جمعه ۱۸ اسفند ۱۳۹۱ - ۱۷:۴۳
۰ نفر

نفیسه مجیدی‌زاده: من اولین میلیونی را در ونک دیدم. پشت ویترین مغازه، زیبا و سربلند! مانتویی از جنس دیبا به قیمت یک میلیون و 800 هزار تومان.

هفته‌نامه‌ی همشهری دوچرخه شماره‌ی691
  • 1. می‌گویند امسال سال خریدهای میلیونی است.

خب به من حق بدهید که دیگر نتوانم این مانتوهای 60 هزارتومانی نحیف را بپسندم! البته ارزان‌تر از آن هم هست، مانتوهای 30 هزارتومانی و حراجی‌های کنار خیابان! واقعاً میان ماه من تا ماه گردون...

تو کفش 850 هزار تومانی در تندیس دیده‌ای. خود قیمت عجیب بود و عجیب‌تر این که همان کفشی که تو قیمتش را پرسیدی و با چشم‌های گرد شده زل زدی به مغازه‌دار، یک نفر همان‌جا جلو چشمت آن را خرید. تازه عجیب‌تر این که به تو گفتند تو نمی‌توانی این کفش را بخری، باید عضو باشگاه ما باشی تا بتوانی بخری!

او می‌گوید رفتم حراج شلوار مارک... که قیمتش بالای600 هزار تومان بود و در حراج با تخفیف 70 درصد شده بود حدود 200 هزارتومان. به نظرش خرید خیلی خوبی بود. او در حراجی‌های مارک‌ها می‌چرخد و لباس‌هایی می‌خرد که در فروشگاه‌های معمولی قیمت‌هایشان خیلی کم‌تر از آن حراج‌هاست.

شما میلیونی‌ها را دیده‌اید؟

  • 2. مامان پیازها را در تابه می‌ریزد.

اشک از چشم‌های او و من راه افتاده است. من به کابینت تکیه داده‌ام. مادر نگاهم نمی‌کند:« دوست ندارم دوباره بر سر لباس عید همون حرف‌های قدیمی رو بزنیم. لباس عید باید رسمی باشه همین.»

من:« مامان ولی من اسپرت رو ترجیح می‌دم. همیشه اینو گفتم. لااقل فقط یک بار همین امسال رو... هان؟»

مادر بادمجان‌های سرخ شده را به پیازها اضافه می‌کند و من منتظر جواب می‌مانم.

  • 3. خیلی‌ها را می‌شناسم که به لباس‌های کهنه‌شان خیلی وابسته‌اند! بعضی از لباس‌هایشان را سال‌ها حفظ می‌کنند. اصلاً تعلق خاطر دارند به آن لباس! مثلاً یک تی‌شرت خاکستری ساده که خاله‌جان از آلمان هدیه آورده یا ...

آن‌ها می‌گویند: بعضی لباس‌ها را از نظر فرم و طرح و دوخت خیلی به آدم می‌خورد و ممکن است دیگر مثل آن را پیدا نکنی برای همین باید خیلی مراقبش باشی و از لباس نو عزیزتر است.

می‌گویند: این لباس‌ برایم حس نوستالژیک دارد. خاطره‌ی خیلی خوب از آن دارم.

می‌گویند: کلاً لباس کهنه رو از نو بیش‌تر دوست دارم، حتی برای روز اول عید!

  • 4.پوشیدن لباس نو در سال نو از آیـین‌های نوروزی است. از گذشته‌های دور، از همان موقع که هنوز مارک‌بازها در فروشگاه‌های مشهور... نمی‌چرخیدند، از همان موقع که مردم دوختن لباس خود را به خیاط‌ها سفارش می‌دادند و نوبت‌های دوخت و کار شبانه‌روزی خیاط‌ها یکی از مسائل خانواده‌ها بود؛ از همان موقع ایرانیان هم برای خودشان و هم برای دیگران لباس نو می‌خواستند و از گذشته تا هنوز تهیه‌ی لباس نو برای تهیدستان، یک فعالیت رسمی است در حد دیگر آیین‌های نوروز.

مثلاً در وقف نامه‌ی حاجی شفیع ابریشمی زنجانی آمده است:« هر سال شب های عید نوروز 50 دست لباس دخترانه و 50 دست لباس پسرانه، همراه کفش و جوراب از عواید موقوفه تهیه و به اطفال یتیم تحویل شود.»

مورخان و شاعران از خلعـت بخشیدن‌های نوروزی گفته‌اند و سفرنامه‌نویسان دوره‌ی صفویه و قاجاریه، در شرح و وصف جشن‌های نوروزی، درباره‌ی لباس‌های فاخر مردم در نوروز نوشته‌اند.

این‌قدر پوشیدن لباس نو در نوروز مهم بوده که کسانی که به هر علت لباس نو نداشتند، سعی می‌کردند هر قدر هم اندک مثلاً یک جوراب نو، در هنگام سال تحویل، بـپوشند.

حالا اگر مثل من از نوپوشیدن در روزنو خوشتان نمی‌آید و یا مثل خودتان فقط دوست دارید این لباس‌ها را بخرید و هروقت خواستید بپوشید نه فقط در نوروز! یادمان باشد که این باور کهن در نوشته‌ها، توصیه‌ها و توصیف‌های نوروزی، ما ایرانیان وجود دارد: از طبـیعت پـیروی کنیم، از درختان یاد بگیریم و با آمدن بهار، لباس نو بـپوشیم که شگون شادمانی و آرامش است.

هفته‌نامه‌ی همشهری دوچرخه شماره‌ی691

هفته‌نامه‌ی همشهری دوچرخه شماره‌ی691

هفته‌نامه‌ی همشهری دوچرخه شماره‌ی691

هفته‌نامه‌ی همشهری دوچرخه شماره‌ی691

تصویرگری‌ها: نازنین جمشیدی

کد خبر 204505
منبع: همشهری آنلاین

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز