علیرغم شناخت معنای صفحه «سبک زندگی»، با این حال بیشتر تعاریف روزنامهها از این مفهوم همچنان در حال دگرگونی میباشد به طوری که سردبیران آن را به عنوان چیزی که خوانندگان میخوانند (و چیزی که تبلیغکنندگان حمایت میکنند) میشناسند.
در بعضی از نشریات، صفحات سبک زندگی را میتوان به عنوان صفحه تفریحی یا صفحه ستاره¬محور شناخت. چنین تغییراتی در ماهیت صفحه زنان یا صفحه اجتماعی، تمرکز بر رفتار تروتمندان و متنفذین ندارد.
صفحات سبک زندگی گاهی جداگانه و گاهی دستهبندی شده به عنوان بخشی از صفحات اصلی ثبت میشود، به هر حال گاهی این صفحات شامل فهرست هیئت تحریریه نمیشود، علیرغم آن دیدن اینکه چگونه ساختار روزنامه با بررسی فهرستها در «کتاب سال ناشر و سردبیر» تغییر کرده است، آموزنده است.
در میانه دهه سال 1976، بعضی تغییرات در ماهیت صفحه «سبک زندگی» تعریف شد. از بین 1325 روزنامه تنها 48 روزنامه دارای صفحه سردبیر و صفحه سبک زندگی می¬باشد که در حقیقت در نه صفحه (سه روزنامه به عنوان سبک زندگی و پنج روزنامه به عنوان زندگی/ سبک) مشاهده می¬شود. با این وجود، در طول همین سال، 706 سردبیربخش اجتماعی و 758 سردبیر زن ثبت شده بود.
این شاخصهها بیانگر این است که تغییر و دگرگونی با ساختارهای قدیمی شروع شده است، همانطور که نام گروهی از سردبیران جدید نظیر ویوا، اٍسکن، تودی، پیپل، اکسنت و استایل نشان میدهد که انقلابی در صفحه سبک زندگی در روزنامهها بوجود آمده است. با این حال لیست سردبیران و ناشران روزنامههای 30 سال اخیر در 2006، نشان میدهد که این تغییرات به هیچ وجه انقلاب نیست.
اگرچه نگاه تاریخی نشاندهنده این است که بخشهای سبک زندگی در صفحات زنان و اجتماعی تعبیه شده است، این تنها در کلان شهرها یا شهرهای نزدیک به این مناطق واقعیت دارد. برای مثال سال 2006، تنها 152 روزنامه از 1245 روزنامه دارای عنوان سردبیری بخش «سبک زندگی» و همچنین 42 روزنامه به عنوان سردبیران «سبک زندگی» ثبت شده است.
10 روزنامه دیگر به عنوان سردبیران بخش «زندگی» و 17 روزنامه به عنوان سردبیران بخش «سبک» ثبت شده است، سردبیران بخش زنان واجتماعی یک کاهش واقعی را نشان میدهند، با این حال تعداد آنها به 265 نفر میرسد. بازگشت دهه تغییر برای بیشتر روزنامهها در آستانه قرن جدید رخ داد و نیز تعداد مقالات سردبیران از 48 در سال 1976 به 413 در 2006 تغییر یافته است، با این وجود هنوز بیش از 691 سردبیری بخش زنان و جامعه در سال 1976 ثبت نشده است.
اصول
به استثنای بعضی از صفحات سبک زندگی، فناوری و سرگرمی ، ساختار اصلی روزنامه ها را بیش از یک قرن به خودش اختصاص داده بود. عموماً روزنامه شهری حوزه و صفحات مجزایی برای اخبار، ورزش، افکار عمومی و بازار دارد. دیگر مطالب در سراسر صفحات مختلف منتشر میشود و اخیراً صفحات با «عنوان خاص» مرسوم شده است.
بعضی از تغییرات، نظیر علاقه زیاد به مطالب سرگرمی و سبک زندگی و به همان نسبت کاهش اخبار مهم اجتماعی و محلی اخیراً اتفاق افتاده است. به طوری که ازبخش های هیئت تحریریه مشخص است که هر یک از این بخشها از گروهی هیئت تحریریه و سردبیری تشکیل شده است که به خلق و ارائه مطالب برای مخاطبین مختلف خوانندگان روزنامه می پردازند.
هر صفحهای به وسیله آگهیهای مرتبط با صفحه عمومی حمایت میشود، در واقع، بعضی از تاریخنویسان بر این باورند که این آگهیها است که صفحات مختلف را کنترل و هدایت میکند.
آنها نشان میدهند که زنان به عنوان یک مخاطب، علاقه زیادی به تبلیغات دارند، در حقیقت آگهی دهندگان میخواهند به پول این زنان برسند، زیرا این موضوع برای تبلیغکنندهها تأیید شده است که در بیشتر خانوادهها زنان خریدکننده هستند.
افزایش اخبار اجتماعی نشانگر این مسئله بودکه نیاز به توسعه روزنامههای عامه-پسند بسیار مهم و یک مرحله ضروری برای پوشش صفحه «سبک زندگی» می باشد. روزنامههای عامه پسند سال 1830 شروع به انتشار مطالب زیادی در زمینه ورزش، جرایم و اخبار اجتماعی کردند.
جیمز گوردن بنت از هرالد نیویورک ویلیام اچ. اتری، اولین گزارشگری بود که پوشش اجتماعی حوادث محلی (رقص محلی) را بر عهده داشت و نویسنده اجتماعی بعدی ویلیام برینگر دوباره از هرالد نیویورک بود. پوشش اجتماعی، علاقهای تازه در خوانندگان زن ایجاد کرد و به زنان نویسنده کمک کرد تا بهتر در زمینه زندگیشان بنویسند.
یک وقایعنگار تاریخ روزنامهنگاری بیان میکند که زنان معتقد هستند که می توانند با شرایط اجتماعی بالاتری سازگاری یابند. همچنین یک تغییری در توصیفات مفصل زنان مسن درباره حوادث جامعه اتفاق افتاد. و نیز، زنان بر این باورند که بر فراهم سازی نمونههای شفاهی توانا میباشند.
جوزف پولیتزر به عنوان اولین ایجاد کننده صفحه زنان معروف میباشد، با این حال او اولین بار در سال 1886 ستون خاصی را به زنان اختصاص داد. یک مسئله از جهان، در 25 می 1884، صفحه 11، این مقدمه از صفحات زنان (ستون روزنامه جهان زنان) را نشان میدهد.
تا 1890 صفحات زنان یکی از ویژگیهای مشخص روزنامههای بزرگ بود که اطلاعاتی در زمینه گروهها، جامعه و دیگر علایق زنان را منتشر میکرد. در سراسر کشور، نقش زنان در جامعه نقشی متقاعدکننده در روزنامههای محلی برای یک موضوع بودند. قدرت مطبوعات عامه و اهمیت فعالیت زنان در اجتماع برای نمایش استعداد و توانایی زنان هماهنگ شده بود.
این اولین بار است که زنان اسم خودشان را در مطبوعات میدیدند و این آغازی برای فعالیت زنان در روزنامهها بود. یکی از زنان الیزابت مریودر گیلمر بود کسی که تا زمان مرگش (سال 1951) برترین روزنامهنگار زن آمریکا بود.
تا 1900، صفحات و بخشهای زنان با عناوین «زنان» بخشی از روزنامههای کلان شهرها بود و روزنامههای کوچکتر سراسر کشور سریع به آنها پیوست.
برای بیش از نیم قرن، عناصر عادی این صفحات مرتبط با مد، غذا، توصیههای خانوادگی، جامعه و پند و نصیحت بود. با این حال این تغییرات خوشایند هرکسی نبود. روزنامهنگاران زن برآنند تا مقالات جدی بنویسند و مخاطبین زن را در این زمینه مورد خطاب قرار دهند.
تا حدی بدیهی است که نویسندگان بخش زنان از سال 1895 ستون تمسخرآمیز «برای مخاطبین مرد» مینوشتند. ماریون مازولف عنوان میکند، در سال 1901، زنان و روشنفکران شکایت کردند که صفحات زنان یک «نمونه ناخوشایند» است، که با اخبار کلیشهای و اجتماعی بیفایده پر شده است. این صفحات ممکن است ناخوشایند باشد، با این حال آنها درآمدزا بودند و تبلیغات موجود در آن درآمد بالای داشت.
علی رغم شکایت درباره «حرفهای یاوه» صفحات زنان، در سراسر قرن بیستم در بیشتر روزنامهها این یک موضوع متداولی بود. تاکید الینور روزولت که صرفاً با گزارشگران زن کار میکرد یک امتیاز هم برای ویراستاران زن و هم برای زنانی که مشتاق به گزارشگری اخبار مهم بودند داشت.
زنان متخصص مقالات مهمی در زمینه عناوین مهم اجتماعی در دهه 1940 منتشر کردند، بعضی از این تغییرات با افزایش فعالیتهای حرفهای زنان در طول جنگ جهانی دوم برجسته شد، با وجود اینکه سال 1950 بنا بود یک چرخشی اساسی در مطالب در زمینه زیبایی، آشپزی، جامعه و مد بوجود بیاید .این امر یک دهه بعد آغاز شد، صفحات زنان در مرکز روزنامه وبخش اجتماعی قرار گرفت.
از آنجا که جنبش زنان مقدمهای بر تولید اخبار بود و همچنین زنان تقاضای حقوق برابر، مراقبت از فرزندان و غیره داشتند، صفحات مربوط به زنان مطالب و مصاحبههای جنجالیتری بیان میکردند. با این حال بعضی از ویراستاران زن از افزایش اخبار «واقعی» راضی بودند، ظاهراً بعضیها این تحولات فرهنگی را نادیده میگرفتند. روزنامهها تعداد زیادی از زنان را به کار گرفتند، با این حال بسیاری از آنها در صفحات زنان فعالیت میکردند.
آنها همچنین مشتاق تغییرات در ماهیت اخبار زنان بودند. در همین زمان تعداد کمی از ویراستاران صفحه زنان علاقمند به فعالیت و مبارزاتی بودند که صفخاتشان را از بخشهای کلیشهای به گزارشهای موضوعی در زمینه حقوق برابر، مراقبت از بچهها و سوء استفاده از همسر تغییر دهند. تضادی در این زمینه پدید آمده بود با این حال از زنان حمایت میشد به طوری که گلوریا استینم با پنهان سازی اخبار در زمینه جنبش زنان و در صفحه زنان با این امر مبارزه میکرد.
منبع مورد استفاده برای این مدخل