علی اصغر محمدی: امروزه بسیاری از کشورها در حالت عدم‌تعادل جمعیتی قرار دارند.

طرح - اجتماعی

 از یکسو کشورهای در حال توسعه با مشکلات و مسائل رشد بی‌رویه جمعیت دست و پنجه نرم می‌کنند و از سوی دیگر جوامع توسعه‌یافته از نتایج منفی شدن رشد جمعیت و سالخوردگی جمعیت رنج می‌برند. به‌عبارت دیگر، اکثر کشورهای جهان به نوعی با مسائل ناشی از عدم‌تعادل جمعیتی روبه‌رو هستند.

مسئله جمعیت یک مسئله بنیادین در امر سیاستگذاری و آینده‌نگری است که همواره مورد توجه و دغدغه دولت‌ها بوده است، به‌نظر می‌رسد مشکل کنونی کاهش رشد جمعیت نیست بلکه دغدغه مهم تغییر در رفتار باروری کل است و جامعه ما با کاهش باروری روبه‌رو است.

یکی از مسائل مهم جمعیتی در کشورهای توسعه یافته مسئله سالخوردگی است. سازمان ملل در آخرین پیش‌بینی خود اعلام کرد که سرعت سالخوردگی در ایران بالاست و از این جهت در رتبه سوم جهان قرار داریم. کشور ما در وضعیت کنونی نیازمند افزایش باروری است همچنین باید به یاد داشته باشیم که مسائل جمعیتی متاثر از شرایط اقتصادی هستند.

به گفته کارشناسان هم‌اکنون طرز تلقی خانواده‌های ایرانی نسبت به فرزندآوری تغییر کرده است. در سال1365متوسط تعداد فرزندانی که یک مادر به دنیا می‌آورد شش فرزند بود ولی هم‌اکنون این رقم به 1/6 فرزند رسیده است و هر مادر کمتر از دو بچه دارد بنابراین از سطح جانشینی که 2/1 است، نیز پایین‌تر هستیم. درباره مسائل جمعیتی کشورمان با دکتر محمد‌جواد محمودی، رئیس مرکز مطالعات و پژوهش‌های جمعیتی آسیا و اقیانوسیه گفت‌وگویی انجام داده‌ایم که می‌خوانید.

  • نگاره جمعیتی ایران چگونه است؟

اگر نگاهی به زمینه‌های تاریخی تحولات جمعیت ایران داشته باشیم، متوجه می‌شویم که آهنگ شدید رشد جمعیت کشور که در سال‌های نخست پس از پیروزی انقلاب اسلامی (1357) شروع شده بود، در سال‌های اخیر تا حد زیادی کاهش یافته است. براساس نتایج سرشماری سال 1385مرکز آمار ایران، جمعیت ایران برابر 70میلیون و 500هزار نفر بوده که 35میلیون و 900هزار نفر آن را مردان و 34میلیون و 600هزار نفر را زنان تشکیل می‌دهند که در مقایسه با جمعیت 60میلیون نفری سال 1375مبین خالص افزایشی در حدود 14/8درصد یا 10میلیون و 400هزار نفر در این فاصله زمانی است. درصد رشد سالانه جمعیت کشور طی سال‌های 1385-1375در کل کشور و به‌ تفکیک نقاط شهری و روستایی به‌ترتیب برابر 1/61، 2/74و 0/4- درصد بوده که مقایسه آن با رشدهای متناظر 3/9، 5/5و 2/3درصد در دهه 1365- 1355و 1/96، 3/2و 0/3درصد در دهه 75- 1365حاکی از تحولی اساسی و افت اساسی میزان‌های رشد جمعیت است.

براساس آمار مرکز آمار ایران درباره تحولات میزان‌های باروری، مرگ‌ومیر عمومی و امید زندگی در سال‌های 1385-1355میزان باروری کل برای هر زن در کل کشور در سال1355 برابر با 6/08فرزند بوده است که در سال 1385به 1/8 بچه کاهش یافته است. میزان مرگ‌ومیر عمومی نیز در سال 1355برابر 11/5فوت در هر یکهزار نفر جمعیت بوده که به 6/5فوت کاهش یافته است. امید زندگی با 17سال افزایش به 71سال در سال1385رسیده است.

تحولات میزان باروری کل گروه‌های قومی از سال 1351تا 1379نشان می‌دهد که سطح باروری همه گروه‌های قومی کاهش یافته است ولی در سال 1379سطح باروری گروه قومی بلوچ با میزان 4/2برای هر مادر همچنان در سطح بالایی قرار داشته است.

  • براساس پیش‌بینی‌های جمعیتی‌، وضعیت جمعیت آینده ایران چگونه است؟

براساس پیش‌بینی‌های مرکز جمعیت‌شناسی با فرض اینکه باروری از 1/6فرزند در سال 1391به 1/35فرزند در سال 1410برسد و پس از آن تثبیت شود، جمعیت ایران در سال1415حداکثر 85میلیون نفر می‌رسد و پس از آن به مرور شروع به کاهش می‌کند. درصد رشد جمعیت در سال1415به صفر نزدیک و پس از آن منفی می‌شود.همچنین براساس پیش‌بینی‌های سازمان ملل براساس تحولات اخیر جمعیتی کشور در چهار سناریوی متفاوت رشد کم، رشد متوسط، رشد بالا و رشد ثابت است.

  • افزایش جمعیت سالمندی در هر جامعه‌ای چه تبعاتی دارد؟

افزایش جمعیت سالمندی در هر جامعه‌ای تبعاتی دارد که مهم‌ترین آنها عبارت است: افزایش بار وابستگی سالمندان، کاهش جمعیت در سن کار، کاهش حجم جمعیت در سطح ملی، افزایش ورود مهاجران خارجی به کشور، کاهش رشد اقتصادی و بهره‌وری، افزایش فشار مالی بر صندوق‌های بازنشستگی و تأمین اجتماعی.

  • برای ایجاد تعادل جمعیتی به جز تشویق باروری از چه روش‌های دیگری می‌توان استفاده کرد؟

برای این کار می‌توان سیاست‌های مهاجرپذیری اتخاذ کرد.

  • چرا موج دوم افزایش جمعیت در جامعه ما محقق نشده است؟

دلیل اینکه موج دوم افزایش جمعیت در جامعه ما محقق نشده است تغییرات در سن ازدواج و کاهش تعداد فرزندان مورد تقاضای نسل‌های جدید زوجین.

  • آیا کاهش باروری جمعیت در ایران موقتی است؟

رویکرد متداول در نظریه انتقال جمعیتی این است که باروری به سطح جایگزینی (1/2فرزند به ازای هر زن) می‌رسد و در آن سطح باقی می‌ماند. با سطح باروری در حدود سطح جانشینی، یک تعادل نسبی بین تولدها و مرگ‌ها برقرار می‌شود و رشد جمعیت به‌تدریج به حدود صفر می‌رسد. چنین جمعیتی به‌خاطر کاهش آهسته مرگ‌ومیر به کندی پیر می‌شود و مشکل پیر شدن با این حقیقت که تعداد افراد در سن کار افت نمی‌کند، متعادل می‌شود.

با این حال باروری تقریبا در همه کشورها وقتی به سطح جایگزینی می‌رسد، کاهش یا متوقف نمی‌شود و به شکل پیوسته‌ای کم شدن ادامه خواهد داشت. در موارد حاد، مانند کره‌جنوبی، کاهش باروری به سرعت تقریباً به میزان نصف سطح جایگزینی افت کرده است. در شهرهای بزرگ چین مثل شانگهای، باروری به میزان0/7 تولد به ازای هر زن تخمین زده شده است. اینها سطوح پایین باروری هستند که اگر برای هر دوره زمانی برقرار شوند، آثار مخربی روی ساختار سنی خواهند داشت. به‌عبارت ساده، اگر باروری نصف میزان جایگزینی باشد، حدود یک کودک به ازای هر زن، تعداد نسلی که امروز متولد می‌شود(نسل اول) تنها نصف تعداد نسل والدین (نسل امروزی) است و نسل سوم تنها 60سال پس از نسل اول متولد می‌شود و یک هشتم حجم نسل امروزی را دارد. چنین جمعیتی در مسیر انقراض نسلی است، تنها در یک نسل، باروری بسیار کم روی اندازه و ساختار سنی نیروی کار آینده برای اقتصادی که تلاش می‌کند جمعیت به سرعت پیر شده‌اش را حمایت کند، آثار فلج‌کننده دارد.

شواهد تاریخی جمعیت‌شناسی از کاهش باروری در جوامع مختلف نشان می‌دهد که کاهش باروری در ایران یک پدیده موقتی و زود گذر نیست. نشانه‌های باروری پایین زیر سطح جایگزینی در اواخر سال1960 در بسیاری از کشورهای پیشرفته و در اوایل سال2000 در کشور ایران آشکار شد. در طول سال‌های متمادی، بسیاری از جمعیت‌شناسان بر این باور بودند که پیدایش باروری زیر سطح جایگزینی پدیده‌ای موقتی در اقتصادهای پیشرفته است که با ایجاد تغییرات در زمان تولد بچه‌ها ایجاد می‌شود. در دوره تأخیر در بچه‌زایی، نرخ باروری مقطعی کاهش خواهد یافت.

اگر تولدهای در سن‌های بالاتر زوجین با تأخیر رخ دهند، می‌توان انتظار داشت میزان باروری بالا رود. در دهه‌های1980 و 1990جمعیت‌شناسان اندازه‌گیری‌های باروری مقطعی را گسترش دادند که به شکل اجتناب‌ناپذیری نشان می‌دادند که سطح واقعی باروری از سطح فعلی در کشورهای با باروری کم، بالاتر است. هنگامی که زمان سپری شد و افزایش مورد انتظار در باروری رخ نداد‌، سطوح تخمینی این میزان‌های موقت باروری به طرف پایین، اصلاح شدند و مورد بازبینی قرار گرفتند.

برخلاف فرضیه روش‌های موقتی(Cross Sectional)، اثبات شد که تولدهای با تأخیر بنا دارند که هرگز رخ ندهند. تقریباً تمام اقتصادهای پیشرفته پدیده تأخیر در بچه‌زایی را تجربه کرده‌اند ولی همه آنهایی که میزان‌های باروری بالای1/5تولد به ازای هر زن را دارند، جوامعی هستند که شرایط اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی آنها به طرف حمایت از خانواده هدایت شده است.

  • برای اثر بخش کردن سیاست‌های تشویق باروری چه راهکارهایی وجود دارد؟

در سیاست‌های تشویقی دولت‌ها باید یک اصل کلی را در نظر داشت، اگر زیرساخت‌ها و ساختار را طوری تغییر دهیم که مردم بخواهند فرزند‌دار شوند ولی منابع عمومی جامعه به داشتن فرزند کمتر باشد، سیاست‌های تشویقی و تنبیهی کارایی زیادی ندارند.

راهکارهای اثر بخش کردن سیاست‌های تشویقی باروری را در پنج گروه می‌توان تقسیم‌بندی کرد:
الف) تغییرات در همه نهادهای اجتماعی و همگرایی نهادی؛ سیاستگذاری برای جلوگیری از باروری بسیار پایین نیاز به تغییرات اساسی و وسیع دارد و این تغییرات بنیادی باید در همه نهادهای اجتماعی صورت پذیرد. به‌طور کلی، ادراکات و یا همان معانی سمبلیک است که می‌تواند بیشتر اثر‌گذار باشد و عوامل اقتصادی به‌طور مستقیم روی زاد و ولد اثر کمی دارند.
ب) جامعیت و فراگیری سیاست‌ها، سیاست‌های بخشی؛ اثر اقتصادی کمی روی زاد و ولدها دارند، اما اثرگذاری آنها زمانی قابل توجه می‌شود که با ادراکات جوانان از کفایت سطوح کلی حمایت فرهنگی - اجتماعی برای افرادی که فرزند دارند، همراه باشد.
ج) حمایت از خانواده به‌عنوان پاشنه آشیل سیاست‌ها؛ رویکردهای سیاستی برای باروری بسیار پایین باید از ارزیابی سیاست‌های حمایت از خانواده و فعالیت‌هایی که به‌طور روشن با باروری پایین موافق است استخراج شود. آثار سیاست‌ها درون کشورها و سایر کشورها مورد رصد و شناسایی قرار گیرد، انتظار می‌رود که هر سیاست اصلاحی جامعی، ترتیبات نهادی موجود را در زمینه‌های خاص جوامع درنظر بگیرد. سیاست‌های اصلاحی باید پایه‌ها و اصول سیاستگذاری‌های گذشته را مورد نقد و ارزیابی قرار دهد.
د) بازگشت به الگوی خانواده اصیل اسلامی- ایرانی؛ ترویج ارزش‌ها و هنجارهای خانواده متوسط غربی یکی از علل اصلی باروری پایین محسوب می‌شود. بازگشت به ارزش‌های اصیل اسلامی- ایرانی و بازشناسی شاخصه‌های اصلی این الگوی خانواده برای جامعه ما باید در دستور کار قرار گیرد.
ه) پرداخت هزینه اصلاحات و تغییرات؛ با توجه به جامعیت اصلاحات مورد نیاز، و سطوح پایین حمایت خانواده در کشورهای با زاد و ولد پایین، می‌توان انتظار داشت که سیاست‌های مؤثر برای دولت‌ها گران تمام شود. بسته به شرایط جوامع، چنین خط‌مشی‌هایی احتمالا باید هنجارها و ارزش‌های اجتماعی موجود را تغییر دهند. اینها موانع اصلی‌اند و بنابراین، اینکه دولت‌ها در عملکردشان بسیار کند عمل می‌کنند، شگفت‌آور نیست.

  • به چه شرطی رشد طبیعی جمعیت به صفر و منفی میل می‌کند؟

سطوح باروری به کمتر از سطح جانشینی میل کند و میزان باروری کل کمتر 1/2شود. ساختار سنی جمعیت به سالخوردگی میل کند و نرخ مرگ‌ومیر افزایش یابد.

  • عوامل کاهش سریع میزان باروری و رسیدن آن به 1/6بچه برای مادران در ایران چیست؟

عوامل کاهش سریع میزان باروری و رسیدن آن به 1/6بچه برای هر مادر در ایران با توجه به پارامترهای مدل عبارت است:
دخالت علمای مذهبی، دخالت دولت، افزایش میزان باسوادی زنان (52درصد در سال 1365و 80درصد در سال 1385برای زنان)، توسعه شهرنشینی (60درصد در سال 1365و 68درصد در سال1385، و 71/4 درصد در سال1390)، افزایش سن ازدواج (به‌ترتیب برای مردان و زنان 24و 7/19 در سال 1365و 5/26 و 1/23در سال 1385) توسعه اشتغال زنان (1/6درصد در سال 1365و 5/9درصد در سال 1385)، گرایش زنان به تحصیلات و آموزش عالی (7/4درصد در سال 1365و 20درصد در سال1385)، تعداد جمعیت با تحصیلات عالی نسبت به هر هزارنفر (هزار و 189نفر در سال 1365و شش‌هزار و 143نفر در سال 1385برای زنان)، تغییر در کارکرد خانواده (گسترش نهادهای دولتی و نیمه‌دولتی و غیرانتفاعی در عرصه رفاه اجتماعی که برخی از کارکردهای سابق خانواده را عهده‌دار شده‌اند. (کاهش صله‌ارحام (کاهش روابط، حمایت‌ها و روابط بین نسلی خانوادگی) فرد‌گرایی، کاهش فاصله طبقاتی (توزیع بهتر درآمد) و توسعه اقتصادی.

  • چه رابطه‌ای بین جمعیت و تولید ملی وجود دارد؟

درصورتی که اقتصاد کشور در وضعیتی باشد که بازدهی نهایی نیروی انسانی مثبت باشد، افزایش جمعیت باعث افزایش تولید ملی خواهد شد. جمعیت مطلوب از نظر درآمد ملی و تولید ملی حدی از جمعیت است که در آن بازدهی نهایی نیروی انسانی برابر صفر باشد، در چنین صورتی افزایش یا کاهش فیزیکی جمعیت باعث کاهش درآمد ملی می‌شود. بسیاری از کشورها در حالت عدم‌تعادل جمعیتی قرار دارند. کشورهای در حال توسعه با رشد بی‌رویه جمعیت، جوانی جمعیت، بار تکفل بالا روبه‌رو هستند. کشورهای توسعه‌یافته نیز با منفی شدن رشد جمعیت و سالخوردگی جمعیت مواجه هستند. بنابراین اکثریت کشورهای جهان به نوعی با مسائل ناشی از عدم‌تعادل جمعیتی روبه‌رو هستند.

ساختار کلی جمعیت همانند یک اندام‌واره است که باید بین تمام بخش‌های آن نوعی تعادل پویا و تجدید‌شونده برقرار باشد و نمی‌توان یک وضعیت جمعیتی ثابت و مفروضی را به‌عنوان یک وضعیت ایده‌آل در نظر گرفت. تغییرات جمعیتی افزون بر اینکه از پارامترهای جمعیتی ناشی می‌شود از بسیاری از عوامل اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی که به مرور زمان در مسیر تحول کشورها رخ می‌دهد تأثیر می‌پذیرد.

  • سیاست‌های جمعیتی چه اهدافی را دنبال می‌کند؟

هدف سیاست‌های جمعیتی عبارت است از: حفظ تعادل پویای ساختار کلی جمعیت، جهت حفظ تعادل پویای جمعیتی، تغییرات جمعیت باید به‌طور مداوم مطالعه و دورنمای تحولات جمعیتی ترسیم شود، درصورتی که مطالعات احتمال خارج شدن جمعیت از حالت تعادلی خود را نشان دهند‌، سیاست‌های جمعیتی لازم باید اعمال شود.

گذار جمعیتی ناظر بر انتقال جوامع از یک الگوی کنترل طبیعی جمعیت، به کنترل ارادی جمعیت است. در تعادل طبیعی باروری و مرگ‌ومیر هر دو بالاست، اما رشد جمعیت بسیار پایین، زمانی که کشورها مراحل انتقال را پشت سر گذاشتند، وارد مرحله تعادل ارادی می‌شوند. در این مرحله میزان‌های باروری و مرگ‌ومیر کاهش یافته و رشد جمعیت نیز بسیار کم می‌شود.

کد خبر 181868

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز