خانهی هنرمندان ایران (در پارک ایرانشهر) میزبان هنرهای مختلفی است، از تئاتر و نقاشی تا موسیقی و هنرهای تجسمی!
بین تمام این مجسمهها، سربازی هست که وقتی جلوتر میروی، اجزای یک ماشین را در وجودش میبینی و برچسب طلایی رنگی که نام بهرام آشفته را بر خودش دارد.
بهرام آشفته، مجسمهساز، همیشه نقاشی دوست داشته. او در سن کودکی نیز مدتی در تعمیرگاه ماشین کار کرده و با ابزارآلات ماشینها آشنا شده است. اما سالها بعد با دیدن یک مجسمه که از بلبرینگ خودرو ساخته شده بود، به مجسمهسازی علاقهمند میشود.
آشفته اهل مراغه است و 35 سال دارد. او هرچند رابطهی خوبی با درس نداشته، در دانشگاه مکانیک خوانده و مکانیکی هم داشته، اما همه را تعطیل میکند و از سال 85 مجسمهساز میشود که از اجزای ماشین برای ساخت مجسمههایش استفاده میکند، یعنی همان قطعات سخت و خشنی را که بیشترمان دوستشان نداریم تبدیل به یک حجم دوستداشتنی و زیبا میکند.
ابزار آلات کارش را از پیمانکارهایی که آهنآلات را برای شرکت فولاد جمع میکنند، میخرد. تمام ابزاری که در مجسمههایش استفاده میکند، ابزارهای دور ریختنی هستند که در نظر خیلی از ما، به درد نمیخورند.
خودش میگوید: «ایدهی پیدا کردن و چیدن قطعههای مختلف کنار یکدیگر، به شکلی که آناتومی مجسمه به هم نخورد، کار سختی است. اما وقتی مجسمه ساخته میشود، زیباییاش انگیزهای برای بهتر و بیشتر کار کردن میشود.»
او میگوید: «همهی کارهایم را دوست دارم و برایشان وقت زیادی گذاشتهام. اما چند ماهی میشود که مجسمهی اسبی 2 متر و 30 سانتیمتری را تمام کردهام که در ایلگلی تبریز نصب شدهاست.آن را خیلی دوست دارم.»
استاد مجسمهساز، این روزها سرگرم ساختن مجسمههایی برای سازمان زیباسازی تبریز است؛ مجسمههایی از آهن و فولاد که میخواهند زیبایی را برای این شهر به ارمغان بیاورند.
میگویم: «نوجوانان زیادی هستند که به حرفهی شما علاقهمندند، برای ارتقای کارشان باید چهکار کنند؟» میگوید: «دقیق نگاه کنیم متوجه میشویم، گاهی وسایل دور ریختنی و همانهایی که هیچکسی نمیخواهدشان چیزهای به دردبخوری هستند... باید خوب نگاه کرد.»