یکشنبه ۵ خرداد ۱۳۹۲ - ۱۱:۵۷
۰ نفر

طنز اجتماعى> سیدسروش طباطبائى‌پور: همه‌‌‌جای مدرسه‏‌ی حیوانات بوی امتحان می‌داد. چپ را که نگاه می‌کردی نوشته بود: «لطفاً به برگه‏‌ی دیگران چپ‏‌چپ نگاه نکنید!» و راست را که می‌دیدی نوشته بود: «بعد از تمام‌شدن امتحان یک‏‌راست بروید خانه.»

خلاصه روی در و دیوار مدرسه پر بود از «این کار را بکنید و آن کار را نکنید»‌های‌ امتحانی. اما انگار یکی از اطلاعیه‌ها بیش‌تر طرفدار داشت:                    

 اطلاعیه... اطلاعیه

1.‌ یکی از صندلی‌های اطراف خرگوش، شاگرد اول کلاس، به مبلغ مناسب به‌فروش می‌رسد. علاقه‌مندان شماره‌ی رسید خود را به ای‌میل «nashenas@olagh.com» ارسال کنند.

2.‌ با واریز مبلغ نسبتاً مناسبی صاحب سؤال‌های امتحان شوید.

3.‌ در صورت واریز مبلغ خیلی مناسب، جواب‌ سؤال‌ها سر جلسه‌‌ی امتحان برایتان ارسال می‌شود.

شیر و فیل و الاغ و دیگران، مشغول یادداشت‌کردن شماره‌حساب‌ و ای‌میل بودند که سر و کله‌ی آقای بز پیدا شد: «چه خبره، چرا همه اون‌جا جمع شدین؟ کجا؟ چرا فرار می‌کنین...!»

آقای بز شاخ‌هایش دوبرابر شده بود. اطلاعیه را از دیوار کند و بدو بدو رفت توی دفتر. در کمد سؤال‌ها را با نگرانی باز کرد. وقتی جای خالی سؤال‌ها را دید سرخ و سفید شد، اما یکهو یادش افتاد که هنوز سؤال‌های امتحان فردا را طرح نکرده!

روز امتحان، دور و بر خرگوش حسابی شلوغ بود. شیر صندلی پشت خرگوش را دودستی چسبیده بود که: «خودم خریدمش، برین بابا دنبال کارتون...» با صدای سم آقای بز، نظم جلسه برقرار شد. بز گفت: «هرکس هرجایی که دلش می‌خواد بشینه. امروز برای هر نفر، یک سؤال امتحانی جداگانه طرح کرده‌ام.»

برگه‌ها که پخش شد یکی از بچه‌ها دستش را بلند کرد که: «ولی آخه آقا سؤال‌های ما باید یه‌چیز دیگه باشه؟» اما با اخم آقای بز آهسته دستش را انداخت.

این وسط الاغ تا آخر جلسه‌ی امتحان منتظر بود و با نگرانی این‌‌ور و آن‌ور را نگاه می‌کرد تا شاید...

کد خبر 215270
منبع: همشهری آنلاین

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز