتهای صورت گرفته هماهنگیهای لازم را با سازمانهای بینالمللی و دیگر طرفین ذیمدخل در موضوع؛ به منظور برپایی یک اجلاس جهانی در مورد جامعه اطلاعاتی صورت دهد و سپس خواسته شده گزارش نتایج این اجلاس را به کمیته کنفرانس اعلام بکنند. [۱۱]
اجلاس ۲۰۰۳ ژنو و اجلاس ۲۰۰۵ تونس
من در هر دو اجلاس جهانی سران درباره جامعه اطلاعاتی که اجلاس اول آن در روزهای ۱۰ تا ۱۲ دسامبر۲۰۰۳ در ژنو برگزار شد و همچنین در اجلاس دوم که در روزهای ۱۶ تا ۱۸ نوامبر ۲۰۰۵ در تونس برگزار شد حضور داشتهام و بنابراین از حالا به بعد هر آنچه در این زمینهها میگویم صرفا نظرات شخصی است.
این را گفتم تا اعلام کرده باشم که ممکن است افراد دیگری؛ دیدگاههای دیگری داشته باشند و چیزهای دیگری را مطرح کنند و نکات و موارد دیگری برایشان مهم باشد. بنابراین آنچه ارائه میکنم فقط یک دیدگاه شخصی محض است و قوت و ضعفهای آن نباید متوجه ادبیات ارتباطات شود و متوجه من باید باشد. البته این را هم بگویم که این دو اجلاس را بسیار دقیق پیگیری کردهام چون استادم پروفسور کاظم معتمدنژاد نیز در هر دو اجلاس همراه من بودهاند و من مجبور بودهام به عنوان یک دانشجوی همیشگی ایشان؛ رفتاری در برابر استادم داشته باشم که مورد قبول باشد. عرض کردم که اینهایی که حالا برایتان مطرح میکنم برای من مهمتر بوده است.
همانطور که در این نوع اجلاسها رایج است هر نشستی دو سند صادر میکند که در ژنو و تونس هم در بر همین پاشنه چرخید.
هر دو اجلاس به طور خاص یک سند تحت عنوان بینش[۳۴] و یک سند دیگر هم تحت عنوان طرح اقدام داشت که ماموریت[۳۵] را تدوین میکرد.
پاسخ این پرسش را که چگونه میتوان بینشها را عملیاتی کرد؛ سند طرح اقدام میدهد. به دیگر سخن؛ هر اجلاس یک سند بینش داشت که دیدگاه را تبیین میکرد و یک طرح اقدام که ماموریت را ترسیم میکرد.
اجلاس اول: ۱۰ تا ۱۲ دسامبر ۲۰۰۳ در ژنو
سند بینش ژنو؛ تحت عنوان "اعلامیه اصول، ایجاد و ساخت جامعه اطلاعاتی: چالشجهانی هزاره جدید" صادر شد که ۶۷ ماده داشت و سند طرح اقدام دارای۲۹ ماده بودکه ۱۱ خط عمل [۳۶] هم داشت. درباره این خط عملها توضیح خواهم داد.
به عنوان نمونه در یکی از بندها در بند ۶ طرح اقدام ژنو؛ آورده شده است که نیمی از جمعیت جهان باید تا سال ۲۰۱۵ یعنی حدود ۳ میلیارد نفر در شهر و روستا آنلاین باشند. این در حقیقت یک مصوبه اجلاس است.
اجلاس دوم: ۱۶ تا ۱۸ نوامبر ۲۰۰۵ در تونس
سند تعهد تونس که دوباره حکم همان بینش سران را دارد با ۴۰ ماده صادر شد و سند دوم تحت عنوان سند دستور جلسه تونس برای جامعه اطلاعاتی با ۱۲۲ ماده که باز هم در ضمیمه خود ۱۱ خط عمل را داشت. اما یک توضیح کوتاه هم بدهم درباره دستور جلسه تونس برای جامعه اطلاعاتی که در واقع آخرین سند در این زمینه است. این سند یک مقدمه و سه بخش دارد:
۱. مکانیزمهای مالی برای مواجهه با چالشهای مرتبط با تکنولوژیهای ارتباطی و اطلاعاتی(ICT) در توسعه (بندهای یک تا ۲۸)
۲. حاکمیت اینترنت (بندهای ۲۹ تا ۸۲)
۳. اجرا و تعقیب (بندهای ۸۳ تا ۱۲۲)
همانطور که میبینید میزان اهمیت موارد را از روی میزان بندهای اختصاص یافته میتوان تشخیص داد:
مکانیزمهای مالی برای مواجهه با چالشهای ICT در توسعه؛ بندهای یک تا ۲۸ را به خود اختصاص داده است و این یکی از مشکلات دنیای امروز است که چگونه و به چه میزان باید پول صرف زیرساختهای ارتباطی کرد. بد نیست بدانید که بحث پرکردن شکاف دیجیتال در مسیر نیل به جامعه اطلاعاتی و تدبیر برای یافتن مکانیسمهای مالی برای پر کردن شکاف اطلاعاتی از ژنو ۲۰۰۳ شروع شد و در تونس هم ادامه یافت و همانگونه که گفتم یک بخش از سه بخش سند دستور جلسه تونس برای جامعه اطلاعاتی تحت عنوان مکانیسمهای مالی برای مواجهه با چالشهای ICT برای توسعه (بندهای ۳ تا ۲۸) ارائه شده است. ایجاد صندوق همبستگی دیجیتال[۳۷] به عنوان یک راه حل از جمله بحثهای مهم اجلاس ژنو بود که آفریقاییها آن را مطرح کردند ابتکار را سنگال پیشنهاد کرد و آفریقاییها با آن همصدا شدند. از نظر آفریقاییها یکی از راههای اساسی تامین نیازهای تکنولوژیک جامعه اطلاعاتی ایجاد صندوق همبستگی دیجیتال است.
در ژنو مصوب شد که یک نیروی ضربت زیر نظر کوفی عنان دبیرکل سازمان ملل امکان ایجاد یک صندوق داوطلبانه همبستگی دیجیتال را بررسی کند و سران آفریقا هم روز ۱۲ دسامبر را روز همبستگی دیجیتال اعلام کردند. مکانیزم مالی که بندهای ۳ تا ۲۸ سند دستور جلسه تونس برای جامعه اطلاعاتی را به خود اختصاص داده از یافتههای نیروی ضربت برای مکانیسمهای مالی [۳۸] حمایت کرده و بر انتقال تکنولوژی و فعالیت بیشتر بخش خصوصی در این زمینه تاکید ورزیده و ضمناً از کمک به صندوق همبستگی دیجیتال به طور داوطلبانه حمایت کرده است. اما میتوان پرسید که آیا واقعاً شکاف موجود میان فقرا و اغنیا در درون جوامع و در بین جوامع اطلاعاتی صرفاً یک شکاف دیجیتال است؟ بخش خصوصی در کجا سرمایهگذاری خواهد کرد؟ در بخشهای پرسود شهری یا در مناطق فقیر روستایی؟
بحث مهم حاکمیت اینترنت[۳۹] هم در بندهای ۲۹ تا ۸۲ دستور جلسه تونس برای جامعه اطلاعاتی مطرح شده است. این بندهای ۲۹ تا ۸۲ دستور جلسه تونس نشان میدهد که اجلاس در این بحث خاص یک رویکرد نسبتا رادیکال اتخاذ کرده است و این رویکرد رادیکال را البته سران ارائه ندادهاند. این رویکرد رادیکال مربوط به کارشناسانی بوده که در این حوزهها کار کردهاند و چنین ساختارهایی را میشناسند.
یکی از مسائل اصلی مورد بحث در ژنو و تونس بحث حاکمیت اینترنت و یا همان نقش آیکان[۴۰] در چگونگی اداره اینترنت بوده است. درباره آیکان دوباره نکاتی را خواهم گفت فقط بدانید که آمریکا حامی آیکان شرکت کالیفرنیایی خصوصی است که در سال ۱۹۹۸به وجود آمده و به تدریج به حاکم بلامنازع مقولات فنی اینترنت تبدیل شده است.
در ژنو مقرر شد که یک گروه کاری حاکمیت اینترنت در یک فرایند باز و فراگیر، مکانیسم مشارکت فعال و همه جانبه دولت ها، بخش خصوصی و جامعه مدنی را از سوی کشورهای توسعه یافته و روبهتوسعه به پیشنهاد اعلامیه اجلاس زیر نظر کوفی عنان تشکیل دهد و برای سال ۲۰۰۵ که همین اجلاس تونس باشد یک تعریف کاری از حاکمیت اینترنت ارائه کند.
این گروه کاری خواستار اداره دموکراتیکتر اینترنت شد و مقرر شد اداره اینترنت را به عنوان زیرساخت جامعه اطلاعاتی دموکراتیکتر کند. در ضمن در بند ۳۲ دستور جلسه تونس برای جامعه اطلاعاتی از گروه کاری حاکمیت اینترنت به خاطر ارائه گزارش تقدیر شده و در بند ۷۲ همین سند هم خواسته شده تا بحث حاکمیت اینترنت در قالب یک جلسه در سه ماه آخر سال ۲۰۰۶ تحت عنوان فروم حاکمیت اینترنت تعقیب شود. که این امر رخ داد و به آن اشاره خواهم کرد.
به هر صورت باید به این نکته هم توجه کرد که از ۱۲۲ ماده دستور جلسه تونس برای جامعه اطلاعاتی بیشترین بندها به بحث حاکمیت اینترنت اختصاص یافته است. بندهای ۲۹ تا ۸۲ که بیش از ۵۰ بند میشود. برای شما توضیح خواهم دادکه چرا بحث حاکمیت اینترنت اینقدر کلیدی است و این حجم از بندهای سند به آن اختصاص پیدا کرده است.
اما بخش سوم سند تونس بندهای مربوط به پیگیری[۴۱] است یا همان اجرا و تعقیب هر آنچه که درباره جامعه اطلاعاتی در بندهای ۸۳ تا ۱۲۲ دستور جلسه تونس برای جامعه اطلاعاتی پیش بینی و گفته شده است.
تیم کارشناسی ایران در ترسیم این مسیر تعقیب و پیگیری و اجرا نقش مهمی داشته است که به آن خواهم پرداخت.
یادآوری کنم که متن هر چهار سند در وبسایت اجلاس جهانی سران درباره جامعه اطلاعاتی وجود دارد که میتواند این متون را دانلود کنید. [۱۲]
اجازه بدهید حالا در ادامه آنچه که درباره جامعه اطلاعاتی ارائه شد؛ بپردازم به تعریفی که از جامعه اطلاعاتی در سند تعهد تونس آمده است. در بند دوم سند تعهد تونس؛ جامعه اطلاعاتی این چنین تعریف شده است:
"ما بار دیگر علاقه و تعهد خود را در مورد ایجاد جامعه اطلاعاتی مردممحور، همه شمول و توسعه مدار براساس اصول و اهداف منشور سازمان ملل، حقوق بینالملل و چند جانبهگرایی، با احترام و حمایت از اعلامیه حقوق بشر، بطوریکه مردم در سراسر دنیا قادر به ایجاد، دسترسی، استفاده و به اشتراکگذاری اطلاعات و دانش برای دستیابی به استعدادهایشان با هدف ارتقاء توسعه پایدار، بهبود کیفیت زندگی، از بین بردن فقر و دستیابی به اهداف پذیرفته شده بینالمللی توسعه در اعلامیه هزاره باشند، اعلام میکنیم. "[۱۳]
مهمترین وجوه این تعریف در سه محور مردم مدار بودن [۴۲] فراگیر و همه شمول بودن[۴۳] و توسعه مدار بودن[۴۴] نهفته است و به نظر من بقیه موارد را میتوان در جاهای دیگر هم سراغ گرفت.
پشت هرکدام از این کلمات ساعتها بحث و جدل خوابیده است تا رسیده است به این کلمات، من و دکتر معتمد نژاد و جناب مهندس جهانگرد که اینجا هم الان در جمع مخاطبان این نشست در خدمتشان هستیم در جلسات وردینگ[۴۵] یا نوشتن این بندها برای قطعنامهها از همان مقطع موسوم به شاپوی سیاسی[۴۶] که مواضع کشورها را باید در اسناد اینسرت کرد؛ حضور داشتهایم. من خاطرم هست که اصرار دکتر معتمد نژاد برای افزودن عبارت حق ارتباط[۴۷] یا اصرار مهندس جهانگرد بر بحث حق دسترسی[۴۸] بسیار زیاد بود و سعی میکردیم تا هر طور شده این واژهها را در این سندها بگنجانیم.
به هر صورت این تعریفی بود که آنها از جامعه اطلاعاتی ارائه کردهاند. فقط به نکته مهم دیگری هم اشاره کنم و بحثم را ادامه بدهم. آن نکته تاکید بر اهداف اعلامیه هزاره[۴۹] است؛ چرا که اهداف توسعه هزاره هم گره خورده است به بحث جامعه اطلاعاتی و الان هر دو با هم تعقیب میشوند و همانطور که ملاحظه کردید در فراز پایانی تعریف سران جهان از جامعه اطلاعاتی براین اهداف هم تاکید شده است.
یک توضیح هم در مورد پلتفرم ویژه اجلاسهای سران جهان درباره جامعه اطلاعاتی بدهم. همه میدانید که در دنیا این دولتمردها هستند که در کنار هم مینشینند و با هم صحبت میکنند و تصمیم میگیرند، اما براساس پلتفرم مورد بحث برای اولین بار در اجلاسهای ژنو و تونس این اجازه داده شد تا بخش مدنی و خصوصی هم در اجلاس حضور داشته باشند و به همین سبب بود که اصطلاح استیکهولدر[۵۰] به مفهوم گرو گذار یا سهمدار -که شک دارم ترجمه خوبی برای این اصطلاح باشد- مطرح شد.
پس وقتی میگویند اجلاسهای ژنو و تونس پلتفرم مولتای استیکهولدر [۵۱] داشته منظورشان این است که فرایند تصیمسازی شامل دولت، بخش خصوصی و بخش مدنی میشده است.
اما حالا برگردیم به آن یازده خط عمل که گفتم. یازده خط عمل جامعه اطلاعاتی که تا سال ۲۰۱۵ باید به نتیجه برسد به قرار زیر است:
یازده خط عمل
خط عمل اول: نقش مقامهای راهبردی و تمام دستاندرکاران (دولت، جامعة مدنی و بخش خصوصی) در پیشبرد تکنولوژیهای اطلاعات و ارتباطات برای توسعه:
نهادهای هماهنگساز و تسهیل کننده: شورای اقتصادی و اجتماعی سازمان ملل متحد، کمیسیونهای منطقههای سازمان ملل متحد و اتحادیة بینالمللی ارتباطات دور
خط عمل دوم: زیرساخت اطلاعات و ارتباطات:
نهادهای هماهنگساز و تسهیل کننده: اتحادیة بینالمللی ارتباطات دور
خط عمل سوم: دسترسی به اطلاعات و معرفتها:
نهادهای هماهنگساز و تسهیل کننده: اتحادیة بینالمللی ارتباطات دور و یونسکو
خط عمل چهارم: توانمندسازی:
نهادهای هماهنگساز و تسهیل کننده: برنامة ملل متحد برای توسعه، یونسکو، اتحادیة بینالمللی ارتباطات دور و کنفرانس ملل متحد برای تجارت و توسعه
خط عمل پنجم: ایجاد اطمینان و امنیت در کاربرد تکنولوژیهای اطلاعات و ارتباطات:
نهادهای هماهنگساز و تسهیل کننده: اتحادیة بینالمللی ارتباطات دور
خط عمل ششم: آمادهسازی محیط:
نهادهای هماهنگساز و تسهیل کننده: اتحادیة بینالمللی ارتباطات دور، کمیسیونهای منطقهای سازمان ملل متحد و کنفرانس ملل متحد برای تجارت و توسعه
خط عمل هفتم: کاربردهای تکنولوژی اطلاعاتی و ارتباطاتی:
نهادهای هماهنگساز و تسهیل کننده: برنامة ملل متحد برای توسعه و اتحادیة بینالمللی ارتباطات دور
- تجارت الکترونیک:
نهادهای هماهنگساز و تسهیل کننده: سازمان جهانی تجارت، کنفرانس ملل متحد برای تجارت و توسعه، اتحادیة بینالمللی ارتباطات دور و اتحادیة پستی جهانی
- یادگیری الکترونیک:
نهادهای هماهنگساز و تسهیل کننده: یونسکو، اتحادیة بینالمللی ارتباطات دور، سازمان توسعة صنعتی ملل
- بهداشت الکترونیک:
نهادهای هماهنگساز و تسهیل کننده: سازمان جهانی بهداشت و اتحادیة بینالمللی ارتباطات دور
- اشتغال الکترونیک:
نهادهای هماهنگساز و تسهیل کننده: سازمان بینالمللی کار و اتحادیة بینالمللی ارتباطات دور
- محیط زیست الکترونیک:
نهادهای هماهنگساز و تسهیل کننده: سازمان جهانی تجارت، سازمان جهانی هواشناسی، سازمان جهانی هواپیمایی کشوری، دفتر امور مسکن ملل متحد و اتحادیة بینالمللی ارتباطات دور
- کشاورزی الکترونیک:
نهادهای هماهنگساز و تسهیل کننده: سازمان خواربار و کشاورزی و اتحادیة بینالمللی ارتباطات دور
- علم الکترونیک:
نهادهای هماهنگساز و تسهیل کننده: یونسکو، اتحادیة بینالمللی ارتباطات دور و کنفرانس ملل متحد برای تجارت و توسعه
خط عمل هشتم: تنوع فرهنگی و هویت، تنوع زبانی و محتوای محلی:
نهادهای هماهنگساز و تسهیل کننده: یونسکو
خط عمل نهم: رسانهها:
نهادهای هماهنگساز و تسهیل کننده: یونسکو
خط عمل دهم: ابعاد اخلاقی جامعة اطلاعاتی:
نهادهای هماهنگساز و تسهیل کننده: یونسکو
خط عمل یازدهم: همکاری بینالمللی و منطقهای:
نهادهای هماهنگساز و تسهیل کننده: کمیسیونهای منطقهای سازمان ملل متحد، برنامة ملل متحد برای توسعه، اتحادیة بینالمللی ارتباطات دور، یونسکو و شورای اقتصادی و اجتماعی سازمان ملل متحد
میبینید که ماموریتها در این یازده خط عمل بسیار دقیق تعریف شدهاند و به لحاظ ارزیابی فعالیتهای پیگیری کاملا قابل تعقیب هستند. در جلسات و نشستها و در ادبیات تخصصی مرتبط با مباحث جامعه اطلاعاتی هر خط عملی را با حرف c و به همراه عدد مربوطه نشان میدهند که از lines Action گرفته شده است. من فقط درباره برخی از این خط عملها توضیحاتی بدهم. درباره خط عمل هفتم که در حقیقت خط عمل مربوط به کاربردهای تکنولوژیهای ارتباطی و اطلاعاتی[۵۲] است بد نیست بدانید که همین یک بند چه وزارتخانههایی را در کشورهای گوناگون جهان درگیر خود میسازد. در تجارت الکترونیک همه وزارت بازرگانیها، در یادگیری وزارت آموزش و پرورش و عالی؛ در بهداشت الکترونیک، وزارت بهداشت و همه عرصههای دانشگاهی با علم الکترونیک گره میخورند.
خط عمل هشتم که تنوع فرهنگی و هویت، تنوع زبانی و محتوای محلی است. باید بسیار طرف توجه همه کشورهای روبهتوسعه قرار بگیرد؛ کشورهایی که به هر حال روزگاری خودشان پیشتازان جامعه اطلاعاتی زمانه خودشان بودهاند. اما حالا متاسفانه عقب افتادهاند و حتی نحوه طبقهبندی و بهروز رسانی علم خود را نمیدانند.
خط عمل دهم که ابعاد اخلاقی جامعه اطلاعاتی است، اینقدر وسیع است که خود من یک سخنرانی ویژه در مورد همین خط عمل در دانشکده مطالعات جهان داشتهام.
همانگونه که ملاحظه میفرمائید سازمان ملل به خاطر حساسیت موضوع، مسئولیـت پیگیری هر یک از یازده خط عمل را بر عهده یک یا چند سازمان بینالمللی نهاده است که با عبارت نهادهای هماهنگساز و تسهیل کننده مشخص شدهاند. این یازده خط عمل را تمام کشورهای دنیا باید تعقیب کنند به دیگر سخن مهمترین اقدام پس از اجلاسهای سران در ژنو و تونس، پیگیری اجرای این اسناد است. دنیا این یازده خط عمل را از سال ۲۰۰۳ به بعد به چند گونه دنبال میکند که آشنایی با آنها به خصوص به علاقمندان مباحث جامعه اطلاعاتی امکان پیگیری موثرتر و تخصصیتر مسائل را میدهد.
یکی از این شیوههای پیگیری موسوم است به مشورتهای باز[۵۳] که در این شیوه شما از طریق وب در مباحث شرکت میکنید و نظراتتان را آنلاین با دیگران مطرح میکنید و آنقدر این دیدگاهها چکشکاری میشود تا برسد به یک وردینگ نهایی، بعد هم یک روز خاص دور هم جمع میشوند و تصمیمات را نهایی میکنند.
یک شیوه پیگیری دیگر موسوم است به استاکتیکینگ [۵۴] یا ارزیابی دوباره موقعیتها و مواضع که برای این کار یک وبسایت تدارک دیده شده که تمام تجارب موفق جهان در حوزه جامعه اطلاعاتی در آنجا جمع شده است. در حقیقت باید بگویم این وبسایت حاوی قصههای موفقیت[۵۵] است در زمینه نیل به جامعه اطلاعاتی که قابل دسترسی و دانلود است. [۱۴]
بخش بعدی پیگیریها مربوط میشود به سندهای نهایی[۵۶] که دوباره یک وبسایت است که تمام سندهای مرتبط رسمی دنیا در آن هست و بهخصوص برای دانشجویانی که بخواهند در این زمینه کار پژوهشی داشته و یا رساله بنویسند بسیار مفید است.
من وظیفه خودم میدانم که اینجا اشاره کنم به نقش مهم تیم ایران در تدوین خطوط عمل یازدهگانه و به نقش مهم مهندس جهانگرد و نقش مهم دکتر معتمدنژاد که مسیر اندوختههای عرصه آکادمیک جامعه اطلاعاتی در ایران متعلق به ایشان است. اجازه بدهید به جز نقش معلمی ایشان در این زمینه فقط به این نکته اشاره کنم که کتاب "اجلاس جهانی سران در مورد جامعه اطلاعاتی، ژنو ۲۰۰۳، تونس ۲۰۰۵" که تالیف ایشان است الان به چاپ سوم رسیده است و این نشان میدهد که ایشان با چه سرعت و دقتی این تحولات مهم معاصر را به تصویر میکشند. من خاطرم هست من و آقای مهندس جهانگرد و چند نفر از دوستان دیگر مثل دکتر ابراهیم آبادی و دکتر نمکدوست به شدت درگیر بودیم تا بر حسب دستور استاد معتمدنژاد پرونده ایرانی موضوع را به ژنو برسانیم. باور کنید ما شاید سه یا چهار شب بیخوابی کشیدیم تا اسناد را به ژنو رساندیم. اما متاسفانه جای ویژهای نداشتیم که ارائه بکنیم. پس از اجلاس آقای دکتر معتمدنژاد در مسیر برگشت در هواپیما گفتند که ما باید حتما به محض ورود به تهران تاسیس انجمن جامعه اطلاعاتی را دنبال کنیم و به این ترتیب بود که الان در ایران ما صاحب انجمن ایرانی مطالعات جامعه اطلاعاتی[۵۷] هستیم که یک سازمان غیردولتی است و از تیرماه ۱۳۸۴ فعالیتهای خود را آغاز کرده است.
در مورد مهندس جهانگرد هم باید یادآوری کنم که وردینگ قطعنامههای ژنو را در قالب شاپوی سیاسی در دفتر ایشان دنبال میکردیم و در اصل تیم کارشناسان ایران را ایشان سر و سامان دادند. آن موقع کار کارشناسی در این حد انجام دادن دشوار بود. جلسات متوالی در دفتر ایشان تشکیل میشد و دیدگاههای ما در آن قطعنامهها به نحوی از انحاء گنجانده میشد تا بتوانیم در سندهای نهایی تاثیرگذار باشیم. یعنی در حقیقت همت آقای مهندس جهانگرد باعث شد تا در یک اتاق دربسته در اینباره تصمیمگیری نشود و نتایج مثبت آنرا هم همه دیدیم. آقای مهندس جهانگرد در عین حال باعث شدند تا یک تیم از روزنامهنگاران ایرانی هم در اجلاسها حضور پیدا کنند و این کار باعث شد تا تحولات مرتبط با جامعه اطلاعاتی پوشش خیلی خوبی در کانونهای رسانهای ایران داشته باشد.
از طرف دیگر باید به نقش مهم آقایان محسن اسپری و پیمان سعادت دیپلماتهای ارشد ایران هم اشاره کنم که وقتی اجلاس رو به پایان بود به صورتی حرفهای و سریع برای یازده خط عمل؛ نهادهای هماهنگساز و تسهیل کننده را تعیین کردند. اینکارها به نظر من باید یکجا نوشته شود چرا که این کار ایران باعث شد که این روند، روند جهانی به خود بگیرد و همه کشورها تکلیفشان معلوم باشد. چون آن شب این تیم کارشناسی ایران واقعا بینظیر کار کردند و این یک اتفاق ماندنی است.
- تحولات پس از تونس
از حالا به بعد به تحولات کلیدی پس از تونس ۲۰۰۵ اشاره میکنم و تکرار میکنم از دیدگاه من کلیدی هستند و ممکن است اولویتهای دیگرانی که به این روندها میپردازند؛ موارد و تحولات دیگری باشد.
گروه سازمان ملل درباره جامعه اطلاعاتی:
پس از اجلاس تونس یک گروه در سازمان ملل تشکیل شد به نام گروه سازمان ملل درباره جامعه اطلاعاتی[۵۸] که همه کاره سازمان ملل در حوزه جامعه اطلاعاتی است. این گروه در آوریل ۲۰۰۶ توسط هیات اجرائی کل سازمان ملل [۵۹] مورد تصویب قرار گرفت. این گروه به این دلیل شکل گرفت تا همه مسائل مرتبط با تعقیب اهداف اجلاسهای جهانی سران درباره جامعه اطلاعاتی را دنبال کند. [۱۵]
این گروه اکنون راهبر سازمان ملل در زمینه موضوع جامعه اطلاعاتی است که برای دیدن کلیه فعالیتهای گروه سازمان ملل برای جامعه اطلاعاتی از بدو تاسیس تا امروز میتوانید رجوع کنید به وبسایت تخصصی آن و انتشارات و مواضع آن را در یکجا ببینید و استفاده کنید. [۱۶]
روندها در اینجا هم شبیه پلتفرمهایی است که به آنها اشاره کردم و در قالب مشاورههای باز دنبال میشود.
یونسکو و جوامع اطلاعاتی
یونسکو و جامعه اطلاعاتی هم یک روند بزرگ دیگر است که کماکان در فراسوی اجلاس تونس در جریان است. یونسکو پیگیری و تحقق چندین خط عمل از خطوط یازدهگانه را بر عهده دارد.
تحقق خط عمل سوم که دسترسی به اطلاعات و معرفتها است، موضوع آموزش الکترونیک از زیر مجموعه خط عمل هفتم و همچنین خط عمل هشتم که مشتمل است بر تنوع فرهنگی و هویت، تنوع زبانی و محتوای محلی و خط عمل نهم که رسانهها است و بالاخره خط عمل دهم که ابعاد اخلاقی جامعه اطلاعاتی است از جمله ماموریتهای یونسکو است.
باید خاطر نشان کنم یونسکو از اول با اصطلاح جامعه اطلاعاتی کنار نیامد و به جای مفهوم جامعه اطلاعاتی، مفهوم جوامع معرفتی[۶۰] را دنبال میکرد. از نظر یونسکو صرف دسترسی به تکنولوژی اطلاعات کافی نیست بلکه دستیابی به قدرت تبدیل اطلاعات به دانش مهمتر است. اصلیترین اثر یونسکو در این زمینه کتابی هست تحت عنوان بهسوی جوامع معرفتی[۱۷] که در ایران هم توسط چند تن ترجمه شده است و یکی از ترجمهها را همکارمان آقای دکتر محمد رضا سعیدآبادی رئیس دپارتمان مطالعات بریتانیا در دانشکده مطالعات جهان انجام دادهاند.
اما روند فعالیت یونسکو در این عرصه با تغییرات دیگری هم همراه شده است. یونسکو در سال ۲۰۱۱ کتابی دومی را هم در همین زمینه جوامع معرفتی منتشر کرد که ۶۰ صفحه است تحت عنوان جوامع فراگیر معرفتی[۱۸] که امیدوارم این هم ترجمه شود. این سازمان در این کتاب که با مقدمه مدیر کل یونسکو خانم ایرینا بوکوا[۶۱] همراه است عملا عبارت جوامع معرفتی را به جوامع فراگیر معرفتی[۶۲] تغییر داده است.
برای دانلود این اثر که در واقع مروری هست بر پنج سال فعالیت یونسکو در این زمینه که سالهای ۲۰۰۵ تا ۲۰۱۰ را در بر میگیرد میتوانید به وبسایت آن مراجعه کنید و فایل پیدی اف آنرا دریافت کنید. [۱۹]
همچنین برای دیدن کلیه فعالیتهای یونسکو در زمینه اجلاسهای جهانی سران درباره جامعه اطلاعاتی هم میتوانید به پورتال آن و بخش ویژه تخصصی "یونسکو - اجلاس جهانی سران درباره جامعه اطلاعاتی" رجوع کنید[۲۰].
در هر صورت حرف یونسکو این است که چطور میتوان اطلاعات را به معرفت و خرد تبدیل کرد و بحث در جهان امروز فقط بر سر داشتن اطلاعات نیست؛ بلکه بهرهوری، ساماندهی و پیکربندی این اطلاعات مهم است. من خیلی وقتها به دانشجویان خودم میگویم فضای دیجیتال؛ آن کتابهایی را که در قفسه میچیدید و واحد اطلاعاتتان هم کتاب بود الان تبدیل کرده است به کلمه. ولی داستان کماکان همان داستان است. اینترنت یک تکنولوژی توزیع است، بصیرت و عقل به شما نمیدهد دوباره این شما هستید که باید روی اطلاعات که حالا صرفا دسترسی به آن بسیار سهلتر و سریعتر شده است؛ کار کنید. اینترنت صرفا یک تکنولوژی توزیع است که در اختیار همه هم هست.
کمیسیون علم و فناوری برای توسعه
کمیسیون علم و فناوری برای توسعه[۶۳] نهاد وابسته به اکوسوک[۶۴] (شورای اقتصادی و اجتماعی سازمان ملل) است که هدف آن رسیدگی به مسائل مربوط به علم و فناوری و کاربردهای آن در توسعه، بهبود درک سیاستهای مربوط به علم و فناوری به خصوص در رابطه با کشورهای در حال توسعه و فرموله کردن توصیههای مربوط به موضوعات علم و فناوری در سازمان ملل است.
اکوسوک جولای ۲۰۰۶ قطعنامه پیگیری اجلاس سران جهان درباره جامعه اطلاعاتی و مروری برکمیسیون علم و فناوری برای توسعه را تصویب کرد. در این رابطه کمیسیون باید:
- پیشرفت خطوط عمل و تعهدات اجلاسهای سران جهان درباره جامعه اطلاعاتی در سطوح منطقهای و بینالمللی را ارزیابی و مرور کند.
- موانع و اقدامات لازم برای غلبه بر موانع و اجرای بهتر نتایج اجلاسهای سران جهان درباره جامعه اطلاعاتی را مشخص کند
- دیالوگ و همکاری با سایر نهادهای سازمان ملل، برای نیل به اهداف اجلاسهای سران جهان درباره جامعه اطلاعاتی را دنبال کند.
- با دولتها، بخش خصوصی، جامعه مدنی (همان استیکهولدرها که دربارهشان توضیح دادم) سازمان ملل و سایر سازمانهای بینالمللی طبق مسئولیتها و نقشهای مختلف همکاری کند.
این کمیسیون قبلا تا حدودی یک کمیسیون برج عاجی بود که خیلی با تحولات زمینی سروکار نداشت. پروژههای خیلی بزرگی را انجام میداد که فقط هم دانش محض بود. اما ناگهان شورای اقتصادی و اجتماعی سازمان ملل روی سرش ظاهر شد و به آن نقش تازهای داد. شورای اقتصادی و اجتماعی سازمان ملل که
به مجمع عمومی در پیشبرد اهداف بینالمللی اقتصادی و اجتماعی کمک میکند؛ یک ارگان اصلی سازمان ملل است و کارهای مربوط به ۱۴ آژانس تخصصی سازمان را انجام میدهد.
جهت اطلاع بگویم شورای اقتصادی و اجتماعی سازمان ملل گزارش خودش را الان بر روی وبسایتش قرار داده و اندازهگیری اهداف جامعه اطلاعاتی را تا سال۲۰۱۰ صورت داده است. مبنی بر اینکه جامعه اطلاعاتی در چه بخشهایی پیشرفت داشته و در چه بخشهایی کند بوده است.
گروه کاری حاکمیت اینترنت؛ آیکان و فروم حاکمیت اینترنت
من بهخصوص به دانشجویان دوره دکتری خودمان در دانشکده مطالعات جهان توصیه میکنم بر روی نقشهای امروزین این سه نهاد در جهان معاصر کار کنند.
گروه کاری حاکمیت اینترنت:
بر اساس مصوبات ژنو (۲۰۰۳) یک گروه کاری تحت عنوان گروه کاری حاکمیت اینترنت به ریاست نیتین دسایی[۶۵] مشاور ویژه دبیرکل سازمان در زمینه جامعه اطلاعاتی - که به ایران هم آمدند- با عضویت چهل کشور عضو از جمله ایران مامور شد تا در یک فرایند باز و فراگیر، مکانیزم مشارکت فعال و همهجانبه دولتها، بخش خصوصی و جامعه مدنی را از سوی کشورهای توسعه یافته و رو به توسعه به پیشنهاد اعلامیه اجلاس زیر نظر دکتر کوفی عنان دبیر کل وقت سازمان ملل تشکیل دهد و برای سال ۲۰۰۵ (اجلاس تونس) یک تعریف کاری از حاکمیت اینترنت ارائه کند.
هدف گروه کاری حاکمیت اینترنت این بود تا وضعیت اداره شدن اینترنت را بررسی کند و ببینند شکل اداره کننده اینترنت راضی کننده هست یا نیست؟ و اصلا چطور باید اداره شود.
یکی از رازهایی که برای من در این زمینه باقی مانده است این بود که ایران، هند، آفریقای جنوبی؛ کوبا؛ برزیل؛ چین و اتحادیه اروپا در این زمینه هم موضع بودند که باید در چگونگی راهبری و اداره و یا همان حاکمیت اینترنت تجدید نظر شود؛ اما اتحادیه اروپا در واپسین ساعات پا پس کشید و از چالش در برابر موضع آمریکا کوتاه آمد.
در هر حال گروه کاری حاکمیت اینترنت با ارائه یک گزارش [۲۱] خواستار اداره دموکراتیکتر اینترنت شد و در بند ۳۲ دستور جلسه تونس برای جامعه اطلاعاتی از این گروه به خاطر ارائه گزارشش تقدیر شد به طوریکه در بند ۷۲ نیز خواستار تعقیب بحث حاکمیت اینترنت در قالب یک جلسه در سه ماه آخر سال ۲۰۰۶ تحت عنوان فروم حاکمیت اینترنت (مجمع راهبری اینترنت) شدند.
آیکان:
آیکان یا همان مؤسسه اینترنتی برای اعداد و نامهای اختصاص یافته؛ یک سازمان بینالمللی غیر انتفاعی است و مسئول پروتکلهای اینترنتی، تخصیص آدرس، تعیین پروتکل، مدیریت سیستم دامنههای کشوری و عمومی و مدیریت سیستم سرورهای ریشه[۶۶] موسوم به سرورهای a تا m است به نوعی همه کاره اینترنت است. این سازمان فقط بعد از ژنو یک امتیاز داد و کمیتهای را بنام گک[۶۷] درست کرد که یک کمیته مشورتی دولتی است.
کمیته مشورتی دولتی آیکان متشکل از نمایندگانی از دولتها، سازمانهای دولتی چند ملیتی و سازمانهای تشکیل شده به دلیل پیمان نامهها و اقتصادهای مستقل است که در نشستهای بینالمللی مشخص شدهاند. این کمیته شامل متخصصان دولتی از ۸۵ کشور میباشد که با شرکت در جلسات میتوانند بر سیاستهای متمرکز بر مدیریت سیستم نام دامنهها [۶۸] و مسائل مرتبط با آن که بر عملکرد اینترنت تأثیرگذار است، نفوذ داشته باشند.
این کمیته میتواند توصیههایی به آیکان ارائه کند تا آیکان از مشاوره دولتها برخوردار شود. البته این کمیته نقشی در رایگیریهای تعیین هیئت مدیره آیکان ندارد. آیکان زیر نظر وزارت بازرگانی آمریکاست و اگرچه یک سازمان غیرانتفاعی است اما ساختارش قابل مطالعه است.
اینجا من فقط یک نکته را بگویم و آن اینکه در ایران در یک ارزیابی نهایی دو دیدگاه درباره آیکان وجود دارد: دیگاه من و دکتر سیاوش شهشهانی که دامنه دات آی آر در ایران مدیون تلاشهای ایشان است تا حدودی شبیه یکدیگر است. مقالات ما در این باره موجود است دوستان میتوانند ملاحظه کنند.
شاید موضوع آیکان فکر و بحث بیشتری را بخواهد. ولی به هر حال دیدگاههای مختلفی درباره کارکرد آیکان وجود دارد.
فروم حاکمیت اینترنت:
فروم یا مجمع حاکمیت اینترنت یا به تعبیر دکتر معتمد نژاد مجمع راهبری اینترنت یکی از مهمترین نتایج اجلاس جهانی سران درباره جامعهاطلاعاتی در تونس است.
پیشنهاد فروم حاکمیت اینترنت در حقیقت در پاراگراف۷۲ تا ۷۹ سند تونس مطرح شده است[۲۲] و هدف اصلی آن بحث بر سر مسائل مرتبط با حاکمیت اینترنت و ارائه توصیه برای جامعه جهانی در این زمینه است متنش را میتوانید ببینید و لینک دادهام. فروم حاکمیت اینترنت هر سال یک نشست برگزار میکند.
سابقه و آینده نشستهای حاکمیت اینترنت به این شرح است:
نخستین نشست مجمع راهبری اینترنت در آتن یونان در روزهای دوم اکتبر تا سی نوامبر ۲۰۰۶ برگزار شد؛
دومین نشست مجمع راهبری اینترنت در ریودوژانیروی برزیل بود و در روزهای دوازدهم تا پانزدهم نوامبر ۲۰۰۷ برگزار شد؛
سومین اجلاس مجمع در دهلی هند در روزهای هشتم تا یازدهم دسامبر ۲۰۰۸ برگزار شد؛
چهارمین اجلاس در شرمالشیخ مصر در روزهای پانزدهم تا هجدهم نوامبر ۲۰۰۹ برگزار شد؛
پنجمین اجلاس مجمع در ویلینیوس لیتوانی در روزهای بیست و دوم و بیست و سوم نوامبر سال ۲۰۱۰ برگزار شد؛
ششمین اجلاس مجمع هم قرار است در روزهای بیست و هفتم تا سیام سپتامبر ۲۰۱۱ در نایروبی کنیا برگزار شود.
چالشهای بحث حاکمیت اینترنت
دوستان اطلاع دارند که آیکان در آمریکا قرار دارد و هر نوع اتفاق حقوقی که در اینترنت بیافتد باید در حوزه قضایی آمریکا بررسی شود. عدهای سعیشان بر این است که این حوزه حقوقی آمریکا را به یک حوزه حقوقی بینالمللی تبدیل کنند تا شاید آنجا راحتتر بشود با آیکان کار کرد. اگر این امر رخ دهد آنگاه دعاوی بینالمللی در عرصه مبتنی بر نظام حقوق بینالملل طرح میشود.
از دیگرسو؛ بحث دامنههای جدید سطح بالا یا سطح اول[۶۹] هم مطرح است و همینطور امکان فروش لیسانس دامنههای جدید سطح بالا از طریق مزایده در بازار بینالملل. و این در حالی است که آیکان اداره دامنههای جدید سطح بالا را به شرکتهای آمریکایی واگذار میکند و آنها از محل فروش نامهای دامنه[۷۰] سود سرشاری بدست میآورند. پس تلاش برای تغییر مدیریت حقوقی آیکان و اداره دامنههای جدید سطح بالا هم بسیار حائز اهمیت است.
بد نیست این توضیح را هم بدهم که عدهای میگویند اگر آمریکا بخواهد اینترنت را قطع کند میتواند این کار را بکند. نباید در این مسئله دچار عوام گرایی شد. این طور نیست. شاید من هم که میگویم نقش آیکان را نمیشود نادیده گرفت؛ اشتباه بکنم، ولی به هر حال این یک ساختار مهندسی است و اگر ادارهاش را هم بشود دموکراتیک کرد، ممکن است کسی حرف دیگری نداشته باشد. اما جنبه حقوقی و اقتصادی آیکان را نمیتوان نادیده گرفت.
اجازه بدهید از این بخش از حرفهایم درباره فروم حاکمیت اینترنت یک جمع بندی کوتاه داشته باشم و بروم به سراغ مبحث بعدی.
یک مجموعه نشست از تونس تا به امروز در این زمینه برگزار شده، که نشستهای۲۰۰۶، ۲۰۰۷ و ۲۰۰۸ الزاما اسم فروم نداشت اما رفتار فرومی داشت. اما دو مورد از این نشستها یعنی ۲۰۱۰ و ۲۰۱۱ که تحت عنوان فروم برگزار شد؛ کلیدیتر بود.
ما در قالب انجمن ایرانی مطالعات جامعه اطلاعاتی برای فروم ۲۰۱۰ در تهران در کتابخانه ملی یک نشست گذاشتیم و گزارش مفصل آن را خود من در آن نشست ارائه کردم؛ اما برای ۲۰۱۱ هنوز نشستی برگزار نکردهایم و امیدوارم فرصت بشود و برای آن هم یک نشست تخصصی بگذاریم.
به هر حال پرونده فرومها هم از این قرار بوده است:
۲۰۰۶ از نهم تا نوزدهم ماه مه سال ۲۰۰۶ در ژنو برگزار شد.
۲۰۰۷ از چهاردهم تا بیست و پنجم ماه مه سال ۲۰۰۷ در ژنو برگزار شد.
۲۰۰۸ از سیزدهم تا بیست و سوم ماه مه سال ۲۰۰۸ در ژنو برگزار شد.
فروم ۲۰۱۰ [۷۱] از دهم تا چهاردهم ماه مه سال ۲۰۱۰ در مقر اتحادیه بینالمللی ارتباطات دوربرد در ژنو برگزار شد.
فروم ۲۰۱۱ [۷۲]از شانزدهم تا بیستم ماه مه سال ۲۰۱۱ در مقر اتحادیه بینالمللی ارتباطات دوربرد در ژنو برگزار شد.
زبان و محتوای بومی:
نکته مهم و تحول مهم دیگری که باید در بحثهای مرتبط با جامعه اطلاعاتی به آن توجه کرد زبان و محتوای بومی است.
همه جهان در بزرگراه اطلاعاتی همسایه دیوار به دیوار شدهاند، اما آیا میزان برداشت آنها هم از این بزرگراه یکسان است؟ ۷۰ درصد محتوای بزرگراه اطلاعاتی به زبان انگلیسی است و تنها ۴۴ درصد کاربران اینترنت انگلیسی زبان هستند، پرسش این است که میزان تولید کاربران در این بزرگراه از چه قرار است؟ برنامه کارشناسان کشورهای پر جمعیت چون چین، هند، ایران و ... در این باره چیست؟ واقعا تا کی قرار است مصرف کننده باقی بمانیم. ادبیات هرعرصه را باید دیجیتال کرد و روی وب در موقعیت آنلاین قرار داد و زیر کلیک برد.
قبول دارم که دانلود یک امر مهم است و اینکه بتوان بسیاری از منابع مهم را دانلود کرد؛ مهم است؛ اما آپلود کردن و جغرافیای سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی خود را بر روی وب قراردادن به مراتب مهمتر است. شما فرض کنید ناشران ایرانی فایلهای کتابهایشان را برای خرید آنلاین؛ بر روی وب قرار دهند یا در نظر بگیرید رسالههای دانشجویان با این پیش شرط مواجه شود که اگر ابتدا رسالهشان را آنلاین نکره باشند به آنها اجازه دفاع داده نخواهد شد. راههای فراوانی وجود دارد که بشود وارد فضای وب شد. من فکر میکنم در هر برنامه آموزشی کشور موضوع زبان و محتوای محلی را باید جدی گرفت.
مقوله نرم افزار
مقوله بعدی مورد بحث من مساله نرمافزار است.
دفاع از توسعه نرم افزاری به جای توسعه سختافزاری یکی از مسائل مورد اختلاف کشورهای توسعهیافته و رو بهتوسعه در بحث جامعهاطلاعاتی است به طوریکه کشورهای رو بهتوسعه و جامعهمدنی طرفدار برنامههای منبع باز[۷۳] هستند و این طرفداری به ضرر بخش خصوصی است که به خاطر سود به تولید نرمافزار رو آورده و لذا از چنین موضعی از تحقق این فرایند ضرر میبیند.
کشورهای توسعهیافته طرفدار نرمافزارهای وابسته به مالک[۷۴] هستند؛ یعنی طرفدار نرمافزارهایی هستند که هر نوع سود ناشی از فروش آنها باید به مالکان تولیدکننده برسد. موضع آمریکا در کادر جامعه اطلاعاتی طرفداری از نرمافزارهای وابسته به مالک است. موضع ایران و تا حدودی سیاست ملی ایران در حال حاضر طرفداری از سیستم اوپن سورس یا همان منبع باز است.
این بحث همانگونه که در تونس ۲۰۰۵ ادامه یافت؛ در آینده نیز ادامه خواهد یافت و باید به آن توجه کرد.
حقوق ارتباطی
مساله مهم دیگر موضوع کلیدی حقوق ارتباطی است. در ادبیات ارتباطات عبارتی هست تحت عنوان حق ارتباط برقرار کردن[۷۵] که در برابر حق حکومت کردن[۷۶] قرار میگیرد.
و شما میدانید که حقوق ارتباطی جزو حقوق بنیادین انسانها و آزادی بیان جزو اصلیترین مولفههای آن است، اما اسناد تونس با اینکه به موارد مهمی اشاره دارد فاقد این ترم خاص است.
یوشیو اتسومی[۷۷] دبیر کل وقت اتحادیه بینالمللی ارتباطات دوربرد در سخنرانیاش در اجلاس سران جهان درباره جامعه اطلاعاتی در تونس به دفاع از مفهوم حق ارتباط برقرار کردن در برابر حق حکومت کردن پرداخت؛ اما در ارائه راه حل برای دفاع از حق ارتباط؛ بر ضرورت حل مسائل اتصال[۷۸] تاکید کرد؛ حال آنکه در بحثهای مربوط به حقوق ارتباطی؛ مسائل دیگری مثل آزادی؛ تنوع؛ مشارکت و فراگیری مطرح است و اتصال تنها یک مقدمه و یک ابزار است و در نظر بگیرید اظهارات جولیان آسانژ[۷۹] موسس ویکی لیکس[۸۰] را که گفته بود "من به حق ارتباط برقرار کردن و اینکه تاریخ غیرقابل تجاوز است؛ باور دارم" او با سرورهایی که در اختیار داشت "اتصال" داشت اما الان در زندان است.
پس اگر چه پیشنهاد اتسومی در آن اجلاس این بود که برای اینکه حق ارتباط برقرار کردن تامین بشود ما باید اتصال داشته باشیم و مردم فقط باید متصل بشوند؛ پاسخ درستی نیست. حق ارتباط در گرو خیلی چیزهای دیگر است. اتصال مقدمه بازی است، ابزار محض است و حق ارتباط برقرارکردن الزاما با اتصال داشتن تامین نخواهد شد. اما بحث ما در ژنو بحث بر روی عبارت حق دسترسی[۸۱] بود تا هیچکس قادر به تضییع این حق نباشد
دو گروه کارشناسان:
کارشناسان دنیای جامعه اطلاعاتی را میتوان در دو کمپ دید. به عبارت بهتر؛ رشته ارتباطات در قفسه ادبیات و در جمع کارشناسان خود؛ دو جریان دارد:
جریان انتقادگرا[۸۲] که طرفدار ارتباطات توسعه است و جریان حاکم[۸۳] که طرفدار توسعه ارتباطات است. خیلی باید مراقب بود که ادبیات جامعه اطلاعاتی را جریان حاکم ننویسد. ارتباطات توسعه کاملا با توسعه ارتباطات دو تلقی مختلف هستند. کمپ اول که همان انتقادگرایان باشند اساس ارتباطات را خود توسعه میدانند و بر سازه انسانی ارتباطات تاکید دارند؛ اما جریان حاکم بر جنبه سختافزاری ارتباطات تاکید دارد و صرفا در پی توسعه ابزارهاست. جریان اول مردمی و جریان دومی تجاری است و متاسفانه یک نگاه سریع به عرصه بحثهای جامعهاطلاعاتی نشان میدهد که صدای کارشناسی جریان حاکم واقعا غالب است.
این صدا را به خصوص در بحثها و مجادلات در وردینگ قطعنامهها میتوان شنید. آیا واقعا آنگونه که کارشناسان جریان حاکم میگویند تنها راه توسعه در عرصه جامعه اطلاعاتی؛ لیبرالیزه کردن محیطهای قانونگذاری به نفع سرمایهداری و بخش خصوصی است؟ آیا وضعیت آسیاییها یا آفریقاییها با مثلا آمریکاییها و اروپاییها شبیه است؟ مقرراتزدایی[۸۴] در عرصه ارتباطات که به آمریکاییها و اروپاییها جواب میدهد؛ به دیگران هم جواب میدهد؟
کمپ انتقادی میگوید هدف خصوصیسازیهای ارتباطی؛ انداختن سپر از دست دولتهای رادیکال است. این یک دیدگاه است که غلط یا درست؛ کاملا علیه دیدگاه جریان اصلی است.
پرسش این است که چرا همه بحثهای این کمپ حاکم بر ابزارها متکی است و نه برمثلا محتوا و خود توسعه؟ پرسش این است که مردم در خدمت توسعه هستند یا توسعه باید در خدمت مردم باشد؟ آیا ابزارها حکم لوله کشی برای آب را ندارند؟ اگر چنین است منبع آب کجاست و به چه قیمتی در این لولهها جاری خواهد شد؟
پس میبینید که در نشستهایی از نوع نشست سران جهان درباره جامعه اطلاعاتی نقش کارشناسان بسیار مهم است. نقش لابیها و هماهنگیهای این کارشناسان و شیوههای فلور گرفتن[۸۵] که در واقع نوعی وقت گرفتن برای اعلام موضع در قبال بندهای اسناد است بسیار مهم است.
نظرات کارشناسان جریان اصلی میتواند نظرات کارشناسان رادیکال را خنثی و یا ایزوله کند و شکل وردینگ قطعنامهها را به هم بریزد و شکلهای بازی را تغییر دهد.
گزارش حلقه گمشده
گزارش حلقه گمشده[۸۶] یکی دیگر از بحثهایی است که به گمان من مهم است و با تحولات پس از اجلاس تونس ارتباط دارد. عنوان این کتابی که اکنون در دست من ملاحظه میکنید؛ این است: میتلند+۲۰: جاگذاری حلقه گمشده[۲۳]
ابتدا ببینیم که میتلند کیست. سردونالد میتلند[۸۷] که در سال ۲۰۱۰ در سن ۸۸ سالگی درگذشت چهرهای است که نگاه جهانی به توسعه زیرساختهای ارتباطات داشت. او یک گزارش دارد که درسال ۱۹۸۵ منتشر شد و همین گزارش است که به شهرت او منجر شد. میتلند این گزارش را در همکاری با یک کمیسیون نوشت که به درخواست یک قطعنامه اتحادیه بینالمللی ارتباطات دوربرد در سال ۱۹۸۳ تشکیل شد. عنوان رسمی گزارش این کمیسیون؛ حلقه گمشده[۸۸] بود که به گزارش میتلند هم معروف است.
من این گزارش را خواندهام آنسالهایی که دانشجوی پروفسور معتمدنژاد بودم استاد همین گزارش حلقه گمشده میتلند را به عنوان پروژه ترمی من تعریف کردند و فرمودند شما گزارش را بخوانید و به کلاس ارزیابیتان را ارائه کنید و توضیح بدهید. من حلقه گمشده را همان سال خواندم و این یافتههای فعلی من هم متکی به مطالعه همان گزارش است؛ برایم بسیار جالب بود که در یکی از روزهای اجلاس تونس در سال ۲۰۰۵ که در نمایشگاه اجلاس بودم پروفسور معتمدنژاد از یک کتاب دو نسخه گرفته بودند و یکی را برای من گرفته بودند و وقتی آن نسخه را به من دادند گفتند این ادامه همان پژوهش شما هست و وقتی عنوان کتاب را دیدم عنوان این بود: "میتلند+۲۰: جاگذاری حلقه گمشده" که در واقع گزارشی دیگر در قبال کار میتلند بود پس از بیست سال.
این همان کتاب است که اکنون در دست من است. این کتاب ۱۶ مقاله دارد و یک مصاحبه که با خود سردونالد میتلند صورت گرفته و دو ضمیمه هم دارد که یکی از آنها همان گزارش میتلند است که نتایج و خلاصه توصیههای کمیسیون را دارد که در ۲۲ ژانویه ۱۹۸۵ به اتحادیه بینالمللی ارتباطات دوربرد ارائه شده بود و ضمیمه دوم هم به معرفی اعضای کمیسیون میتلند اختصاص یافته است. گزارش حلقه گمشده در زمانهای منتشر شد که برای هر صد سکنه زمین کمتر از یک خط تلفن وجود داشت.
اما چرا من انتشار کتاب "میتلند+۲۰: جاگذاری حلقه گمشده" را مهم میدانم؟
به نظر میرسد شباهتهایی بین گزارش میتلند و اهداف اجلاسهای جهانی سران درباره جامعه اطلاعاتی وجود دارد. در همان مقطع محور گزارش میتلند این بود که تکنولوژی چهکارهایی میتواند در مسیر توسعه بکند. میتلند در آن هنگام بر توسعه خطوط تلفن به عنوان یک راه حل برای توسعه تاکید داشت. اکنون همین نگاه هم - البته نه با تاکید بر تلفن- تا حدودی در اهداف اجلاسهای جهانی سران درباره جامعه اطلاعاتی یا همان WSIS دیده میشود. الان اصطلاح ICT۴D که به معنی "تکنولوژیهای ارتباطی و اطلاعاتی برای توسعه" است و به یک عبارت رایج در این چهارچوب تبدیل شده است؛ همین گرایش میتلندی را نشان میدهد. در این عبارت ICT همان تکنولوژیهای ارتباطی و اطلاعاتی است و۴ هم به جای for نشسته است.
من فکر میکنم انتشار کتاب "میتلند+۲۰: جاگذاری حلقه گمشده" که در سال ۲۰۰۵ یعنی بیست سال پس از گزارش حلقه گمشده و همزمان با اجلاس دوم سران جهان درباره جامعه اطلاعاتی در تونس منتشر شد خود شاهدی بر این ادعا است که نگاه سران جهان؛ بیست سال پس از گزارش حلقه گمشده باز هم یک نگاه سخت افزاری به توسعه و به ارتباطات است و این نگاه باید از این جنبه سخت افزاری و مهندسی فاصله بگیرد و این وظیفه کارشناسان ارتباطات است که به این شباهت بپردازند و آنرا تصحیح کنند.
پرسش من این است که فرق WSIS با میتلند چیست؟
در سال ۱۹۸۵ میگفتند هرکس تلفن داشته باشد توسعه و دموکراسی دارد. دسترسی به تلفن در گزارش میتلند شاخص اول توسعه و دموکراسی بود.
شما الان وضعیت تکنولوژیک آمریکا را ببینید. سیلیکون ولی یا دره سیلیکون را دارند که تاکیدش بر تکنولوژیهای بزرگراههای ارتباطی است و به لحاظ نظری هم پیرو نظریههای تکنولوژی راهبر است. اگر به تاریخ آمریکا نگاه کنید قبلا هم آمریکاییها درباره دره تنسی بحثهایی داشتهاند و رمانهایی نوشتهاندکه مبتنی بر این است که اگر برق به باغهای آمریکا برسد دموکراسی تامین میشود.
من در کتابی که سال ۱۳۷۹ تحت عنوان تکنولوژیهای ارتباطی و جامعه اطلاعاتی نوشتم به بحثهای زبیگنیف برژینسکی[۸۹] درباره انقلاب تکنهترونیک[۹۰] و به بحثهای مبتنی بر ضرورت رویگردانی از رشد مکانیکی به سوی رشد برقی و تفاوت قائل شدن بین ماشین و برق و بالاخره به نظریههای اعتلای برقی به جای اعتلای مکانیکی و به رویاهای کیلوواتی اشاره کردم.
به نظر میرسد الان هم همان بحثهای برق در باغ، باغها و شهرهای پرنور که با توسعه و دموکراسی رابطه داشت و در گزارش حلقه گمشده با دسترسی به تلفن رابطه داشت، مثل یک روند دارد دنبال میشود و حالا ICT جای آنرا گرفته است. واژهها عوض شده اما دیدگاهها ثابت مانده است. هنوز یک عده بر توسعه ارتباطات تاکید دارند و عدهای دیگر بر ارتباطات توسعه.
توسعه ارتباطی این است که میگوید مثلا هر کشوری به چند روزنامه، چند صندلی سینما، چند ایستگاه تلویزیونی و رادیویی احتیاج دارد و اگر آنها را تامین کند، این میشود توسعه ارتباطات.
اما ارتباطات توسعه الزاما این نیست که با روند تکنولوژیک و سیر صعودی رشد تکنولوژیک سنجیده شود و باز پرسش این است که مردم در خدمت توسعه آن هم از نوع جهانی هستند یا به عکس توسعه باید در خدمت مردم باشد. این بحث ریشهداری است که میشود در جای خودش تعقیبش کرد.
در هر صورت گزارش حلقه گمشده بر نقش حیاتی ابزارهای دوربرد ارتباطی در توسعه اقتصادی تاکید ورزید: مردم به "اطلاعات" و "ارتباطات موثر" نیاز دارند تا مجبور به سفر نشوند و بابت نداشتن اطلاعات به موقع دچار ضرر نشوند (جامعه اطلاعاتی). در آن گزارش از واژه فاصله[۹۱] به جای واژه امروزی شکاف[۹۲] استفاده شده بود.
گزارش حلقه گمشده همچنین برای حل معضل فاصله اطلاعاتی؛ خواستار تصمیمگیری در بالاترین سطوح سیاسی شده بود (مثل راه حلیابی در سطح سران جهان) و بالاخره فراموش نکنیم که هنوز گزارش حلقه گمشده یکی از اسناد پایهای در ادبیات جهانی توسعه زیرساختهای ارتباطی است و باز برای اینکه تاثیر این گزارش بر کنشهای جهانی را ببینید یادآوری میکنم که در سال ۱۹۸۵ تعدا موبایلها در جهان زیر یک میلیون بود و کاربران اینترنت هم - که البته هنوز ورلد واید وب را نداشت - دهها هزار نفر بودند و الان تا پایان سال۲۰۱۰ بر اساس گزارش اتحادیه بینالمللی ارتباطات دوربرد تعداد موبایلها به پنج میلیارد خط رسیده و میزان کاربران اینترنت هم از مرز دو میلیارد کاربر گذشته است.
فرهنگ به مثابه اطلاعات:
مسئله بعدی از نظر من فرهنگ است. شما اگر در دنیای امروز؛ فرهنگ را زیر کلیک نداشته باشید بازی را باختهاید. فرهنگ را و نه هر نوع دادهای را.
فرهنگ قابلیت سرمشقبرداری دارد. این یک نکته بزرگ است که باید به آن توجه داشت و کما اینکه میدانید در حال حاضر در سندهای بینالمللی هم عبارت تنوع فرهنگی مطرح است. شما میدانید که سختافزارها؛ هم قابلیت تولید و هم قابلیت مصرف دارند و قابلیت مصرف فقط در زمانهایی بالاتر میرود که پای بینش یا همان ویژن[۹۳] در میان نباشد. ماموریت زدگی و یا همان میشن[۹۴] را به جای ویژن نشاندن خطرناک و دردسرساز است.
در دنیای امروز این نکته بسیار مهم است که فرهنگ را اطلاعات بدانیم و قدر ارزش فرهنگی اطلاعات را بدانیم و این مهمترین رویکرد در هر نقطه اتصال عرصه ملی به جامعه اطلاعاتی جهانی است. اگر برخورد با اطلاعات به عنوان محور اصلی جامعه اطلاعاتی از زاویه ارزش فرهنگی صورت گیرد، نفع ملی و مصالح ملی برای هر ملتی تامین خواهد شد. شاید این عبارات مانوئل کسلز گویاترین صورت این موضوع باشد:
نبردهای فرهنگی، جنگهای قدرت در عصر اطلاعات هستند... فرهنگ به عنوان منبع قدرت و قدرت به مثابه منبع سرمایه، سلسله مراتب اجتماعی نوین عصر اطلاعات را میسازند.
به سوی ۲۰۱۵ - اهداف دهگانه:
طبق دیدگاههای برخاسته از دو اجلاس جهانی سران درباره جامعه اطلاعاتی باید به ده هدف تا سال ۲۰۱۵ رسید. [۲۴] تا سال۲۰۱۵ هم چهار سال بیشتر وقت نمانده است. سال ۲۰۱۵ سال تبدیل ایدهها و اهداف به کنشها نام گرفته است. مجمع عمومی سازمان ملل در این سال بررسی خواهد کرد و به کشورها نگاه خواهد شد که چقدر توانستهاند به اهداف WSIS برسند.
سال ۲۰۱۵ در واقع ایستگاه پایانی جامعه اطلاعاتی بر اساس ریلگذاری سران جهان است. مجمع عمومی سازمان ملل متحد در این سال دستاوردهای WSIS را بازبینی خواهد کرد. این سال را نقطه تبدیل شدن اهداف به کنشها اعلام کردهاند. اما ده هدف تعیین شده از این قرارند:
۱. اتصال دهکدهها به تکنولوژیهای اطلاعاتی و ارتباطی و ایجاد نقاط دسترسی اجتماعی؛
۲. اتصال دانشگاهها؛ کالجها؛ مدارس متوسطه و ابتدایی به تکنولوژیهای اطلاعاتی و ارتباطی؛
۳. اتصال مراکز پژوهشی و علمی به تکنولوژیهای اطلاعاتی و ارتباطی؛
۴. اتصال کتابخانههای عمومی؛ مراکز فرهنگی؛ موزهها؛ ادارات؛ پست و آرشیوها به تکنولوژیهای اطلاعاتی و ارتباطی؛
۵. اتصال مراکز بهداشتی و بیمارستانها به تکنولوژیهای اطلاعاتی و ارتباطی؛
۶. اتصال تمام دپارتمانهای دولتی داخلی و مرکزی و ایجاد وبسایت و ایمیل برای آنها؛
۷. انطباق تمام دروس مدارس ابتدایی و متوسطه برای مقابله با چالشهای جامعه اطلاعاتی ضمن در نظر گرفتن شرایط ملی؛
۸. تضمین این امر که تمام جمعیت جهان به سرویسهای رادیویی و تلویزیونی دسترسی دارند؛
۹. ترغیب به توسعه محتوا و توجه کامل به شرایط فنی به منظور تسهیل حضور و استفاده از تمام زبانها در اینترنت؛
۱۰. تضمین این امر که نیمی از سکنه جهان به تکنولوژیهای اطلاعاتی و ارتباطی در حریم خود دسترسی داشته باشند.
به هر حال اینها اهداف پیشرو هستند تا سال ۲۰۱۵ و همانطور که میبینید عمدتا سختافزاری هستند و برای بخش خصوصی- نه همه بخشهای خصوصی و نه در هر جای جهان- میتوانند از جنبه سودآوری سرشار از فرصت باشند.
اما همانگونه که گفته شد دو بخش خصوصی و مدنی ظاهرا در کنار دولتها قرار گرفته و به استیکهولدر تبدیل شدهاند؛ اما آیا اساسا میتوان در این سالهای پیش رو تا ۲۰۱۵ بین همه آنها همگرائی دید؟
اگر پاسخ مثبت است؛ مضمون این همگرائی چه خواهد بود؟
این یک پرسش بزرگ است که در برابر نهادهای آموزشی، رسانهای و مدنی باقی مانده و در انتظار پاسخ خواهد ماند.
بخش دولتی اقتدار میخواهد، بخش خصوصی سود میخواهد و بخش مدنی استقلال.
تعقیب هوشمندانه و دقیق منافع این سه جریان در جامعه اطلاعاتی تا سال ۲۰۱۵ یکی از دشوارترین وظایف کارشناسان این عرصه است.
یک خانم نابینا در اجلاس ۲۰۰۳ نخستین سخنران بود به نمایندگی از جامعه مدنی. اما جامعه مدنی آهسته آهسته اعلامیههای تند و تیزی داد و فاصلهاش را از اجلاسها بیشتر و بیشتر کرد. تکرار میکنم من این سه بخش را آوردم و یادآوری کردم که بخش دولتی؛ اقتدار میخواهد. بخش خصوصی سود میخواهد و بخش مدنی استقلال. آیا اینها اصلا همگرا میشوند یا نه؟ این اتفاق چقدر صوری و چقدر واقعی است؟
بنابراین سؤال بزرگ این است که اینها تا سال ۲۰۰۵ کجا میروند. به سوی یکدیگر یا بر خلاف یکدیگر؟
از اینکه وقتتان را به این بحث اختصاص دادید از شما سپاسگزارم و امیدوارم در نشستهای تخصصی آتی موسسه مطالعات آمریکای شمالی و اروپای دانشگاه تهران هم دوباره میزبان شما باشیم.
سخنان آقایان دکتر کاظم معتمدنژاد، مهندس نصرالله جهانگرد و دکتر سعید رضا عاملی
در پایان سخنرانی دکتر یونس شکرخواه رئیس موسسه مطالعات آمریکای شمالی و اروپای دانشگاه تهران؛ دکتر کاظم معتمدنژاد رئیس انجمن ایرانی مطالعات جامعه اطلاعاتی، مهندس جهانگرد عضو هیات علمی مرکز تحقیقات مخابرات و دکتر سعید رضا عاملی رئیس دانشکده مطالعات جهان نیز که در این مراسم حضور داشتند نکاتی را مطرح ساختند:
دکتر کاظم معتمدنژاد:
بسم الله الرحمن الرحیم. باید تشکر بکنم از جناب آقای دکتر عاملی و جناب آقای دکتر شکرخواه و سایر همکاران و دوستان که این فرصت را ایجاد کردند که در باره جامعه اطلاعاتی صحبت شود. من فقط میخواهم باز نگرانیام را اعلام بکنم که چرا ما در ایران آن طور که باید و شاید توجه نداریم به مسائل اطلاعات و ارتباطات و از جمله موضوع جامعه اطلاعاتی.
موضوع خیلی خوبی را دکتر شکرخواه انتخاب کردند. تقریبا در ۱۵ سال اخیر یکی از مهم ترین مسائل دنیا همین بحث در مورد جامعه اطلاعاتی است. همه تحولاتی که در زمینه تکنولوژیهای ارتباطات صورت میگیرد زیر چتر جامعه اطلاعاتی است. در حقیقت جامعه اطلاعاتی مثل توسعه، مثل نوسازی و مثل واژههای دیگر، واژههایی کلی هستند که خیلی هدفهای نامریی را می پوشانند و اگر ما این را خوب نشناسیم ممکن است باز مثل گذشته نتوانیم مسئله را به موقع تشخیص بدهیم و راهبردهای لازم را برایش اتخاذ نماییم.
به همین جهت من میخواهم توجه مسوولان مملکتی را به خصوص در زمینه اطلاعات و ارتباطات جلب بکنم که به این مسئله بیشتر بپردازند. ما آنطور که باید و شاید توجه نکردیم و وقت را از دست دادیم و تا ۲۰۱۵ فرصتی زیادی نمانده که باید وضعمان را روشن بکنیم. کارهای لازم را باید انجام بدهیم. شیفته تکنولوژی نباشیم، تکنولوژی را یک هدف ندانیم، تکنولوژی را یک وسیله بدانیم که از طریق این وسیله باید به هدفهای خودمان برسیم.
به هر ترتیب اصطلاح جامعه معرفتی به جای جامعه اطلاعاتی اصطلاح مناسبتری هست. به هر حال جامعه اطلاعاتی مثل توسعه، مثل جهانیسازی و مثل نوسازی فریب دهنده است. ما باید از همه امکانات خودمان برای پیشرفت تکنولوژی استفاده کنیم. سیاستگذاری بکنیم و سیاستگذاریها باید بر مبنای پژوهشها باشد. دقیقتر بگویم ما باید آیندهنگری ارتباطاتی داشته باشیم. بیشتر بر روی پژوهش کار بکنیم. باید تحقیق بکنیم؛ پژوهش بکنیم و سپس به سیاستگذاری بپردازیم، در کنار سیاستگذاری، قانونگذاری کنیم و بعد برنامهریزی و به دنبال آن ارزیابی بکنیم. ما این مراحل را دنبال نمیکنیم. ما در برنامه توسعهمان اگر مراحل را رعایت میکردیم طبیعتا نتایج بهتری کسب میکردیم. ما اکثرا برنامههای توسعهمان به دست کسانی است که معمولا مطالعات انجام نمیدهند و ماموریت دارند یک چیزی را تنظیم بکنند و خوب این سلیقه تنظیم را دارا هستند و کار صورت میگیرد. در صورتی که باید قبلا پژوهش کنیم با سیاستگذاری، قانونگذاری و برنامهریزی قطعا نتایج بهتری کسب میکنیم.
ما نیاز داریم در این مواردی که گفتم بیشتر کار کنیم. بنابراین وزارت فناوری اطلاعات و ارتباطات، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، وزارت امور خارجه و وزارت علوم، تحقیقات و فناوری با کمک دانشگاهها و انجمنهای تحقیقاتی بهویژه با استفاده از دانشجویان، دانشجویان دوره کارشناسی ارشد و دکترا میتوانند بسیار کمک کننده باشند. به ویژه در آن بخش پژوهشی که مقدم بر همه است باید از طریق دانشجویان صورت بگیرد یعنی اعضای اصلی آن بخش باید دانشجویان باشند.
من امیدوارم تلاشهای بیشتری در این زمینه صورت بگیرد و بتوانیم نقطه ضعفهایی که در این زمینه داریم به زودی جبران کنیم. فرصت پیش آمده است تا از آقای مهندس جهانگرد هم بابت تمام زحماتی که این سالها کشیدهاند تشکر بکنم. چه سالهایی که مسؤولیت داشتند و چه این سالها که دائما کارها را تعقیب کردهاند و در کنار ما بودهاند. من فکر میکنم با کمک انجمن جامعه اطلاعاتی و با کمک دانشگاه و به ویژه این دانشکده با موقعیت خوبی که بهدست آورده، بتوانیم با کمک دوستان واقعیتهای بیشتری را در این راه بدست آوریم. با تشکر.
مهندس نصرالله جهانگرد:
بسم الله الرحمن الرحیم با سلام. از کلیه دست اندرکاران به ویژه جناب آقای دکتر عاملی و دکتر شکرخواه برای برگزاری این نشست تشکر میکنم.
تشکر خاص و ویژهای دارم از جناب آقای دکتر معتمدنژاد که الان بسیار خوشحالم که در خدمتشان هستم و بهبود جسمی خوبی دارند و از وجودشان میتوانیم بهره بیشتری ببریم. ایشان برای همه ما الگو هستند در حوصله، ممارست، پیگیری یک راه درست و به نتیجه رساندن زحمات. انشاءالله کماکان هم حضور خواهند داشت تا از علم و دانش ایشان همگی بهره بیشتری ببریم. من توفیق نداشتم که ابتدای فرمایشات آقای دکتر حضور داشته باشم منتها دو نکته را میخواهم عرض بکنم:
چرا دنبال کار wsis هستیم؟ چرا دنبال پیگیری یازده خط عمل هستیم؟
آیا صرفا اینها مطالعات آکادمیک برای افزایش مهارت است؟ برای اینکه بدانیم مثلا اینترنت خوب است یا بد؟ اگر در یازده خط عمل دقت بکنید تماماً ماهیت توسعهای دارند. یعنی هر بندی ناظر بر تحقق یک حداقل است از کاربرد فناوری اطلاعات در یک قلمرو کلیدی.
نخبگان دنیا جمع شدهاند و درک کردهاند که ادامه توسعه حیات بشر موکول به استفاده از این ابزار است. برای اینکه محصولات جامعه انسانی را با کیفیت بهتری ثبت و ضبط بکنند، پردازش کنند با قدرت بیشتر به هم برسانند و از تعامل و همافزایی اینها قدرت برتری، قدرت دیگری برای رشد به وجود بیاورند و این تبدیل به یک قبول جهانی شده است. این موارد را تحت عنوان اسامی مختلف میبینیم مثلا اقتصاد معرفت پایه[۹۵] یا اقتصاد دیجیتال[۹۶] یا عبارتهای مختلف هست، ترجمههای مختلف هست و به هر حال توسعه دانش بنیان درجوامع مختلف به عنوان کلید؛ راه و محور اصلی در برنامهریزیهای توسعهای همه کشورها قرار گرفته است.
یعنی اگر کشوری از این امر غفلت بکند به این معنی است که سهمش از دستاوردهای توسعه در جریان جهانی توسعه کمتر خواهد بود. واقعا اگر کشور ما یا هر کشور دیگری مثلا در تولید برق عقب افتاده باشد. آیا این در امر توسعه اثر دارد یا نه؟ این برای همه ما مسجل است که اگر نیم ساعت برق در یک شهر برود آن شهر فلج میشود و اگر کمی ادامه پیدا کند و تبدیل شود به چهار ساعت، پنج ساعت و یا یک روز، خسارت بسیار عظیمی به مجموعه زندگی اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فنی کشور وارد کرده است.
هنوز عدهای در کشورهای مختلف متوجه نشدهاند که تولید اطلاعات، عرضه اطلاعات، پردازش آن و سرعت دسترسی به اطلاعات نقش برق را بازی میکند و نقش برق پرقدرت را برای صنعت پیدا کرده است و نقش برق را در یک امر ساختمانی بازی میکند.
به همین دلیل؛ چالش اینکه در کشوری بستر مبادله اطلاعات خیلی خوب فراهم شود و با سرعت کافی برقرار شود یک چالش تفریحی نیست. نقش برق، یک چالش توسعهای است و بالاتر از آن نکتهای است که آقای دکتر شکرخواه به آن اشاره کردند و بهتر است آن را به تدریج بیشتر باز کنیم. عرضه دادهها؛ محتوا و دانش با زبان ملی در محیط دیجیتال است. یعنی بتوانیم تولیدگر دانش، تولیدگر فرهنگ و توانمندی در محیط دیجیتال باشیم. والا هر دادهای هم در محیط اینترنت به معنی قدرت محسوب نمیشود. دادههایی که هیچ فایده خاصی ندارند، فقط وقت را تلف میکنند. البته در جاهایی از لحاظ حجمی و کمی آثاری دارد. اما آنچه میخواهم نتیجه بگیرم صرف وقت برای یک امر ممدوح است.
من از نکاتی که در wsis هست و به آن اشاره شد؛ میخواهم این را عرض بکنم که در موارد اشاره شده یک سری نکات کلیدی و مهم هست: بحث حاکمیت اینترنت یا راهبری اینترنت در فضای جهانی موضوعی است که به نظر من با امنیت ملی کشورها تلازم پیدا میکند. ما حق داشتیم صحبت بکنیم، دیگران نیز این حق را داشتهاند و میفهمند و اگر حتی میبینید که در انتهای دوره اول مذاکرات بین اروپا و آمریکا تفاهمی میشود، تنها یک داد و ستد بود. والا در ذات دولتها هیچ نوع مماشاتی برای حقوق ملیشان وجود ندارد.
این نیست که مثلا دولتی در اروپا به واسطه پیوستگی با آمریکا از حقوق ملت خود بگذرد؛ امکان ندارد. ما در جریان مذاکرات هم متوجه بودیم که در مورد راهبری اینترنت و آیکان آنها هم، همنظر بودند. ما هم، همنظر بودیم. خیلی هم مواظب بودیم که جنبه تحریکآمیز پیدا نکند و بنابراین صرفا عبور کردند از آن مرحله که تصمیم نگیرند. آیکان در آمریکاست و تحت سیطره دولت آمریکاست و همینطور سرورهای ریشه هستند که جهان را میسازد. بنابراین بسیارمهم است و دولتها به آن حساسند. هنوز هم حساسیت دارند. ما حرفمان این بود که نمیخواستیم مهندسیاش را بههم بزنیم. میخواستیم ساختار حقوقیاش بیاید زیر نظر سازمان ملل. بحث حاکمیت اینترنت هنوز ادامه دارد و به نظر ما این امر حتما در دنیا اتفاق خواهد افتاد. با اشباع شبکههای دسترسی اگر این بحث حل نشود؛ ساختارهای موازای به آن شکل خواهند داد.
به نظر من نکته بعدی بسیار مهمی که باید دنبال بکنیم، اصطلاح جدیدی است که در دنیا مطرح شده است به نام CDN[۹۷]که باید روی این مطالعه کنید.
که هم شامل محتوا و هم شبکه و هم سیستم مبتنی بر محتوا و نرمافزار است.
ما در کشورمان در یکی از نقاطی که میتوانیم در آن وضعیتمان را برجسته بکنیم؛ حوزه نرم افزاراست. در این زمینه در شاخههای مختلفی که به عنوان صنعت مطالعه شده؛ نکات مهمی استخراج شده است، امیدوار هستیم که استراتژیستهای صنعتی کشور به این نکته توجه کنند. چرا که به لحاظ تئوریک؛ نظرات درآمده است. راه حلها درآمده است و مشکل بر سر عمل و انسجام مدیریتی است.
حالا این درست که گله داریم از عرض باند، کندی دسترسی و غیره. ولی شبکه در ایران به طور نسبی در دسترس است و به عنوان یک مسئله استراتژیک، شما در هر کجای ایران با یک تلفنی میتوانید داده جابجا کنید و شبکه صددرصد دیجیتال است و حتی در روستاها هم وجود دارد. بنابراین مسئله مهم این است که ما در این محیط چه داریم؟ مسئله محتوا بسیار بسیار استراتژیک و حیاتی است و ثروت در همین جا هست.
میتوانم به جرات بگویم در مسئله محتوا نسبتها یک به چند هزار است نسبت به سختافزار و شبکه. شبکه مهم است و مثل اکسیژن میماند و نباشد، آدم احساس میکند دارد خفه میشود. اما همه جا اکسیژن هست. یعنی ذیقیمتترین چیزهای حیات همیشه موجود و همیشه در دسترس است.
شبکه دارد بهگونهای میشود که بر روی زمین همه جا در دسترس شود و آنقدر رقبا زیاد شدهاند که به محض اینکه کشوری یا دولتی تعلل کند، بقیه جایش را میگیرند. رقابت آنجا است؛ دست من و شما نیست و دارد انجام میشود. اما در آن چه هست؟ و چه میتوانیم بدهیم؟
به عنوان یک فرد، یا به عنوان یک گروه و به عنوان یک تیم؛ این امکان را داریم که بزرگترین اتفاقات را در محیط محتوا فراهم کنیم. خودمان را دست کم نگیرید.
مبتکرین همه این سایتهای مشهور دنیا یکی دو نفر بودهاند. بنابراین فکر کنیم و عرضه به خرج دهیم. لازم نیست تا فیسبوک[۹۸] را دیدیم. بگوییم فردا ما هم باید یک فیسبوک راه میاندازیم.
خیلی چیزهای دیگر وجود دارد. همه حیات بشر نوآوری است. چیزهای دیگر در اندازههای محلی خودمان راه بیاندازیم و هم خلق ثروت کنیم و هم موضوع را جلو ببریم.
تاکید میکنم موضوع فرهنگ را به عنوان مسئله ممیز بین ما و دیگران، بین ما و هر برنامه توسعه دیگری به عنوان محور اصلی بگیریم و روی آن فکر بکنیم، روی آن کار بکنیم و محل تجسم تفاوتها و مزیتهای ملی ما در آن قلمروها هم خواهد بود.
در آخر این را هم اضافه کنم که اگر میخواهید مطالعه کنید، شرکت مککنزی[۹۹] که یک شرکت معتبر جهانی است، اخیرا گزارشی چاپ کرده تحت عنوان مسائل اینترنت[۱۰۰] که نگاه آن به توسعه اینترنت است؛ و به تاثیر توسعه اینترنت بر روی شغل و مهارت و اقتصاد توسعه. این گزارش هفتاد و هشتاد صفحهای قابل دسترسی است. [۲۵]
علاوه بر این میخواهم درخواست کنم تا دانشکده مطالعات جهان؛ نگاه مطالعاتی خود را به مسائل اجلاسهای جهانی سران درباره جامعه اطلاعاتی معطوف سازد و با توجه به نگاه توسعهای که این دو اجلاس جهانی دارد؛ پیشنهاد بکنم یک کار مشترک با انجمن ایرانی مطالعات جامعه اطلاعاتی بکنیم و بیایم به اتفاق یک گزارش ایرانی از پیشرفت این شاخصها در ایران تهیه کنیم. نگران کمبود اطلاعات هم نباشیم یک گزارش صفر تولید کنیم و یازده خط عمل را مبنا بگیریم و بگوییم کشور ما این کارها را کرده است و انجمن ایرانی مطالعات جامعه اطلاعاتی و دانشکده مطالعات جهان هم به طور مشترک این کار را انجام دادهاند. به نظرم چنین گزارشی میتواند از وزن کافی در اندازههای ملی و بینالمللی برخوردار باشد. سپاسگزارم.
دکتر سعید رضا عاملی:
بسم الله الرحمن الرحیم. من هم به سهم خودم از جناب آقای دکتر معتمد نژاد تشکر میکنم که مثل همیشه تواضع و بزرگواری کردند و تشریف آوردند و همچنین از جناب آقای دکتر شکرخواه که موضوعات ارزندهای را در حوزه جامعه اطلاعاتی ارائه کردند صمیمانه تشکر میکنم. همچنین از جناب آقای مهندس جهانگرد که از سیاستگزاران و مجریان حوزه تکنولوژی اطلاعات هستند، نیز تشکر میکنم.
من دو سه نکته در این زمینه باید بگویم. در واقع یک سؤال روشن دارم که جواب آن هم روشن است: آیا بدون اینترنت میتوانیم زندگی کنیم یا نه؟ یا اینکه بدون اینترنت اقتصاد، فرهنگ و سیاست امکان حیات مؤثر دارد یا ندارد؟
فکر میکنم جواب خیلی روشن است. اگر به فضای مجازی با نگاه نظام فراگیر کامپیوتری نگاه بکنیم، فضا و نظام مورد توجه ما بسیار فراتر از اینترنت است. اینترنت یک جزء آن فضا میشود. این فضا مثل اکسیژن برای سیاست، اقتصاد و فرهنگ است. حیات این سیاست، اقتصاد و فرهنگ وابسته به این فضا است. در این فضا یک جامعه نزدیک به سه میلیاردی شکل گرفته است و از همه مهمتر نیازهای روزمره ما درگیر با این فضا شده است. اینکه کرهایها پنج سال پیش میگفتند ما میخواهیم این فضا را به ظرفیتی برسانیم که یک شهروند تنها یک بار در سال، مجبور شود به دوایر دولتی مراجعه بکند و بقیه نیازهایش از طریق فضای مجازی تامین شود؛ نشان میدهد که این سیستم چه مقدار فضای روزمره ما را درگیر کرده است.
سؤال دوم من این است که آیا این فضا فضای فاسدی هست یا نیست و یا بینابین است؟
این سؤال را میتوان در مورد اصل دنیا هم مطرح کرد که آیا این جهان؛ جهان فاسدی هست یا جهان فاسدی نیست؟ این جهان هم فاسد است و هم نیست. اینترنت نیز؛ هم فضای فاسدی هست و هم نیست. به نظر میرسد که اینجا خطری وجود دارد که سرعت است. سرعت خیر و شر به کلیک ماوس وابسته شده است. اگر یک نفر در فضای واقعی بخواهد کار غلطی مرتکب شود و هنجار یا هنجارهایی را بشکند، مجبور است چشم در چشم محیط هنجارشکنی بکند و این کار مشکلی است. در حالی که در فضای مجازی به دلایل مختلفی که فرصت بحثش نیست، فضای ارتباطی رها شده از هنجارهای و ارزشهای ارتباطات حضوری است. البته به مجرد اینکه طرفین تعامل از هویت مشخص و جایگاه قطعی برخوردار میشوند، تابع ارزشهای پذیرفته شده خواهند بود.
ولی در هر حال اگر بخواهیم از این فضا استفاده خوب کنیم؛ ناگزیریم از این فضای مجازی استفاده کنیم. من حتی میخواهم بگویم میشود بحث آقای مهندس جهانگرد را که در عرصه بینالمللی صحبت کردند به سطح محلی بکشانیم. فرض بکنیم که مسئله بینالمللی هم نداریم و آنجا هم در سهمگیریها نیازی به سهمگرفتن نداشته باشیم. عمومی هم که نگاه بکنیم برای مدیریت شهر، مدیریت آموزش و پرورش، مدیریت نظام آموزش عالی کشور، مدیریت کارخانهها، مدیریت خرید و برای همه مدیریتهای اجتماعی به این فضا احتیاج داریم.
اگر استراتژیک نگاه بکنیم، چشمانداز ما باید دوفضایی باشد. برنامههای پنجساله ما باید دوفضایی طراحی شود. برنامههای چند ساله شهری باید دوفضایی طراحی شود. نظام قانونگذاری باید دو فضایی طراحی شود.
یعنی ما دو ظرفیت پیدا کردهایم یک ظرفیت در دنیای واقعی و یک ظرفیت در فضای مجازی یا جامعه اطلاعاتی که با نگاه دکتر شکرخواه اگر از جامعه اطلاعاتی؛ یک جامعه دانایی محور یا جامعه داناییگرا بخواهیم، شاید تعبیر بهتر و نزدیکتری باشد به آن هدفی که میخواهیم برسیم.
لذا پرداختن به این فضا بسیار مهم است. من قبلا هم اعلام کردم دولت جمهوری اسلامی؛ دولت دو طبقه شده است. دولت جمهوری اسلامی دو فضایی شده است. برای فضای اول و دوم به موازات هم باید برنامهریزی داشته باشیم. خوشبختانه اقدامات قابل توجهی هم در دولت وجود دارد. به هر حال بحث خدمات از راه دور و اینکه هزار و هفتصد خدمت دولتی به صورت مجازی انجام میشود. اینها ظرفیتهایی است که باید از آنها استقبال کرد.
در این محیط ما هرچه قدر درگیرتر باشیم، مسلطترخواهیم بود و هرچه غیرفعالتر باشیم، محیط برما چیره خواهد شد. الان هم این اتفاق افتاده و شما میبینید نود و پنج درصد جستجوهای اینترنتی دنیا در زمین آمریکا انجام میشود. درگوگل، یاهو، ام اس ان و سایر موتورهای جستجو، تبادل و ویرایش اصلی اطلاعات صورت میگیرد.
اگر میبینید که فقط یک موتور جستجوی یاهو سه میلیارد و چهارصد میلیون دلار بابت خرید سیستم جستجو هزینه میکند، و اینها چنین سرمایهگذاریهای سنگینی در این زمینه میکنند. برای این است که محیط؛ محیطی است که بازخورد خیلی قوی دارد.
لذا امیدوارم همه بتوانند به درک این فضا کمک کنند، حالا اینکه آقای مهندس جهانگرد و بقیه دوستان میفرمایند که وبسایتهای بسیار قوی و نوآورانه ایجاد شود بسیار ارزشمند است. اما قطعا آقای مهندس هم این نگاه استراتژیک را دارند که ما باید بیشتر به افق برنامه نگاه بکنیم که برنامه توجه بیشتر، منسجمتر و دقیقتری به این عرصه داشته باشد و الا یک نگرانی که هست تعامل کاریکاتوری فضای مجازی با فضای فیزیکی است که حاکی از تعامل نامتجانس این دو فضا با یکدیگر است و اینکه هیچ سنخیتی بین این دو بدنه و دو پیکره وجود نداشته باشد. لذا امیدواریم این نشستها کمک کند به یک فضای مجازی کارآمد.
باز به سهم خودم تشکر میکنم از همه دوستانی که حوصله کردند و این بحثها را پیگیری کردند.
- پانوشتها:
[۱] . WSIS: World Summit on the Information Society
[۲] .WGIG: Working Group on Internet Governance
[۳] .ICANN: Internet Corporation for Assigned Names and Numbers
[۴] .IGF: Internet Governance Forum
[۵] .Information Society
[۶] .Fritz Machlup
[۷] .Tadeo Umesao
[۸] .Yoneji Masuda
[۹].Daniel Bell
[۱۰] .Bill Gates
[۱۱] . Twitter
[۱۲] . Dick Costolo
[۱۳] . National Security Telecommunication Advisory Committee
[۱۴] . Frank Webster
[۱۵] . John Naisbitt
[۱۶] . Alvin and Heidi Toffler
[۱۷] . Techno Religion
[۱۸] . Herbert I. Schiller
[۱۹] . Dan Schiller
[۲۰] . Douglas Kellner
[۲۱] . Manuel Castells
[۲۲] . J.R. Beniger
[۲۳] . Information Based
[۲۴] . László Z. KARVALICS
[۲۵] . National Information Infrastructure
[۲۶] . Albert Arnold "Al" Gore, Jr.
[۲۷] . Global Information Infrastructure
[۲۸] . Deregulation
[۲۹] . Apple
[۳۰] . Microsoft
[۳۱] . Global Information Society
[۳۲] . World Summit on the Information Society
[۳۳] . Minneapolis
[۳۴] . Vision
[۳۵] . Mission
[۳۶] . Action Lines
[۳۷] . Digital Solidarity Fund
[۳۸] . TFFM (Task Force on Financial Mechanisms) for ICT for Development
[۳۹] . Internet Governance
[۴۰] . ICANN: Internet Corporation for Assigned Names and Numbers
[۴۱]. Follow up
[۴۲] . people-centered
[۴۳] . inclusive
[۴۴] . development - oriented
[۴۵] . wording
[۴۶] . Political Chapeau
[۴۷] . Right of development
[۴۸] . Right of access
[۴۹] . Millennium Development Goals
[۵۰] . Stakeholder
[۵۱] . Multi- stakeholder
[۵۲] . ICT Applications
[۵۳] . open consultation
[۵۴] . Stocktaking
[۵۵] . Success Story
[۵۶] . Outcome Document
[۵۷] . IRASIS: Iranian Association for Studies on Information Society
[۵۸] . UNGIS: nited Nations Group on the Information Society
[۵۹] . CEB: UN- Chief Executives Board
[۶۰] . Knowledge Societies
[۶۱] . Irina Bokova
[۶۲] . Inclusive Knowledge Societies
[۶۳] . CSTD: The Commission on Science and Technology for Development
[۶۴] . ECOSOC: he Economic and Social Council (ECOSOC) of the United Nations
[۶۵] . Nitin Desai
[۶۶] . Root Server: root-servers.net
[۶۷] . GAC: Governmental Advisory Committee
[۶۸] . DNS
[۶۹] . new TLD: Top Level Domain
[۷۰] . Domain Name
[۷۱] . WSIS Forum ۲۰۱۰
[۷۲] . WSIS Forum ۲۰۱۱
[۷۳] . Open Source
[۷۴] . proprietary
[۷۵] . Right to Communicate
[۷۶] . Right to Govern
[۷۷] . Yoshio Utsumi
[۷۸] . Connectivity
[۷۹] . Julian Assange
[۸۰] . WikiLeaks
[۸۱] . Right to Access
[۸۲] . Critical
[۸۳] . Mainstream
[۸۴] . Deregulation
[۸۵] . Floor
[۸۶] . The Missing Link
[۸۷] . Sir Donald Maitland
[۸۸] . The Missing Link
[۸۹] . Zbigniew Brezezinski
[۹۰] . Technetronic
[۹۱] . Gap
[۹۲] . Divide
[۹۳] . Vision
[۹۴] . Mission
[۹۵] . Knowledge Economy
[۹۶] . Digital Economy
[۹۷] . Content Delivery Network
[۹۸] . Facebook
[۹۹] . McKinsey & Company
[۱۰۰] . Internets matters
[۱] . Fritz Machlup (۱۹۶۲) The Production and Distribution of Knowledge in the United States. Princeton: Princeton University Press.
[۲] . Daniel Bell (۱۹۷۶) The Coming of Post-Industrial Society. New York: Basic Books.
[۳] . Obama appointing Twitter CEO to advisory group
URL: http://news.cnet.com/۸۳۰۱-۱۳۵۰۶_۳-۲۰۰۶۶۷۴۸-۱۷.html
[۴] . Webster, Frank (۲۰۰۲). Theories of the Information Society. Cambridge: Routledge.
[۵] . Dan Schiller (۲۰۰۰) Digital Capitalism. Cambridge, MA: MIT Press.
[۶] . Kellner, Douglas and Best, Steven (June ۲۰۰۱). The Postmodern Adventure: Science, Technology, and Cultural Studies at the Third Millennium.
[۷] . Manuel Castells (۲۰۰۰) The Rise of the Network Society. The Information Age: Economy, Society and Culture. Volume ۱. Malden: Blackwell. Second Edition.
[۸] . Schiller, Herbert (۱۹۸۶). Information and the Crisis Economy. Oxford University Press, USA.
[۹] . Beniger, James R. (۱۹۸۶). The Control Revolution: Technological and Economic Origins of the Information Society. Cambridge, Mass.: Harvard University Press.
[۱۰] . Information Society Visions: from the early utopias to the adequate government-level strategic planning methods. László Z. Karvalics , Technical University of Budapest
URL: www.ittk.hu/english/docs/infosocietyvisionsistri.pdf
[۱۱] . The Plenipotentiary Conference of the International Telecommunication Union (Minneapolis, ۱۹۹۸) in the light of the results of this consultation: ........ To ask the Secretary-General to coordinate with other international organizations and with the various partners concerned (Member States, Sector Members, etc.), with a view to holding a world summit on the information society; To report on the results of the world summit on the information society to the next plenipotentiary conference./ Resolution ۷۳ of the ITU Plenipotentiary Conference, Minneapolis, ۱۹۹۸
[۱۲] . http://www.itu.int/wsis/index.html
[۱۳] . We reaffirm our desire and commitment to build a people-centred, inclusive and development-oriented Information Society, premised on the purposes and principles of the Charter of the United Nations, international law and multilateralism, and respecting fully and upholding the Universal Declaration of Human Rights, so that people everywhere can create, access, utilize and share information and knowledge, to achieve their full potential and to attain the internationally agreed development goals and objectives, including the Millennium Development Goals. / Document: WSIS-۰۵/TUNIS/DOC/۷-E - Date: ۱۸ November ۲۰۰۵/ Original: English
[۱۴] . http://www.itu.int/wsis/stocktaking/index.html
[۱۵] . The Tunis Agenda (November ۲۰۰۵) requested the UN Secretary General, in consultation with members of the UN Chief Executives Board for Coordination (CEB), to establish within the CEB, a UN Group on the Information Society (UNGIS), consisting of the relevant UN bodies and organizations with the mandate to facilitate the implementation of WSIS outcomes.
[۱۶] . http://www.ungis.org
[۱۷] . Towards Knowledge Societies (۲۰۰۵)
[۱۸] . Souter David (۲۰۱۰),Towards Inclusive Knowledge Societies: A review of UNESCO's action in implementing the WSIS outcomes: United Nations Educational, Scientific and Cultural Organization
[۱۹] . http://unesdoc.unesco.org/images/۰۰۱۸/۰۰۱۸۷۸/۱۸۷۸۳۲e.pdf
[۲۰] . UNESCO and WSIS: http://www.unesco.org/new/en/communication-and-information/flagship-project-activities/unesco-and-wsis/homepage//
[۲۱] . Château de Bossey, Report of the Working Group on Internet Governance - June ۲۰۰۵
URL: http://www.wgig.org/docs/WGIGREPORT.pdf
[۲۲] . MANDATE OF THE IGF (para ۷۲)
URL: http://www.itu.int/wsis/implementation/igf/index.html
[۲۳] . Maitland+۲۰: Fixing the Missing Link (۲۰۰۵)
[۲۴] . World Telecommunication/ICT Development Report ۲۰۱۰: MONITORING THE WSIS TARGETS: A mid-term review
to connect villages with ICTs and establish community access points; to connect universities, colleges, secondary schools and primary schools with ICTs; to connect scientific and research centres with ICTs;
to connect public libraries, cultural centres, museums, post offices and archives with ICTs; to connect health centres and hospitals with ICTs; to connect all local and central government departments and establish websites and email addresses; to adapt all primary and secondary school curricula to meet the challenges of the Information Society, taking into account national circumstances; to ensure that all of the world's population have access to television and radio services; to encourage the development of content and to put in place technical conditions in order to facilitate the presence and use of all world languages on the Internet; to ensure that more than half the world's inhabitants have access to ICTs within their reach.
URL: http://www.itu.int/ITU-D/ict/publications/wtdr_۱۰
[۲۵] . Internet matters: The Net's sweeping impact on growth, jobs, and prosperity
URL: http://www.mckinsey.com/mgi/publications/internet_matters/pdfs/MGI_internet_matters_full_report.pdf