یکشنبه ۱۳ مرداد ۱۳۹۲ - ۱۵:۱۴
۰ نفر

نمایشگاه> شراره داوودی: وقتی از اولین راهروی خانه‌ی هنرمندان ایران بالا می‌روی، فردوسی را تمام قد می‌بینی که روبه‌رویت ایستاده و نگاه عجیبی در چهره‌اش نشسته.

آدم‌هایی که از تاریخ بازگشته‌اند

در فاصله‌ای که از او عبور می‌کنی، چشمت به ردیفی از آدم‌ها می‌افتد که تو را به سمت خودشان می‌کشانند. کمال‌الملک و علامه‌ی دهخدا کنار هم نشسته‌اند. سهراب سپهری با قلم‌مویی رنگی در دست، پشت سرشان ایستاده. کمی آن طرف‌تر هم می‌توانی صادق هدایت را ببینی، سیمین دانشور و جلال آل‌احمد هم این‌جا هستند.

شاملو با بلوز قرمز رنگ آشنایش در صندلی‌اش فرو رفته و چشمانش گویی می‌گویند «فردا، روز دیگری است». ملک‌الشعرای بهار، پروین اعتصامی و شهریار هم هستند. بهار کت بلندی پوشیده و قامت دماوند را در ذهن تداعی می‌کند. شهریار هم با‌‌ همان صورت دوست داشتنی و شیرین و کلاه همیشگی‌اش نشسته است.

سازنده‌ی این آثار 68 سال دارد و صدایش پر از انرژی و نشاط زندگی است. دکترای اندام‌های مصنوعی و ساخت وسایل کمکی معلولان را دارد، اما با پیش زمینه‌ای هنری توانسته آثاری خلق کند که برای نسل‌های بعدی باقی بماند.

علیرضا خاقانی، رشته‌ی کاری و تحصیلی خودش را به شکلی در هنر به‌کار برده که شاید کم‌تر به ذهن کسی برسد. او از پروتزهای سیلیکونی برای ساخت تندیس‌هایی از مشاهیر ایران استفاده کرده است.

 

همشهری، دوچرخه‌ی شماره‌ی 709

از سمت راست، کمال‌الملک، سهراب سپهری و علامه دهخدا

  • چه‌طور به این فکر افتادید؟

موزه‌های مشاهیر و مفاخر علمی و فرهنگی را دیدم و معروف‌ترین آن‌ها را که موزه‌ی مادام توسو است. در موزه‌ی مادام توسو، تندیس‌هایی از بزرگان ادبی و علمی و ورزشی دنیا از موم ساخته شده‌بودند. فکر کردم چرا در ایران چنین موزه‌ای نداشته‌ باشیم.

***

جرقه‌اش زده‌ شده بود، باید دست به کار می‌شد. آستین‌هایش را بالا زد و از رشته‌‌ی کاریش بهترین بهره را گرفت و سیلیکون را به جای موم به کار برد. خودش در این‌باره می‌گوید:

«سیلیکون مزیت‌هایی نسبت به موم دارد. نمی‌شکند، انعطاف‌پذیر است و آسیب کم‌تری می‌بیند و در طولانی مدت سالم‌تر می‌ماند. البته حالت طبیعی‌تری هم نسبت به موم دارد.»

  • فکر می‌کنید آیا این تندیس‌های سیلیکونی می‌تواند در دل نوجوان‌های امروزی جرقه‌ای بزند و آن‌ها را مشتاق آشنایی با این مشاهیر کند.

من برای ساخت این تندیس‌ها تنها به فکر ساخت یک عکس سه بعدی نبودم، می‌خواستم احساس خودم را هم در مجسمه‌ها بگذارم.

مجسمه‌هایی از جنس‌های مختلف داریم، اما این‌ها از جنس سیلیکون هستند که حس واقعی بودن را القا می‌کنند. دوست داشتم کسانی که به‌دیدن این مجسمه‌ها می‌آیند، نسبت به این افراد علاقه‌مند شوند و جالب این‌که در روزهای به نمایش درآمدن این تندیس‌ها توانستم نوجوان‌هایی را ببینم که با علاقه به آن‌ها خیره شده‌اند و از زندگی‌شان می‌پرسند.

 

همشهری، دوچرخه‌ی شماره‌ی 709

جلال آل‌احمد و سیمین دانشور

 

  • این مشاهیر را چه‌طور انتخاب کرده‌اید؟

برای انتخاب افرادی که قرار بود تندیس آن‌ها شود، خیلی حساسیت به خرج داده. کسانی را انتخاب کرده که در کار خودشان پیشتاز بوده‌اند تا بتوانند تأثیر لازم را روی بیننده بگذارند.

  •  همین ۱۲ تایی را ساخته‌اید که الآن در خانه‌ی هنرمندان هستند؟

علاوه بر ۱۲ تندیسی که در خانه‌ی هنرمندان هستند، تندیس دکتر محمود حسابی و غلامرضا تختی در خانه پیش خودم هستند و تندیس دکتر چمران نیز در باغ موزه‌ی دفاع مقدس نگه‌داری می‌شود.

این روز‌ها اگر دلت می‌خواهد این تندیس‌های سیلیکونی را از نزدیک ببینی و نگاهت با نگاه‌های عجیب‌شان گره بخورد، به خانه‌ی هنرمندان (پارک هنر، خیابان ایرانشهر)، سری بزن. تو هم مجذوب خواهی شد!

 

همشهری، دوچرخه‌ی شماره‌ی 709

از سمت راست، ملک‌الشعرای بهار، پروین اعتصامی و شهریار/ عکس‌ها محمود اعتمادی

کد خبر 225434
منبع: همشهری آنلاین

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز