اما نسخه اینترنتی همین روزنامه نسبتاً کوچک که گاردین نامحدود www.guardian.co.uk نام دارد موفقترین سایت روزنامه در این کشور است که هر ماه بیش از ۵/۷ میلیون نفر از آن بازدید می کنند. بیش از دو میلیون نفر از این افراد از آمریکا و بسیاری دیگر از سراسر جهان هستند.
فقط بخش خبری بی بی سی در اینترنت از نظر ارائه اخبار و جذب مخاطب در این کشور از گاردین پیشتر است.
گاردین در سال ۱۸۲۱ با نام منچستر گاردین منتشر شد. چارلز پرست ویچ اسکات معتقد بود استقلال رمز رسالت روزنامه است. وی گفت: "صرفنظر از موضع یا شخصیت، روزنامه باید دست کم روح خاص خود را داشته باشد."
انتقال مالکیت روزنامه در سال ۱۹۳۶ به بنیاد اسکات باعث تقویت بیشتر استقلال آن شد. این بنیاد خیریه تمام سود را سرمایه گذاری می کند و مسئولیت کل اداره روزنامه را به سردبیر آن تفویض می کند. در حال حاضر سردبیر روزنامه آلن راس بریجر است که از سال ۱۹۹۵ این سمت را عهده دار بوده است.
در سال ۱۹۹۸ راس بریجر تصمیم گرفت سایتی را در اینترنت برای گاردین و مجله خواهر آن آبزرور که روزهای یکشنبه چاپ می شود، راه اندازی کند. این سایت در سال بعد با محور قرار دادن فوتبال آغاز به کار کرد. از آن زمان سرمایه گذاری در فعالیت اینترنتی اندک اما یکنواخت بوده است.
براساس برخی برآوردها تا به حال بین ۲۴ تا ۳۲ میلیون دلار صرف این سایت و زیر ساخت هایش شده است. سایت گاردین۷۰ روزنامه نگار شامل، گزارشگر، دبیر، نسخه خوان، طراح و پرسنل تولید دارد. هر روز بین ۷۰ تا۱۰۰ مطلب اختصاصی اینترنت تهیه می کند که بین خانواده ای متشکل از ۱۴ سایت توزیع می شود.
خانم امیلی بل از سال ۲۰۰۱ سردبیر گاردین نامحدود بوده است.
این سایت با هدایت وی به یک طرح موفق ملی و بین المللی بدل شده است.
بل در این مصاحبه از همه چیز از امور عملی روزنامه نگاری اینترنت تا آینده روزنامه ها صحبت می کند.
-
سردبیر موفق ترین سایت روزنامه در انگلیس بودن چه حسی دارد؟
- بسیار هیجان انگیز است. وقتی سه سال پیش به این گروه پیوستم تا سایت Media guardian. Co. uk را راه اندازی کنم، دبیر اقتصادی آبزرور بودم و همه واقعاً فکر می کردند از کار برکنار شدهام.
کار من گزارشگری بوده است، گزارشگر اقتصاد رسانهها که از جنبه اقتصادی به فن آوری میپردازد. در مقطعی خوب است آدم به دنبال کار متفاوتی برود. فرصت کار در صنعت نشر که شتاب رخدادها در آن خلال۴۰ سال گذشته از همیشه سریعتر بوده است، همیشه نصیب آدم نمی شود.
دفتر کار من پر از افراد بسیار مشتاق، باهوش و باانگیزه است. اما به طور کلی کار روزانه ای که در آن نمی دانید مسئله رقابت برانگیز بعدی یا نوآوری بعدی از کجا می آید، واقعاً طاقت فرساست. با این حال این امر از یک نظر بسیار غریب و قدری بیم انگیز و نیروبخش است.
-
پس در کار موفق بودهاید؟
- تا به حال که این گونه بوده است، اما باید در نظر داشت که این امر در اینترنت محقق شده است که همه چیز در آن به سرعت در حال تغییر است. همیشه کارهای زیادی وجود دارد که باید انجام داد. این یکی از مشکلات اینترنت است. دست کم در روزنامه اندازه کاغذ روزنامه، دست و پای روزنامه نگار را می بندد، در حالی که وقتی موضوعی مانند هاتن پیش می آید، آدم متوجه می شود که چه ابعاد متنوعی می تواند به مطلب بدهد که در واقع بی پایان است.
(توضیح: لرد جیمز هاتن- معادل قاضی دیوان عالی در انگلیس- است که از سوی دولت برای تحقیق در مورد مرگ دکتر دیوید کلی منصوب شد. کلی در کانون این اتهامات علیه دولت انگلیس بود که در مورد ادعاهای تولید سلاحهای کشتار جمعی شیمیایی و هسته ای توسط عراق اغراق کرده است).
-
به نظر شما علت جذب این همه مخاطب چیست؟ نسخه اینترنتی گاردین بسیار بیش از نسخه چاپی مخاطب دارد.
- فکر می کنم به این خاطر است که مراجعان را به ثبت نام ملزم نکرده ایم. فکر می کنم به این دلیل است که با جامعه بلاگ نویسان و با گوگل ارتباط داریم. وقتی اینها به ما اتصال می دهند، کمک بسیار بزرگی است. سپس افراد به طور گذرا از سایت ما عبور می کنند و پس از مدتی تدریجاً آن را به عنوان یک نام خاص می شناسند.
به هر حال جالب است. در خارج از کشور مدتی طول می کشد تا عده ای پی ببرند که ما روزنامه همه هستیم. به علاوه، فرهنگ روزنامه مبتنی بر داشتن شبکه ای از خبرنگاران خارج از کشور با پشتیبانی مناسب و سطح نسبتاً بالایی از مباحث سیاسی در صفحات مطالب وارده بوده است که همان طور که می دانید رنگ بین الملل گرایی دارند و پس از ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱، نوعی روزنامه نگاری تولید می کنیم- از دیدگاهی اندکی لیبرال تر- که یافتن آن ساده نیست و خوانندگان را تشویق می کنیم که در صفحات سخن درباره آن اظهار نظر کنند. این کاری است که برخی دیگر از ناشران اینترنتی مانند بی بی سی انجام می دهند، اما نه با اندازه آزادی که ما داریم.
-
شما هر ماه ۵/۷ میلیون بازدید کننده منحصر به فرد دارید. چرا آنان روزنامه را نمیخرند؟
- خب، خوانندگان خارج از کشور احتمالاً به این دلیل نمیخرند که گیرشان نمیآید (باخنده). در انگلیس، شواهدی وجود دارد که نشان می دهد که برخی می خرند، اما باز هم به اینترنت می روند. فکر می کنم این استدلال که اگر سایت خوبی درست کنیم و تمام مطالب را به رایگان روی آن قرار دهیم، خوانندگان را خواهیم خورد، نادرست است. اگر به فروش روزنامه ها در انگلیس دقت کنید، متوجه خواهید شد که گاردین به مانند سایرین سهم خود را به صورت یکنواخت از بازار حفظ کرده است که بیش از روزنامه تایمز است. در سایت روزنامه تایمز ثبت نام اجباری است و این امر مراجعه به آن را دشوار کرده است. تیراژ آنها رو به کاهش گذاشته است، در حالی که تیراژ ما ثابت مانده است و مراجعه به سایت ما با سرعت بیشتری از سایت تایمز یا تلگراف رشد کرده است. می توان استدلال کرد نوعی تقویت اسم خاص تجاری وجود دارد به این شکل که حضور قوی در اینترنت باعث ایجاد علاقه نسبت به محصول غیراینترنتی می شود.
به نظر من روزهای دوشنبه تا جمعه از نظر چاپ روزنامه به طور فزاینده ای دشوار خواهد شد. مردم کار می کنند، درگیر هستند و ایستادن برای خرید روزنامه اولویت کمتری دارد. واداشتن آنان برای عادت به خرید بسیار، بسیار دشوار است. در این حال، این قدر رسانه های دیگر وجود دارد که اگر سایت نداشته باشید، خوانندگان کلاً از دست می روند. تدریجاً فراموش می کنند که وجود داشته اید، چرا که از فضای غیراینترنتی به فضای اینترنتی رفته اند و وقتی افراد به دنیای اینترنتی وارد می شوند، عادت را کنار می گذارند.
مردم به محیط خبر فوری عادت کرده اند. در طول روز انتظار خاصی برای وقوع خبر وجود دارد. چیزی می خواهند که به حرکت درآورد، نفس بکشد و زندگی کند. در روزهای تعطیل آخر هفته، به مطالب بزرگتر و تأمل برانگیز تر نیاز است. به نظر من این امر در میزان فروش بالای شنبه و افت نسبی در روزهای دوشنبه تا جمعه بازتاب دارد.
-
چه مطالبی را در سایت تولید میکنید؟ آیا آن ۷۰ تا ۱۰۰ مطلب عمدتاً اخبار داغ هستند؟
- بیشتر آن اخبار داغ است. از جمله ، ازمطالب تفسیری و تحلیل قطعاً تعجب زده خواهید شد. مثلاً از بسیاری از خبرنگاران خود در خارج از کشور استفاده می کنیم. با خودمان گفتیم ما خبرنگاران زیادی در خارج داریم که واقعاً همیشه از آنان استفاده نمی شود.
از آنجایی که فضای صفحه خارجی در روزنامه چاپی محدود است، گاه مطالب آنان چاپ نمی شود و این در حالی است که مطلبشان ممکن است خبر جالبی درباره حادثه ای در کانادا، پاریس یا هر جای دیگر باشد. اما چون این هفته مثلاً اخبار بیشتر راجع به افغانستان است، فضایی در روی کاغذ به آنان اختصاص داده نمی شود.
از این رو بخشی داریم به اسم گزارش جهانی که در آن گزارشهای اختصاصی خبرنگاران از سراسر جهان درج می شود. قبلاً این گونه بود که باید خبرنگاران را مجبور می کردیم هرازچندی مطلبی برایمان تهیه کنند.اما حالا آنان فهمیده اند وقتی مطلبی در سایت اینترنتی درج می کنند، پاسخ گسترده ای دریافت می کنند، بخصوص از نقاطی در جهان که درباره آن نوشته اند.
به نظر من تعداد زیادی از خبرنگاران نظری شبیه خوانندگان در مورد گاردین دارند. تا آنجایی که به آنان مربوط می شود، گاردین نامحدود گاردین است. تمایز قایل شدن بین آن دو بی معنی است. این امر به معنای ارج گذاشتن به افراد اینجا و کاری است که انجام می دهند. اما این مسئله دردسر بزرگی هم هست.
در مورد چیزهایی که می توان روی سایت گذاشت، باید اول صبر کنیم ببینیم رویه برخورد ما با آن چیست.کسی نمی خواهد در روزنامه نگاری اینترنتی مسائل حیاتی و خوب آن را از بین ببرد، اما قرار نیست بی هدف و کاملاً مغایر با فلسفه گاردین کار شود. چرا که این امر باعث سرافکندگی ما می شود و شاید مجبور شویم دنبال شغل دیگری بگردیم.
-
چگونه این سایت فلسفه گاردین را منعکس میکند که از نظر من چپ گرا، مستقل و بیاعتناست؟
- به گمان من، ما بخشی از همه اینها هستیم. مانند روزنامه کاغذی، ما بسیار مراقب هستیم که خبرمان خبر باشد و تفسیرمان تفسیر. مسئله داشتن رابطه اعتماد آمیز با خوانندگان در اینترنت و غیراینترنت وجود دارد. می کوشیم در گزارشها تا حد امکان بی نظر باشیم و می کوشیم تا حد امکان در تفسیری که کنار آن می گذاریم، زاویه داری نیرومندی بگنجانیم.
به نظر من، فرهنگ اینجا تفاوت اندکی با روزنامه کاغذی دارد. کارکنان اینجا جوانتر هستند و علاقه بیشری به نتایج فن آوری دارند.یکی از چیزهایی که کمک زیادی به من کرده است، این است که آلن راس بریجر سردبیر علاقه شدیدی به اینترنت دارد و هر روز سایت را می خواند. برخی از همتایان من از سردبیر روزنامه شان صحبت نمی کنند که علاقه ای به اینترنت ندارد و کار در این وضعیت دلسردکننده است.
آنچه اینجا اتفاق افتاده است این است که بین کارکنان اینجا و کارکنان روزنامه تماس بسیار زیادی وجود دارد. به طور فزاینده ای روزنامه نگاران روزنامه حالت پذیرند ه ای نسبت به اینترنت پیدا می کنند و می خواهند درباره آن و کاری که ما انجام می دهیم، بدانند. ما هم از برخی جهات بخشی دیگر از روزنامه هستیم.
-
برخی از کارهایی که میتوان در اینترنت انجام داد و در نسخه چاپی نمیتوان، چیست؟
- گزارشهای دقیقه به دقیقه ما از فوتبال و کریکت به طور منحصر به فردی با مقتضیات اینترنت سازگار است. امکان استفاده از کلمه نوشته شده به صورت فوری وجود دارد. ما خدمات دقیقه به دقیقه را به خوانندگان منتقل کرده ایم.
در جامعه جهانی از مراجعه کنندگان خواستیم تا ای میل بفرستند. حجم زیادی از ای میل از کسانی به دستمان رسید که وقت نداشتند به دیدن بازی مثلاً کره و ایتالیا بنشینند، اما شیفه تحولات دقیقه به دقیقه آن بودند. برخی دیگر ضمن تماشای بازی از تلویزیون تحولات دقیقه به دقیقه آن را نیز دنبال می کردند.
این کار ابعادی دارد که سه یا چهار سال پیش فکرشان را هم نمی کردیم، مثلاً نقش اینترنت در چگونگی تکوین روزنامه نگاری و چگونگی ایجاد گفتگو بین روزنامه نگاران و مخاطبان «گسترش بلاگ ها و استفاده افراد از صفحات ... نشان می دهد این رابطه اکنون حالتی دوسویه دارد که در آینده به جای کم شدن، بیشتر خواهد شد.
-
چگونه گاردین با این همه مطالب روی اینترنت میرود؟ چقدر در این کار سرمایه گذاری کردهاید؟
پول زیادی سرمایه گذاری نکردهایم. زیان های ما- هنوز قدری زیان می دهیم- اندک است. وقتی به سایت نگاه کنید و متوجه تعهد ما نسبت به آن شوید، حتماً تعجب می کنید که چطور سالیانه ۳۰، ۴۰ میلیون پوند زیان نداده ایم.بسیاری از ناشران با گونی پول وارد این عرصه شده اند و با جیب خالی از آن خارج شده اند. در این حال، سطح سرمایه گذاری ما اندک اما یکنواخت بوده است.
دلیل این امر آن است که افرادی هستند- از جمله آلن راس بریجر سردبیر- که عمیقاً معتقدند روزنامه نگاری مکتوب به طور فزاینده ای به اینترنت متکی خواهد بود. اگر روزنامه ای در اینترنت حضور نداشته باشد، از مرحله مهمی در تکوین روزنامه نگاری جا خواهد ماند.
فکر می کنم این عقیده در مدیریت گاردین وجود داشت که ما بخش های خاصی از بازار را در اختیار داریم که باید از آن محافظت کنیم و حرکت ما برای حضور در اینترنت تا حدی حرکتی تدافعی برای حفظ آن بود. اما به نظر من اگر این کار فقط جنبه تدافعی داشت، اگر ما بینش تحریری روشنی و اعتقادی به روزنامه نگاری اینترنتی نداشتیم، سطح سایت ما بسیار بسیار کمتر از آنی بود که امروز است.
ما در این کار سرمایه گذاری کرده ایم، چرا که جای درستی است و حالا می بینیم که مخاطبانی بین المللی داریم که برایشان بازاریابی نکرده ایم. ما سعی نکردیم دو یا سه یا چهار میلیون خواننده از کشورهای دیگر پیدا کنیم. این امر خود به خود اتفاق افتاد. بهتر است در این ابتدا درباره این رابطه بیاندیشیم و نتیجه آن را بر علامت تجاری خودمان بسنجیم.
به علاوه باید دید این پدیده روند روزنامه نگاری ما را به کجا خواهد برد؟ آیا می تواند یا باید سبک ما را عوض کند؟عوامل نشر به سرعت در حال تغییر است و اگر در این عرصه نباشیم، ممکن است تا پنج سال آینده بیم ما بیشتر از جانب نیویورک تایمز باشد تا ایندیپندنت.
بسیار بهتر است وارد این رقابت شویم تا اینکه از آن دور بمانیم. آدمی می تواند در قلمرویی که در آن قرار دارد، بنشیند، همه چیز را در آن سرمایه گذاری کند، امیدوار باشد وضع بازار به شکل موجود باقی بماند و این حقیقت را نادیده بینگارد که بازار در حال تغییر است و خوانندگان در حال تغییرند. یا آدم می تواند بگوید آینده این است و این فرصت در اختیار اوست.
گاردین یک فرصت برای هجوم به بازار آمریکا دارد که همین است. اگر این کار را حالا نکنیم، تا ۱۰ سال دیگر احتمالاً اصلاً نمی توانیم چنین کاری را به انجام برسانیم یا این فرصت دیگر وجود نخواهد داشت.
-
نظر شما درباره بررسی فعالیت سایت بی بی سی در اینترنت توسط دولت چیست و آیا آنها بودجه زیادی را هزینه میکنند یا پا را از حیطه اهداف خود فراتر گذاشتهاند؟
- بی بی سی سالیانه ۲/۳ میلیارد پوند بودجه از دولت می گیرد که از محل دریافت هزینه ماهیانه تلویزیون از کلیه خانواده ها تأمین می شود. برخی روزنامه ها استدلال می کنند این امر رقابت نابرابری را ایجاد می کند. پاسخ بی بی سی آن است که این منبع خدمات رسانی عمومی است.
سایت خبری بی بی سی در اینترنت پر مراجعه ترین سایت خبری در انگلیس است که هرماه ۱۰ میلیون نفر بازدید کننده اختصاصی دارد. اخیراً دولت انگلیس بررسی فعالیت سایت بخش اینترنتی بی بی سی را با هدف ارزیابی تأثیر آن بر بازار اینترنت و احتمال کاهش بودجه یا حیطه فعالیت آن آغاز کرده است.هنوز بر این اعتقادم برخی از قطعات روزنامه نگاری مکتوب آنها چیز خاصی نیست، اما برخی نوآوری ها و چگونگی ارائه مطالب در اینترنت واقعاً عالی است. در نتیجه مجبور هستند سالیانه ۱۱۰ میلیون پوند صرف آن کنند.
هیچکس در بی بی سی به محدودیت کار تشویق نمی شود، بلکه به هزینه کردن این پول تشویق می شود. بالاخره هنگامی فرا می رسد که یا خودشان باید این کار را بکنند و یا کسی دیگر این محدودیت را آغاز خواهد کرد و بررسی بی بی سی اینترنتی بخشی از این شق دوم است. از سوی دیگر، بی بی سی لطف بسیار بسیار زیادی را در حق سایر عرضه کنندگان مطلب در اینترنت از نظر توسعه بازار و نیز از نظر امکانات انجام کار کرده است.
به نظر من باید سایت داشته باشند. فکر می کنم بقیه ما باید از استانداردی که تعیین کرده اند، پیروی کنیم. خیلی خوب است که کسی این کار را از منظر انگلیسی ها انجام داده است. می دانم ناشران دیگر و احتمالاً حتی برخی افراد در بخش های تجاری در داخل گاردین قویاً معتقدند باید این سایت را محدود کرد، اما باید بگویم روی هم رفته از سایت بی بی سی استقبال و آن را تشویق می کنم.
-
نظر شما درباره سخنان اخیر اشلی هایفیلد (مدیر فن آوری و رسانه های جدید بی بی سی) در روزنامه ایندیپندنت چیست که اخیراً گفته بود، روزنامههایی مانند گاردین یعنی روزنامههای سراسری نباید غصه اشتراک را بخورند و اینکه این روزنامهها در رقابتی هستند که سرانجامشان شکست است؟
- خب به نظر من این تأثیری است که بی بی سی گذاشته است و فکر میکنم تا وقتی بی بی سی در اینترنت حاضر است، برای ما بسیار دشوار است که سامانه اشتراک برقرار کنیم. به تازگی آزمایش سامانه اشتراک را آغاز کردهایم، ما اشتراک را برای خدماتی در نظر گرفتهایم که کوشیده ایم ارزش افزوده داشته باشد، اما در عین حال تولید چنین مطالبی بسیار پرهزینه است.
من روزنامه نگار هستم. اگر روزنامه نگاران می توانستند حرف خود را به کرسی بنشانند، دیگر هیچ جا در هیچ سایتی اشتراک و ثبت نام وجود نداشت. همیشه ترجیح می دهیم که مخاطب داشته باشیم تا مجرای درآمد. حالا که این را گفتم، این وظیفه را دارم که مراقب باشم افرادی که در اینجا کار می کنند حقوق خود را دریافت کنند. این وظیفه را در برابر هیأت مدیره نیز داریم که مراقب این امور باشیم و ببینیم آیا کارآمد است یا نیست.
یکی از مشکلات دریافت هزینه این است که فن آوری و شبکه دریافت اندک پول هنوز به مانند شبکه عرضه مطالب تکمیل نشده است. آنچه واقعاً جالب است این است که بخشی از این پیشرفت خارج از محتوای مکتوب رخ می دهد. به نظر من کار سایت imusic (فروشگاه موسیقی اینترنتی وابسته به اپل) واقعاً عالی است.
بالاخره در نقطه ای اگر این کار امکان پذیر شود که با آمدن فن آوری بدون سیم افراد بتوانند در قبال پرداخت پول اندکی ۲۴ ساعته به مطالب گاردین دسترسی داشته باشند و ثبت نام احتیاج به زمان زیادی نداشته باشد، اگر این شبکه مبتنی بر شماره تلفن یا چیزی از این دست باشد، همه اینکار را خواهند کرد.
همه هزینه های خود را مطالبه خواهند کرد، اما فعلاً تا آن زمان راه طولانی باقی است و من ترجیح می دهم سایتی داشته باشم که تا حد امکان رایگان باشد. از نظر چگونگی مراجعه بازدید کنندگان به سایتها و چگونگی استفاده از آن، هنوز زمان مناسب فرا نرسیده است. شاید تا ۵ سال دیگر اوضاع کاملاً متفاوت باشد.
فکر می کنم راه پیش رو برقراری اشتراک برای دریافت محصولات جدید است. اگر کسی بتواند دست به کارهای ابتکاری تر بزند که کسی تا به حال نکرده است بازار اینترنت آماده تر از بقیه حاضر به پرداخت هزینه است. اگر مردم ۲۵ پنس برای خرید هر نسخه روزنامه بدهند، دلیلی ندارد برای خواندن مطالب در اینترنت پول ندهند. موضوع این است که این کار در حال حاضر و با توجه به اکثریت نوع فعالیتی که داریم، نامناسب است.
-
شما قبلاً گفتید که چند چیز است که دوست دارید تغییر دهید، آنها چیستند؟
- به اعتقاد من هنوز نوآوری زیادی می توان صورت داد. رخدادهای جالب زیادی خارج از نشر اینترنتی روزنامه رخ داده است، از قبیل بلاگها، فکر می کنم زمان آن است که بپذیریم اگر در رقابت نشر اینترنتی هستیم، باید فکر بسیار بازتری داشته باشیم. مثلاً شخصی اظهار عقیده کرده است که چه می شد اگر روزنامه ها تمام مطالب خود را به صورت بلاگ عرضه می کردند یا تأثیر جذب اظهار نظر خوانندگان در مورد هر مطلب چیست؟ یا آیا نویسندگان برجسته می توانند به جای ستون روزنامه، بلاگ داشته باشند؟
در جهان اینترنت هنوز چیزهای زیادی وجود دارد که بسیاری از خوانندگان و روزنامه نگاران ما با آن ناآشنا هستند. در داخل خود شروع به بررسی اینها کرده ایم. این بدان معنا نیست که کل سایت را دگرگون کنیم. پنج سال پیش زمانی بود که هر کس می توانست آزمایش کند، همه چیز را به هم بریزد و از نو بسازد. وقتی حجم بازدید کننده بالا می رود و مخاطبان به پختگی می رسند، باید دست به نوآوری زد، اما باید در نظر داشت اگر همه چیز به شدت تغییر کند، آنگاه ۵/۷ میلیون نفر دلزده خواهند شد.
-
عرضه محتوا از طریق سامانه بدون سیم یا کامپیوترهای دستی در چه مرحله ای است؟ اخیراً خدمات پیام رسانی کوتاه (SMS) را آغاز کرده اید.
- بی شک سامانه بدون سیم ویژگی اصلی در آینده است. اما نکته اصلی در ارتباط با فن آوری دیداری- شنیداری آن است که قابلیت آنها برای برخی چیزها به خوبی متن نیست. همیشه موج تغییراتی وجود دارد که آدم را وادار می کند، فکر کند، دیگر کارش قدیمی است. اما نسبتاً آسوده خاطرم که هر چه در قلمرو دیجیتال رخ دهد، متن منسوخ نخواهد شد.
کاوش پذیری مسئله مهمی است. عرصه روزنامه مناسبت بسیار مطلوبی با این خاصیت دارد چرا که روزنامه ها بایگانی متن خوبی دارند. از نظر ماهیت روزنامه نگاری، بلاگ نویسی احتمالاً جالبترین چالشی است که فراراه ما قرار دارد. تأثیر آن بر روزنامه نگاری شناخته شده جالب است. هنوز نمی دانیم در دراز مدت این تأثیرها چگونه خواهد بود.
-
آیا به نظر شما روزی خواهد آمد که کاغذ مغلوب قلمرو اینترنت شود؟ چه وقتی نشریه اینترنتی به نشریه عادی بدل خواهد شد؟
- بله چنین تصوری دارم. به نظر من اکنون نمی توان درباره ۵، ۱۰، ۱۵ یا ۲۰ سال دیگر فکر نکرد. نحوه استفاده مردم از روزنامه نگاری مکتوب دچار تغییر اساسی خواهد شد. و این تغییر به سمت اینترنت خواهد بود. محصول روزنامه همچنان ربط ماهیت خود را حفظ خواهد کرد، اما شیوه استفاده از آن توسط بیشتر مردم از طریق اینترنت خواهد بود.